مصاحبه با کریم امینی
مصاحبه با کریم امینی، کارگردان فیلم سینمایی «گربه سیاه» به تهیه کنندگی «بهرام رادان»
موسیقی ما - «گربه سیاه» به کارگردانی «کریم امینی» و تهیهکنندگی و بازیگری «بهرام رادان»، یکی از فیلمهایی است که برای اکران در سال 99 آماده شده بود اما شیوع ویروس کرونا باعث شد تا این اتفاق رخ ندهد. این فیلم داستانی مرتبط با موسیقی دارد و علاوه بر بهرام رادان شاهد اولین تجربه بازیگری «کیا رکنی» هم در آن هستیم. هنرمند جوانی که در زمینه بیتباکس فعالیت دارد و در گربه سیاه نقش یک خواننده جوان رپ را بازی میکند. همچنین گروه «سون» در بخشی از این فیلمسینمایی حضور دارد. یکی دیگر از بازیگران گربه سیاه هم «ترلان پروانه» است و بخشی از اتفاقات داستان حول محور شخصیت او خواهد بود. ارتباط فیلمسینمایی گربه سیاه با موسیقی بهانهای بود تا دقایقی را با کریم امینی گپ بزنیم و این کارگردان جوان جزئیات فیلمش را مطرح کرد:
کریم امینی ابتدا درباره جزئیات فیلم سینمایی «گربه سیاه» که مرتبط با موسیقی است گفت:«قصه فیلم درباره سه جوان پر از آمال و آرزوی متولد دهه هفتاد و هشتاد است. هرکدام نگاه متفاوتی به زندگی دارند و شرایط روز جامعه در اتفاقاتشان دخیل است. من خودم متولد دهه شصت هستم اما در زمان نگارش فیلمنامه با «علی اصغری» تحقیقات زیادی درباره این نسل انجام دادم. با ظهور تکنولوژی فضا عوض شده است و الان با اپلیکیشنهای موجود نظیر اینستاگرام چیزهای زیادی تغییر کرده است. یکی از جوانهای این فیلم کسی است که از مسیر اینستاگرام زندگی خودش را پیش میبرد و آرزوهایش را دنبال میکند. درباره ارتباط فیلم سینمایی «گربه سیاه» با موسیقی باید بگویم که شخصیتی در این فیلم دارم که یکی از قهرمانهای فیلم من است. «کیا رکنی» بازیگر آن نقش است و صحیحترین آدمی که در فیلم وجود دارد و آرزوهای منطقی به دلیل هنرش دارد همین کاراکتر «آرمان» است. آدمی است که زحمت کشیده و صاحب یک هنر است. خواننده است و بیتباکس میزند و در موسیقی زیرزمینی کار میکند. به همین دلیل این جوان که هم رپ میخواند و هم بیتباکس میزند در جامعه ما به رسمیت شناخته نمیشود. او تلاش میکند دو سه آهنگ منتشر کند تا جذب سیستم موسیقی شود اما میبیند که جایی برایش نیست و میخواهد برود. شخصیتهای دیگر میخواهند میانبر بزنند و با توجه به خلاءهایی که در زندگی داشتند از آن طریق به آرزوهای خودشان برسند که نشدنی است.»
او در ادامه اعلام کرد:« بیشتر موسیقی فیلم با بیتباکس اجرا شده است چون از جنس کاراکتر قصه است. آرمان قرار بوده از راه درست به چیزهایی که میخواهد برسد اما درگیر اتفاقات ناخواسته میشود. تمام فیلم از جنس موسیقی زیرزمینی و موسیقی رپ و فضایی است که میتوانست از راه درستش به رسمیت و قانونی شناخته شود ولی متأسفانه درباره آن تصمیمهای اشتباه گرفته شده است. خیلی از رپخوانهایی که تمیز میخوانند دارند میروند یا در اینجا زیرزمینی کار میکنند. به نظر من خیلی از خوانندگان رپ از پاپخوانها زیباتر و بامسماتر میخوانند و درون مایه تکستهای آنها حرف روز جامعه است و مردم هم میتوانند از این موسیقی لذت ببرند.»
