برای لغو کنسرت کیهان کلهر، مردی که آبروی موسیقی ایران است
انفعال و محافظهکاری تا کجا؟
[ حسین علیشاپور - خواننده آواز ایرانی ]
موسیقیدان بزرگی مثل «کیهان کلهر» را از اجرای کنسرت در ایران بازمیدارند. در این روند، بیشک دستگاه فرهنگ و هنر مقصر نخست است که تا این اندازه منفعلانه عمل میکند. اگر دستگاه فرهنگ و هنر که به لحاظ رسمی در رأس آن وزارت فرهنگ و ارشاد قرار دارد، مرجع برگزاری کنسرت است -به لحاظ صدور مجوزهای مربوطه و انجام هماهنگیهای بعضاً غیرلازم البته- پس دیگران چه میگویند؟ چرا برگزاری کنسرت موسیقی تا این اندازه حساسیتبرانگیز و مرتبط با مسائل امنیتی قلمداد میشود؟ و چرا در روند آغاز یک کنسرت تا لغو آن همیشه وزارت فرهنگ و ارشاد بازنده است؟
البته سوال دیگری نیز مطرح است. دوگانگی برگزاری برخی کنسرتها و عدم اجرای برخی دیگر برای من همیشه سوال بوده است. برخی کنسرتها که عواملاش اصولاً موارد «امنیتی» بارز هم داشتهاند -حتی از نقطهنظر تصور عامه-، مجوز میگیرند و صد البته اماکن هم همکاری میکند تا برگزار شوند. سوالی در دل سوال: احراز هویت نوازندگان ولو که آمریکایی باشند، آیا اینقدر سخت است و یا اینقدر حساسیتبرانگیز است که کنسرت کلهر را باید لغو کنند؟ آیا از برقراری نظماش ناتواناند یا داستان چیزی شبیه به یک دعوای داخلی است که سر و صدایش مخل آسایش اهل موسیقی جدی است؟
صد البته آن چه مسلم است، اهل وزارت فرهنگ نهتنها تعاملشان -حال چرا اینقدر منفعلاند که باید تعامل کنند بماند- در حد محلات است بلکه حتی اینقدر نمیاندیشند که لااقل از بابت این مصائب، از زیاندیدگان و دلشکستگان عذرخواهی لسانی کنند.
به عنوان آوازخوانی که افتخار داشتهام چندین بار در کنار این مرد بزرگ -که به جرأت میتوانم بگویم آبروی موسیقی ایرانی است- آواز بخوانم، باید بگویم که کنسرت دادن «کیهان کلهر» در ایران، نیاز همان آقایانی است که دست به لغو کنسرت او با دلایل خندهدار زدهاند. آنها با مردانی مثل «کلهر» هویت مییابند و میتوانند به ایرانی بودنشان ببالند؛ مگر این که اصولاً این مفاهیم برایشان بیمعنی باشد که دیگر هیچ و بدا به حال همهی ما...
این چیزها را در ایران گویا کسی درک نمیکند و یا قصد ندارد که درک کند. متأسفانه اهل موسیقی نیز عمدتاً به جایی رسیدهاند که از وقوع چنین مسائلی برای همقطاران خود احساس تأسف که نمیکنند هیچ، چهبسا سنگی بر افتادگان نیز بزنند که میزنند! محافظهکاریهای سودجویانه، جای همهچیز را گرفته و جای تأسف است که این پشندیگریها و بیرگیها را نوعی تدبیر و سیاست نیز قلمداد میکنند. آخر کدام سیاست و برای حفظ چه چیزی که راه به راه هر کسی از هر جایی تیشه به ریشهی فرهنگ میزند؟
آقایان مسئولان فرهنگ و هنر نیز به هرچه نمیاندیشند، لااقل به فلسفهی وجودی خود فکر کنند که چرا بر سر کارند و برای که بر سر کارند. آقایان! موسیقی، آن جریان سفارشی نیست که به دنبال آن هستید و تمام سعی خود را برای برقراری آن مصروف میکنید. موسیقی، جای دیگری است. شما بیرون گود هستید و بیرون گود پر از آدمهای غریبه است!
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 خرداد 1394 - 13:37
دیدگاهها
واقعا باید به حال موسیقی کشور بالخص موسیقی سنتی کشور گریه کرد....حسرتی طولانی و پراز حرف های نگفته.
سوالی در دل سوال: احراز هویت نوازندگان ولو که آمریکایی باشند، آیا اینقدر سخت است و یا اینقدر حساسیتبرانگیز است که کنسرت کلهر را باید لغو کنند؟
حالا من یه سوال در دل سوال دوم شما دارم:ینی این نوازنده های آمریکایی از گروه سران طالبان که با دعوت به ایران اومدن حساسیت برانگیزترند؟؟؟
هرچند بعید می دونم منتشر کنید
درود برحسین علیشاپور مرد صادق موسیقی وکیهان کلهرمرد شماره یک موسیقی
افزودن یک دیدگاه جدید