گزارش مفصلی از حضور استاد شجريان در خانهی سينما
شجريان: «دلشدگانی که شما ديدهايد آنی نبود که علی حاتمی ساخت»
موسیقی ما- محمدرضا شجریان شامگاه سهشنبه -15 دیماه - رودرروی اعضای انجمن بازیگران خانه سینما نشست تا به سوالات آنها پاسخ بدهد.
شانزدهمین نشست تخصصی انجمن بازیگران سینمای ایران با حضور محمدرضا شجریان استاد آواز ایران برگزار شد.
داود رشیدی رییس انجمن بازیگران سینمای ایران با اظهار خرسندی از حضور محمدرضا شجریان در جمع بازیگران گفت: نمیدانید كه امروز چه حالی دارم و چه بغضی از حضور ایشان گلویم را میفشارد؟ همه ما عاشق ایشان و هنرشان هستیم و خوشحالم كه بعد از مدت زیادی از اولین درخواستم برای حضور ایشان در جمع بازیگران، بالاخره این درخواست به نتیجه رسید.
او سپس به جایگاه ویژه محمدرضا شجریان در هنر ایران زمین اشاره كرد و افزود: پیگیری و كار مستمر و اهمیتدادن به هنر در وجود این استاد برجسته دیده میشود.
این بازیگر با یادآوری خاطرهای ادامه داد: پشتكار شجریان برای یادگیری قابل توجه بود و نشان میداد كه او تا چه اندازه به حرفهاش اهمیت میدهد و از اینروست كه امروز او به چنین جایگاه شایستهای دست یافته است.
رشیدی سپس با تشریح چگونگی دعوت انجمن بازیگران برای این نشست، گفت: از آنجا كه ایشان یكی از برجستهترین اساتید ما هستند و خیلیها علاقه به حضور ایشان دارند،اگر ما این برنامه را به صورت رسمی اعلام میكردیم امروز اینجا جای سوزن انداختن هم نبود به همین دلیل عذر ما را بپذیرید كه این نشست را به صورت تلفنی به هنرمندان اطلاع دادیم.
در ادامه محمدرضا شجریان نیز از حضور در جمع هنرمندان اظهار خرسندی كرد وگفت: قطعا امروز یكی از روزهای خوب زندگیام است كه در كنار تمام گرفتاریهایمان در كنار هم جمع شدهایم و قطعا این روزها در زندگی همه ما خواهد ماند و نقش ارزندهای دارد.
او ادامه داد: من سخنران نیستم و فقط آواز میخوانم. پس نمیتوانم از قبل سخنانی را آماده كنم. اما اگر شما سوالی دارید من اینجا حاضر هستم تا به این سوالها پاسخ بدهم.
شجریان سپس در پاسخ به پرسش داود رشیدی درباره معرفی اساتید تأثیرگذار او در عرصه آواز، گفت: قطعا اساتید من یكی دو نفر نبودند بلكه من از هر كسی چیزی یاد گرفتم و زندگیام چیزی جز تقلید نبوده است.
او با اشاره به شروع فعالیتش در مشهد ادامه داد: نتوانستم در حوزه موسیقی كسی را پیدا كنم و تنها از برنامههای رادیو استفاده كردم. اما با ورود به تهران و رادیو نزد احمد عبادی رسیدم و از او بسیار آموختم. هفتهای یكی دو روز هم نزد اسماعیل مهرتاش در جامعه «باربد» و یا در منزلاش ردیفها و تصانیف را آموختم. فرامرز پایور هم دیگر استادی بود كه سنتور و ردیفهای صبا را از او فرا گرفتم و در تالار رودكی و رادیو در كنار او و گروهش كار كردم.
شجریان، استاد دوامی و برومند را از دیگر اساتید خود دانست و گفت: اساتید بسیاری بودند كه من از هركدامشان چیزی یاد گرفتم. اما جلیل شهناز هنرمندی بود كه آنقدر كه ساز او را گوش كرده بودم به ساز دیگری گوش نداده بودم و قطعا بیشترین موفقیت من آشنایی با توانایی و خلاقیت او بود. در این میان نوازندههای دیگری هم وجود دارند كه مجموع آموختههایم از آنها، شجریان امروز است.
استاد آواز ایران در ادامه و در پاسخ به سوالی درباره نقش اسماعیل مهرتاش و «جامعه باربد» در عرصه موسیقی و تئاتر و لزوم شناخت خوانندگان از اصول فن بیان و تئاتر، تصریح كرد: نوع خوانندگی كه پیگیری میكردم، بازیگری همراه خود نداشت اما هر خوانندهای باید به گونهای شعر را بیان كند كه انگار بازیگری در صحنه درحال بیان است.
او اضافه كرد: در كارگاههایی كه در فرهنگستان هنر با شاگردانم برپا میكنم تأكید دارم كه شعر را روایت نكنند بلكه آن را بازی كنند. هنرمند تئاتر وقتی روی صحنه میآید با بیان خود بازی را آغاز میكند و همهچیز را از دل آن نشان میدهد، این بیان بیننده را تحتتأثیر خود قرار میدهد پس خواننده هم باید شعر را به گونهای بیان كند كه با كلمات و فرم بیان آنها شنونده تحتتأثیر قرار بگیرد.