کریم امینی درباره تغییر سلیقه نسل جوان هم این دیدگاه را مطرح کرد:«پس از انقلاب فیلمهایی که درباره قشر جوان همان دوره بوده به اندازه انگشتان دست است. سن من طوری است که میتوانم درباره قشر دهه هفتاد و هشتاد فیلم بسازم و شاید ده یا پانزده سال دیگر درباره نسل خودم فیلم بسازم. دیدم که سن من طوری است که میتوانم درباره جوان بیست ساله فیلم بسازم و درباره آنها تحقیق کردم. دغدغه من تنها موسیقی نبود بلکه دغدغه من جوانان و جنس موسیقی این دهه بود. خیلیها فکر میکنند جوانان دهه هفتاد و هشتاد موسیقیهای بیست سال پیش را گوش میکنند. خیلیها باور نمیکنند که سلیقه جوان عوض شده است. شاید از بیرون خیلیها میگویند اینها چیست که جوانان گوش میدهند اما وقتی درون آن موسیقی را کندوکاو میکنید میبینید که خیلی مرتبط با آنها است. موسیقی آنها فضای اعتراضی دارد و جوانان آن نسل توقع دارند که به آنها توجه شود ولی عملاً هیچ توجهی به دهه هشتادیها نمیشود. ما که متولد دهه شصت بودیم محیط امنتری داشتیم ولی الان محیط ناامن است.»
اما کریم امینی دیدگاه متفاوتی نسبت به موسیقی و خصوصاً سبک رپ داشت:«موسیقی محبوب من رپ است و دائم گوش میکنم و دلیلش هم این است که درون مایه خوبی دارد. من عاشق موسیقی رپ درست هستم چون در هر سبک موسیقی، به هرحال آدمهای اشتباه وجود دارد. به همین دلیل یکی از بهترین کاراکترهای فیلم خودم را جوانی قرار دادم که رپ میخواند و دوست داشتم به این سبک توجه شود. در بحث اختلاف سنت و مدرنیته یک نکته در این فیلم وجود دارد. آن هم اینکه پدر قهرمان فیلم یک فرد مذهبی است و فرزندش رپ میخواند. هنوز خانوادهاش باور نکردهاند که او این مسیر را دوست دارد و باید کمکش کنند تا پیشرفت کند. متأسفانه در جامعه شاهد هستیم هر چیزی که مطابق میل خانواده نباشد انگار که آن آدم به بیراهه رفته است، در حالی که اینطور نیست. قهرمان قصه ما سالم است و چون آن سبک موسیقی را دوست دارد باید مورد حمایت قرار گیرد. در حالی که برای خیلی از خوانندگان رپ ما هم چنین اتفاقی رخ داده است. یعنی خانواده مذهبی بوده و است اما آنها در خانواده جایی نداشتند. در پایان این فیلم هم متوجه میشوید که اگر خانواده یک قدم درست برای آن جوان برمیداشت آن اتفاقات برایش رخ نمیداد.»
