نگاهی به تمام آنچه «محمدرضا شجریان» را به این وادی کشاند
پروژه «باغ هنر بم» بالاخره افتتاح میشود
موسیقی ما - پس از زلزلهی دلخراش بم بود که «محمدرضا شجریان» برای بازسازی روحیهی مردم آسیبدیدهی این شهرستان، پروژهی «باغ هنر بم» را کلید زد؛ پروژهای که البته بعدتر به خاطر آنچه موانع و دشواریهای ناروای ایجادشده خواند، از آن کنار کشید. حالا در همین روزها عضو شورای سیاستگذاری باغ هنر بم میگوید که این پروژه همزمان با سالروز تولد خسروی آواز ایران (اول مهرماه) خاتمه یافته و بهزودی در مراسمی رسمی افتتاح میشود.
کاستن از آلام مردم داغدیده و «بازسازیِ روحیهی مردم»، هدفی بود که «محمدرضا شجریان» برای ساخت «باغ هنر بم» به آن توجه داشت. او میگفت میخواهد این باغ نهادی باشد برای پژوهش، آموزش و اجرای فعالیتهای هنری تا از این طریق طراوت و شادابی را به فضای اجتماعی و فرهنگی بم بازگردد. این باغ هفت هزار متر مربع زیربنا داشت و قرار بود شامل چهار ساختمان (کتابخانه، گالری، باغچه، آمفی تئاتر، فضای پیوندی و...) باشد. در آن زمان شورای شهر بم، طبق توافقنامهای، زمینی به وسعت 14 هکتار (بخشی از پارک 22 بهمن) را برای تاسیس باغ هنر بم در اختیار شجریان قرار داد. در مرحله نخست 30 هزار متر مکعب خاکبرداری شد و سپس عملیات ساخت سازه آغاز شد. پیشبینی اولیه برای هزینه پنج میلیارد بود. «محمدرضا شجریان» پیش از آغاز کارهای این پروژه، با همخوانی «همایون شجریان» و همراهی «کیهان کلهر» و «حسین علیزاده»، مجموعه کنسرتهای «همنوا با بم» را برگزار کرد و تمامی عواید حاصل از آن به همراه عواید حاصل از فروش سیدی را در اختیار این پروژه قرار داد. او در این باره گفت: «درآمد کنسرتهای زلزله بم را که کمتر از 150 میلیون تومان میشد، به اضافه درآمدی که از DVD و CD این برنامه کسب شد و مقداری کمکهائی که دیگران کردند، جمعا به 275 میلیون رسید؛ علاوه بر آن با افتتاح یک حساب بانکی برای کسانی که بودجه اندکی دارند نیز انگیزه ایجاد کردیم تا به بازسازی بم کمک کنند.» بخشی از این میزان، پولهایی بود که توسط خانهی موسیقی و همچنین شرکتهای محصولات خانگی تامین شده بود. در همین راستا او شماره حسابی برای دریافت کمکهای مردمی به اسم خودش افتتاح کرد. «شجریان» میگفت در تلاش است برای بازسازی بم یک کار اشتراکی سامان دهد.
خوانندهی پرآوازهی ایرانی همچنین تیمی داوطلب تشکیل داد تا بخشهای مختلف پروژه را مدیریت کنند. اعضای شورای سیاستگذاری باغ هنربم در آن زمان محسن گودرزی (رئیس شورا)، بهار مشیری، فرداد خواجه نصیر، علی جهاندار، حسن ریاضی، محسن کاشی، یونس شکرخواه، کامبیز نوروزی و افشین امیرشاهی بودند. به گفته مهندس خواجه نصیر تمام ضوابط ساختمان سازی در این پروژه رعایت شده و از نظر ساخت از بهترین امکانات موجود در محل استفاده شده بود: «پروژه باغ هنر در محل جنوب غربی شهر بم قرار دارد و معماری آن بر اساس معماری اصیل ایرانی طراحی شده است؛ البته به شرایط روز و نیاز این معماری را کمی مدرن تر کردهایم تا از نظر وضعیت اقلیمی آب و هوا با محیط سازگاری داشته و در عین حال سمبلیک باشد.»