خواننده «مرغ سحر» تاكید كرد: یك خواننده نباید ردیف را صرفا ارایه و شعر را روخوانی كند، بلكه باید به گونهای آن را بیان كند كه مثل یك هنرپیشه بر بینندهی خود تأثیر بگذارد. از این رو بود كه اسماعیل مهرتاش در «جامعه باربد» به شدت روی فن بیان تأكید داشت. خواننده به اعتقاد او باید از تحریرهای نابهجا و نادرست پرهیز كند تا شعر به درستی به شنونده منتقل شود.
او همچنین درباره اهمیت لطافت و زیبایی گفتار در ادای كلمات به ذكر خاطرهای بسنده كرد و گفت: در سالهای 1347 و 1348 در رادیو، زندهیاد «بنان» كه دوران بازنشستگی خود را سپری میكرد هرچندگاهی با حضور در استودیو خوانندههای جوان را چك میكرد. در یكی از همین روزها به من گفت كه شجریان وقتی شعر میخوانی همانطور عمل كن كه حرف میزنی، یعنی از تأكید نادرست و بیخود روی كلمات پرهیز كن،زیرا كششهای بیجا باعث میشود كه شعر از فرم درست خود خارج شود.
شجریان در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به اهمیت شخصیت یك هنرمند در مقابله با مخاطبان خود، گفت: در هر شرایطی باید دید كه پشت هنر چه كسی قرار دارد؟ پشت این صدا چه كسی زندگی میكند؟ زیرا مردم ناخواسته آن شخصیت را دنبال میكنند و هنرمند در این مسیر باید به گونهای خود را نشان دهد كه در برابر مخاطب خود ارزش هنرمندی داشته باشد. هنرمند باید سعی كند در راه انسانیت قدم بردارد و با عاطفه و وجدان خود حركت، فكر و عمل كند.
استاد آواز ایران خطاب به حاضران گفت: هنرمان را دستكم نگیریم و در هرجا كه سزاوار هنر است آن را عرضه كنیم. ارزش هنر والاست و باید جایگاه آن را پیدا كرد، زیرا هنر بدون هنرمند وجود ندارد و به همین دلیل رفتار هنرمند باید هنرمندانه باشد.
او همچنین درباره نقش اعتماد در هنر تصریح كرد: قطعا خواننده باید به گونهای اجرا برود كه مردم در شروع به او اعتماد كنند. یادم است یكی از اساتیدی كه از محضر او علوم انسانی را فرا گرفتم، استاد «دادبه» بود كه تأكید داشت هیچ هنرپیشهای نمیتواند پشت دفتر نگاه خود پنهان شود.
شجریان ادامه داد: هرچهقدر شما بهعنوان بازیگر نقش یك شخصیت مثبت و یا منفی را بازی كنید، باز این نگاه شماست كه شخصیت واقعیتان را برای تماشاگران آشكار میكند. «نگاه» و «صدا» دو عاملی است كه بازگوكننده حقیقت هنرمند است و من كه سالها با صدا زندگی كردهام به راحتی با گوشدادن به صدای هر فردی میتوانم شخصیت او را تشخیص دهم و نوع ارتباطم با او را مشخص كنم. نگاه هم به همین شكل است. موجی كه از نگاه انسانها بیرون میآید به صورت مستقیم بر شنونده و بیننده تأثیر میگذارد به همین دلیل هم همواره سعی كردهام ارتباطم با افراد به گونهای باشد كه در نگاه و صدایم، فردی متظاهر و ریاكار دیده نشوم.
این استاد آواز كه سالهاست به كار ساخت ساز هم مشغول است در بخش دیگری از این نشست درباره دغدغههایش در این حوزه توضیح داد: هنرمندان هرچهقدر ابزار و وسایل بیشتری داشته باشند با تنوع بیشتری هم میتوانند كار كنند. در ایران بیش از 120 نوع ساز وجود دارد، اما آنچه در اركسترهای ما استفاده میشود گاه خلأ «رنگ» و «وسعت» صدا را نشان میدهند. به خصوص در حوزه سازهای بم، توان ما كافی نیست و من كه در این سالها بسیار به صحنه رفتهام و در استودیو با ساز و آواز سروكار داشتهام این خلأ را همواره احساس كردم و از آنجا كه كسی در این حوزه به فكر ما نبود و دستی بالا نمیبرد ترجیح دادم تا خودم این كار را شروع كنم.
او اضافه كرد: از سالها قبل مطالعه درباره سازها را شروع كرده بودم و حتی تجربههایی در این زمینه داشتم و با این اتفاق تصمیم گرفتم تا دست به كار شوم و سازهای جدیدی ارایه كنم. امیدوارم هنرمندان به این عرصه ارزش دهند تا این سازها ماندگار شوند. من این سازها را براساس صداهایی كه نیاز داریم طراحی میكنم.
تا امروز 9 ساز طراحی و ساختهام و چند ساز دیگر را در مرحله تست دارم. خوشحالم كه این 9 ساز هیچكدام رد نشده است و در اجراهای ما جواب داده است. زیرا در هنگام ساخت آنها توجه داشتم كه هر هنرمندی بتواند به راحتی با آن كار كند و اذیت نشود. البته هنرمندان بعد از كار با این سازها نظرات خودشان را به من منتقل میكنند و من هم بر اساس ایدهها و مشكلات طراحی خود را كامل میكنم اما سازندگان دیگر هم باید بدانند كه در كنار سازهای سنتی باید سازهای جدیدی هم درست كرد تا برای سلیقهها و رنگهای مختلف صدا قابل استفاده باشد.
