یادداشت اختصاصی برای «موسیقی ما» در خصوص بحران باسابقه در ارکستر
ایرج صهبایی: من کاندیدای رهبری دائم ارکستر سمفونیک تهران نیستم
موسیقی ما - در ادامهی حاشیههای ارکستر سمفونیک تهران، «ایرج صهبایی» (آهنگساز و رهبر ارکستر) که صحبتهایی دربارهی حضور او به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران شنیده میشد، یادداشتی برای «موسیقی ما» ارسال کرده است.
صهبایی پس از هنرستان عالی موسیقی با رتبهی نخست در کنسرواتوارهای پاریس و استراسبورگ ادامه تحصیل داده و با به دست آوردن جایزه نخست آهنگسازی در کلاس «اولیویه مسیان» (۱۹۰۸م. تا ۱۹۹۲م.) و همچنین جایزه نخست رهبری از کلاس «ژ. س. برو» فارغالتحصیل شد. ایرج صهبایی ارکستر مجلسی شیلتیگهایم را در شهر استراسبورگ فرانسه بنیان نهاد و به مدت 11 سال برنامههای گوناگونی از آثار موسیقی مجلسی تا سمفونیک سدههای هجدهم، نوزدهم و بیستم را با این ارکستر اجرا کرد.
او ارکسترهای گوناگونی مانند ارکستر مجلسی رادیو و تلویزیون ملی ایران، ارکستر دانشگاه استراسبورگ، ارکستر جوانان شربروک کانادا، ارکستر فیلارمونیک استراسبورگ، ارکستر هارمونی پاریس، گروه سازهای کوبهای استراسبورگ و ارکستر رویال فیلارمونیک لندن را رهبری کرده است. در ادامه یادداشت او در خصوص وضعیت کنونی ارکستر سمفونیک تهران را میخوانیم:
«با کمال تأسف باید اذعان کرد که مشکلات ارکستر سمفونیک تهران هنوز حل نشده و افت و خیزها و پَستی و بلندیهای آن همچنان ادامه دارند. من شناخت کاملی از مسائل ارکستر سمفونیک تهران دارم و آن را تجربه کردهام؛ زیرا هشت سال به عنوان رهبر میهمان و یک سال (۱۳۸۲-۱۳۸۱) با عقد قرارداد، رهبری دائم ارکستر را بر عهده داشتهام. اما مشاهده میکنم پس از گذشت حدود ۱۲ سال، همان مسائل کموبیش گریبانگیر ارکستر سمفونیک تهران است.
حال در این میان، سؤال اساسی این است که: «آیا کشور و اجتماع ما حاضر به قبول فرهنگ موسیقایی غرب -که ارکستر هم بخش مهمی از آن به حساب میآید- هست یا نه؟» این بحث نیازمند وقت و بررسی عمیقی است که پاسخ به آن بدون شک، بسیاری از مشکلات کنونی ارکستر را مرتفع خواهد ساخت؛ اما در رابطه با جریانات اخیر، لازم میدانم به دو نکته اشاره کنم:
1- حدود ۵ ماه پیش آقای علی رهبری با من تماس گرفتند و پیشنهاد همکاری برای دو کنسرت را دادند. اخبار مثبتی از طریق جراید، نوازندگان و دوستان هنرمند به گوش میرسید که حکایت از پیشرفت ارکستر و پویایی آن داشت. از طرفی، چون شاهد پیشرفت جوانان ایرانی در رشتهی موسیقی بودم، با تعیین وقت و قبول شرایط، پیشنهاد ایشان را پذیرفتم. برای آماده کردن این کنسرتها، برنامههای آهنگسازی و تدارکات کنسرتهای دیگر را به تعویق انداختم؛ ولی یک شب قبل از حرکت به ایران خبر رسید که کنسرتها به خاطر انتخابات و ایام فاطمیه و کمبود شنونده حذف شدهاند.
2- من به هیچ عنوان کاندیدای رهبری دائم ارکستر سمفونیک تهران نیستم؛ زیرا اولویت زندگی هنری من آهنگسازی است و بنابراین مسئولیت سنگین این مهم در برنامهی کاری من جای ندارد. از طرفی نیز چنین پیشنهادی از طرف بنیاد رودکی به من نشده است. در عوض، پیشنهاد همکاری به عنوان رهبر مهمان دوباره مطرح شده که تاریخ آن بدون تعیین وقت به آینده موکول شده است.
