گفتوگو با شهرام و حافظ ناظری در آستانه برگزاری نخستین کنسرت شاهنامه خوانی در ایران
آواز پارسی به روایت ناظریها
ندا سیجانی: در بازار موسیقی امروز که آثار کم محتوا کم به گوش نمیرسد، به سراغ شاعران بزرگی نظیر حافظ، سعدی، مولانا و فردوسی رفتن حکم کیمیا را دارد. نمیتوان از تأثیر مخرب آثار دسته اول در میان مردم چشم پوشید و از اثر مهم و نیکوی دسته دوم سخنی نگفت. شاعران بزرگ ایرانی نقش برجستهای در زنده نگاه داشتن زبان پارسی داشتهاند و امروز که بسیاری از وجوه این زبان بزرگ در معرض خطر است، باز همانها هستند که میتوانند نقش پر اهمیت خود را ایفا کنند. زبانی که طی سالها دستخوش تغییرات شد و آنچه که امروز میشنویم زبان خالص پارسی نیست؛ درست همان نگرانی که در شعرهای فردوسی هم حس میشود. دورانی که زبان دانش و ادبیات در ایران، زبان عربی بود و شاهنامه فردوسی با هدف پاسداشت زبان پارسی سروده میشود. شعرهایی که در مقطعی، گرفتار برخی افکار سیاست زده شد و نتوانست آنطور که باید و شاید به همراه موسیقی برای نسل امروز و دیروز زمزمه شود. روایتهای شاهنامه سرشار از اخلاقمداری و فرهنگ است. در میان اهالی موسیقی، شاهنامه سترگ فردوسی برای خیلیها دغدغه ویژهای نبوده است؛ شهرام ناظری را اما به نوعی میتوان آوازخوان پیشقراول روایتهای هفت خوان رستم نام برد. در روزگاری که حتی نامی از شاهنامه در موسیقی نبود او به همراه حافظ ناظری فرزندش، الحان صحیح پارسی را به گوش همه رساند. نام ناظریها حالا دیگر با فردوسی گره خورده است و امروز پس از سه دهه شاهنامه فردوسی در ایران روی صحنه موسیقی میرود.این کنسرت با عنوان «آواز پارسی، افسانه و مهر» قرار است برای حراست از زبان پارسی و تلفظ صحیح واژهها در حوزه آواز ایرانی انتقال آن به نسل آینده تلاش کند. به مناسبت برگزاری این کنسرت با استاد شهرام ناظری و فرزندش حافظ گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
.
اما در اجرای این طرح مشکلات متعددی وجود داشت؛ نخست هزینه بسیار آن بود و از نظر بودجه هیچ دستگاه فرهنگی کشور حمایتی از این کار نداشت و از آن بدتر اینکه اجرای شاهنامه فردوسی ممنوع بود. به هر صورت با وجود این مشکلات و پس از پایان یافتن تحصیلات حافظ ناظری در نیویورک، توانستیم اشعاری ازشاهنامه فردوسی را خارج از کشور و با یک گروه خارجی در شهرهایی چون پاریس، توکیو، لس آنجلس و بویژه در سالن «کارنگی هال» شهر نیویورک روی صحنه ببریم. البته شاید تا امروز هیچ ایرانی درسالن «کارنگی هال» کنسرت برگزار نکرده باشد، اما همین امر باعث شد این کار مورد حمایت دانشگاهها بخصوص دانشگاه کلمبیا و هاروارد امریکا قرار گیرد. زمانی که این اجرا روی صحنه رفت اخبار آن در سایتهای همان کشورها منتشر شد و توانست در نگاه کسانی که مخالف شاهنامه بودند تأثیر مثبتی بگذارد؛ به طوری که این افراد بتدریج به این نتیجه رسیدند که اگر شاهنامه همراه با موسیقی خوانده شود هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. آن زمان مخالفان اجرای شاهنامه در ایران براین باور بودند که اگر شاهنامه فردوسی اجرا شود یک انقلاب و دگرگونی سیاسی در ایران رخ میدهد اما بعدها متوجه شدند که شاهنامه ادبیات و ملیت ما ایرانیها است و توانستیم آرام آرام در ایران مجوز اجرای این کار را بهدست بیاوریم. حتی بعدها که اجازه یافتم در کنسرتهایم شاهنامه را اجرا کنم بهصورت طنز بیان کردم که پیشاز این شاهنامه فردوسی اجازه اجرا نداشت.
