گفتوگو با لوریس چکناواریان به بهانه اجرای ارکستر سمفونیک در تالار وحدت؛
موسیقی آوانگارد را دوست دارم
بیتا یاری- این شبها در تالار وحدت بزرگان موسیقی با سمفونیهایشان به میهمانی علاقهمندان آمدهاند. بزرگانی چون باخ و بتهوون و موتزارت و اشتراوس، چایکوفسکی، هایدن، دورژاک، ویوالدی و خاچاطوریان و... و در کنارشان هرمز و شاهین فرهت، چکناواریان، هوشنگ و ارسلان کامکار، و محمد میرزمانی. لوریس چکناواریان، شناختهشدهترین رهبر ارکستر ایران در سطح جهان، این بار ارکستر مجلسی ارمنستان را به ایران آورده تا شبهای خوبی را برای موسیقی رقم بزند و قرار است تا آخر خردادماه این اجراها برقرار باشد. او مهرماه ۱۳۱۶در بروجرد به دنیا آمده و خانوادهاش از مهاجران ارمنیای بودند که از زندانهای مخوف استالین گریخته و به ایران پناه آورده بودند، با این حال، او خود را ایرانی میداند و به ادب و فرهنگ غنی کشورش، ایران افتخار میکند لذا تا جایی که توانسته برای شناسایی قسمتی از این فرهنگ، قدمهایی برداشته است، از جمله اپرای رستم و سهراب که ۲۵ سال از عمرش را برای نوشتن آن صرف کرده است. در نوجوانی هنگامی که میخواست به طور جدی موسیقی را دنبال کند با مخالفتهای پدرش مواجه شد اما توانست سختیهای این راه را هموار کند تا آنجا که برای تحصیل به اتریش رفت و با رتبه اول از آکادمی موسیقی وین در رشته آهنگسازی فارغالتحصیل شد و در سال ۱۹۶۶ رشته رهبری ارکستر را در مقطع دکترای دانشگاه میشیگان به پایان رساند. او سالها در دانشگاهها به تدریس پرداخت و قبل از انقلاب کارهایش در تالار رودکی اجرا میشد و رهبری ارکستر اپرای تهران را عهدهدار بود. پس از آن رهبر ارکسترهای سمفونیک، فلارمونیک و سلطنتی لندن را به عنوان رهبر میهمان به مدت ۱۴ سال برعهده داشته است. چکناواریان در این سالها در سراسر جهان با ارکستر فلارمونیک ارمنستان آثار بزرگان موسیقی کلاسیک را اجرا کرده که با استقبال و موفقیتهای چشمگیری مواجه شده است. او در سال ۱۳۸۱ نشان درجه یک هنری وزارت ارشاد را دریافت کرد و در سال ۲۰۰۹ موفق به دریافت مدال طلای رییسجمهور اتریش به خاطر خدمات هنریاش شد. به بهانه ۱۴ شب رهبری ارکستر مجلسی ارمنستان که از ۱۹ خردادماه تا پایان آن در تالار وحدت برگزار میشود با او گفتوگویی کردهایم و نظرش را درباره موسیقی به ویژه موسیقی ایرانی جویا شدهایم.
تا در کنفرانسهای مختلف و به ویژه در دانشگاههای مختلف که دپارتمانهای انتنوموزیکالوژی دارند، موسیقیهای ایرانی تدریس شود. توجه داشته باشید موسیقی هندی زمانی معروف شد که یهودی منوهین، ویولنیست معروف دنیا به واسطه رفاقت با «رابیشان کار» در تمام دنیا موسیقی هندی را معرفی کرد.