در پایان امیدوارم هر چه سریعتر مشکلات این ارکستر مرتفع شود؛ اما در این میان لازم به تأکید است که قدم اول برای حل مشکلات ارکستر سمفونیک تهران، حل مسائل مادّی نوازندگان است.
صهبایی پس از هنرستان عالی موسیقی با رتبهی نخست در کنسرواتوارهای پاریس و استراسبورگ ادامه تحصیل داده و با به دست آوردن جایزه نخست آهنگسازی در کلاس «اولیویه مسیان» (۱۹۰۸م. تا ۱۹۹۲م.) و همچنین جایزه نخست رهبری از کلاس «ژ. س. برو» فارغالتحصیل شد. ایرج صهبایی ارکستر مجلسی شیلتیگهایم را در شهر استراسبورگ فرانسه بنیان نهاد و به مدت 11 سال برنامههای گوناگونی از آثار موسیقی مجلسی تا سمفونیک سدههای هجدهم، نوزدهم و بیستم را با این ارکستر اجرا کرد.
او ارکسترهای گوناگونی مانند ارکستر مجلسی رادیو و تلویزیون ملی ایران، ارکستر دانشگاه استراسبورگ، ارکستر جوانان شربروک کانادا، ارکستر فیلارمونیک استراسبورگ، ارکستر هارمونی پاریس، گروه سازهای کوبهای استراسبورگ و ارکستر رویال فیلارمونیک لندن را رهبری کرده است. در ادامه یادداشت او در خصوص وضعیت کنونی ارکستر سمفونیک تهران را میخوانیم:
«با کمال تأسف باید اذعان کرد که مشکلات ارکستر سمفونیک تهران هنوز حل نشده و افت و خیزها و پَستی و بلندیهای آن همچنان ادامه دارند. من شناخت کاملی از مسائل ارکستر سمفونیک تهران دارم و آن را تجربه کردهام؛ زیرا هشت سال به عنوان رهبر میهمان و یک سال (۱۳۸۲-۱۳۸۱) با عقد قرارداد، رهبری دائم ارکستر را بر عهده داشتهام. اما مشاهده میکنم پس از گذشت حدود ۱۲ سال، همان مسائل کموبیش گریبانگیر ارکستر سمفونیک تهران است.
حال در این میان، سؤال اساسی این است که: «آیا کشور و اجتماع ما حاضر به قبول فرهنگ موسیقایی غرب -که ارکستر هم بخش مهمی از آن به حساب میآید- هست یا نه؟» این بحث نیازمند وقت و بررسی عمیقی است که پاسخ به آن بدون شک، بسیاری از مشکلات کنونی ارکستر را مرتفع خواهد ساخت؛ اما در رابطه با جریانات اخیر، لازم میدانم به دو نکته اشاره کنم:
1- حدود ۵ ماه پیش آقای علی رهبری با من تماس گرفتند و پیشنهاد همکاری برای دو کنسرت را دادند. اخبار مثبتی از طریق جراید، نوازندگان و دوستان هنرمند به گوش میرسید که حکایت از پیشرفت ارکستر و پویایی آن داشت. از طرفی، چون شاهد پیشرفت جوانان ایرانی در رشتهی موسیقی بودم، با تعیین وقت و قبول شرایط، پیشنهاد ایشان را پذیرفتم. برای آماده کردن این کنسرتها، برنامههای آهنگسازی و تدارکات کنسرتهای دیگر را به تعویق انداختم؛ ولی یک شب قبل از حرکت به ایران خبر رسید که کنسرتها به خاطر انتخابات و ایام فاطمیه و کمبود شنونده حذف شدهاند.
2- من به هیچ عنوان کاندیدای رهبری دائم ارکستر سمفونیک تهران نیستم؛ زیرا اولویت زندگی هنری من آهنگسازی است و بنابراین مسئولیت سنگین این مهم در برنامهی کاری من جای ندارد. از طرفی نیز چنین پیشنهادی از طرف بنیاد رودکی به من نشده است. در عوض، پیشنهاد همکاری به عنوان رهبر مهمان دوباره مطرح شده که تاریخ آن بدون تعیین وقت به آینده موکول شده است.
در پایان امیدوارم هر چه سریعتر مشکلات این ارکستر مرتفع شود؛ اما در این میان لازم به تأکید است که قدم اول برای حل مشکلات ارکستر سمفونیک تهران، حل مسائل مادّی نوازندگان است.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 14 فروردین 1395 - 13:11
افزودن یک دیدگاه جدید