این کارگردان راجع به مشاوره با چند رپر معروف هم اعلام کرد:«ما با چند رپر درجه یک نظیر «امیر خلوت» و «شایع» مشاوره داشتیم. با آهنگساز فیلم آقای «بامداد افشار» هم راجع به موسیقیها و فیلم و هارمونی که در پروژه است مشاوره داشتیم. در تمامی لحظاتی که موسیقی وجود دارد راجع به آن فکر کردهایم. همینطوری یک موسیقی عاشقانه قرار ندادهایم بلکه کارهای عاشقانه ما هم از جنس مخاطبان دهه هفتاد و هشتاد است. تلاش کردیم که همه چیز در این فیلم زبان مخاطبان آن رده سنی باشد. چرا که فیلمهای زیادی ساخته شده که مخاطبان این دو دهه در حین تماشای آن گفتهاند که اینطور نیست و نشان میدهد که آن فیلمها روایت درستی از آنها نداشتهاند. به همین دلیل است که افراد این رده سنی بیشتر سعی میکنند در فیلم و سریال خارجی ببینند تا اینکه به سینما بروند. درباره موسیقی هم همین است. وقتی موسیقی رپ را باور ندارید و وقتی در تلویزیون نمیتوانید این سبک را پخش کنید یا مجوز نمیدهید همین میشود. اگر به این سبک مجوز بدهید خواهید دید که چطور مخاطب دهه هفتاد و هشتاد جذب میشود و میگوید که دارند از جنس چیزی که ما گوش میدهیم حرفی زده میشود. به شما قول میدهم اگر از هشتاد درصد افراد این رده سنی که بپرسید که چه چیزی گوش میدهند اکثر آنها موسیقی خارجی گوش میکنند و دوم اینکه موسیقی رپ فارسی گوش میکنند. به نظر من میتوانید موسیقی سنتی را با رپ تلفیق کنید و به نسل جوان ارائه دهید. اما این کار را انجام نمیدهند و به همین دلیل است که بین دهههای مختلف فاصله ایجاد میشود.»
کریم امینی در بخش دیگری از این مصاحبه به خبرنگار ما گفت که در ابتدا قرار بوده یک رپر معروف در فیلمش ایفای نقش کند اما کیا رکنی را برای این نقش انتخاب کرده است:«در ابتدا قرار بود یک رپر معروف این نقش را بازی کند اما از عدم صدور مجوز ترس داشتیم و دنبال شخصی گشتیم که موسیقی را بشناسد و بازیگری هم بلد باشد. کیا رکنی یک مرتبه آمده بود تا در حد چند سکانس ما را با بیتباکس همراهی کند ولی در ادامه از او خواستیم که دیدار دیگری داشته باشیم. او یک موزیسین و بچه بسیار خوشذوقی است و کاراکتر آرمان به خودش نزدیک است. از او خوشم آمد و دیدم که در این سن بسیار مستعد است و پشتکار خوبی هم دارد. کمی با او کار کردم و اتود کردم و رساندن او به بازیگری هم زمان زیادی از من گرفت. آنقدر به او فشار آوردم که در روز اولی که قرار بود بازی کند میخواست کلاً برود و به نوعی ترسیده بود! اما خوشبختانه از پس آن نقش برآمد و روز به روز بهتر شد. الان میتوانید روی کیا رکنی به عنوان یک بازیگر حساب کنید.»
او جزئیات حضور گروه سون در فیلمش را هم اینگونه تشریح کرد:«در این فیلم یک شو تلویزیونی داریم و مجری آن «بهرام رادان» است. آن شو در هر قسمت یک مهمان دارد و این بار گروه «سون» مهمان آن است. سون یکی از گروههایی است که موسیقی را به خوبی میفهمند و تأثیر خوبی روی شنوندهها میگذارند. امیر و کیارش و آرش خیلی خاکی آمدند و اجرا کردند و به نظرم اجرای آنها ماندگار میشود. احساس کردم ترانههای این گروه دلچسبتر بود و گروه درجه یک و خوش صدایی هستند. هر آهنگی که از آنها منتشر میشود را جوانان هم دوست دارند و کارهایشان هم ماندگار است. وقتی شما کسی را در جایی معرفی میکنید یعنی دارید طرفداری آن شخص را میکنید و باید انتخاب خوبی داشته باشید. وقتی با آقای رادان صحبت کردیم ایشان هم چنین نظراتی داشتند و زمانی که با اعضای گروه سون صحبت کردیم لطف کردند و منت گذاشتند و دعوت ما را پذیرفتند.»