او همچنین در پاسخ به اهمیت «ریتم» و ارزش «سكوت» در موسیقی، گفت: ریتم در زندگی همه ما حضور دارد و وقتی این ریتم در چرخش كائنات به هم بخورد همهچیز به هم میخورد. پس آواز و موسیقی هم برای این ریتم در بستر زمان حركت میكنند. از سوی دیگر سكوت هم باید ریتم داشته باشد. سكوت خودش بخشی از موسیقی است و تمام شرایطی كه در نتها وجود دارد در مورد سكوت هم باید رعایت شود.
محمدرضا شجریان در بخش دیگری از سخنانش درباره ارتباط ادبیات، موسیقی و شعر مطرح كرد: شعر و موسیقی مكمل هم هستند، اما موسیقی همواره فراتر از شعر و هر هنر دیگری حركت میكند و به این هنرها جان میبخشد. مثلا اگر شما در سینما موسیقی را از كار خود بردارید دیگر آن كار روح ندارد. موسیقی روان شعر، زبان و ادبیات است. در سخن ما نیز موسیقی وجود داشته باشد و اگر نبود بیان درست به وجود نمیآمد.
این هنرمند با بیان اینكه موسیقی فراگیرترین هنر است، ادامه داد: میتواند در همهحال و همهجا شنیده شود و تأثیر خوب و یا بد بگذارد. اما وقتی هنرمند دست به كار میشود، باید موسیقی كلمات و مفاهیم را پیدا كند. شاعر و نویسنده این موسیقی را درون كلام خود گذاشتهاند و هنرمند باید موسیقی كلام را كشف كند همانطور كه سازنده موسیقی فیلم باید براساس محتوای آن فیلم دست به كار شود.
او در بخش دیگری از این نشست درباره ارتباط جوانان با موسیقی و دلایل گریز آنها از موسیقی سنتی گفت: موسیقی به هر شكلی خوب است و به شخصه تعصبی روی گوشدادن به موسیقی سنتی و یا غربی ندارم. زیرا ما نمیتوانیم برای كسی نسخه بپیچیم و او را وادار به گوشدادن به سبك خاصی كنیم. اما در عینحال وظیفه داریم تا موسیقی خود را به شكلی درستی ارایه دهیم تا جوانان نسبت به آن تمایل پیدا كنند.
استاد آواز ایران سپس به اهمیت دوران جنینی كودكان در نوع انتخاب آنها اشاره كرد و افزود: موسیقی كه كودك در دوران جنینی میشنود زمینهساز علاقه او در دوران جوانی میشود. یعنی اگر ما در دوران جنینی موسیقی سنتی گوش دهیم، قطعا گرایش فرزندمان در نوجوانی به این سبك بیشتر است. اما فراموش نكنید كه موسیقی سنتی برای بچهها كمی سنگین است، مگر اینكه در دوران جنینی آن را شنیده باشند و كمی بعدتر بتوانند شجریان گوش دهند. اما نباید روی بچهها فشار آورد زیرا موسیقی، موسیقی است. حال چه تار باشد و چه گیتار.
او در پاسخ به سوال دیگری درباره غمانگیزبودن موسیقی سنتی ایران گفت: موسیقی هر ملتی در گذر زمان همراه با آن ملت حركت كرده است و در دل خود مجموعهای از شكستها، پیروزیها، عروسیها، عزاداریها و غیره را دارد ،پس برای بررسی موسیقی هر ملتی باید نگاه كرد كه در گذر تاریخ چه چیزی بر مردم آن كشور گذشته است، زیرا موسیقی تمام این حالات را در دل خود دارد.
شجریان سپس به تفاوت دو واژه سنتی و اصیل اشاره كرد و افزود: اصالت همواره وجود دارد اما سنت ما را در یك چهاردیواری قرار میدهد كه از هر طرف محصور آن هستیم. سنتها در گذر زمان و در طول تاریخ ساخته میشوند و از یك نسل به نسل بعدی این سنتها تغییر پیدا میكنند و این خاصیت بشر است. اما اصالت چیزی است كه ما به هر طریقی میتوانیم از آن استفاده كنیم. كودكان ما موسیقی سنتی را دوست ندارند اما خود را در چهارچوب اصالتها نگه میدارند پس نباید آنها را وادار كرد تا در سنت باقی بمانند. بلكه باید به سنت احترام گذاشت و آن را نگه داشت ولی در كنارش حركت كرد.
او عنوان كرد: موسیقی ما غمانگیز نیست بلكه موسیقی ما موسیقی تفكر است. این غم نیست بلكه چیزی است كه ما را به عنوان شنونده به فكر میبرد. فراموش نكنید كه كشور ما یكی از غنیترین موسیقیها را به لحاظ درونی و بیرونی دارد و اگر در موسیقی جهان دو گام وجود دارد در موسیقی ایران پنج گام دیده میشود. اما باید دید كه در طول تاریخ چه بر موسیقی ما گذشته است كه به این شكل ارایه میشود. موسیقی ایران در ذات خود پتانسیل و استعداد بالایی دارد، اما باید برای اعتبار آن هنرمندانی تقویت كرد.
