در نشست خبری کنسرت عبور عنوان شد
معتمدی: نه پشتوانه خانوادگی داشتم نه پشتوانه دولتی
موسیقی ما - نشست خبری کنسرت «عبور» تجربه مشترک محمد معتمدی و علی قمصری یکشنبه ۲۰ بهمن ماه در تالار وحدت برگزار شد.علی قمصری، آهنگساز این تجربه موسیقایی در ابتدای این نشست خبری به سازبندی «عبور» اشاره کرد و گفت: در کنسرت عبور، تار در کنارکوارتزت زهی قرار میگیرد.. پدرام فریوسفی و علی جعفری پویان نوازنده ویولن هستند، میثم مروستی نوازندگی ویولنآلتو را بر عهده دارد و آتنا اشتیاقی ویولنسل مینوازد. کامران منتظری هم ساز کوبهای مینوازد.
این آهنگساز جوان کشورمان که پیش از این با محمد معتمدی کنسرت برفخوانی را اجرا کرده بود در مورد مسیری که قرار است عبور در پس زمینه موسیقایی خود داشته باشد گفت: «فرم کار به این صورت است که حال و هوای برفخوانی را تداعی میکند.» قمصری در ادامه درباره نحوه چینش موسیقی و آواز در کنار هم گفت: «موسیقی برای این ارکستر را با قواعد کاملا ایرانی نوشتهام چرا که مجبور شدم به سراغ ربعپردهها و فضاسازیهای موسیقی ایرانی بروم. هرکدام از نوازندههایی که از آنها نام بردم بهترینهای ارکسترهای خودشان هستند.»
قمصری با اشاره به تفاوت آواز در کنسرت پیش رو با آنچه تاکنون رایج بوده گفت: «برخلاف روشهای مرسوم که آواز و جواب آواز است در اینجا آواز را در مسیر ارکستر قرار دادهام و به بیان دیگر رشتهای نامریی کل کنسرت را به هم مرتبط میکند.»
محمد معتمدی خواننده آواز ایرانی نیز که تا پیش از این با آهنگسازان صاحب نام و جوان همکاری داشته درباره به هدفی که در بخش آوازی این اجرا مد نظر دارد گفت: برنامه ریزی من و قمصری برای اجرای این کنسرت به گونهای بوده که برای آواز برنامه ریزی زیادی نکنیم. همانگونه که میدانید آن و لحظه در موسیقی ایرانی وجود دارد. این کار میتواند با کمک حس و حال و حضور و البته اتمسفری که خود مخاطب ایجاد میکند ایجاد شود.
کنسرت یک کار جمعی است و نظر آهنگساز و خواننده در آن تعیین کننده صرف نیست. حتی نوازندهها هم نظر میدهند و اگر نظرشان مورد توجه گروه قرار بگیرد مورد استفاده خواهد بود.
وقتی به عنوان خواننده در کنار آهنگسازی مینشینم که برای خود شیوه منحصر به فردی دارد میدانم زیر آن صدا چه اتمسفری باید جریان پیدا کند. در آوازی هم که با قمصری میخوانم فرم آواز خوانی متفاوت از کلیشههای سابق و رایج خواهد بود. چرا که معتقدم باید طرحهای نو ارائه دهیم.
علی قمصری در بخش دیگری از این نشست خبری با اشاره به موانع موجود در مقوله موسیقی ایرانی گفت: اگر حالا به جایی رسیدهام که چند نفری هستند صدایم را بشنود نباید از این فرصت تنها برای صحبت کردن در مورد خودم استفاده کنم.
حالا که وارد سی سالگی شدهام مدتی است به این قضیه فکر میکنم که در این ده سالی که گذشت آیا به آنچه میخواستهام رسیدهام؟ در این ده سال با موانع زیادی رو به رو بودم. اساسا در ایران کسانی که پدر و مادرشان موزیسین نیستند و پشتیبان مالی ندارد با این موانع مواجه میشوند. از سوی دیگر بخشی از پیشکسوتهای موسیقی هم مانع جدی حرکت جوانها در این عرصه هستند. از سوی دیگر برخی از هم نسلهای ما ناامید هستند و مایوس اما اگر ما توانستهایم به جایی برسیم این بدان معنی است که آنها هم میتوانند.
