قاسم صرافان - ترانهسرای قطعه «خادم الحسین»(ع) - به «موسیقی ما» گفت
هنوز شعرها تناسبی با عظمت پیادهروی اربعین حسینی از لحاظ کمّی و کیفی پیدا نکردهاند
موسیقی ما - «قاسم صرافان» یکی از شعرای آیینی است که تا کنون آثار متعددی را در مدح اهل بیت (علیهم السلام) سروده و مجموعههایی را هم با همین مضمون منتشر کرده است. البته او در زمینه سرودن ترانههای آیینی و همچنین ترانههای عاشقانه هم فعالیت دارد و تا کنون با خوانندههایی نظیر «علیرضا افتخاری»، «خشایار اعتمادی»، «رضا صادقی» و «حامد زمانی» و... هم همکاری داشته است. طی دو ماه اخیر هم آثاری از سرودههای قاسم صرافان منتشر شد که از جمله قطعه «خادم الحسین»(ع) با صدای حامد زمانی بازتابهای زیادی داشت. به سراغ این شاعر و ترانهسرا رفتیم و گفتگوی مفصلی با او درباره مسائل مختلف انجام دادیم. از بررسی شعر و ترانه آیینی و همچنین نکات مربوط به شعر عاشورا تا فعالیتهای شخصی قاسم صرافان و دیدگاه جالبش نسبت به موسیقی رپ مباحثی بودند که در این گفتگو مطرح شد و در ادامه میخوانید:
به عنوان نمونه ترانه «عزیزم کجایی» به نظر من یکی از موفقترین ترانههای محسن چاووشی است. چون به صمیمیترین و تاثیرگذارترین شکل و هماهنگترین حالت با موسیقی و صدای او، حس پریشانی را در قالب کلماتی گاهاً پریشان به مخاطب منتقل میکند. بنابراین پریشانی کلمات و زبان اینجا نه تنها ضعف نیست بلکه با توجه به فضای ترانه، نقطه قوت و لازمه چنین اثری است.
ما این روزها با انبوهی از آثاری روبرو هستیم که غالبا خوب هستند. اما خاص نیستند. خوب هستند یعنی از لحاظ فنی و کیفی ایرادی خاصی ندارند اما به نظرم دوره تولید اثر خوب پایان گرفته است و عصر تولید کارهای خاص است. با توجه به تعداد آثار تولیدی دیگر یک کار خوب به چشم نمیآید، بلکه یک اثر خاص و متفاوت است که دیده میشود. خوب بودن کارها یک بحث است اما خاصبودن و جریانسازی آنها بحث بسیار مهم تری است.
نتیجه این ساده انگاری و قناعت به خوببودن و نه خاصبودن، هم همین انبوه آثار و تیتراژهای خنثی و بی اتفاقی است که فقط به صرف دیدن نامها یا برحسب عادت و تعارفات مجبوریم سرمان را به علامت تایید آنها تکان دهیم و بگوییم خوب است و فکر کنیم که بر عکس آنچه میبینیم، پادشاهی است که لباس بر تن دارد.
یک نکته دیگر که شاید توصیهای برای ترانهسرایان جوانتر باشد، اینکه بسیاری از ترانههایی که خصوصاً توسط این دوستان نوشته میشود در حقیقت شعرهای محاوره ای هستند که برای دکلمه مناسب هستند. نه ترانههایی که برای اجرای موسیقایی مناسب باشند و رسیدن به کلمات و زبانی روان و موسیقایی در سرایش ترانه، نیاز به تجربهای فراتر و تلاش و مطالعهای مضاعف دارد.
حامد توانسته تعداد مخاطبان بسیاری را که پیش از این تقریباً از زیباییهای موسیقی بیبهره بودند با موسیقی روز پیوند بزند و شور و حماسهای را که بعد از آهنگران و کویتی پور تقریبا در فراموشی بهسر میبرد در قالبی جدید و امروزین احیا کند.
