بررسی ترانههای اعتراضی دهه 50 در گفتوگوی «موسیقی ما» با غزلسرا و ترانهسرای معاصر
محمدعلی بهمنی: فریدون مشیری مرا به سرودن ترانه ترغیب کرد
موسیقی ما - ترانههای اعتراضی، بخش اجتنابناپذیری از موسیقی باکلام ایران را به خود اختصاص میدهند. در این میان گسترش این ترانهها در فضای موسیقی پاپ، خاصه در دهه پایانی حکومت پهلوی، مجالی را برای بررسی میزان تأثیرگذاری ترانههای اعتراضی بر فضای اجتماعی سیاسی آن دوران فراهم کرده است. در سالهای اخیر، بسیاری با مصادره این آثار به سود جریانها و احزاب خاص سیاسی، نقش اصیل این هنر را تحتالشعاع قرار دادهاند. به همین دلیل، تحریفزدایی از آثاری که به بخشی از خاطره شنوایی مردم ایران بدل شده، میتواند ضمن روشنگری، نقش این آثار را در تهییج و ترغیب مردم جهت مشارکتهای سیاسی مشخص کند. در همین راستا، با «محمد علی بهمنی» -غزلسرا و ترانهسرای معاصر- درباره بخشی از زندگی هنری او و فضای حاکم بر ترانههای اعتراضی دو دهه پایانی حکومت پهلوی و سالهای پس از آن گفتگو کردهایم که در میخوانید.
دلخوشیِ من این بود که زودتر از بقیه میتوانم مطالب را بخوانم. یکی از روزها که آقای مشیری به شعبه رفته بودند تا غلطگیری کنند، همان جایی را غلط گرفته بودند که من هم متوجه شده بودم. مسئول شعبه گفته بود چند روز قبل پسر کمسن و سالی همین اشکال را گرفت و آقای مشیری سراغ من را گرفته بودند و بعد از این که من را دید، دستی به سرم کشید و پرسید: «چگونه توانستی این شعر را غلطگیری کنی؟» خلاصه متعجب بود از این که من میتوانم شعر بخوانم، چند خط شعر را با خطی مبتدیانه و نه با خط اصلی خودش نوشت که در آن به عمد چند غلط را لحاظ کرده بود و به من نشان داد و زمانی که من غلطها را گرفتم، دیگر من را جدی گرفت.
عکس: امیر خامنه
- * شما در سال 1330 و در 9 سالگی اولین شعر خودتان را با حمایت فریدون مشیری در یکی از مجلات آن دوره منتشر کردید. تعریف شما از شعر در آن دوران چگونه بود؟
- * نحوه آشنایی شما با فریدون مشیری در آن سن و سال چگونه بود؟
دلخوشیِ من این بود که زودتر از بقیه میتوانم مطالب را بخوانم. یکی از روزها که آقای مشیری به شعبه رفته بودند تا غلطگیری کنند، همان جایی را غلط گرفته بودند که من هم متوجه شده بودم. مسئول شعبه گفته بود چند روز قبل پسر کمسن و سالی همین اشکال را گرفت و آقای مشیری سراغ من را گرفته بودند و بعد از این که من را دید، دستی به سرم کشید و پرسید: «چگونه توانستی این شعر را غلطگیری کنی؟» خلاصه متعجب بود از این که من میتوانم شعر بخوانم، چند خط شعر را با خطی مبتدیانه و نه با خط اصلی خودش نوشت که در آن به عمد چند غلط را لحاظ کرده بود و به من نشان داد و زمانی که من غلطها را گرفتم، دیگر من را جدی گرفت.