کریم امینی تجربه همکاری با بهرام رادان که در عرصه موسیقی فعالیت داشته را هم اینگونه تشریح کرد:«نوشتن فیلمنامه را با آقای علی اصغری و همراهی آقای رادان پیش بردیم و مصمم پای موسیقی این فیلم ایستادیم. شاید اگر تهیهکننده دیگری بود به خوبی این حوزه را نمیشناخت. اما چون بهرام رادان بود و شناخت خوبی از موسیقی داشت، خیلی به نفع ما شد و نیاز به توضیح اضافه نبود. در حقیقت شناخت بهرام رادان از موسیقی کار ما را راحت کرد.»
کریم امینی خاطرات جالبی از زمانی که جوانی خودش تعریف کرد و گفت که قبل از فعالیت جدی در عرصه سینما تجربه حضور در موسیقی را هم داشته است:«من قبل از اینکه وارد سینما شوم کار موسیقی میکردم و هنوز هم چند ترک یادگاری نگه داشتهام. قرار بود یک زمان کنسرتی برگزار کنم و دنبال مجوز رفتم و ندادند و همان در گلوی من گیر کرد! از آن موقع هم چیزهایی یادم بود که در این فیلم لحاظ کردم. من بچه نازیآباد و شهرری بودم و کسانی که اطراف ما بودند افرادی نظیر زندهیاد «حامد هاکان» بودند. دوستی به نام «حسن یوسف» داشتم که صدای خوبی هم داشت و قرار بود با هم کار کنیم اما نشد. چند ترک استودیویی خواندم که آقای «نوید اربابیان» برای من ساخت و آقایان «مسعود فیاض» و «علی باغفر» هم برای من کارهایی در سالهای 81 یا 82 ساختند.»
او نهایتاً اعلام کرد:«در نهایت باید بگویم که تلاشم را کردم تا یک سری واقعیات این دهه دیده شود و خانوادهها هم ببینند. جوانها میروند و خودشان را میبینند و میتوانند به خانوادهها بگویند که متوجه برخی خطرها شوند و خودشان را با شرایط وفق دهند و نگاه متحجرانه نداشته باشند.»
کریم امینی ابتدا درباره جزئیات فیلم سینمایی «گربه سیاه» که مرتبط با موسیقی است گفت:«قصه فیلم درباره سه جوان پر از آمال و آرزوی متولد دهه هفتاد و هشتاد است. هرکدام نگاه متفاوتی به زندگی دارند و شرایط روز جامعه در اتفاقاتشان دخیل است. من خودم متولد دهه شصت هستم اما در زمان نگارش فیلمنامه با «علی اصغری» تحقیقات زیادی درباره این نسل انجام دادم. با ظهور تکنولوژی فضا عوض شده است و الان با اپلیکیشنهای موجود نظیر اینستاگرام چیزهای زیادی تغییر کرده است. یکی از جوانهای این فیلم کسی است که از مسیر اینستاگرام زندگی خودش را پیش میبرد و آرزوهایش را دنبال میکند. درباره ارتباط فیلم سینمایی «گربه سیاه» با موسیقی باید بگویم که شخصیتی در این فیلم دارم که یکی از قهرمانهای فیلم من است. «کیا رکنی» بازیگر آن نقش است و صحیحترین آدمی که در فیلم وجود دارد و آرزوهای منطقی به دلیل هنرش دارد همین کاراکتر «آرمان» است. آدمی است که زحمت کشیده و صاحب یک هنر است. خواننده است و بیتباکس میزند و در موسیقی زیرزمینی کار میکند. به همین دلیل این جوان که هم رپ میخواند و هم بیتباکس میزند در جامعه ما به رسمیت شناخته نمیشود. او تلاش میکند دو سه آهنگ منتشر کند تا جذب سیستم موسیقی شود اما میبیند که جایی برایش نیست و میخواهد برود. شخصیتهای دیگر میخواهند میانبر بزنند و با توجه به خلاءهایی که در زندگی داشتند از آن طریق به آرزوهای خودشان برسند که نشدنی است.»