«محمدرضا شجریان» اما امید بسیاری برای بهسرانجام رساندنِ این پروژه داشت: «در کنار رسانهها، میتوانیم هنرمندان را بسیج کنیم تا آنها هم فعالیتی در این راستا داشته باشند، آنها میتوانند با برگزاری کنسرت و دیدارهای مختلف این پروژه را به هدف برسانند، هرچند من با برگزاری کنسرت برای انجام این پروژه موافق نیستم چرا که نمیتوان مردم را مجبور به خرید بلیتهای گران کرد، اگر همت عالی در این زمینه باشد، باز هم جوابگوی نیازهای ما نیست. البته اگر برگزاری کنسرت من موثر باشد من به شخصه و با توجه به شرایط کنسرت را برگزار میکنم. اما لازم است فاجعه بم برای مردم دوباره یادآوری شود تا آنها انگیزه هم یاری در آن ها تقویت شود.»
شجریان به دنبال انجام یک کار اساسی برای این شهر بود؛ واگرنه در آن زمان با توجه به مبلغی که تهیه شده بود، میتوانست یک طرح کوچک به سرانجام برسد. او حتی نمیخواست پروژه باغ هنر به اسمش ساخته شود و قرار بود به نام شهید «حجت قندی» نامگذاری شود. هر چند تا آذر ۸۳ روند پروژهی ساخت باغ هنر به خوبی پیش میرفت و مهندسان معمار پروژه نیز امیدوار بودند این کار ظرف سه سال به انجام برسد؛ اما مشکلات اندک اندک شروع شد. در همان زمان مهندس «خواجهنصیری» هم به این مساله تاکید داشت که برخی سازمانها و افراد به قولهای خود عمل نکردهاند:«اگر روند کمکرسانی به همین منوال پیش برود، ممکن است تکمیل پروژه چیزی حدود ۱۰ سال طول بکشد.» او این جملات را بدبینانه بیان کرد؛ اما پروژه بسیار بیش از آنچه او پیشبینی میکرد بهطول انجامید.
هر چه میگذشت امیدِ استادِ آوازخوان به دریافت کمکهای مردمی هم کمتر میشد، به همین خاطر مشکلات مالی خیلی زود گریبانِ پروژه را گرفت و با وجود آنکه نمایندگان مجلس و دولتیان نیز قولهایی برای حمایت داده بودند؛ اما هیچچیز آنطور که شورای سیاستگذاری باغ هنر پیشبینی کرده بودند، پیش نرفت؛ عظمت پروژه بسیار بیش از توان مالیای بود که یک هنرمند (حتی اگر شجریان باشد) بتواند از پس آن برآید. او دوباره خود دست به کار شد و نمایشگاهی شامل 100تابلوی خطاطی را برگزار و تمامی آن را به پروژه اهدا کرد.
او در سال 87 بار دیگر تلاش فراوانی انجام داد و با راهاندازی نمایشگاه فروش آثار هنرمندان خوشنویسی بار دیگر توجه همگان را به باغ هنر جلب کرد. «شجریان» در آن نمایشگاه گفت: «مدتی است دردی به دل من نشسته که گاه در لفافه از آن سخن گفتهام، اما امروز به صراحت میگویم که مردم بم را فراموش کردهاند. ما مردمی هستیم با فرهنگ و تمدنی والا که دستاوردهای قابل ستاشی را در عرصههای مختلف فرهنگی و هنری در طول تاریخ داشتهایم که بخشی از این دستاوردها به میراث جهانی تعلق دارد؛ اما مردم ما صفات ناپسندی هم دارند که فراموشی یکی از آنان است. ما ملت فراموشکاری هستیم. روزی که زلزه بم روی داد، همه خود را مصیبتزده میدانستیم و درد این زخم را بر روان خود احساس میکردیم. ما به بازماندگام بم قولهای بسیاری دادیم و اینکه دوباره بم را خواهیم ساخت. مردم این شهر بالاخره بم را میسازند؛ اما گرد زمانه بر دل ما نشست. زخم بم را فراموش کردهایم و امروز نام بم دیگر دل کسی را نمیسوزاند. امروز باید برای کمک به مردم بم دست به ترفند و تبلیغات بزنیم که رسم خوبی در میان ما نیست و این همان نکتهای است که مرا آزار میدهد.»