نیازی نیست وضعیت موجود موزیسینها را به سیاست مدار تبدیل کند. هنرمندی که در بازه سنی بیست تا سی سال است نه تنها میتواند بلکه باید اشتباه کند. نباید بترسد. در حال حاضر برخی از موزیسینها صرفا با دل مخاطبان سرو کار دارند و از این مقوله پا را فراتر نمیبرند.
وی با اشاره به سیاسی شدن موسیقی در چندساله اخیر افزود: من به عنوان کسی که در عرصه موسیقی فعال است تنها میتوانم آرزو کنم وضعیت موسیقی به نحوی پیش برود که موزیسینها را به سیاست مدار تبدیل نکند. این کار یک آسیبشناسی اجتماعی میخواهد تا بتوان به وسیله آن موانع را از بین برد.
علی قمصری با اشاره به تجربه اخیرش با همایون شجریان در آلبوم چه آتشها به اهمیت نقد و تحلیل در موسیقی اشاره کرد و در این باره خاطرنشان کرد: آرزو میکنم مایه گردیها و سیر حرکت موسیقی و البته درصد مردمی و حرفهای بودن آن در آلبوم چه آتشها مورد نقد، بررسی و تحلیل قرار گیرد و مطمئنا میگویم چه آتشها حقیقتا یک کار لایو بود که به صورت تمیز و بدون دست خوردن در استودیو به عنوان آلبوم منتشر شد.
در ادامه معمتدی در پاسخ به این سوال که با توجه به آلبومهای منتشر شده در ایران، آنچه در ایران میخوانید با آنچه در در فستیوالهای خارجی اجرا میکنید این تفاوت اساسی را دارد که آنجا رهاتر و با فضاهای خاص تری کار را ارائه میدهید اینگونه پاسخ داد:
کار در ایران با کار در فستیوالهای بین المللی فرق دارد چرا که در این دو فضا حتی مخاطبشناسی هم تفاوت اساسی دارد. وقتی در ایران روی صحنه میروم باید خیلی از نکات را مورد توجه قرار دهم. در این مملکت محدودیتهایی دارم. در ایران غریبتر از اروپا هستم.
قمصری نیز با تایید سخنان محمد معتمدی به دوعت شدنگاه و بیگاه از طرف صدا و سیما اشاره کرد و افزود: البته از تلویزیون زنگ میزنند که بیایید اما با چه شرایطی. ما حاضر نیستیم وقتی جای ساز گلدان میگذارند به صدا سیما برویم. اول قوانین باید درست شوند. در این صورت ما هم استقبال میکنیم و خواهیم رفت. وی با حمایت از جهت گیریهای کلی اداره موسیقی بعد از انتصاب پیروز ارجمند تاکید کرد: پیروز ارجمند جز مدیرانی است که میخواهد کار کندو من هم از روی بینیازی به ایشان گفتم ما هستیم. البته تا جایی که به استقلال موسیقی خدشهای وارد نشود. آنچه در مورد دولت جدید به ذهن میرسد این است که ستاره پرست است. در حالی که ما الان استعدادهایی را داریم که فرصت دیده شدن ندارند. در هر جلسهای بودم این نکته را گفتم که امکان ندارد برای یک کار مناسبتی با ارشاد همکاری کنم. اما حالا که یک قدم حرکت میکنند باید به آنها فرصت داد. اما اگر نتیجه نداد یک یاس مضاعف به وجود خواهد آمد. درست مثل الان که ما در جشنواره فجر حضور خواهیم داشت.
خواننده آلبوم گاهی سه گاهی در ادامه با انتقاد از روش مرسوم در ارائه آواز در موسیقی آوازی ایران افزود: متاسفانه تعداد زیادی از ما شاهد این بودهایم که وقتی قرار است یک خواننهد آواز اصفهان بخواند، حدس زدن آنچه ارائه خواهد دارد و جملات و گوشههایی که ارائه میشود کار چندان سختی نیست و این خود باعث درجا زدن میشود. در این اجرا قصد داریم یک آواز پیش بینی نشده و به دور از سابقه اجراهای گذشته ارائه دهیم.
