گزارش تحلیلی کنسرت «ریشههای واژگون» آریا عظیمینژاد
موسیقی درک و دریافت و بداهه
[آرش نصیری - روزنامهنگار، مدیر و مجری برنامه هزار صدا ]
موسیقی ما - اسم کنسرت «ریشههای واژگون» است اما در بروشور، واژگون واژگون است نه ریشهها. معلوم است که باید اینگونه باشد. آریا عظیمینژاد در جستجوی ریشههاست و در این سالها و در همه موسیقیهایی که ساخته، حتی در آنها که موسیقی ظاهرا مدرن است، ریشه هم دارد و آنها که تاکید بر اصالت دارند هم مدرناند.
نام آریا عظیمینژاد بیشتر با موسیقیهایی که برای فیلمها ساخت بر سر زبانها افتاد. از نوازندگی سه تار نزد پدربزرگ و استاد ذوالفنون و محمودتاجبخش و بعد آموختن موسیقی مدرنتر نزد استادان دانشگاه هنر و از جمله استاد فخرالدینی و کمال پورتراب و دیگران رسید به آهنگسازی برای تئاتر و سینما و ارتباط تنگاتنگ تصویر-موسیقی و موسیقی آریا هم شد یک موسیقی تصویری. موسیقیای که تصویر را کامل میکند یا با تصویر کامل میشود یا . . .
نه، برای ارائه این تلقی هنوز زود است.
***
خیلیها آمدهاند. دکترجواد مجابی، فریدون شهبازیان، دکتر محمد اصفهانی، پویا نیکپور، همایون نصیری،اهورا ایمان و خیلی دیگر از اهالی هنر که برخی شناخته شدهترند اما تقریبا همه آنها که آمده و حالا در تاریک روشن تالار اصلی بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران نشستهاند، اهل هنر و موسیقی جدیترند.
کنسرت با سه تار آریا عظیمینژاد و دوتار سید احمد حسینی شروع میشود. نوای دوتار مازندرانی ما را میبرد به مزارع سرسبز آن دیار، مخصوصا که آنها جایی نشستهاند که صفحه بزرگ پشت سرشان، تکدرختی در دامنههای سبز کوههای مازندران را نشان میدهد. اول دوتار است که در مایههای کتولی مینوازد و سه تار آریا بیشتر پرکنندهی فضاست و کمکم سه تار وارد میشود و ما با آریا عظیمینژاد نوازنده مواجه میشویم که بسیار نوازندهی خوبیست. نوازندهی آهنگساز مولف که با شخصیت و تم آهنگسازی خودش مینوازد. فضا فضای آهنگهاییست که از او در این سالها شنیدهایم با امضای مشخص او. موسیقی، موسیقی درک، موسیقی درک و دریافت، موسیقی درک و دریافت و بداهه است ومخصوصا شعری که حسینی با آواز کتولی میخواند مایههای مذهبی هم دارد: «خداوندا، خداوند جهانی/ خداوند زمین و آسمانی/ ...». کم کم این موسیقی که در گویش اصلیاش بیشتر و غالبا با دوتار شنیده میشود، گسترش مییابد و وظیفه این گسترش بیشتر به عهده سه تار آریا قرار میگیرد، هر چند دو تار هم نقش و جایگاه موثری در شکلگیری و امتداد موسیقی آریایی دارد. عمدهترین اتفاق در این شکلگیری، امتداد و گسترش درون مایهای است که در موسیقی شرق مازندران ریشه دارد و البته صدای خوانندهای که هرچند خیلی خوب دوتار میزند، صدای ویژهای ندارد یا اقلا در فضایی که کارش را اجرا میکند، مجال رهایی و خنیاگری قلندروار خنیاگران موسیقی شرق مازندران را نمییابد.
این مربوط به بخش اول است که در بروشور به آن نام «خاک» داده شده است.
بخش دوم و بعد از تنفس، نام «افلاک» دارد و برای همین هم روی پرده تصویر آسمان افتاده است. به گروه دونفره عظیمینژاد و حسینی، فرهاد صفری با تمبک و سازهای ابداعی کارنگ، بادیه و زروان و همچنین حامد دژبراز با ساز ابداعی باژنگ اضافه شدهاند که همه این سازهای کوبهای هستند، بنابر این در بخش دوم ریتم و حرکت در کنسرت اضافه میشود. سازها صدای خوشی دارند و مجموعه کار هم دلنشین است. کار این بخش هم گسترش همان دورن مایهها و در واقع نگاه دوباره به آنهاست و صدای ارکستر هم صدایی است که از موسیقی آریا عظیمینژاد توقع داریم و میشناسیم اما در کنار همه اینها و این خوشیهای موسیقی او، بخش دوم هم مشکل که نه، مسئلهی بخش اول را دارد؛ این موسیقیها با تصویر تکمیل میشوند و بدون تصویر، موسیقی باید از ارکان دیگری که برای جذابیت بخشیدن به کنسرت لازم است استفاده کند. تنوع در ایجاد ملودی از آن جمله است. آریا عظیمینژاد ملودیهای زیبایی ساخته و در موسیقیهای فیلمها، به خصوص در پایتخت از ملودیهای محلی دلنشینی استفاده کرده اما با وجود در اختیار داشتن همه آنها، در این کنسرت کمتر از آنها استفاده کرد و برای همین، کنسرت چه در بخش اول و چه در بخش دوم، کشدار به نظر میآمد. یعنی آنچه میشنیدی زیبا بود اما میتوانست نصف همین که اجرا شد باشد و در کنار آن، آهنگهای دیگری هم به کنسرت اضافه شود. به هر حال کنسرت ساز و کار خودش را دارد.
وقتی کنسرت تمام میشود و گروه به تماشاگران ادای احترام میکنند و با تشویقشان مواجه میشوند، برمیگردند و قطعه «جومه نارنجی» را به عنوان بیز اجرا میکنند و شاید آریا عظیمینژاد از میزان ابراز علاقه ای که حضار به آن نشان میدهند دریافته باشد که کنسرت بعدی اش را چگونه باید طراحی کند.
***
«حکایت ریشهها در خاک خلاصه میشود. جایی که سرد و تاریک و نمور است. لحظاتی جاری در کنار هم، ریشهها را از دل خاک بیرون بیاوریم و بنگریم در فرصتی و فضایی متفاوت، تا ببینیم نه در دل خاک، بلکه در پهنای آسمان نیز میتوان ریشه دواند.»
این را یکی از بهترین موزیسینهای امروز ما در بروشور کنسرتش نوشته است. آریا عظیمینژاد نشان داده یکی از اصلحترین کسانیست که میتواند به ریشههای موسیقایی ما رنگ و فضای مدرن و تازهای بدهد و به شکل تازهتری ارائه کند و البته حتما با اضافه کردن امکانات مدرنتر به آن و شاید حتی ارکسترهای بزرگتر. این کنسرت برای معرفی هرچه بیشتر آریا عظیمینژاد نوازنده بود و تواناییاش در بسط زیباییهای ریشههای موسیقایی ما. آریا در کنار تواناییاش در آهنگسازی، نوازنده چیره دستی هم هست.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 16 مهر 1393 - 19:26
افزودن یک دیدگاه جدید