او در ادامه اعلام کرد:« بیشتر موسیقی فیلم با بیتباکس اجرا شده است چون از جنس کاراکتر قصه است. آرمان قرار بوده از راه درست به چیزهایی که میخواهد برسد اما درگیر اتفاقات ناخواسته میشود. تمام فیلم از جنس موسیقی زیرزمینی و موسیقی رپ و فضایی است که میتوانست از راه درستش به رسمیت و قانونی شناخته شود ولی متأسفانه درباره آن تصمیمهای اشتباه گرفته شده است. خیلی از رپخوانهایی که تمیز میخوانند دارند میروند یا در اینجا زیرزمینی کار میکنند. به نظر من خیلی از خوانندگان رپ از پاپخوانها زیباتر و بامسماتر میخوانند و درون مایه تکستهای آنها حرف روز جامعه است و مردم هم میتوانند از این موسیقی لذت ببرند.»
کریم امینی درباره تغییر سلیقه نسل جوان هم این دیدگاه را مطرح کرد:«پس از انقلاب فیلمهایی که درباره قشر جوان همان دوره بوده به اندازه انگشتان دست است. سن من طوری است که میتوانم درباره قشر دهه هفتاد و هشتاد فیلم بسازم و شاید ده یا پانزده سال دیگر درباره نسل خودم فیلم بسازم. دیدم که سن من طوری است که میتوانم درباره جوان بیست ساله فیلم بسازم و درباره آنها تحقیق کردم. دغدغه من تنها موسیقی نبود بلکه دغدغه من جوانان و جنس موسیقی این دهه بود. خیلیها فکر میکنند جوانان دهه هفتاد و هشتاد موسیقیهای بیست سال پیش را گوش میکنند. خیلیها باور نمیکنند که سلیقه جوان عوض شده است. شاید از بیرون خیلیها میگویند اینها چیست که جوانان گوش میدهند اما وقتی درون آن موسیقی را کندوکاو میکنید میبینید که خیلی مرتبط با آنها است. موسیقی آنها فضای اعتراضی دارد و جوانان آن نسل توقع دارند که به آنها توجه شود ولی عملاً هیچ توجهی به دهه هشتادیها نمیشود. ما که متولد دهه شصت بودیم محیط امنتری داشتیم ولی الان محیط ناامن است.»
اما کریم امینی دیدگاه متفاوتی نسبت به موسیقی و خصوصاً سبک رپ داشت:«موسیقی محبوب من رپ است و دائم گوش میکنم و دلیلش هم این است که درون مایه خوبی دارد. من عاشق موسیقی رپ درست هستم چون در هر سبک موسیقی، به هرحال آدمهای اشتباه وجود دارد. به همین دلیل یکی از بهترین کاراکترهای فیلم خودم را جوانی قرار دادم که رپ میخواند و دوست داشتم به این سبک توجه شود. در بحث اختلاف سنت و مدرنیته یک نکته در این فیلم وجود دارد. آن هم اینکه پدر قهرمان فیلم یک فرد مذهبی است و فرزندش رپ میخواند. هنوز خانوادهاش باور نکردهاند که او این مسیر را دوست دارد و باید کمکش کنند تا پیشرفت کند. متأسفانه در جامعه شاهد هستیم هر چیزی که مطابق میل خانواده نباشد انگار که آن آدم به بیراهه رفته است، در حالی که اینطور نیست. قهرمان قصه ما سالم است و چون آن سبک موسیقی را دوست دارد باید مورد حمایت قرار گیرد. در حالی که برای خیلی از خوانندگان رپ ما هم چنین اتفاقی رخ داده است. یعنی خانواده مذهبی بوده و است اما آنها در خانواده جایی نداشتند. در پایان این فیلم هم متوجه میشوید که اگر خانواده یک قدم درست برای آن جوان برمیداشت آن اتفاقات برایش رخ نمیداد.»