هنوز هم اعتقاد دارم که موسیقی راک یا رپ میتوانند مسائل انتقادی و اجتماعی درست را مطرح کنند. ما نمیتوانیم بگوییم چون شروع یک جریان موسیقی با یک افراد یا شعرهای نامناسب بوده پس کلاً آن را بایکوت کنیم. موسیقی رپ هم مثل هر پدیده دیگری شرّ مطلق نیست و میتوانیم با تفکر خوب از آن به شکل مثبت استفاده کنیم. من تا کنون در فضای رپ کارهایی از رپرهایی شنیدهام که اندیشمندانه میخوانند و حرفهایی برای گفتن دارند. اعتقاد دارم میتوان یک رپ مثبت و اجتماعی و اندیشمندانه را پیاده کرد و شاید نیاز باشد روی فضای موسیقی آن هم اصلاحاتی انجام شود.
سرودن شعر آیینی حساسیتهای بیشتری دارد و نسبت به شعر عاشقانه کار به مراتب دشوارتری است و با توجه به همین موضوع، شاعر باید یک شعر فاخر و سالم و زیبا و در عین حال صمیمی بنویسد. یعنی نباید این حساسیت باعث شود که شاعرانگی اثر از بین برود و به جای شعر تبدیل به نظم شود.
نکته مهمتر در شعر آیینی و خصوصاً اشعار هیئتها یا ترانههای مذهبی، سهل و ممتنع بودن اثر است. شعری که میخواهید در هیئتها استفاده کنید باید هم سهل باشد یعنی صمیمیت و روانی لازم را برای ارتباط با مخاطب عام داشته باشد و هم ممتنع باشد. یعنی از کیفیت ولایههای عمیق تری برخوردار باشد که هرکسی نتواند آن را بسراید و مورد توجه مخاطب خاص هم واقع شود. سهلبودن به معنای ساده و بیآرایه بودن نیست. منظور از سهل بودن، کار پیش پا افتاده نیست بلکه منظور صمیمی و روان بودن است. چنین ویژگیهای باعث میشود که یک شعر مذهبی خوب داشته باشیم.
البته در کنار این واقعیت، اخیرا مفهومی به نام امامان غریب طرح شد و برخی کنگرهها و حرکتها هم تحت همین عنوان تلاش میکنند، توجه شعرا و هنرمندان را نسبت به زندگی و گفتار سایر امامان هرچه بیشتر جلب کنند.
امروزه تعداد عوامل و افراد و در نتیجه تولیدات در حوزه موسیقی و نواهای مذهبی بسیار زیاد شده و شتابزدگیها و کم تجربگیها، در کنار تعداد فراوان آثار باعث کیفیت پایین، کمتر دیده شدن، کمتر تکرار شدن و در نتیجه عدم ماندگاری آثار میشود. در این وضعیت حتی کارهای خوب هم در میان سرعت و حجم فراوان تولید، کمتر از گذشته دیده میشود. البته الان میبینم که برخی اشعار و ترانههای عاشورایی برای مردم جذاب است و هنوز هم کارهایی داریم که در ذهن مردم برای مدتی میماند. درباره پیشبینی ماندگاری این آثار طی سالهای آینده هم نمیتوان شاید به درستی نمیشود از الان قضاوت کرد. در کل پارامترهای متعددی برای ماندگاری شعر و ترانه و خصوصا شعر و ترانه عاشورایی وجود دارد که برای یک تحلیل صحیح باید به ارزیابی همه آنها پرداخته شود.
اما قطعا تجربه کردن حس و حالهای معنوی و ارتباط روحی با حقیقت مفاهیمی مانند شهادت، عاشورا، انتظار و همچین عشق و ارادت شاعر و آهنگساز و خواننده به اهل بیت در تأثیرگذاری ترانهها و سرودهای آیینی نقش بهسزایی دارد.
«حامد زمانی» هم با تلفیق مداحی و موسیقی پاپ، آثار بسیار خوبی را برای ائمه و خصوصاً عاشورا خوانده که مورد استقبال طیف گسترده ای از مخاطبان هم قرار گرفته است.
البته هر ریتم و زیرشاخهای از موسیقی پاپ ممکن است برای مفاهیم عاشورایی مناسب نباشد اما موسیقی پاپ نقش تأثیرگذاری در انتقال پیام عاشورا به نسل جوان داشته و قطعا در آینده هم خواهد داشت.