او میگفت انگیزهاش تنها کمک به مردم بم نیست، بلکه مهمتر از آن فراموش نکردن آن است: «این فراموشی سرانجام از میان خودمان قربانی میگیرد. به درون زندگی ما نفوذ میکند و مثل موریانه ما را از درون میپوساند.»
آوازخوان چندان اهلِ گفتوگو نیست؛ اما دربارهی «باغ هنر بم» همه چیز فرق میکرد و مدام گزارش روند کار را به رسانهها میداد؛ برای مثال در یکی از گفتوگوهایش –خبرگزاری فارس- به این مساله اشاره کرد که تا به امروز هزینههای این پروژه از محل کمکهای مردمی و با برگزاری برنامههای مختلفی که داشته تأمین شده است.
او البته همواره تاکید داشت که کمکهای مردمی کم شده و مردم دیگر بم را فراموش کردهاند: «ما در نشستهای مختلفی که با مسئولین داشتیم، پیشنهادها و هزینههای مورد نیاز خود را مطرح کردهایم؛ ولی هنوز استقبالی از سوی نهادهای دولتی نداشتهایم. نهادهای خصوصی به ما قول دادهاند که در بخش تأمین لوازم و تأسیسات مورد نیاز ساختمانی به ما کمک کنند که البته ساختمان باغ هنر بم هنوز به آن مرحله نرسیده است.»
تمام این مسایل به علاوه مشکلات دیگری که در برههی زمانی خاصی برای خسروی آواز ایران رخ داد، سبب شد تا در نهایت او با نگارش نامهای از ساخت پروژهی «باغ هنر» استعفا دهد. او در نامهای که در این خصوص نوشت، آورده بود: «ماههاست که توان ما به جای پیشبرد پروژه به رفع حاشیهها و مشکلات برخاسته از آن معطوف شده است. من دیگر توان مقابله با این همه موانع و دشواریهای ناروای ایجادشده را ندارم. حال که مقامات استان تمایلی برای حضور من و همکارانم ندارند، توصیه حافظ بزرگ را عمل میکنم که فرمود: «ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش/ بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش. از آنجایی که از ابتدا با شورای محترم شهر بم طرف بودیم، اکنون نیز رسماً این پروژه را به همان شورا تحویل میدهیم. اسناد مربوطه را هم متعاقبا تقدیم شورای شهر خواهیم کرد. به منظور احترام به اعتماد مردم، نسخهای از گزارش مالی و عملکرد پروژه هم به افکار عمومی تقدیم خواهد شد.»
او در ادامهی نامهی خود آورده بود: «آنچه ما را به این وادی کشاند، عشق و دین به مردم بم بود. همچنان رنج این عزیزان را در یاد دارم و هر بار که فرصتی دست دهد، آن را به یاد خواهم آورد تا فراموشی، میل به «انسان بودن» را در ما از میان نبرد. به مردم بم هم میگویم که همچنان بر میثاق دوستی و مهر هستم و برای برنامههای فرهنگی و هنری که بنا بود در باغ هنر به اجرا درآید، به موقع پا به میدان خواهم گذاشت.»
زمانی که آوازخوان قدر، پروژه را تحویل داد؛ حدود 6 هزار متر مربع اسکلت سازی در زمین مورد نظر احداث شده بود و علاوه بر خاکبرداری، دیوارهای حائل دور بنا نیز بهصورت سفت کاری احداث شده بود. بعد از انصراف «شجریان» اما شاگردش «علی جهاندار» تا سه سال در آن پروژه ماند و به فعالیتهایش ادامه داد. او در آن زمان، یک میلیارد و 240 میلیون تومان برای احداث این پروژه هزینه کرد که تنها حدود 810 میلیون تومان آن تامین شده بود. خودش میگفت: «به امیدِ خیرینی که با ما در احداث این پروژه همکاری میکردند کار را ادامه دادم، اما بعدها به دلیل وضعیت اقتصادی و مشکلاتی که آنها داشتند در ادامه کار همراهی نکردند و در جلساتی که با هم داشتیم، قولهایی میدادند که متاسفانه تامین نکردند.»
از آن سال تا سال 92 پروژه خوابید تا اینکه فرماندار بم خبر داد ساخت باغ هنر دوباره از سر گرفته شده است. «رضا اشک» گفت: «قرار است یک شرکت خودروسازی از محل کمکهای اجتماعی این شرکت ۱۳ میلیارد تومان در این پروژه هزینه کند و احتمالاً تا یک سال آینده باغ هنر به بهره برداری میرسد.»
