اولین گفتگو با مهدی بهزادپور خواننده «تاب بنفشه» و «زهی عشق» در سالروز زلزله بم و درگذشت ایرج بسطامی
نوستالژی دهه شصت در صحنه اول موسیقی
موسیقی ما - آرش نصیری: لازم نبود «تاب بنفشه می دهد، طره ی مشک سای تو» یا «زهی عشق» یا «صبح سعادت» با شعر «نوبت وصل و لقاست» را همین روزها یا حتی در همین سال ها شنیده باشم، این آهنگ ها در ذهن و ضمیر ما حک شده اند حتی اگر سالها از صدا و سیما پخش نشده باشند. به محل قرارمان در پارک خانه هنرمندان که میرسم و از دور او را در کنار فروغ بهمن پور، پسرش شهریار و دوستی دیگر می بینم که موها و سبیل هایش نقره ای شده اند، صدای شفاف و دلنشینش با آن تحریرهای ریز و دقیق در ذهنم می چرخد که: «زهی عشق، زهی شور که مار راست خدایا...». بعد از سال های درخشان دهه شصت، وقتی که سال شمسی به 1370 رسید، متوجه شد که سرطان حنجره دارد و بعد از برخی معالجات ناموفق در ایران، برای ادامه معالجات به آمریکا رفت اما در تمام این مدت دوری حواسش بود که قرار است برگردد. حالا برگشته است که بماند و کار کند و خاطره ی سال های حضور دلنشینش را تجدیدکند. با بهزاد از سال های دور بم گفتیم که با عشق صدای دایی اش استاد کورس سرهنگزاده و فامیل دورش داریوش رفیعی سودای خواننده شدن در سر داشت و رسیدیم به سال های بعد که در رادیو درخشید و بعد، از فاجعه زلزله بم گفتیم که پنجم دی سالگرد آن است و از ایرج بسطامی و دوستی شان از نوجوانی. سال ها زندگی آن طرف آبها چیزی از صفای وجودش کم نکرده و هنوز همان مرد خونگرم خوش تیپ و ورزشکار خوش صدای آن سال هاست، فقط مویش نقره ای شده است.
این کار با ارکستر اسدالله ملک اجرا شد. بعد هم کاری خواندم با عنوان "چراغی از علی دارم"... از ساخته های خانم فخری ملک پور که استاد ملک آن را تنظیم کردند. این کار هم با ارکستر صدا و سیما به سرپرستی مرحوم ملک اجرا شد. بعد هم ناراحتی پیدا کردم و مجبور به جراحی شدم.
- •در خانواده شما مرحوم داریوش رفیعی خواننده شهیری بود و بعد دایی شما استاد کورس سرهنگزاده در اوج شهرت بود. با این شرایط لابد همه ی بچه های خانواده شما دوست داشتند خواننده باشند. یعنی علاقه به موسیقی در خانواده شما بین همه وجود داشته است. درست است؟
- • کوروس سرهنگ زاده که دایی شما هستند. داریوش رفیعی چه نسبتی با شما داشت؟
- • ایشان را از نزدیک دیده بودید؟
- • خوانندگی کوروس را چطور؟ اجراهایش را دیده بودید؟ وقتی که در رادیو می خواند چطور؟
- • و به همین خاطر جذب صدای او شدید و خودتان خواننده شدید؟
- • شما کارتان را چگونه شروع کردید؟
- • همان جشنواره خواجوی کرمانی؟
- • داشتید از شروع کار میگفتید.
- • آن موقع ساز هم می زدید؟
- • تصنیف میخواندید یا اینکه کلاس آواز هم میرفتید؟
- • وقتی رفتید پیش استاد کریمی دستگاههای موسیقی ایرانی را بلد بودید؟
- • یادتان هست که چه تصنیفی را در آن مسابقهای که در بم داشتید خواندید؟
- • چطور به رادیو راه پیدا کردید؟
- • اینکه خواهرزاده کوروس سرهنگزاده بودید هم به پذیرفته شدن شما کمک کرد؟
- • خود استاد سرهنگزاده هم بود وقتی که آقای بدیعی این حرف را زد؟
- • گفتید جناب عبدالعلی وزیری از شما امتحان گرفت؟
- • چه سالی بود؟
- • یادتان هست آنجا چه تصنیفی خواندید؟
- • برای آنها تا چه اندازه مهم بود که فردی که آمده تا خواننده شود کلاس رفته یا نه؟
- • اولین آهنگی که به عنوان یک خواننده جدید در رادیو خواندید چه بود؟
- • آیا این ترانه در سبک وسیاق کارهای مهندس خرم بود یا کاری متفاوت بود؟
- • کی از رادیو پخش شد؟
- • چه بازتابی داشت؟
- • *گویا شما خواننده مورد علاقه استاد همایون خرم و مورد توجه ایشان بودید. چه احساسی دارید که مورد توجه استاد خرم بودید؟.