مشکل دیگری که در موسیقی ایرانی هست تکصدایی بودن آن است؛ اینکه در آن هارمونی و کنتراپوئن و چندصدایی نیست. یک صداست. قبلا یک تار نواخته میشده حالا تعداد تار در گروه بیشتر شده ولی در واقع یک موسیقی مونوفونیک است. به همین دلیل اولین پارتیتوری که نوشتم برای سازهای ایرانی و با اجرای استاد پایور، «سیمرغ» بود که اولین موسیقی پلیفونیک بود که وقتی اجرا شد خیلی از آن استقبال شد و همه متوجه شدند که چقدر موسیقی و سازهای ایرانی زیباست و یکنواخت نیست و پلیفونیک است. آهنگسازان ما باید بروند دنبال پلیفونیک کردن موسیقی و هارمونی و رنگآمیزی به آن بدهند. تلفیق سازهای ایرانی و سازهای ارکستر را انجام دادم و استاد بزرگ ما «ملیک اصلانیان» نتهایی نوشتند که برای سازهای ایرانی بود. چند روز دیگر کاری اجرا میکنم از هوشنگ کامکار که برای ارکستر زهی و بادی است که هم برای سنتور نوشتهاند و هم برای کمانچه. این است که باید وزارت ارشاد ما پیشقدم باشد و سفارش بدهد و حمایت کند. چون اجرای چنین برنامههایی و نوشتن آنها خرج دارد. گاهی یک آهنگساز یکسال کار میکند و زحمت میکشد. بعد کارش نیاز دارد تمرین شود. حفظ فرهنگ و معرفی و اشاعه آن پرهزینه است. مثل علم که پرخرج است. سرمایهگذاری برای حفظ و معرفی موسیقی دقیقا مثل ماشینی است که هر یک کیلومتر صد لیتر بنزین مصرف میکند و هیچ درآمدی ندارد. وقتی به مردم میگوییم اسپانسر میشوید فکر میکنند سرمایهگذاری میکنند در صورتی که اسپانسر کسی است که حمایت میکند و هیچ برگشتی از برنامه ندارد. مردم ما برعکس فکر میکنند و تا درخواست اسپانسر میشود میگویند چقدر برگشت دارد؟ مثلا ارکستر سمفونیک لندن شاید در سال، ۵۰، ۶۰میلیون دلار بودجهاش است اما درآمدش ۱۰ درصد است، اپرای وین یک درصد است اما دولت آنها این پولها را میپردازند که فرهنگشان بالا باشد و ما باید این را ادامه بدهیم چون هنرمندان فوقالعاده خوبی داریم و اینها باید حمایت شوند و اگر حمایت شوند مطمئنا فرهنگ و موسیقی ما در دنیا معروف میشود.
- به عنوان شناختهشدهترین رهبر ارکستر و موزیسین ایرانی در سطح جهان، علت جهانی نشدن موسیقی ایرانی را در چه میدانید؟
تا در کنفرانسهای مختلف و به ویژه در دانشگاههای مختلف که دپارتمانهای انتنوموزیکالوژی دارند، موسیقیهای ایرانی تدریس شود. توجه داشته باشید موسیقی هندی زمانی معروف شد که یهودی منوهین، ویولنیست معروف دنیا به واسطه رفاقت با «رابیشان کار» در تمام دنیا موسیقی هندی را معرفی کرد.
- اتفاقا یهودی منوهین زیاد به ایران آمده و حتی ویولن ساخته دست استاد قنبری مهر او را به تحسین واداشت...
- شما خودتان چطور؟
- در صحبتهای خود درباره علت جهانی نشدن موسیقی ایرانی گفتید که «موسیقی ایرانی خیلی مخصوص به مردم ایران است...» و قابلیت همهگیر شدن ندارد.