این اتفاق اما رخ نداد و تنها «هنرستان موسیقی» با اتاقهای تمرین، کارگاه ساختِ ساز، کلاسهای تئوری و سالن اجتماعات و... آماده شد. آن زمان که هنوز «شجریان» در این پروژه حضور داشت، قرار بود تا هیات مدیرهی خانهی موسیقی به عنوان اولین استادان موسیقی هنرستان فعالیت کنند که حالا بعید است چنین اتفاقی رخ دهد.
در همین روزها اما «حسن ریاضی» -عضو شورای سیاستگذاری باغ هنر بم- خبر داده است که پروژه باغ هنر بم در سالروز تولد استاد استاد شجریان خاتمه یافت است و بهزودی در مراسمی رسمی افتتاح میشود: « این پروژه با پیشنهاد و پیگیری استاد شجریان مطرح شد و پس از کنسرت معروف ایشان توسط گروهی از معتمدان استاد در قالب شورای سیاستگذاری باغ هنر برنامهریزی شد. پس از آمادهسازی نقشهها، کار جانمایی در شهر بم آغاز شد و پروژه باغ هنر بم در همان سال کلید خورد و وارد مرحله اجرایی شد. ایده اصلی استاد شجریان در طول سالهای گذشته، ساخت مجموعهای استاندارد و جامع برای آموزش هنرهای اصیل ایرانی و موسیقی ایرانی بود، باغ هنر بم با الهام از معماری اصیل ایرانی در مجموعهای با زیربنای ۴هزار مترمربع شامل کلاسهای آموزشی، سالن آمفیتئاتر، استودیوی ضبط، بوفه دانشجویی و کلاسهای تمرین ساخته شده است.»
حالا مجموعهای که میگویند با الهام از ساختارهای فضای مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی ساماندهی شده است، در حالی به سرانجام رسیده است که آوازخوان پیشکسوت در معرضِ بیماری است و روزهای ناخوشی را میگذراند؛ اگرچه به طور حتم، حالا هم از این اتفاق خرسند خواهند بود؛ اما ایکاش در همان زمان کارشکنیهایی که انجام شده، به وقوع نمیپیوست تا استادِ آوازخوان بتواند بهرهی اثری را ببرد که زحمات فراوانی برایش کشید.
کاستن از آلام مردم داغدیده و «بازسازیِ روحیهی مردم»، هدفی بود که «محمدرضا شجریان» برای ساخت «باغ هنر بم» به آن توجه داشت. او میگفت میخواهد این باغ نهادی باشد برای پژوهش، آموزش و اجرای فعالیتهای هنری تا از این طریق طراوت و شادابی را به فضای اجتماعی و فرهنگی بم بازگردد. این باغ هفت هزار متر مربع زیربنا داشت و قرار بود شامل چهار ساختمان (کتابخانه، گالری، باغچه، آمفی تئاتر، فضای پیوندی و...) باشد. در آن زمان شورای شهر بم، طبق توافقنامهای، زمینی به وسعت 14 هکتار (بخشی از پارک 22 بهمن) را برای تاسیس باغ هنر بم در اختیار شجریان قرار داد. در مرحله نخست 30 هزار متر مکعب خاکبرداری شد و سپس عملیات ساخت سازه آغاز شد. پیشبینی اولیه برای هزینه پنج میلیارد بود. «محمدرضا شجریان» پیش از آغاز کارهای این پروژه، با همخوانی «همایون شجریان» و همراهی «کیهان کلهر» و «حسین علیزاده»، مجموعه کنسرتهای «همنوا با بم» را برگزار کرد و تمامی عواید حاصل از آن به همراه عواید حاصل از فروش سیدی را در اختیار این پروژه قرار داد. او در این باره گفت: «درآمد کنسرتهای زلزله بم را که کمتر از 150 میلیون تومان میشد، به اضافه درآمدی که از DVD و CD این برنامه کسب شد و مقداری کمکهائی که دیگران کردند، جمعا به 275 میلیون رسید؛ علاوه بر آن با افتتاح یک حساب بانکی برای کسانی که بودجه اندکی دارند نیز انگیزه ایجاد کردیم تا به بازسازی بم کمک کنند.» بخشی از این میزان، پولهایی بود که توسط خانهی موسیقی و همچنین شرکتهای محصولات خانگی تامین شده بود. در همین راستا او شماره حسابی برای دریافت کمکهای مردمی به اسم خودش افتتاح کرد. «شجریان» میگفت در تلاش است برای بازسازی بم یک کار اشتراکی سامان دهد.