بعد از آن یعنی حدوداً در 8 سال گذشته و زمانی که مجوز اجرای شاهنامه فردوسی صادر شد یک گروه موسیقی مقامی تشکیل دادیم، به این دلیل که شاهنامه فردوسی ازنظر بافت و نوع روایت گونهای که در درونش وجود دارد میتواند با موسیقی مقامی نزدیکتر و هماهنگتر باشد. نمونههایی از این نوع در موسیقی مقامی باقی مانده است ولی در موسیقی سنتی این نمونههای روایت گونه و به فرم شاهنامه مطلقاً وجود ندارد واگرهم چند بیتی به چشم میخورد بهصورت نگاه تغزلی بوده است؛ نگاهی که الحان، در آن گستردهترخواهد بود. در نگاه موسیقی مقامی و روایتی یک حرکت دورانی به صورت تسلسل وجود دارد اما در موسیقی سنتی دشوار است. به همین دلیل با توجه به تجربهام در حوزه موسیقی سنتی و کلاسیک که پیش از این در سال 2006 و 2007 انجام داده بودم، این کار را با یک نگاه مقامی انجام دادم.
حافظ ناظری: حدود 17 سال گذشته پیش از آنکه برای تحصیل به امریکا بروم با وجود سن کمی که داشتم در کنسرتها در کنار استاد ناظری مینشستم و ساز میزدم و برای نخستین بار توانستیم به همراه تعدادی از جوانان که تقریباً در رده سنی 20- 19 قرار داشتیم، در کنار یک استاد موسیقی اجرای کنسرت داشته باشیم؛ اجرایی در دستگاه نوا که آن دوران یکی از مهجورترین دستگاههای موسیقی بود و کمتر اثری با این دستگاه اجرا میشد؛ اما توانستیم بیش از سه ساعت پنج برخورد متفاوت را در دستگاه نوا به گوش علاقهمندان موسیقی برسانیم. از همان زمان سعی داشتم خودم و موسیقیام را معرفی کنم. در واقع به نوعی این اجرا راهگشایی برای دیگر هنرمندان بود. بعد از آن اکثریت موسیقیهایی که به گوش میرسید در دستگاه نوا و با کمانچه آلتو و دیگر سازهای سنتی در کنسرتهای موسیقی روی صحنه رفتند. اما متأسفانه چون بعد این اجرا به فاصله زمانی بسیار کوتاه از ایران رفتم این اتفاق آنطور که باید ثبت نشد. در امریکا سعی داشتم سازهای موسیقی کلاسیک غربی را درکنار موسیقی ایرانی قرار دهم که نتیجه آن شکلگیری سمفونی رومی بود که به همراه استاد ناظری اجرا کردیم. اتفاقی کم نظیر در موسیقی ایرانی و قرارگیری سازهای کلاسیک غربی در کنارساز ایرانی. اما امروزه گروههای بسیاری این کار را انجام میدهند. اما در خصوص اجرای آثار شاهنامه فردوسی باید بگویم خاطرم است در سال 2001 استاد ناظری نامهای از ایران برای من نوشته بودند که در آن شعری از فردوسی نیز به چشم میخورد. استاد در این نامه اشاره داشتند که «به نظر من خیلی فوقالعاده است اگر روزی برای شاهنامه فردوسی موسیقی سنتی ساخته شود.» این اتفاق درضمیر ناخودآگاهم ثبت شد و از سال 2003 بهعنوان پایان نامه تحصیلی بر این طرح کار کردم و نتیجه آن یک