- با این صحبتها چرا اپرا (که به زبان و موسیقی ایتالیاییهاست) همهگیر شد اما موسیقی ما نمیتواند؟
- یعنی اعتقاد دارید که مردم ما به خاطر شعر، موسیقی را گوش میکنند؟
مشکل دیگری که در موسیقی ایرانی هست تکصدایی بودن آن است؛ اینکه در آن هارمونی و کنتراپوئن و چندصدایی نیست. یک صداست. قبلا یک تار نواخته میشده حالا تعداد تار در گروه بیشتر شده ولی در واقع یک موسیقی مونوفونیک است. به همین دلیل اولین پارتیتوری که نوشتم برای سازهای ایرانی و با اجرای استاد پایور، «سیمرغ» بود که اولین موسیقی پلیفونیک بود که وقتی اجرا شد خیلی از آن استقبال شد و همه متوجه شدند که چقدر موسیقی و سازهای ایرانی زیباست و یکنواخت نیست و پلیفونیک است. آهنگسازان ما باید بروند دنبال پلیفونیک کردن موسیقی و هارمونی و رنگآمیزی به آن بدهند. تلفیق سازهای ایرانی و سازهای ارکستر را انجام دادم و استاد بزرگ ما «ملیک اصلانیان» نتهایی نوشتند که برای سازهای ایرانی بود. چند روز دیگر کاری اجرا میکنم از هوشنگ کامکار که برای ارکستر زهی و بادی است که هم برای سنتور نوشتهاند و هم برای کمانچه. این است که باید وزارت ارشاد ما پیشقدم باشد و سفارش بدهد و حمایت کند. چون اجرای چنین برنامههایی و نوشتن آنها خرج دارد. گاهی یک آهنگساز یکسال کار میکند و زحمت میکشد. بعد کارش نیاز دارد تمرین شود. حفظ فرهنگ و معرفی و اشاعه آن پرهزینه است. مثل علم که پرخرج است. سرمایهگذاری برای حفظ و معرفی موسیقی دقیقا مثل ماشینی است که هر یک کیلومتر صد لیتر بنزین مصرف میکند و هیچ درآمدی ندارد. وقتی به مردم میگوییم اسپانسر میشوید فکر میکنند سرمایهگذاری میکنند در صورتی که اسپانسر کسی است که حمایت میکند و هیچ برگشتی از برنامه ندارد. مردم ما برعکس فکر میکنند و تا درخواست اسپانسر میشود میگویند چقدر برگشت دارد؟ مثلا ارکستر سمفونیک لندن شاید در سال، ۵۰، ۶۰میلیون دلار بودجهاش است اما درآمدش ۱۰ درصد است، اپرای وین یک درصد است اما دولت آنها این پولها را میپردازند که فرهنگشان بالا باشد و ما باید این را ادامه بدهیم چون هنرمندان فوقالعاده خوبی داریم و اینها باید حمایت شوند و اگر حمایت شوند مطمئنا فرهنگ و موسیقی ما در دنیا معروف میشود.
- پیشرفت موسیقی ما را در چه میبینید؟ و چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
- چرا شما که یکبار شناساندن موسیقی ایرانی به صورت پلیفونیک را تجربه کردید دیگر آن را ادامه ندادید؟
- اجرای آقایان کامکار در کنار ارکستر مجلسی ارمنستان چگونه خواهد بود؟
- در نشست خبری کنسرت اشاره کردید که اثری از هایدن را اجرا خواهید کرد که چندسال از کشف آن بیشتر نمیگذرد...
- اشاره به رهبری موسیقی آوانگارد هم داشتید که علاقهمندید آن را رهبری کنید...
- اجرای اثری از آرام خاچاطوریان در شب اول بدون اعلام قبلی به چه علت بود؟
- موسیقی سنتی ایران را چطور میبینید؟
- آخرین کار شما نمایشگاهی از نقاشیهایتان بود که زمستان گذشته در گالری شیرین دایر شده بود، رابطه موسیقی و نقاشی را چگونه میبینید؟
منبع:
اعتماد
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 خرداد 1391 - 00:00
دیدگاهها
خیلی متشکر از موسیقی ما برای انعکاس این گزارش
بنده 4 شب اجرای استاد رو رفتم
فوق العاااااااااااااااده بود
واقعا زیبا و پر انرژی ......
امیدوارم مردم در کنار موسیقی پاپ و سنتی از موسیقی کلاسیک هم بهره ببرند
امیدوارم استاد همیشه سلامت و شاد باشند
بازهم ممنون
MAS
افزودن یک دیدگاه جدید