خوانندهی پرآوازهی ایرانی همچنین تیمی داوطلب تشکیل داد تا بخشهای مختلف پروژه را مدیریت کنند. اعضای شورای سیاستگذاری باغ هنربم در آن زمان محسن گودرزی (رئیس شورا)، بهار مشیری، فرداد خواجه نصیر، علی جهاندار، حسن ریاضی، محسن کاشی، یونس شکرخواه، کامبیز نوروزی و افشین امیرشاهی بودند. به گفته مهندس خواجه نصیر تمام ضوابط ساختمان سازی در این پروژه رعایت شده و از نظر ساخت از بهترین امکانات موجود در محل استفاده شده بود: «پروژه باغ هنر در محل جنوب غربی شهر بم قرار دارد و معماری آن بر اساس معماری اصیل ایرانی طراحی شده است؛ البته به شرایط روز و نیاز این معماری را کمی مدرن تر کردهایم تا از نظر وضعیت اقلیمی آب و هوا با محیط سازگاری داشته و در عین حال سمبلیک باشد.»
«محمدرضا شجریان» اما امید بسیاری برای بهسرانجام رساندنِ این پروژه داشت: «در کنار رسانهها، میتوانیم هنرمندان را بسیج کنیم تا آنها هم فعالیتی در این راستا داشته باشند، آنها میتوانند با برگزاری کنسرت و دیدارهای مختلف این پروژه را به هدف برسانند، هرچند من با برگزاری کنسرت برای انجام این پروژه موافق نیستم چرا که نمیتوان مردم را مجبور به خرید بلیتهای گران کرد، اگر همت عالی در این زمینه باشد، باز هم جوابگوی نیازهای ما نیست. البته اگر برگزاری کنسرت من موثر باشد من به شخصه و با توجه به شرایط کنسرت را برگزار میکنم. اما لازم است فاجعه بم برای مردم دوباره یادآوری شود تا آنها انگیزه هم یاری در آن ها تقویت شود.»
شجریان به دنبال انجام یک کار اساسی برای این شهر بود؛ واگرنه در آن زمان با توجه به مبلغی که تهیه شده بود، میتوانست یک طرح کوچک به سرانجام برسد. او حتی نمیخواست پروژه باغ هنر به اسمش ساخته شود و قرار بود به نام شهید «حجت قندی» نامگذاری شود. هر چند تا آذر ۸۳ روند پروژهی ساخت باغ هنر به خوبی پیش میرفت و مهندسان معمار پروژه نیز امیدوار بودند این کار ظرف سه سال به انجام برسد؛ اما مشکلات اندک اندک شروع شد. در همان زمان مهندس «خواجهنصیری» هم به این مساله تاکید داشت که برخی سازمانها و افراد به قولهای خود عمل نکردهاند:«اگر روند کمکرسانی به همین منوال پیش برود، ممکن است تکمیل پروژه چیزی حدود ۱۰ سال طول بکشد.» او این جملات را بدبینانه بیان کرد؛ اما پروژه بسیار بیش از آنچه او پیشبینی میکرد بهطول انجامید.
هر چه میگذشت امیدِ استادِ آوازخوان به دریافت کمکهای مردمی هم کمتر میشد، به همین خاطر مشکلات مالی خیلی زود گریبانِ پروژه را گرفت و با وجود آنکه نمایندگان مجلس و دولتیان نیز قولهایی برای حمایت داده بودند؛ اما هیچچیز آنطور که شورای سیاستگذاری باغ هنر پیشبینی کرده بودند، پیش نرفت؛ عظمت پروژه بسیار بیش از توان مالیای بود که یک هنرمند (حتی اگر شجریان باشد) بتواند از پس آن برآید. او دوباره خود دست به کار شد و نمایشگاهی شامل 100تابلوی خطاطی را برگزار و تمامی آن را به پروژه اهدا کرد.