اثر ارکسترال 45 دقیقهای بود که سال 2007 برای نخستین بار به همراهی اعضای ارکستر فیلارمونیک لسآنجلس و بزرگان موسیقی جهان درمعتبرترین سالنهای موسیقی کلاسیک جهان مانند سالن والت دیزنی کنسرت هال روی صحنه رفت؛ اتفاقی که دربارهاش خبررسانی بسیاری شد. بعد از آن در سال 2009 این طرح گستردهتر شد و تقریباً کاری است که امروز تصمیم داریم به اجرا درآوریم. البته پیش از آن قرار بود کنسرت «آواز پارسی، افسانه و مهر» اسفندماه برگزار شود اما برنامه تغییر کرد و مردادماه این کار اجرا میشود. همه دوستان میدانند که شاهنامه برای نخستین بار توسط استاد و من اجرا شد و با تأکید بسیار میگویم کمتر کسی میتواند شاهنامه را همراه موسیقی بخواند زیرا اجرای اشعار فردوسی بسیار متفاوت از سایر شاعران ایرانی است.
حافظ ناظری: شاهنامه فردوسی نظیر شعرهای مولوی فرهنگی متفاوت دارد و شبیه به شعرهای حافظ و سعدی نیست. شاهنامه خوانی مشخصههای خودش را دارد؛ دلیل اینکه کمتر هنرمندانی به سراغ اشعار شاهنامه رفتهاند به این سبب است که شعرهای شاهنامه طویل و روایت گونه است و با یکدیگر مرتبط هستند و اگر کسی بخواهد شاهنامه را بخواند زمان بسیاری برای اجرای آن صرف میشود. بنابراین در این کنسرت بخشهای مهم شاهنامه در کنار هم چیده شده است.
حافظ ناظری: متأسفانه در آواز ایرانی الحان عربی کاربرد بسیاری پیدا کرده است و در این اجرا تأکید بر این داریم که الحان عربی کنار گذاشته شود به این دلیل که از نگاه آسیبشناسی موسیقی این اتفاق خطر بزرگی برای موسیقی آوازی است. به مانند تحریرهای ریتمیکی که در آلبوم «ناگفته» بود و نقدهای بسیاری که در موردش مطرح شد اما وقتی به آواز ایرانی همچون حسینعلی نکیسا، طاهرزاده، سلیمانخان امیر قاسمی گوش بدهید میبینید که مثلاً 20 ثانیه شعر است دو دقیقه تحریر، در واقع تحریراست که حرفی برای گفتن دارد.
کنسرت جدید چه زمانی قرار است اجرا شود ؟ آیا این کنسرت در شهرستانها هم قرار است اجرا شود؟
این کنسرت مردادماه در تهران برگزار میشود و انشاء الله بلیط فروشی آن از همین هفته آغاز خواهد شد و امیدوایم و برنامه داریم که این کنسرت را بتوانیم در بیشتر شهرهای ایران بر روی صحنه ببریم و حتی برنامههایی هم برای اجرای آن در خارج از کشور داریم .
- شهرام ناظری از جمله خوانندگان موسیقی آوازی است که در بهکارگیری آثار شاعران معاصر پارسی در حوزه موسیقی سنتی همیشه پیشرو بوده و حالا در تجربه دیگری که پیش از این هم با حافظ داشته قرار شده «پروژه آواز پارسی، افسانه و مهر» را با اشعار شاهنامه فردوسی روی صحنه اجرا کند؛ اتفاقی که کمتر به آن توجه شده است. کمی در این باره توضیح دهید.
.