- • و قطعهی بعدیتان په قطعهای بود؟
- • یعنی cd مجاز و رسمی؟
- • کدام کار شما بود که خیلی سر و صدا کرد و به اصطلاح گرفت؟
- • با موید محسنی چطور آشنا شدید؟
- • این ها که گفتید کارهای اولش بود؟
- • ولی این کار برای ایشان خیلی خوب شد؟
- • "در آن سال ها این آهنگ «زهی عشق» که گفتید گل آهنگهای صدا و سیما بود و مرتب از رادیو و تلویزیون پخش میشد.
- • کار مال صدا و سیما بود؟ یعنی با ارکستر آنجا ضبط شده بود؟
- • آقای ناصر فرهودی هم آن موقع بود؟
- • نوازنده ها چه کسانی بودند؟
- • کار سفارشی بود یا با سرمایه شخصی ضبط شد؟
- • کار بسیار خوبی هم بود؟
- • شما در تلویزیون شاهد مسئولیتی هم داشتید؟
- • بعد از این بود که cd تاب بنفشه را به بازار دادید.
- • این چندتا تصنیف درچه فاصله زمانی تولید شدند؟
- • آن موقع کنسرت هم میگذاشتید؟
- • یعنی واقعا کنسرت بود؟ نوازنده هم داشتید؟
- • موید محسنی چه سازی میزد؟
- • یادتان هست که چه آهنگهایی خواندید؟
- • یعنی با همین چهارتا تصنیف یک برنامه اجرا کردید؟
- • بعد از این چهارتا آهنگ چه آهنگهایی خواندید؟
- • اسدالله ملک ان موقع اجازه کار داشت؟
- • یادتان هست چه کاری بود؟
این کار با ارکستر اسدالله ملک اجرا شد. بعد هم کاری خواندم با عنوان "چراغی از علی دارم"... از ساخته های خانم فخری ملک پور که استاد ملک آن را تنظیم کردند. این کار هم با ارکستر صدا و سیما به سرپرستی مرحوم ملک اجرا شد. بعد هم ناراحتی پیدا کردم و مجبور به جراحی شدم.
- • ناراحتی شما چه بود؟
- • کی متوجه شدید؟
- • تا این موقع چندتا cd منتشر کرده یودید؟
- • يك آلبوم نبود. دو تا تک آهنگ بود.
- • یعنی با دوتا تصنیف می شد یک آلبوم درست کرد؟
- • آلبوم "چراغى از على دارم" چندتا قطعه داشت؟
- • بعد هم که کلا همکاری با این ارکستر را تمام کردید.
- • آنجا عمل موفقیت آمیز بوده است؟
- • مرتب چک می کنید؟
- • در این سالها بیشتر موسیقی محلی اجرا کردید. درست است؟
- • شما در این سالها رفت و آمد زیادی به ایران داشتید. الان آمده اید که بخوانید و بمانید؟
- • چرا در آن سالها که در آمریکا بودید کاری را نخواندید تا در ایران منتشر کنید؟
- • آنجا هم خیلی خوانندگی نکردید.
- • یعنی از اول بنا داشتید باز گردید؟
- • الان برای ادامه کار چه برنامه ای دارید؟
- • با کدام آهنگساز کار می کنید؟
- • چند تا از بهترین کارهای شما از ساخته های آقای موید محسنی هست. ایشان هم بعد از شما کاری نکردند.
- • خب می توانید دوباره با ایشان کار کنید.
- • کرمانی هم که هستند.
- • به حال و هوای شما خیلی نزدیک هستند.
- • این سالها که نبودید کارهای داخل ایران را پی گیری میکردید؟
- • صدای کدام خواننده بیشتر به دل شما نشست؟
- • از وقتی که شما میخواندید شاید ده سال و البته بیشتر گذشته است و در طول این سالها نوع کارها فرق کرده. سبک و سیاق شعرها و تنظیم ها عوض شده. نگران نیستید که سبکی که شما میخوانید قدیمی شده است؟
- • وقتی که بم زلزله آمد شما کجا بودید؟
- • چند نفر از فامیل شما از بین رفتند؟
- • با ایرج بسطامی چگونه رابطه ای داشتید؟
- • نسبتا هم سن شما بود؟
- • با هم کار موسیقی هم داشتید؟
- • ارتباط موسیقیایی چطور؟
- • آن وقت که او با مرحوم مشکاتیان کار میکرد. شما نمیخواستید با ان طیف کار کنید؟
- • تا چه اندازه در جریان کار موسیقی بسطامی بودید؟
- • کدام کار او را بیشتر دوست داشتید؟
- • خیلی عجیب است. شهر به این کوچکی چهار خواننده طراز اول دارد.
- • اهورا ایمان هم بچه بم است.