او در سال 87 بار دیگر تلاش فراوانی انجام داد و با راهاندازی نمایشگاه فروش آثار هنرمندان خوشنویسی بار دیگر توجه همگان را به باغ هنر جلب کرد. «شجریان» در آن نمایشگاه گفت: «مدتی است دردی به دل من نشسته که گاه در لفافه از آن سخن گفتهام، اما امروز به صراحت میگویم که مردم بم را فراموش کردهاند. ما مردمی هستیم با فرهنگ و تمدنی والا که دستاوردهای قابل ستاشی را در عرصههای مختلف فرهنگی و هنری در طول تاریخ داشتهایم که بخشی از این دستاوردها به میراث جهانی تعلق دارد؛ اما مردم ما صفات ناپسندی هم دارند که فراموشی یکی از آنان است. ما ملت فراموشکاری هستیم. روزی که زلزه بم روی داد، همه خود را مصیبتزده میدانستیم و درد این زخم را بر روان خود احساس میکردیم. ما به بازماندگام بم قولهای بسیاری دادیم و اینکه دوباره بم را خواهیم ساخت. مردم این شهر بالاخره بم را میسازند؛ اما گرد زمانه بر دل ما نشست. زخم بم را فراموش کردهایم و امروز نام بم دیگر دل کسی را نمیسوزاند. امروز باید برای کمک به مردم بم دست به ترفند و تبلیغات بزنیم که رسم خوبی در میان ما نیست و این همان نکتهای است که مرا آزار میدهد.»
او میگفت انگیزهاش تنها کمک به مردم بم نیست، بلکه مهمتر از آن فراموش نکردن آن است: «این فراموشی سرانجام از میان خودمان قربانی میگیرد. به درون زندگی ما نفوذ میکند و مثل موریانه ما را از درون میپوساند.»
آوازخوان چندان اهلِ گفتوگو نیست؛ اما دربارهی «باغ هنر بم» همه چیز فرق میکرد و مدام گزارش روند کار را به رسانهها میداد؛ برای مثال در یکی از گفتوگوهایش –خبرگزاری فارس- به این مساله اشاره کرد که تا به امروز هزینههای این پروژه از محل کمکهای مردمی و با برگزاری برنامههای مختلفی که داشته تأمین شده است.
او البته همواره تاکید داشت که کمکهای مردمی کم شده و مردم دیگر بم را فراموش کردهاند: «ما در نشستهای مختلفی که با مسئولین داشتیم، پیشنهادها و هزینههای مورد نیاز خود را مطرح کردهایم؛ ولی هنوز استقبالی از سوی نهادهای دولتی نداشتهایم. نهادهای خصوصی به ما قول دادهاند که در بخش تأمین لوازم و تأسیسات مورد نیاز ساختمانی به ما کمک کنند که البته ساختمان باغ هنر بم هنوز به آن مرحله نرسیده است.»
تمام این مسایل به علاوه مشکلات دیگری که در برههی زمانی خاصی برای خسروی آواز ایران رخ داد، سبب شد تا در نهایت او با نگارش نامهای از ساخت پروژهی «باغ هنر» استعفا دهد. او در نامهای که در این خصوص نوشت، آورده بود: «ماههاست که توان ما به جای پیشبرد پروژه به رفع حاشیهها و مشکلات برخاسته از آن معطوف شده است. من دیگر توان مقابله با این همه موانع و دشواریهای ناروای ایجادشده را ندارم. حال که مقامات استان تمایلی برای حضور من و همکارانم ندارند، توصیه حافظ بزرگ را عمل میکنم که فرمود: «ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش/ بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش. از آنجایی که از ابتدا با شورای محترم شهر بم طرف بودیم، اکنون نیز رسماً این پروژه را به همان شورا تحویل میدهیم. اسناد مربوطه را هم متعاقبا تقدیم شورای شهر خواهیم کرد. به منظور احترام به اعتماد مردم، نسخهای از گزارش مالی و عملکرد پروژه هم به افکار عمومی تقدیم خواهد شد.»