ترانه «خادم الحسین» (ع) که برای اربعین امسال اخیرا با صدای حامد زمانی و تنظیم «امیر جمالفرد» منتشر شد و بازخوردهای بسیار خوب این کار یک نمونه از همین نکته است. این کار را بعد از پیاده روی سال گذشته نوشتم که خودم در آن حاضر بودم و با تمام وجود آن حال و هوا را درک کردم و فکر میکنم که نسبت به کارهای دیگری که قبلاً برای اربعین نوشته بودم، کار متفاوت و خاصی شد و پیامهای زیادی هم از مخاطبین و دوستان حاضر در پیادهروی اربعین داشتم که این کار را میشنوند و با آن اشک میریزند.
و صد البته بدیهی است که بدون عنایت ویژه اهل بیت توفیقی در این ساحت مقدس پرشکوه و پر الهام حاصل نمیشود. عنایت اهل بیت نسبت به شعرای آیینی در زمان حیاتشان هم بوده و به نظرم جمله خیلی عجیبی نیست که اگر بگوییم آن بزرگان نسبت به شعرای آیینی در سرایش شعرعنایت خاص دارند.
- *خیلیها اعتقاد دارند که این روزها حال ترانه در حوزههای مختلف خوب نیست و کلاً ترانه خوب کمتر شنیده میشود. نظر شما در این زمینه چیست؟
به عنوان نمونه ترانه «عزیزم کجایی» به نظر من یکی از موفقترین ترانههای محسن چاووشی است. چون به صمیمیترین و تاثیرگذارترین شکل و هماهنگترین حالت با موسیقی و صدای او، حس پریشانی را در قالب کلماتی گاهاً پریشان به مخاطب منتقل میکند. بنابراین پریشانی کلمات و زبان اینجا نه تنها ضعف نیست بلکه با توجه به فضای ترانه، نقطه قوت و لازمه چنین اثری است.
ما این روزها با انبوهی از آثاری روبرو هستیم که غالبا خوب هستند. اما خاص نیستند. خوب هستند یعنی از لحاظ فنی و کیفی ایرادی خاصی ندارند اما به نظرم دوره تولید اثر خوب پایان گرفته است و عصر تولید کارهای خاص است. با توجه به تعداد آثار تولیدی دیگر یک کار خوب به چشم نمیآید، بلکه یک اثر خاص و متفاوت است که دیده میشود. خوب بودن کارها یک بحث است اما خاصبودن و جریانسازی آنها بحث بسیار مهم تری است.
نتیجه این ساده انگاری و قناعت به خوببودن و نه خاصبودن، هم همین انبوه آثار و تیتراژهای خنثی و بی اتفاقی است که فقط به صرف دیدن نامها یا برحسب عادت و تعارفات مجبوریم سرمان را به علامت تایید آنها تکان دهیم و بگوییم خوب است و فکر کنیم که بر عکس آنچه میبینیم، پادشاهی است که لباس بر تن دارد.
یک نکته دیگر که شاید توصیهای برای ترانهسرایان جوانتر باشد، اینکه بسیاری از ترانههایی که خصوصاً توسط این دوستان نوشته میشود در حقیقت شعرهای محاوره ای هستند که برای دکلمه مناسب هستند. نه ترانههایی که برای اجرای موسیقایی مناسب باشند و رسیدن به کلمات و زبانی روان و موسیقایی در سرایش ترانه، نیاز به تجربهای فراتر و تلاش و مطالعهای مضاعف دارد.
- *اگر بخواهیم در مورد کارهای خودتان صحبت کنیم مهمترین سوال من این است که یک شاعر چطور میتواند هم شعر عاشقانه هم شعر مذهبی و هم ترانه بگوید و از سوی دیگر با مداحها و خوانندههای پاپ و گروههای سرود همکاری کند. این دامنه گسترده فعالیت جالب و یک مقدار عجیب است.
- *البته فکر کنم در بین خوانندههای پاپ، حامد زمانی جایگاه متفاوتتری برایتان داشته باشد.
حامد توانسته تعداد مخاطبان بسیاری را که پیش از این تقریباً از زیباییهای موسیقی بیبهره بودند با موسیقی روز پیوند بزند و شور و حماسهای را که بعد از آهنگران و کویتی پور تقریبا در فراموشی بهسر میبرد در قالبی جدید و امروزین احیا کند.