- • حامد عسگری هم همینطور. خیلی خوب شعر می گوید. به ویژه این که شعرهایش فضاهای بومی خوبی دارد که به صدای شما می نشیند. بنا ندارید با این دو همشهری همکاری کنید؟
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 6 دی 1394 - 10:55
دیدگاهها
جدا از خبر بد بوجود آمدن بيماري در حنجره آقاي بهزاد
ولي خبر بازگشت ايشان به ايران خبر خيلي خوبي بود
خاطرات صميمي و گرم از صداي بهزاد هنوز در خاطر است
موقعي كه ايشان در خارج از كشور بودند يكي دو اثر از ايشان ديدم كه يكي كليپي بود و با تصاوير مينياتور ايراني ولي حتي الان هم كه ياد دارم با شنيدن و ديدن آن همه رنگ و شنيدن صدايشان دلم خيلي ميگرفت و ايشان كاملا معلوم بود مال فضايي ديگرند.
ياد آلبومهاي تاب بنفشه و آلبومي ويژه بزرگداشت خواجوي كرماني و آلبوم زهره به خير
و اجراي خصوصي كه آقاي بهزاد مقدمه ترانه الهي نبيني تو رنگ شادماني تو عاشق نبودي كه حال ما بداني جناب اكبر گلپايگاني را خواندند. سوز صدا و آرامش صداي آقاي بهزاد دو ويژگي صداي ايشان است.
واقعا كرمان در آواز صداهاي ماندگاري داشته و دارد:رفيعي و كوروس سرهنگ زاده و ايرج بسطامي و بهزاد.
ممنون از این مصاحبه صدای خیلی خوبی داره با توجه به برخی کلیپهایش امیدوارم بتونه مجوز بگیره و در ایران فعالیت کنه. راستی چرا با سامان مصاحبه نمی کنید. ایشان هم به ایران آمده و دنبال مجوز است.
خوب خوشبختانه کم کم خواننده های اون ور آب دارن برمیگردند ! هنوز کلیپ های تلویزیون لس آنجلس از ایشون روی یوتیوب با اسم بهزاد هست ! خوشحالم خوشحالم . جالبه که ایشون که در حال درمان بودن چطور بعد اون موسیقی و کلبپ ها رو روی آنتن میبردند ! ولی خوبه ... خوشحالم خوشحالم . https://www.youtube.com/watch?v=rJ-PTVfmmR4
خيلي خوشحاليم كه اين هنرمند تو كشورمون ميخواد به كارش ادامه بده.سلامت باشي و برقرار.??????
انشاالله موفق باشید درود
دروددددد بر هنرمندان بزرگ شهر بم از جمله اساتید بزرگ داریوش رفیعی، کوروس سرهنگزاده، ایرج بسطامی، مهدی بهزادپور و...
Dorod bi nazire ...yekta Bi hamta
استاد صدات خاطرات شیرینی رو واسم زنده می کنه، استاد بهزاد درود
درود استاد نازنین،لنگه حنجره شمارو هیشکی تو ایران نداره،مروارید قلبم از قلب صدف باش...
واي خداي من!نميدونستم اهورا ايمان هم بميه،من عاشق صداشم،گله دارمش شاهكاره قصه اينجوري نبودش رو هر روز نشنوم يه چيزي كم دارم،مرسي اقاي نصيري ،يه مصاحبه با اهورا كار كنين لطفن
من البته یک بهزاد میشناختم که در آمریکا- کنار معالجه لابد!- یک سره تو تلویزیون ملی ایران و کنار علیرضا میبدی و تورج نگهبان بود و آواز میخوند و چند تا آلبوم خارج کشور منتشر کرد- کراوات هم میزد!- و چندتایی هم کنسرت برگزار کرد. - البته احتمالن اون بهزادی که میشناسم برادرِ دوقلوی ایشون هستند. چون این آقای بهزاد که فقط برای معالجه رفته بودن آمریکا!-
نیمه شعبان سال 1374 ایشون بمدت 3 شب در فرهنگسرای بهمن کنسرت داشتن که یک شبش رو من رفتم. گروه همنوازان به سرپرستی زنده یاد اسدالله ملک در دو بخش برنامه اجرا کردن: بخش اول «شور دلخسته» بود با آهنگی از استاد ملک. و بخش دوم «مناجات» با آهنگ و شعری از استاد فضل الله توکل. اجرایی خیلی بیادماندنی بود. بگذریم که من و خیلیای دیگه به هوای «چراغی از علی دارم» (با آهنگسازی خانم فخری ملکپور) به سالن اومده بودیم و چون اجرا نشد، یه کم حالمون گرفته شد. علت اصلیش هم اینه که متاسفانه هنگام فروش بلیت کنسرتها اطلاع رسانی خوبی در مورد قطعات نمیشد و نمیشه. بهرحال کار قشنگی بود. تصویربرداری هم شد (بنظرم از طرف سروش و با دوربین باکیفیت بتاکم) اما جای سواله که فیلم این سه شب کنسرت چی شد؟!! هیچ اثری ازش نیست؛ نه در بازار ویدئوهای مجوزدار و نه حتی در یوتیوب. یکی از آرزوهامه که فیلم کامل این اجرا منتشر بشه. و آرزوی بزرگترم اینکه حالا که بهزاد عزیز به ایران برگشتن، کنسرت «چراغی از علی دارم» رو اجرا کنن؛ هرچند استاد ملک دیگه بین ما نیستن....
افزودن یک دیدگاه جدید