اما در اجرای این طرح مشکلات متعددی وجود داشت؛ نخست هزینه بسیار آن بود و از نظر بودجه هیچ دستگاه فرهنگی کشور حمایتی از این کار نداشت و از آن بدتر اینکه اجرای شاهنامه فردوسی ممنوع بود. به هر صورت با وجود این مشکلات و پس از پایان یافتن تحصیلات حافظ ناظری در نیویورک، توانستیم اشعاری ازشاهنامه فردوسی را خارج از کشور و با یک گروه خارجی در شهرهایی چون پاریس، توکیو، لس آنجلس و بویژه در سالن «کارنگی هال» شهر نیویورک روی صحنه ببریم. البته شاید تا امروز هیچ ایرانی درسالن «کارنگی هال» کنسرت برگزار نکرده باشد، اما همین امر باعث شد این کار مورد حمایت دانشگاهها بخصوص دانشگاه کلمبیا و هاروارد امریکا قرار گیرد. زمانی که این اجرا روی صحنه رفت اخبار آن در سایتهای همان کشورها منتشر شد و توانست در نگاه کسانی که مخالف شاهنامه بودند تأثیر مثبتی بگذارد؛ به طوری که این افراد بتدریج به این نتیجه رسیدند که اگر شاهنامه همراه با موسیقی خوانده شود هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. آن زمان مخالفان اجرای شاهنامه در ایران براین باور بودند که اگر شاهنامه فردوسی اجرا شود یک انقلاب و دگرگونی سیاسی در ایران رخ میدهد اما بعدها متوجه شدند که شاهنامه ادبیات و ملیت ما ایرانیها است و توانستیم آرام آرام در ایران مجوز اجرای این کار را بهدست بیاوریم. حتی بعدها که اجازه یافتم در کنسرتهایم شاهنامه را اجرا کنم بهصورت طنز بیان کردم که پیشاز این شاهنامه فردوسی اجازه اجرا نداشت.
بعد از آن یعنی حدوداً در 8 سال گذشته و زمانی که مجوز اجرای شاهنامه فردوسی صادر شد یک گروه موسیقی مقامی تشکیل دادیم، به این دلیل که شاهنامه فردوسی ازنظر بافت و نوع روایت گونهای که در درونش وجود دارد میتواند با موسیقی مقامی نزدیکتر و هماهنگتر باشد. نمونههایی از این نوع در موسیقی مقامی باقی مانده است ولی در موسیقی سنتی این نمونههای روایت گونه و به فرم شاهنامه مطلقاً وجود ندارد واگرهم چند بیتی به چشم میخورد بهصورت نگاه تغزلی بوده است؛ نگاهی که الحان، در آن گستردهترخواهد بود. در نگاه موسیقی مقامی و روایتی یک حرکت دورانی به صورت تسلسل وجود دارد اما در موسیقی سنتی دشوار است. به همین دلیل با توجه به تجربهام در حوزه موسیقی سنتی و کلاسیک که پیش از این در سال 2006 و 2007 انجام داده بودم، این کار را با یک نگاه مقامی انجام دادم.