- * در یکی از مصاحبههای قدیمی گفته بودید موسیقی رپ بستر مناسبی برای بیان برخی حرفها است. این حرف از زبان یک شاعر آیینی باعث شد تا برخی سایتها و رسانهها نسبت به آن انتقاد کنند. هنوز هم روی این دیدگاه هستید؟
هنوز هم اعتقاد دارم که موسیقی راک یا رپ میتوانند مسائل انتقادی و اجتماعی درست را مطرح کنند. ما نمیتوانیم بگوییم چون شروع یک جریان موسیقی با یک افراد یا شعرهای نامناسب بوده پس کلاً آن را بایکوت کنیم. موسیقی رپ هم مثل هر پدیده دیگری شرّ مطلق نیست و میتوانیم با تفکر خوب از آن به شکل مثبت استفاده کنیم. من تا کنون در فضای رپ کارهایی از رپرهایی شنیدهام که اندیشمندانه میخوانند و حرفهایی برای گفتن دارند. اعتقاد دارم میتوان یک رپ مثبت و اجتماعی و اندیشمندانه را پیاده کرد و شاید نیاز باشد روی فضای موسیقی آن هم اصلاحاتی انجام شود.
- *به نظر شما چه تعریفی برای شعر آیینی وجود دارد و به چه کسی لقب شاعر آیینی اطلاق میشود؟
سرودن شعر آیینی حساسیتهای بیشتری دارد و نسبت به شعر عاشقانه کار به مراتب دشوارتری است و با توجه به همین موضوع، شاعر باید یک شعر فاخر و سالم و زیبا و در عین حال صمیمی بنویسد. یعنی نباید این حساسیت باعث شود که شاعرانگی اثر از بین برود و به جای شعر تبدیل به نظم شود.
- * با توجه به همین حساسیتها و دشواریها، شعر مذهبی خوب و بد داریم؟ یا کلاً همه سرودههای این حوزه خوب هستند؟
نکته مهمتر در شعر آیینی و خصوصاً اشعار هیئتها یا ترانههای مذهبی، سهل و ممتنع بودن اثر است. شعری که میخواهید در هیئتها استفاده کنید باید هم سهل باشد یعنی صمیمیت و روانی لازم را برای ارتباط با مخاطب عام داشته باشد و هم ممتنع باشد. یعنی از کیفیت ولایههای عمیق تری برخوردار باشد که هرکسی نتواند آن را بسراید و مورد توجه مخاطب خاص هم واقع شود. سهلبودن به معنای ساده و بیآرایه بودن نیست. منظور از سهل بودن، کار پیش پا افتاده نیست بلکه منظور صمیمی و روان بودن است. چنین ویژگیهای باعث میشود که یک شعر مذهبی خوب داشته باشیم.
- *در بخش اول گفتید که یکی از نقدها به شعر آیینی این است که درصد بالای آن به سرودههایی برای ائمه تعلق دارد و میزان کمتر مربوط به شعر مناجات است. اما برای برخی سوال است که در همین تقسیمبندی هم چرا درصد بالای سرودههایی که برای اهل بیت نوشته میشود به حضرت امام حسین (ع) تعلق دارد؟
البته در کنار این واقعیت، اخیرا مفهومی به نام امامان غریب طرح شد و برخی کنگرهها و حرکتها هم تحت همین عنوان تلاش میکنند، توجه شعرا و هنرمندان را نسبت به زندگی و گفتار سایر امامان هرچه بیشتر جلب کنند.
- *طی سالهای اخیر ترانهها و اشعار زیادی با موضوع عاشورا بیان شده اما خیلی از آنها ماندگار نمیشوند؟ یعنی همانند برخی کارهای قدیمی طیف گستردهای از جامعه آنها را حفظ نمیشوند یا در محافل گوناگون خوانده نمیشوند.