شجریان درباره استفاده از شعر نو در موسیقی امروز نیز، گفت: آنچه برای هنرمند مهم است مفاهیم درونی اشعار است كه یا به اوزان عروضی برمیگردد و یا به شكل كلمات است. اما امروز هم شعر نو و هم شعر كلاسیك جایگاه خود را در جامعه باز كرده است و به خصوص شعر نو در این سالها جایگاه ویژهای در میان هنرمندان دارد.
استاد آواز ایران درباره اهمیت بداههخوانی در موسیقی و سایر هنرها نیز توضیح داد: هرچهقدر هنرمند از هنرش آگاهی بیشتری داشته باشد نكات بیشتری را میتواند از آن دریافت كند. در كار خوانندگی در كشور ما نیز ارزش كار هنرمند بر بداههخوانی اوست. درحالیكه در سایر كشورها اینگونه نیست و همهچیز از قبل آماده میشود. اما در كشور ما هر اجرا با اجرای دیگر تفاوت دارد و كار هنرمند وابسته به بداههگویی اوست.
شجریان در بخش دیگری از نشست درباره اهمیت اذان- موذنزاده اردبیلی- و پیوند آن با قلب و جان مردم ایران گفت: این اذان دو ویژگی قابل توجه دارد، یكی اینكه زندهیاد موذنزاده آن را در «بیات ترك» خوانده است. زیرا بیات ترك همواره پیام میدهد و نویددهنده و آگاهكننده است و این انتخاب به درستی از سوی ایشان انجام شده است تا در هر زمانی به شما نوید دهد.از سوی دیگر او با خلوص نیت این اذان را خوانده است و من كه سالهاست در عرصه موسیقی كار میكنم بیش از 60 سال است كه این اذان را شنیدهام و با آن زندگی كردم.
او در بخش پایانی این نشست و با یاد از علی حاتمی و فیلم «دلشدگان» خاطرات خود را از حضورش در این فیلم بازگو كرد.
شجریان گفت: علی حاتمی برای من مرد بزرگی در سینمای ایران بود و وقتی درباره ساخت موسیقی این فیلم پیشنهادهایش را مطرح كرد آن را به فال نیك گرفتم و بعد از برگزاری كنسرتهایم در آمریكا به ایران آمدم تا درباره این كار بیشتر صحبت كنیم. حتی یادم است آن زمان حسین علیزاده كه موسیقی فیلم را ساخته بود عنوان كرد كه اگر شما در این فیلم حاضر نشوید من هم آهنگهایم را برمیدارم.
او یادآور شد: سناریو را خواندم و عكسهای فیلم را دیدم . نظرات حاتمی و علیزاده را شنیدم، اما از آنجا كه هیچوقت موسیقی سینما شرایط خوبی نداشت از خواندن در سینما پرهیز داشتم و معتقد بودم كه مردم صدای مرا میشناسند و نمیتوان این صدا را روی چهره دیگری لبخوانی كرد. خلاصه به سختی خودم را راضی كردم تا در سینما بخوانم. اما همان زمان هم این شرط را گذاشتم كه در فیلم اعلام شود كه شجریان افتخاری این كار را انجام داده تا به دنبال آن حرف و حدیث در نیاید كه شجریان قرار است از این پس در سینما بخواند و پول درآورد. حتی بعد از اتمام فیلم حق آن را از آقای حاتمی خریدم تا از طریق نشر دلآواز منتشر كنم.
شجریان تصریح كرد: بعد از خواندن سناریو، شعرهایی انتخاب كردم اما احساس كردم كه در تمام صحنهها نمیتوانم در استودیو بخوانم. به همین دلیل با ضبط صوتی كه داشتم به كوههای پونك رفتم و آنجا برخی از قطعات را خواندم تا حال و هوای فیلم را داشته باشد. بخشی از كار را هم حسین علیزاده مجددا با ساز خود كار كرد. در این میان نباید نقش و توجه زندهیاد «فریدون مشیری» را برای این كار فراموش كرد. به خوبی یادم است كه برای هر بیتی كه میساخت به من زنگ میزد و با تركیب شعر و موسیقی آن را تست میكردیم.
او در پایان گفت: فیلم «دلشدگان» مثله شد و آنچه شما دیدید آنچیزی نبود كه حاتمی ساخته بود. وقتی من فیلم را دیدم هیچی از آن باقی نمانده بود. تمام ارتباطات فیلم از بین رفته بود و چیز بیسروتهی شده بود اما زندهیاد حاتمی به خوبی آن را درست كرد.
در پایان این مراسم لوح تقدیر و هدایای خانه سینما به شجریان اهدا شد.
محمد سریر، مهتاب نصیرپور،ستاره اسكندری، مریم بوبانی،فرخ نعمتی،بیتا فرهی، سهیلا رضوی، فریده سپاهمنصور، اكبر زنجانپور، بیژن امكانیان، هما روستا، افشین هاشمی، مهدی میامی، آتش تقیپور و.... از هنرمندان حاضر در این برنامه بودند.