این کارگردان راجع به مشاوره با چند رپر معروف هم اعلام کرد:«ما با چند رپر درجه یک نظیر «امیر خلوت» و «شایع» مشاوره داشتیم. با آهنگساز فیلم آقای «بامداد افشار» هم راجع به موسیقیها و فیلم و هارمونی که در پروژه است مشاوره داشتیم. در تمامی لحظاتی که موسیقی وجود دارد راجع به آن فکر کردهایم. همینطوری یک موسیقی عاشقانه قرار ندادهایم بلکه کارهای عاشقانه ما هم از جنس مخاطبان دهه هفتاد و هشتاد است. تلاش کردیم که همه چیز در این فیلم زبان مخاطبان آن رده سنی باشد. چرا که فیلمهای زیادی ساخته شده که مخاطبان این دو دهه در حین تماشای آن گفتهاند که اینطور نیست و نشان میدهد که آن فیلمها روایت درستی از آنها نداشتهاند. به همین دلیل است که افراد این رده سنی بیشتر سعی میکنند در فیلم و سریال خارجی ببینند تا اینکه به سینما بروند. درباره موسیقی هم همین است. وقتی موسیقی رپ را باور ندارید و وقتی در تلویزیون نمیتوانید این سبک را پخش کنید یا مجوز نمیدهید همین میشود. اگر به این سبک مجوز بدهید خواهید دید که چطور مخاطب دهه هفتاد و هشتاد جذب میشود و میگوید که دارند از جنس چیزی که ما گوش میدهیم حرفی زده میشود. به شما قول میدهم اگر از هشتاد درصد افراد این رده سنی که بپرسید که چه چیزی گوش میدهند اکثر آنها موسیقی خارجی گوش میکنند و دوم اینکه موسیقی رپ فارسی گوش میکنند. به نظر من میتوانید موسیقی سنتی را با رپ تلفیق کنید و به نسل جوان ارائه دهید. اما این کار را انجام نمیدهند و به همین دلیل است که بین دهههای مختلف فاصله ایجاد میشود.»
کریم امینی در بخش دیگری از این مصاحبه به خبرنگار ما گفت که در ابتدا قرار بوده یک رپر معروف در فیلمش ایفای نقش کند اما کیا رکنی را برای این نقش انتخاب کرده است:«در ابتدا قرار بود یک رپر معروف این نقش را بازی کند اما از عدم صدور مجوز ترس داشتیم و دنبال شخصی گشتیم که موسیقی را بشناسد و بازیگری هم بلد باشد. کیا رکنی یک مرتبه آمده بود تا در حد چند سکانس ما را با بیتباکس همراهی کند ولی در ادامه از او خواستیم که دیدار دیگری داشته باشیم. او یک موزیسین و بچه بسیار خوشذوقی است و کاراکتر آرمان به خودش نزدیک است. از او خوشم آمد و دیدم که در این سن بسیار مستعد است و پشتکار خوبی هم دارد. کمی با او کار کردم و اتود کردم و رساندن او به بازیگری هم زمان زیادی از من گرفت. آنقدر به او فشار آوردم که در روز اولی که قرار بود بازی کند میخواست کلاً برود و به نوعی ترسیده بود! اما خوشبختانه از پس آن نقش برآمد و روز به روز بهتر شد. الان میتوانید روی کیا رکنی به عنوان یک بازیگر حساب کنید.»
او جزئیات حضور گروه سون در فیلمش را هم اینگونه تشریح کرد:«در این فیلم یک شو تلویزیونی داریم و مجری آن «بهرام رادان» است. آن شو در هر قسمت یک مهمان دارد و این بار گروه «سون» مهمان آن است. سون یکی از گروههایی است که موسیقی را به خوبی میفهمند و تأثیر خوبی روی شنوندهها میگذارند. امیر و کیارش و آرش خیلی خاکی آمدند و اجرا کردند و به نظرم اجرای آنها ماندگار میشود. احساس کردم ترانههای این گروه دلچسبتر بود و گروه درجه یک و خوش صدایی هستند. هر آهنگی که از آنها منتشر میشود را جوانان هم دوست دارند و کارهایشان هم ماندگار است. وقتی شما کسی را در جایی معرفی میکنید یعنی دارید طرفداری آن شخص را میکنید و باید انتخاب خوبی داشته باشید. وقتی با آقای رادان صحبت کردیم ایشان هم چنین نظراتی داشتند و زمانی که با اعضای گروه سون صحبت کردیم لطف کردند و منت گذاشتند و دعوت ما را پذیرفتند.»