امروزه تعداد عوامل و افراد و در نتیجه تولیدات در حوزه موسیقی و نواهای مذهبی بسیار زیاد شده و شتابزدگیها و کم تجربگیها، در کنار تعداد فراوان آثار باعث کیفیت پایین، کمتر دیده شدن، کمتر تکرار شدن و در نتیجه عدم ماندگاری آثار میشود. در این وضعیت حتی کارهای خوب هم در میان سرعت و حجم فراوان تولید، کمتر از گذشته دیده میشود. البته الان میبینم که برخی اشعار و ترانههای عاشورایی برای مردم جذاب است و هنوز هم کارهایی داریم که در ذهن مردم برای مدتی میماند. درباره پیشبینی ماندگاری این آثار طی سالهای آینده هم نمیتوان شاید به درستی نمیشود از الان قضاوت کرد. در کل پارامترهای متعددی برای ماندگاری شعر و ترانه و خصوصا شعر و ترانه عاشورایی وجود دارد که برای یک تحلیل صحیح باید به ارزیابی همه آنها پرداخته شود.
اما قطعا تجربه کردن حس و حالهای معنوی و ارتباط روحی با حقیقت مفاهیمی مانند شهادت، عاشورا، انتظار و همچین عشق و ارادت شاعر و آهنگساز و خواننده به اهل بیت در تأثیرگذاری ترانهها و سرودهای آیینی نقش بهسزایی دارد.
- *البته برخی اعتقاد دارند که اجرای ترانهها و شعرهای عاشورایی در قالب موسیقی پاپ به این سرودهها لطمه میزند.
«حامد زمانی» هم با تلفیق مداحی و موسیقی پاپ، آثار بسیار خوبی را برای ائمه و خصوصاً عاشورا خوانده که مورد استقبال طیف گسترده ای از مخاطبان هم قرار گرفته است.
البته هر ریتم و زیرشاخهای از موسیقی پاپ ممکن است برای مفاهیم عاشورایی مناسب نباشد اما موسیقی پاپ نقش تأثیرگذاری در انتقال پیام عاشورا به نسل جوان داشته و قطعا در آینده هم خواهد داشت.
- *مورد دیگر مرتبط با عاشورا همین اجتماع عظیم بینظیر شیعیان در اربعین حسینی است که در صدر اخبار قرار دارد. اما به نظر من تا کنون شاعران ما در انتقال پیام همایش اربعین کمکار بودهاند و با اینکه چند سال از این اتفاق بزرگ میگذرد هنوز سرودهها بسیار کم است.
ترانه «خادم الحسین» (ع) که برای اربعین امسال اخیرا با صدای حامد زمانی و تنظیم «امیر جمالفرد» منتشر شد و بازخوردهای بسیار خوب این کار یک نمونه از همین نکته است. این کار را بعد از پیاده روی سال گذشته نوشتم که خودم در آن حاضر بودم و با تمام وجود آن حال و هوا را درک کردم و فکر میکنم که نسبت به کارهای دیگری که قبلاً برای اربعین نوشته بودم، کار متفاوت و خاصی شد و پیامهای زیادی هم از مخاطبین و دوستان حاضر در پیادهروی اربعین داشتم که این کار را میشنوند و با آن اشک میریزند.
- *در یکی از مصاحبههای خود گفتید که با عنایت خاصه حضرت زهرا (س) توانستید دوباره شعر بگویید اما در آن مصاحبه این موضوع را باز نکردید. همین باعث بازخوردهای زیادی نسبت به آن صحبت شد. دقیقاً داستان این موضوع چه بود؟
و صد البته بدیهی است که بدون عنایت ویژه اهل بیت توفیقی در این ساحت مقدس پرشکوه و پر الهام حاصل نمیشود. عنایت اهل بیت نسبت به شعرای آیینی در زمان حیاتشان هم بوده و به نظرم جمله خیلی عجیبی نیست که اگر بگوییم آن بزرگان نسبت به شعرای آیینی در سرایش شعرعنایت خاص دارند.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 1 آذر 1395 - 17:15
دیدگاهها
من خودم چون به اهنگهای حامد زمانی علاقه دارم و کارها شو پیگیری میکنم به صراحت میتونم بگم تو اهنگهای که استاد قاسم صرافان شعرش سرودن همیشه یک خلاقیتی توش وجود داره که نشان از مهارت و استعداد بی نظیر استاد هست 'و خیلی کم میشه تو شعرای دیگه اینو دید
افزودن یک دیدگاه جدید