شانزدهمین نشست تخصصی انجمن بازیگران سینمای ایران با حضور محمدرضا شجریان استاد آواز ایران برگزار شد.
داود رشیدی رییس انجمن بازیگران سینمای ایران با اظهار خرسندی از حضور محمدرضا شجریان در جمع بازیگران گفت: نمیدانید كه امروز چه حالی دارم و چه بغضی از حضور ایشان گلویم را میفشارد؟ همه ما عاشق ایشان و هنرشان هستیم و خوشحالم كه بعد از مدت زیادی از اولین درخواستم برای حضور ایشان در جمع بازیگران، بالاخره این درخواست به نتیجه رسید.
او سپس به جایگاه ویژه محمدرضا شجریان در هنر ایران زمین اشاره كرد و افزود: پیگیری و كار مستمر و اهمیتدادن به هنر در وجود این استاد برجسته دیده میشود.
این بازیگر با یادآوری خاطرهای ادامه داد: پشتكار شجریان برای یادگیری قابل توجه بود و نشان میداد كه او تا چه اندازه به حرفهاش اهمیت میدهد و از اینروست كه امروز او به چنین جایگاه شایستهای دست یافته است.
رشیدی سپس با تشریح چگونگی دعوت انجمن بازیگران برای این نشست، گفت: از آنجا كه ایشان یكی از برجستهترین اساتید ما هستند و خیلیها علاقه به حضور ایشان دارند،اگر ما این برنامه را به صورت رسمی اعلام میكردیم امروز اینجا جای سوزن انداختن هم نبود به همین دلیل عذر ما را بپذیرید كه این نشست را به صورت تلفنی به هنرمندان اطلاع دادیم.
در ادامه محمدرضا شجریان نیز از حضور در جمع هنرمندان اظهار خرسندی كرد وگفت: قطعا امروز یكی از روزهای خوب زندگیام است كه در كنار تمام گرفتاریهایمان در كنار هم جمع شدهایم و قطعا این روزها در زندگی همه ما خواهد ماند و نقش ارزندهای دارد.
او ادامه داد: من سخنران نیستم و فقط آواز میخوانم. پس نمیتوانم از قبل سخنانی را آماده كنم. اما اگر شما سوالی دارید من اینجا حاضر هستم تا به این سوالها پاسخ بدهم.
شجریان سپس در پاسخ به پرسش داود رشیدی درباره معرفی اساتید تأثیرگذار او در عرصه آواز، گفت: قطعا اساتید من یكی دو نفر نبودند بلكه من از هر كسی چیزی یاد گرفتم و زندگیام چیزی جز تقلید نبوده است.
او با اشاره به شروع فعالیتش در مشهد ادامه داد: نتوانستم در حوزه موسیقی كسی را پیدا كنم و تنها از برنامههای رادیو استفاده كردم. اما با ورود به تهران و رادیو نزد احمد عبادی رسیدم و از او بسیار آموختم. هفتهای یكی دو روز هم نزد اسماعیل مهرتاش در جامعه «باربد» و یا در منزلاش ردیفها و تصانیف را آموختم. فرامرز پایور هم دیگر استادی بود كه سنتور و ردیفهای صبا را از او فرا گرفتم و در تالار رودكی و رادیو در كنار او و گروهش كار كردم.
شجریان، استاد دوامی و برومند را از دیگر اساتید خود دانست و گفت: اساتید بسیاری بودند كه من از هركدامشان چیزی یاد گرفتم. اما جلیل شهناز هنرمندی بود كه آنقدر كه ساز او را گوش كرده بودم به ساز دیگری گوش نداده بودم و قطعا بیشترین موفقیت من آشنایی با توانایی و خلاقیت او بود. در این میان نوازندههای دیگری هم وجود دارند كه مجموع آموختههایم از آنها، شجریان امروز است.
استاد آواز ایران در ادامه و در پاسخ به سوالی درباره نقش اسماعیل مهرتاش و «جامعه باربد» در عرصه موسیقی و تئاتر و لزوم شناخت خوانندگان از اصول فن بیان و تئاتر، تصریح كرد: نوع خوانندگی كه پیگیری میكردم، بازیگری همراه خود نداشت اما هر خوانندهای باید به گونهای شعر را بیان كند كه انگار بازیگری در صحنه درحال بیان است.
او اضافه كرد: در كارگاههایی كه در فرهنگستان هنر با شاگردانم برپا میكنم تأكید دارم كه شعر را روایت نكنند بلكه آن را بازی كنند. هنرمند تئاتر وقتی روی صحنه میآید با بیان خود بازی را آغاز میكند و همهچیز را از دل آن نشان میدهد، این بیان بیننده را تحتتأثیر خود قرار میدهد پس خواننده هم باید شعر را به گونهای بیان كند كه با كلمات و فرم بیان آنها شنونده تحتتأثیر قرار بگیرد.
خواننده «مرغ سحر» تاكید كرد: یك خواننده نباید ردیف را صرفا ارایه و شعر را روخوانی كند، بلكه باید به گونهای آن را بیان كند كه مثل یك هنرپیشه بر بینندهی خود تأثیر بگذارد. از این رو بود كه اسماعیل مهرتاش در «جامعه باربد» به شدت روی فن بیان تأكید داشت. خواننده به اعتقاد او باید از تحریرهای نابهجا و نادرست پرهیز كند تا شعر به درستی به شنونده منتقل شود.