حافظ ناظری: حدود 17 سال گذشته پیش از آنکه برای تحصیل به امریکا بروم با وجود سن کمی که داشتم در کنسرتها در کنار استاد ناظری مینشستم و ساز میزدم و برای نخستین بار توانستیم به همراه تعدادی از جوانان که تقریباً در رده سنی 20- 19 قرار داشتیم، در کنار یک استاد موسیقی اجرای کنسرت داشته باشیم؛ اجرایی در دستگاه نوا که آن دوران یکی از مهجورترین دستگاههای موسیقی بود و کمتر اثری با این دستگاه اجرا میشد؛ اما توانستیم بیش از سه ساعت پنج برخورد متفاوت را در دستگاه نوا به گوش علاقهمندان موسیقی برسانیم. از همان زمان سعی داشتم خودم و موسیقیام را معرفی کنم. در واقع به نوعی این اجرا راهگشایی برای دیگر هنرمندان بود. بعد از آن اکثریت موسیقیهایی که به گوش میرسید در دستگاه نوا و با کمانچه آلتو و دیگر سازهای سنتی در کنسرتهای موسیقی روی صحنه رفتند. اما متأسفانه چون بعد این اجرا به فاصله زمانی بسیار کوتاه از ایران رفتم این اتفاق آنطور که باید ثبت نشد. در امریکا سعی داشتم سازهای موسیقی کلاسیک غربی را درکنار موسیقی ایرانی قرار دهم که نتیجه آن شکلگیری سمفونی رومی بود که به همراه استاد ناظری اجرا کردیم. اتفاقی کم نظیر در موسیقی ایرانی و قرارگیری سازهای کلاسیک غربی در کنارساز ایرانی. اما امروزه گروههای بسیاری این کار را انجام میدهند. اما در خصوص اجرای آثار شاهنامه فردوسی باید بگویم خاطرم است در سال 2001 استاد ناظری نامهای از ایران برای من نوشته بودند که در آن شعری از فردوسی نیز به چشم میخورد. استاد در این نامه اشاره داشتند که «به نظر من خیلی فوقالعاده است اگر روزی برای شاهنامه فردوسی موسیقی سنتی ساخته شود.» این اتفاق درضمیر ناخودآگاهم ثبت شد و از سال 2003 بهعنوان پایان نامه تحصیلی بر این طرح کار کردم و نتیجه آن یک اثر ارکسترال 45 دقیقهای بود که سال 2007 برای نخستین بار به همراهی اعضای ارکستر فیلارمونیک لسآنجلس و بزرگان موسیقی جهان درمعتبرترین سالنهای موسیقی کلاسیک جهان مانند سالن والت دیزنی کنسرت هال روی صحنه رفت؛ اتفاقی که دربارهاش خبررسانی بسیاری شد. بعد از آن در سال 2009 این طرح گستردهتر شد و تقریباً کاری است که امروز تصمیم داریم به اجرا درآوریم. البته پیش از آن قرار بود کنسرت «آواز پارسی، افسانه و مهر» اسفندماه برگزار شود اما برنامه تغییر کرد و مردادماه این کار اجرا میشود. همه دوستان میدانند که شاهنامه برای نخستین بار توسط استاد و من اجرا شد و با تأکید بسیار میگویم کمتر کسی میتواند شاهنامه را همراه موسیقی بخواند زیرا اجرای اشعار فردوسی بسیار متفاوت از سایر شاعران ایرانی است.
- در روزهای ابتدایی انقلاب استادانی همچون شهرام ناظری، حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و... آثاری را درهمان حال و هوا خلق کردند. پیش از این گفته بودید در همان اوایل انقلاب تصمیم داشتید روی اشعار شاهنامه فردوسی کار کنید؛ آثاری که بیارتباط با روزهای انقلاب نبود اما این اتفاق میسر نشد. دلیل آن چه بود؟
- چرا هنرمندان موسیقی آوازی کشورمان کمتر سراغ شاهنامه میروند؟ آیا میتواند به این دلیل باشد که وزن عروضی اشعارشاهنامه دردستگاهها و گوشههای آوازی به سختی اجرا میشود؟
حافظ ناظری: شاهنامه فردوسی نظیر شعرهای مولوی فرهنگی متفاوت دارد و شبیه به شعرهای حافظ و سعدی نیست. شاهنامه خوانی مشخصههای خودش را دارد؛ دلیل اینکه کمتر هنرمندانی به سراغ اشعار شاهنامه رفتهاند به این سبب است که شعرهای شاهنامه طویل و روایت گونه است و با یکدیگر مرتبط هستند و اگر کسی بخواهد شاهنامه را بخواند زمان بسیاری برای اجرای آن صرف میشود. بنابراین در این کنسرت بخشهای مهم شاهنامه در کنار هم چیده شده است.