او در ادامهی نامهی خود آورده بود: «آنچه ما را به این وادی کشاند، عشق و دین به مردم بم بود. همچنان رنج این عزیزان را در یاد دارم و هر بار که فرصتی دست دهد، آن را به یاد خواهم آورد تا فراموشی، میل به «انسان بودن» را در ما از میان نبرد. به مردم بم هم میگویم که همچنان بر میثاق دوستی و مهر هستم و برای برنامههای فرهنگی و هنری که بنا بود در باغ هنر به اجرا درآید، به موقع پا به میدان خواهم گذاشت.»
زمانی که آوازخوان قدر، پروژه را تحویل داد؛ حدود 6 هزار متر مربع اسکلت سازی در زمین مورد نظر احداث شده بود و علاوه بر خاکبرداری، دیوارهای حائل دور بنا نیز بهصورت سفت کاری احداث شده بود. بعد از انصراف «شجریان» اما شاگردش «علی جهاندار» تا سه سال در آن پروژه ماند و به فعالیتهایش ادامه داد. او در آن زمان، یک میلیارد و 240 میلیون تومان برای احداث این پروژه هزینه کرد که تنها حدود 810 میلیون تومان آن تامین شده بود. خودش میگفت: «به امیدِ خیرینی که با ما در احداث این پروژه همکاری میکردند کار را ادامه دادم، اما بعدها به دلیل وضعیت اقتصادی و مشکلاتی که آنها داشتند در ادامه کار همراهی نکردند و در جلساتی که با هم داشتیم، قولهایی میدادند که متاسفانه تامین نکردند.»
از آن سال تا سال 92 پروژه خوابید تا اینکه فرماندار بم خبر داد ساخت باغ هنر دوباره از سر گرفته شده است. «رضا اشک» گفت: «قرار است یک شرکت خودروسازی از محل کمکهای اجتماعی این شرکت ۱۳ میلیارد تومان در این پروژه هزینه کند و احتمالاً تا یک سال آینده باغ هنر به بهره برداری میرسد.»
این اتفاق اما رخ نداد و تنها «هنرستان موسیقی» با اتاقهای تمرین، کارگاه ساختِ ساز، کلاسهای تئوری و سالن اجتماعات و... آماده شد. آن زمان که هنوز «شجریان» در این پروژه حضور داشت، قرار بود تا هیات مدیرهی خانهی موسیقی به عنوان اولین استادان موسیقی هنرستان فعالیت کنند که حالا بعید است چنین اتفاقی رخ دهد.
در همین روزها اما «حسن ریاضی» -عضو شورای سیاستگذاری باغ هنر بم- خبر داده است که پروژه باغ هنر بم در سالروز تولد استاد استاد شجریان خاتمه یافت است و بهزودی در مراسمی رسمی افتتاح میشود: « این پروژه با پیشنهاد و پیگیری استاد شجریان مطرح شد و پس از کنسرت معروف ایشان توسط گروهی از معتمدان استاد در قالب شورای سیاستگذاری باغ هنر برنامهریزی شد. پس از آمادهسازی نقشهها، کار جانمایی در شهر بم آغاز شد و پروژه باغ هنر بم در همان سال کلید خورد و وارد مرحله اجرایی شد. ایده اصلی استاد شجریان در طول سالهای گذشته، ساخت مجموعهای استاندارد و جامع برای آموزش هنرهای اصیل ایرانی و موسیقی ایرانی بود، باغ هنر بم با الهام از معماری اصیل ایرانی در مجموعهای با زیربنای ۴هزار مترمربع شامل کلاسهای آموزشی، سالن آمفیتئاتر، استودیوی ضبط، بوفه دانشجویی و کلاسهای تمرین ساخته شده است.»
حالا مجموعهای که میگویند با الهام از ساختارهای فضای مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی ساماندهی شده است، در حالی به سرانجام رسیده است که آوازخوان پیشکسوت در معرضِ بیماری است و روزهای ناخوشی را میگذراند؛ اگرچه به طور حتم، حالا هم از این اتفاق خرسند خواهند بود؛ اما ایکاش در همان زمان کارشکنیهایی که انجام شده، به وقوع نمیپیوست تا استادِ آوازخوان بتواند بهرهی اثری را ببرد که زحمات فراوانی برایش کشید.
تاریخ انتشار : جمعه 6 مهر 1397 - 16:45
افزودن یک دیدگاه جدید