او همچنین درباره اهمیت لطافت و زیبایی گفتار در ادای كلمات به ذكر خاطرهای بسنده كرد و گفت: در سالهای 1347 و 1348 در رادیو، زندهیاد «بنان» كه دوران بازنشستگی خود را سپری میكرد هرچندگاهی با حضور در استودیو خوانندههای جوان را چك میكرد. در یكی از همین روزها به من گفت كه شجریان وقتی شعر میخوانی همانطور عمل كن كه حرف میزنی، یعنی از تأكید نادرست و بیخود روی كلمات پرهیز كن،زیرا كششهای بیجا باعث میشود كه شعر از فرم درست خود خارج شود.
شجریان در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به اهمیت شخصیت یك هنرمند در مقابله با مخاطبان خود، گفت: در هر شرایطی باید دید كه پشت هنر چه كسی قرار دارد؟ پشت این صدا چه كسی زندگی میكند؟ زیرا مردم ناخواسته آن شخصیت را دنبال میكنند و هنرمند در این مسیر باید به گونهای خود را نشان دهد كه در برابر مخاطب خود ارزش هنرمندی داشته باشد. هنرمند باید سعی كند در راه انسانیت قدم بردارد و با عاطفه و وجدان خود حركت، فكر و عمل كند.
استاد آواز ایران خطاب به حاضران گفت: هنرمان را دستكم نگیریم و در هرجا كه سزاوار هنر است آن را عرضه كنیم. ارزش هنر والاست و باید جایگاه آن را پیدا كرد، زیرا هنر بدون هنرمند وجود ندارد و به همین دلیل رفتار هنرمند باید هنرمندانه باشد.
او همچنین درباره نقش اعتماد در هنر تصریح كرد: قطعا خواننده باید به گونهای اجرا برود كه مردم در شروع به او اعتماد كنند. یادم است یكی از اساتیدی كه از محضر او علوم انسانی را فرا گرفتم، استاد «دادبه» بود كه تأكید داشت هیچ هنرپیشهای نمیتواند پشت دفتر نگاه خود پنهان شود.
شجریان ادامه داد: هرچهقدر شما بهعنوان بازیگر نقش یك شخصیت مثبت و یا منفی را بازی كنید، باز این نگاه شماست كه شخصیت واقعیتان را برای تماشاگران آشكار میكند. «نگاه» و «صدا» دو عاملی است كه بازگوكننده حقیقت هنرمند است و من كه سالها با صدا زندگی كردهام به راحتی با گوشدادن به صدای هر فردی میتوانم شخصیت او را تشخیص دهم و نوع ارتباطم با او را مشخص كنم. نگاه هم به همین شكل است. موجی كه از نگاه انسانها بیرون میآید به صورت مستقیم بر شنونده و بیننده تأثیر میگذارد به همین دلیل هم همواره سعی كردهام ارتباطم با افراد به گونهای باشد كه در نگاه و صدایم، فردی متظاهر و ریاكار دیده نشوم.
این استاد آواز كه سالهاست به كار ساخت ساز هم مشغول است در بخش دیگری از این نشست درباره دغدغههایش در این حوزه توضیح داد: هنرمندان هرچهقدر ابزار و وسایل بیشتری داشته باشند با تنوع بیشتری هم میتوانند كار كنند. در ایران بیش از 120 نوع ساز وجود دارد، اما آنچه در اركسترهای ما استفاده میشود گاه خلأ «رنگ» و «وسعت» صدا را نشان میدهند. به خصوص در حوزه سازهای بم، توان ما كافی نیست و من كه در این سالها بسیار به صحنه رفتهام و در استودیو با ساز و آواز سروكار داشتهام این خلأ را همواره احساس كردم و از آنجا كه كسی در این حوزه به فكر ما نبود و دستی بالا نمیبرد ترجیح دادم تا خودم این كار را شروع كنم.
او اضافه كرد: از سالها قبل مطالعه درباره سازها را شروع كرده بودم و حتی تجربههایی در این زمینه داشتم و با این اتفاق تصمیم گرفتم تا دست به كار شوم و سازهای جدیدی ارایه كنم. امیدوارم هنرمندان به این عرصه ارزش دهند تا این سازها ماندگار شوند. من این سازها را براساس صداهایی كه نیاز داریم طراحی میكنم.
تا امروز 9 ساز طراحی و ساختهام و چند ساز دیگر را در مرحله تست دارم. خوشحالم كه این 9 ساز هیچكدام رد نشده است و در اجراهای ما جواب داده است. زیرا در هنگام ساخت آنها توجه داشتم كه هر هنرمندی بتواند به راحتی با آن كار كند و اذیت نشود. البته هنرمندان بعد از كار با این سازها نظرات خودشان را به من منتقل میكنند و من هم بر اساس ایدهها و مشكلات طراحی خود را كامل میكنم اما سازندگان دیگر هم باید بدانند كه در كنار سازهای سنتی باید سازهای جدیدی هم درست كرد تا برای سلیقهها و رنگهای مختلف صدا قابل استفاده باشد.