- تأکیدی که در این کنسرت به آن اشاره شده خواندن اشعار فردوسی با آواز پارسی است نه الحان دیگر؛ این توجه به این دلیل بوده کسانی که کم و بیش اشعار شاهنامه را خواندهاند به صورت فارسی آن را ادا نکردهاند؟
حافظ ناظری: متأسفانه در آواز ایرانی الحان عربی کاربرد بسیاری پیدا کرده است و در این اجرا تأکید بر این داریم که الحان عربی کنار گذاشته شود به این دلیل که از نگاه آسیبشناسی موسیقی این اتفاق خطر بزرگی برای موسیقی آوازی است. به مانند تحریرهای ریتمیکی که در آلبوم «ناگفته» بود و نقدهای بسیاری که در موردش مطرح شد اما وقتی به آواز ایرانی همچون حسینعلی نکیسا، طاهرزاده، سلیمانخان امیر قاسمی گوش بدهید میبینید که مثلاً 20 ثانیه شعر است دو دقیقه تحریر، در واقع تحریراست که حرفی برای گفتن دارد.
- جناب آقای ناظری! با وجود تعصب و حساسیتی که همیشه نسبت به این موضوع داشته اید خصوصاً بیان شعر و ادبیات فارسی چرا موسیقی آوازی را تدریس نمیکنید تا خوانندههای نسل امروز اصول صحیح و بیان درست این موسیقی را به اجرا درآورند؟
- البته این روزها کمتر آواز خوب به گوش میرسد و آنچه به گوش میرسد بیشتر تصنیف است؟
- البته نمیتوان این گونه گفت؛ چون بعد از این اساتید هم اتفاقات تازهای در موسیقی آوازی رخ داد.
- شاید این سلیقه مخاطب باشد و آن خواننده برطبق این علاقه مندی روش ساده را انتخاب کرده است.
- به بحث سلیقه اشاره کردید؛ شما در سمفونی رومی (آلبوم ناگفته) کاری را ارائه دادید که نسل امروز نتوانست ارتباط چندانی با آن داشته باشد. شاید این سبک کاری سلیقه امروز نسل ما نباشد نظر شما دراین باره چیست؟
- البته به سایت فروش آلبوم نمیتوان خیلی اعتماد کرد این سایت تنها آمار بازدید کنندههای خود را منتشر میکند بلکه باید به بازار موسیقی توجه بیشتری داشته باشیم و آن را معیار برترینها قرار دهیم.
- البته دراین کنسرتها که حدود 200 هزار نفر در آن شرکت کردند از نام استاد ناظری هم وام گرفته شده است.
- شما خوانندهای هستید تقریباً در رده سنی نسل امروز و اجرای آثار موسیقی سنتی. با توجه به اینکه پدر شما استاد ناظری از استادان مطرح موسیقی آوازی هستند این انتظار از شما وجود دارد که در آثار بعدی شما بیشتر به بخش آوازی پرداخته شود.
- آیا امروز حافظ ناظری به آن پختگی و سطحی رسیده است که بتواند به صورت مستقل و بدون آن که پدر درکنار او باشد اجرای برنامه داشته باشد؟ شاید تا به امروز هر کاری که به روی صحنه آمده است به نام پدر ثبت شده باشد و همیشه این سایه وجود دارد.
- شهرام ناظری، شجریان و پورناظری هر کدام اسطورههای موسیقی ایرانی هستند اما امروز میبینیم که از بطن این اسطورهها کسانی چون حافظ، همایون، تهمورث، سهراب و... متولد شدهاند. هنرمندانی چون همایون که بهصورت مستقل فعالیت میکند و دیگر کنار پدر قرار ندارد این انتظار نیز از شما وجود دارد.
- البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که از زمانی که شما به ایران بازگشتید نوع کنسرتهای استاد ناظری متفاوت شده و سبک و نگاه جدیدی به وجود آمده است.