کریم امینی تجربه همکاری با بهرام رادان که در عرصه موسیقی فعالیت داشته را هم اینگونه تشریح کرد:«نوشتن فیلمنامه را با آقای علی اصغری و همراهی آقای رادان پیش بردیم و مصمم پای موسیقی این فیلم ایستادیم. شاید اگر تهیهکننده دیگری بود به خوبی این حوزه را نمیشناخت. اما چون بهرام رادان بود و شناخت خوبی از موسیقی داشت، خیلی به نفع ما شد و نیاز به توضیح اضافه نبود. در حقیقت شناخت بهرام رادان از موسیقی کار ما را راحت کرد.»
کریم امینی خاطرات جالبی از زمانی که جوانی خودش تعریف کرد و گفت که قبل از فعالیت جدی در عرصه سینما تجربه حضور در موسیقی را هم داشته است:«من قبل از اینکه وارد سینما شوم کار موسیقی میکردم و هنوز هم چند ترک یادگاری نگه داشتهام. قرار بود یک زمان کنسرتی برگزار کنم و دنبال مجوز رفتم و ندادند و همان در گلوی من گیر کرد! از آن موقع هم چیزهایی یادم بود که در این فیلم لحاظ کردم. من بچه نازیآباد و شهرری بودم و کسانی که اطراف ما بودند افرادی نظیر زندهیاد «حامد هاکان» بودند. دوستی به نام «حسن یوسف» داشتم که صدای خوبی هم داشت و قرار بود با هم کار کنیم اما نشد. چند ترک استودیویی خواندم که آقای «نوید اربابیان» برای من ساخت و آقایان «مسعود فیاض» و «علی باغفر» هم برای من کارهایی در سالهای 81 یا 82 ساختند.»
او نهایتاً اعلام کرد:«در نهایت باید بگویم که تلاشم را کردم تا یک سری واقعیات این دهه دیده شود و خانوادهها هم ببینند. جوانها میروند و خودشان را میبینند و میتوانند به خانوادهها بگویند که متوجه برخی خطرها شوند و خودشان را با شرایط وفق دهند و نگاه متحجرانه نداشته باشند.»
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
شهرام ناظری , سایت موسیقی ما
-
عالیم قاسم اف , سایت موسیقی ما
-
پدرام امینی ابیانه , سایت موسیقی ما
-
سالار عقیلی , ابوالفضل صادقی نژاد , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , سامان احتشامی , سایت موسیقی ما
-
فردین خلعتبری , سایت موسیقی ما
-
حیدو هدایتی , سایت موسیقی ما
-
فرهاد فخرالدینی , سایت موسیقی ما
-
شهرام ناظری , سایت موسیقی ما
-
پژمان طاهری , سایت موسیقی ما
-
همایون شجریان , فردین خلعتبری , سایت موسیقی ما
-
مجید رضوی , سایت موسیقی ما
-
رضا موسوی , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , پویا نیکپور , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , علیرضا پور استاد
-
سایت موسیقی ما , مهدی بوستانی
-
گروه چارتار , سایت موسیقی ما
-
سالار عقیلی , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , آزاده امیری , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , فردین خلعتبری , علی اکبر قربانی , مانی جعفرزاده
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
فرهاد فخرالدینی , علی اکبر قربانی , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , ماکان بند
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
علیرضا میرآقا , سایت موسیقی ما , سازنگار
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , اکسیر نوین , محمدرضا خانزاده
-
سایت موسیقی ما , سهراب پورناظری , علی قمصری
-
سایت موسیقی ما , اکسیر نوین , محمدرضا خانزاده
-
سایت موسیقی ما , محمد بحرانی
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , منوچهر صهبایی
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , آیدین الفت
-
سایت موسیقی ما
افزودن یک دیدگاه جدید