او همچنین در پاسخ به اهمیت «ریتم» و ارزش «سكوت» در موسیقی، گفت: ریتم در زندگی همه ما حضور دارد و وقتی این ریتم در چرخش كائنات به هم بخورد همهچیز به هم میخورد. پس آواز و موسیقی هم برای این ریتم در بستر زمان حركت میكنند. از سوی دیگر سكوت هم باید ریتم داشته باشد. سكوت خودش بخشی از موسیقی است و تمام شرایطی كه در نتها وجود دارد در مورد سكوت هم باید رعایت شود.
محمدرضا شجریان در بخش دیگری از سخنانش درباره ارتباط ادبیات، موسیقی و شعر مطرح كرد: شعر و موسیقی مكمل هم هستند، اما موسیقی همواره فراتر از شعر و هر هنر دیگری حركت میكند و به این هنرها جان میبخشد. مثلا اگر شما در سینما موسیقی را از كار خود بردارید دیگر آن كار روح ندارد. موسیقی روان شعر، زبان و ادبیات است. در سخن ما نیز موسیقی وجود داشته باشد و اگر نبود بیان درست به وجود نمیآمد.
این هنرمند با بیان اینكه موسیقی فراگیرترین هنر است، ادامه داد: میتواند در همهحال و همهجا شنیده شود و تأثیر خوب و یا بد بگذارد. اما وقتی هنرمند دست به كار میشود، باید موسیقی كلمات و مفاهیم را پیدا كند. شاعر و نویسنده این موسیقی را درون كلام خود گذاشتهاند و هنرمند باید موسیقی كلام را كشف كند همانطور كه سازنده موسیقی فیلم باید براساس محتوای آن فیلم دست به كار شود.
او در بخش دیگری از این نشست درباره ارتباط جوانان با موسیقی و دلایل گریز آنها از موسیقی سنتی گفت: موسیقی به هر شكلی خوب است و به شخصه تعصبی روی گوشدادن به موسیقی سنتی و یا غربی ندارم. زیرا ما نمیتوانیم برای كسی نسخه بپیچیم و او را وادار به گوشدادن به سبك خاصی كنیم. اما در عینحال وظیفه داریم تا موسیقی خود را به شكلی درستی ارایه دهیم تا جوانان نسبت به آن تمایل پیدا كنند.
استاد آواز ایران سپس به اهمیت دوران جنینی كودكان در نوع انتخاب آنها اشاره كرد و افزود: موسیقی كه كودك در دوران جنینی میشنود زمینهساز علاقه او در دوران جوانی میشود. یعنی اگر ما در دوران جنینی موسیقی سنتی گوش دهیم، قطعا گرایش فرزندمان در نوجوانی به این سبك بیشتر است. اما فراموش نكنید كه موسیقی سنتی برای بچهها كمی سنگین است، مگر اینكه در دوران جنینی آن را شنیده باشند و كمی بعدتر بتوانند شجریان گوش دهند. اما نباید روی بچهها فشار آورد زیرا موسیقی، موسیقی است. حال چه تار باشد و چه گیتار.
او در پاسخ به سوال دیگری درباره غمانگیزبودن موسیقی سنتی ایران گفت: موسیقی هر ملتی در گذر زمان همراه با آن ملت حركت كرده است و در دل خود مجموعهای از شكستها، پیروزیها، عروسیها، عزاداریها و غیره را دارد ،پس برای بررسی موسیقی هر ملتی باید نگاه كرد كه در گذر تاریخ چه چیزی بر مردم آن كشور گذشته است، زیرا موسیقی تمام این حالات را در دل خود دارد.
شجریان سپس به تفاوت دو واژه سنتی و اصیل اشاره كرد و افزود: اصالت همواره وجود دارد اما سنت ما را در یك چهاردیواری قرار میدهد كه از هر طرف محصور آن هستیم. سنتها در گذر زمان و در طول تاریخ ساخته میشوند و از یك نسل به نسل بعدی این سنتها تغییر پیدا میكنند و این خاصیت بشر است. اما اصالت چیزی است كه ما به هر طریقی میتوانیم از آن استفاده كنیم. كودكان ما موسیقی سنتی را دوست ندارند اما خود را در چهارچوب اصالتها نگه میدارند پس نباید آنها را وادار كرد تا در سنت باقی بمانند. بلكه باید به سنت احترام گذاشت و آن را نگه داشت ولی در كنارش حركت كرد.
او عنوان كرد: موسیقی ما غمانگیز نیست بلكه موسیقی ما موسیقی تفكر است. این غم نیست بلكه چیزی است كه ما را به عنوان شنونده به فكر میبرد. فراموش نكنید كه كشور ما یكی از غنیترین موسیقیها را به لحاظ درونی و بیرونی دارد و اگر در موسیقی جهان دو گام وجود دارد در موسیقی ایران پنج گام دیده میشود. اما باید دید كه در طول تاریخ چه بر موسیقی ما گذشته است كه به این شكل ارایه میشود. موسیقی ایران در ذات خود پتانسیل و استعداد بالایی دارد، اما باید برای اعتبار آن هنرمندانی تقویت كرد.