- به نظر شما مافیایی در موسیقی است که نمیگذارد حافظ ناظری پیشرفت کند؟
- اجرای اشعار شاهنامه فردوسی در تهران همان آثاری است که پیش از این در کشورهای دیگر به روی صحنه رفته است؟
کنسرت جدید چه زمانی قرار است اجرا شود ؟ آیا این کنسرت در شهرستانها هم قرار است اجرا شود؟
این کنسرت مردادماه در تهران برگزار میشود و انشاء الله بلیط فروشی آن از همین هفته آغاز خواهد شد و امیدوایم و برنامه داریم که این کنسرت را بتوانیم در بیشتر شهرهای ایران بر روی صحنه ببریم و حتی برنامههایی هم برای اجرای آن در خارج از کشور داریم .
منبع:
روزنامه ایران
تاریخ انتشار : یکشنبه 28 خرداد 1396 - 14:03
دیدگاهها
پاسخی به یک ادعا درباره شاهنامهخوانی؛
همه آنهایی که پیش از "شهرام" شاهنامه را خواندند
خبرگزاری تسنیم: پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی استاد حسین خواجه امیری شاهنامه را با ضرب زورخانه روانشاد مرشد شیرخدا میخوانده است که هنوز در یادها مانده است.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، جوان نوشت؛ شهرام ناظری خواننده پرآوازه در گفتوگویی که با یکی از نشریات صورت گرفته نکته تأملبرانگیزی را گفته است. ناظری در این گفتوگو میگوید: «متأسفانه موسیقی سنتی طی یکصد سال گذشته از کنار شاهنامه فردوسی بیتفاوت رد شده است و هیچ یک از خوانندگان مطرح آن، شاهنامه را اجرا نکردهاند. خوانندگان امروز هم به سبب نداشتن یک الگوی مشخص برای اجرای شاهنامه، جسارت اجرای آن را نداشتهاند». درباره این ادعا باید گفت که پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی استاد حسین خواجه امیری شاهنامه را با ضرب زورخانه روانشاد مرشد شیرخدا میخوانده است که هنوز در یادها مانده است. پس از انقلاب در شهریور سال 1371 آلبومی به نام سروش آسمانی در دستگاه همایون با آهنگ شادروان استاد علی تجویدی با تنظیم و اهتمام استاد فریدون شهبازیان و با صدای استاد فرهیخته و فروتن مکتب آواز اصفهان شاگرد شایسته و همراز روزان و شبان شادروان استاد تاج اصفهانی، جناب اصغر شاهزیدی با همنوازی استاد هابیل علیاف و شادروان استاد جهانگیر ملک منتشر شد که در روی نخست آن ابیاتی از شاهنامه که فردوسی از رنج خود در سرودن شاهنامه و جفای فلک غدار یاد میکند به زیبایی به همراه ارکستر مجلسی و گروه کر به صورت تصنیف و ابیاتی با کمانچه به صورت آواز به دلنشینی و استواری اجرا شده و به گوش دوستداران موسیقی ایرانی رسیده است.
این اثر لااقل در دوران شکوهمند انقلاب اسلامی ایران نخستین اثر موسیقی سنتی است که به شاهنامه پرداخته است. بدیهی است که جناب شاهزیدی صاحب رتبه اول رشته آواز در آزمون سراسری باربد در سال 1357 و بهرهمند از محضر شادروانان استادان جلیل شهناز، حسن کسایی، علی تجویدی، دکتر حسین عمومی و... خوانندهای مطرح است نه بینام و نشان. پرواضح است نخستین آلبومی که در آن فقط شاهنامه با سازهای موسیقی سنتی و مقامی ایرانی اجراشده «ازخشت و خاک» اثر گروه ایل است به آهنگسازی هنرمند ارجمند صادق چراغی با دکلمه زیبای استاد بهروز رضوی و صدای خواننده جوان و فرزانه و خوش آوای موسیقی سنتی امروز جناب علیرضا قربانی که جسارت اجرای ابیات سترگ شاهنامه فر
افزودن یک دیدگاه جدید