- * در اوایل دهه 30 که کودتای 28 مرداد آغاز شرایط سیاسی جدیدی را رقم زد، با اشعار شاعران ساختارشکنی مانند نیما و اخوان روبهرو میشویم. اصولاً این ساختارشکنی در شعر نیمایی را میتوانیم نوعی اعتراضی به ساختار سیاسی و اجتماعی آن دوره بدانیم؟
- * اما ما در نیمه ابتدایی دهه 30 با شعر «زمستان» اثر اخوان ثالث مواجهیم که به نوعی عریانتر فضای خفقان اجتماعی دوره خود را -که محصول شرایط پس از کودتا است- در همین قالب نوین بیان میکند. اصولاً فضای نظارت بر شعر را در دهه 30 چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا سازمان و ساختاری برای نظارت بر شعر و شاعر وجود داشت و آیا این اشعار برای شاعرانی که آن را میسرودند، دردسرساز بود؟
- * شما از سه شورای نظارتی صحبت به میان آوردید. این نظارت چگونه از شورای اول به شورای دوم و سوم انتقال پیدا میکرد؟
- * بنابراین آیا میتوانیم نتیجه بگیریم که در دهه 30 و سالهای ابتدایی دهه 40، دستگاه امنیتی حکومت پهلوی به موسیقی باکلام به عنوان یک عامل تهدیدزا نگاه نمیکرد؟
- * شما هم تحت تأثیر فضای جدیدی که حاکم بر شورای سوم نظارتی بود، از سرودن شعر به ترانهسرایی رو آوردید؟
- * فضای موسیقی کلامی در اوایل دهه چهل بیشتر شامل آثار عامهپسند و شادیآفرینی بود که رفتهرفته با نزدیک شدن به دهه پایانی حکومت پهلوی، جای خود را به آثار اعتراضی و سیاسی میداد. در این میان ترانهسراهایی مانند شهیار قنبری، ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز و... آثاری را که عمدتاً برگرفته از حوادث سیاسی مثل سیاهکل و یا اعدام گلسرخی بود را سرودند که خوانندگان جوان آن زمان آنها را اجرا میکردند. شرایط این دوره از نظر شما چهطور بود؟
- * در دهه پنجاه ترانهسرایان جدیدی تربیت میشوند مثل شهریار قنبری که در سال 1350 تازه به ایران بازگشته بود و علیرغم نقدهای فراوانی که به ترانههای ابتداییاش وجود دارد، مورد تشویق افرادی مثل هوشنگ ابتهاج و شاملو قرار میگیرد. شما در جایی گفته بودید که برخی از ترانههای اولیه شهیار قنبری از آثار احمد شاملو بوده که به نام شهیار قنبری منتشر شده. ماجرای آن اظهار نظر چه بود؟
- * در سالهای ابتدایی دهه پنجاه و بعد از انتشار ترانه «بوی گندم» که مصادف با سفر «نیکسون» به ایران بوده، با دستگیری گسترده عوامل این ترانه توسط ساواک مواجه میشویم و این شاید سرآغازی برای جدیتر شدن ترانههای اعتراضی باشد. به اعتقاد شما آیا ساواک در آن دوره متوجه اهمیت و تأثیر موسیقی باکلام شده بود؟
- * شما در جایی گفتهاید که خود شما را هم دو بار به ساواک احضارکردند. دلیل این اتفاق چه بوده است؟
- * ظاهراً ناصر عبدالهی برای اجرای یکی از ترانههای شما اجازه خواسته بود و شما نپذیرفته بودید. ماجرا چه بود؟
- * و در نهایت این ترانه بدون اجازه شما اجرا شد؟
عکس: امیر خامنه
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 21 بهمن 1394 - 10:34
دیدگاهها
زنده باشی بزرگ مرد❇❇❇❇❇
ولی با همه این نشانهها از افراد تعهد میگرفتند که: «داری اشتباه میکنی و مراقب باش اینگونه نشوی.»
یعنی این جمله بد جوری آتیشم زد . از کجا به کجا رسیدیم
ایشون مرد شریفی هستن ولی ایشون شاعر هستن ترانه سرا نیستن نمی دونم چه اسراری دارن خودشون رو ترانه سرا معرفی کنن !!!شاید به این خاطر که کارشون تو وزارت ارشاد رو توجیح کنن دست بردن تو ترانه های مردم و سانسور کردن اونها ...
دوستان اين مصاحبه رو من با اقاى بهمنى گرفتم,,,,,,شايد تقريبا نيمى از مصاحبه بنا به مصالحى به چاپ نرسيده,,,,ايشان مواضع خود در رابطه با برخى از شعراى جوان تر مانند يغما را هم مطرح کردند,,,,ولى شخصى که مورد تاييد بزرگانى مثل فريدون مشيرى بوده و ترانه هاى نوستالژيکى مانند: رودخونه ها,,بهار بهار,,سرود کار,,دل من يه روز به دريا زدو رفت رو سروده کم لطفيه که او را ترانه سرا نناميم و از ان مهمتر جايگاه ايشان در شعر معاصر است که غير قابل انکاره
با سلام
10 دي قرار بود كنسرت آقاي عسكري نزديك فريمان در خراسان رضوي برگزار شه و به دلايلي نشد..
ما با ديدن تبليغ اين كنسرت در سايت شما با اعتماد به شما بليط هاي كنسرت و خريداري كرديم اما حالا بعد از گذشت نزديك 40 روز هيچ خبري از استرداد وجوهات ما نيست و هيچ كس هم جوابگو نيست حتي كسي به نام مجيد احدزاده هم انگار وجود خارجي نداره!!!
جايي كه سايت دنا تيكت مسول فروش بود..
ما به پشتوانه شما از اين شركت و سايت بليط تهيه كرديم.. لطفا پيگيري كنيد تمام كسايي كه بليط تهيه كردن همين اوضاع رو دارند
ممنون
افزودن یک دیدگاه جدید