شجریان درباره استفاده از شعر نو در موسیقی امروز نیز، گفت: آنچه برای هنرمند مهم است مفاهیم درونی اشعار است كه یا به اوزان عروضی برمیگردد و یا به شكل كلمات است. اما امروز هم شعر نو و هم شعر كلاسیك جایگاه خود را در جامعه باز كرده است و به خصوص شعر نو در این سالها جایگاه ویژهای در میان هنرمندان دارد.
استاد آواز ایران درباره اهمیت بداههخوانی در موسیقی و سایر هنرها نیز توضیح داد: هرچهقدر هنرمند از هنرش آگاهی بیشتری داشته باشد نكات بیشتری را میتواند از آن دریافت كند. در كار خوانندگی در كشور ما نیز ارزش كار هنرمند بر بداههخوانی اوست. درحالیكه در سایر كشورها اینگونه نیست و همهچیز از قبل آماده میشود. اما در كشور ما هر اجرا با اجرای دیگر تفاوت دارد و كار هنرمند وابسته به بداههگویی اوست.
شجریان در بخش دیگری از نشست درباره اهمیت اذان- موذنزاده اردبیلی- و پیوند آن با قلب و جان مردم ایران گفت: این اذان دو ویژگی قابل توجه دارد، یكی اینكه زندهیاد موذنزاده آن را در «بیات ترك» خوانده است. زیرا بیات ترك همواره پیام میدهد و نویددهنده و آگاهكننده است و این انتخاب به درستی از سوی ایشان انجام شده است تا در هر زمانی به شما نوید دهد.از سوی دیگر او با خلوص نیت این اذان را خوانده است و من كه سالهاست در عرصه موسیقی كار میكنم بیش از 60 سال است كه این اذان را شنیدهام و با آن زندگی كردم.
او در بخش پایانی این نشست و با یاد از علی حاتمی و فیلم «دلشدگان» خاطرات خود را از حضورش در این فیلم بازگو كرد.
شجریان گفت: علی حاتمی برای من مرد بزرگی در سینمای ایران بود و وقتی درباره ساخت موسیقی این فیلم پیشنهادهایش را مطرح كرد آن را به فال نیك گرفتم و بعد از برگزاری كنسرتهایم در آمریكا به ایران آمدم تا درباره این كار بیشتر صحبت كنیم. حتی یادم است آن زمان حسین علیزاده كه موسیقی فیلم را ساخته بود عنوان كرد كه اگر شما در این فیلم حاضر نشوید من هم آهنگهایم را برمیدارم.
او یادآور شد: سناریو را خواندم و عكسهای فیلم را دیدم . نظرات حاتمی و علیزاده را شنیدم، اما از آنجا كه هیچوقت موسیقی سینما شرایط خوبی نداشت از خواندن در سینما پرهیز داشتم و معتقد بودم كه مردم صدای مرا میشناسند و نمیتوان این صدا را روی چهره دیگری لبخوانی كرد. خلاصه به سختی خودم را راضی كردم تا در سینما بخوانم. اما همان زمان هم این شرط را گذاشتم كه در فیلم اعلام شود كه شجریان افتخاری این كار را انجام داده تا به دنبال آن حرف و حدیث در نیاید كه شجریان قرار است از این پس در سینما بخواند و پول درآورد. حتی بعد از اتمام فیلم حق آن را از آقای حاتمی خریدم تا از طریق نشر دلآواز منتشر كنم.
شجریان تصریح كرد: بعد از خواندن سناریو، شعرهایی انتخاب كردم اما احساس كردم كه در تمام صحنهها نمیتوانم در استودیو بخوانم. به همین دلیل با ضبط صوتی كه داشتم به كوههای پونك رفتم و آنجا برخی از قطعات را خواندم تا حال و هوای فیلم را داشته باشد. بخشی از كار را هم حسین علیزاده مجددا با ساز خود كار كرد. در این میان نباید نقش و توجه زندهیاد «فریدون مشیری» را برای این كار فراموش كرد. به خوبی یادم است كه برای هر بیتی كه میساخت به من زنگ میزد و با تركیب شعر و موسیقی آن را تست میكردیم.
او در پایان گفت: فیلم «دلشدگان» مثله شد و آنچه شما دیدید آنچیزی نبود كه حاتمی ساخته بود. وقتی من فیلم را دیدم هیچی از آن باقی نمانده بود. تمام ارتباطات فیلم از بین رفته بود و چیز بیسروتهی شده بود اما زندهیاد حاتمی به خوبی آن را درست كرد.
در پایان این مراسم لوح تقدیر و هدایای خانه سینما به شجریان اهدا شد.
محمد سریر، مهتاب نصیرپور،ستاره اسكندری، مریم بوبانی،فرخ نعمتی،بیتا فرهی، سهیلا رضوی، فریده سپاهمنصور، اكبر زنجانپور، بیژن امكانیان، هما روستا، افشین هاشمی، مهدی میامی، آتش تقیپور و.... از هنرمندان حاضر در این برنامه بودند.
منبع:
ايسنا
تاریخ انتشار : چهارشنبه 16 دی 1388 - 00:00
دیدگاهها
مرسی خیلی خوب بود
درود بر خسرو آواز ایران
زنده باد شهریا صدای ایرانی
امیدوارم از فعالیتهای استاد شجریان بیشتر نقل شود
عال بود
ممنون از حسن انتخاب شما
افزودن یک دیدگاه جدید