معتمدی در پاسخ به سوالی مبنی بر وجود المانهای آواز آذربایجان و به طور مشخصتر قاسیم علیف در آوازش اینگونه پاسخ داد: گرچه ما بت پرست نیستیم اما اگر اینگونه بود عالیم قاسیموف را مانند یک بت قبول داشتم. او را بینهایت دوست دارم و با هم دوستی و رفاقت هم داریم. در میان فرهنگ موسیقایی غرب و شرق، قاسیموف از بزرگترینها در مشرق زمین است. اولین بار در دوران نوجوانی یک اجرا از ایشان را دیدم. همان یک اجرا کافی بود تا تحت تاثیر شیوه ارائه آواز او شوم و هنوز هم رها بودن او در آواز را ستایش میکنم.
البته مدگردیها در موسیقی آذربایجان به گونهای است که یک یک مقام در آنجا حاصل مجموعهای از چند مقام در کشور ماست و بنابراین در آن مقوله نمیتوانم از ایشان تقلید کنم. تکنیکها و ابزارهایی که یک خواننده مورد استفاده قرار میدهد آن مقولهای است که من بیاید ترجمه کنم و مورد استفاده قرار دهم. از همین رهگذر خیلی از انسانهای ایران و جهان که استفاده از تجربیاتشان برای موسیقی ایرانی مناسب بود مورد توجه من قرار گرفتند.
محمد معتمدی در بخش دیگری از سخنانش در مورد مسیری که تا کنون در موسیقی پیموده و وجود حمایتهای خانوادگی و دولتی از برخی افراد گفت: در مقایسه با دوستانی که یا پشتوانه خانوادگی دارند یا پشتوانه حکومتی.. در اروپا شما به راحتی میتوانید هر رپرتواری را اجرا کنید اما در اینجا باید به مردم هم نظر کنید.
در مقوله ارائه کارهای کلاسیک هم چون حمایت خاصی وجود ندارد باید سرمایه زیادی را هزینه کنید اما کار در ژانری که مخاطبان بیشتری دارد با ریسک کمتری همراه است.
مشکل دیگر یک مشکل اجتماعی یعنی نداشتن یک تریبون است. سهم من از رسانه ملی در قیاس با سایرین شاید یک هزارم هم نباشد. باید رسانه داشت اما من آن را در اختیار ندارم. مدیر رسانهها هم وقت ندارد. اما صلاح را خسروان (مدیران) دانند.
وی با نقل خاطرهای در همین زمینه ادامه داد: یادم هست زمانی گل صدبرگ استاد ذوالفنون در رسانه ملی تبلیغ میشد و صدایش شنیده میشد. بعد از مدتی هر کسی را در خیابان میدیدید یک سه تار روی دوشش داشت. اینها تاثیر رسانه است. الان تصویر ساز که هیچ، صدای ساز و آواز را به ندرت میشونید.
محمد معتمدی در پایان صحبتهایش به حاضرین گفت: عزیزان این حرفی که الان میخواهم بزنم اصلا یک مقوله شخصی نیست و گذاشتم سال ۲۰۱۳ تمام شوم تا آن را با شما در میان بگذارم. در سال ۲۰۱۳ محمد معتمدی برای موسیقی ایران جایزه موسیقی رادیو فرانسه را گرفت. اینجایزه در طول یک سال تنها به یک هنرمند در سراسر جهان اعطا میشود. اما در کشور خودم هیچ رسانهای یک خبر کوتاه در این مقوله منتشر نکرد. هیچ کس حتی نگفت چرا اینجایزه بد را گرفتهای؟ اگر جایزه چندان بزرگی نبود اما بد هم نبود. حتی در خانه موسیقی که برای جلسات عادیشان سریعا خبر رسانی میکنند و روی سایت خانه موسیقی قرار میدهند یک خبر کوتاه از این اتفاق منعکس نشد. بعد از آن هم یک هیئت فرانسوی در سکوت خبری آمدند و کار آلبوم را برای موزه رادیو فرانسه و فروش در اروپا و امریکا انجام دادند و رفتند. وقتی به هنرمند وطن بها ندهید چه انتظاری میتوان داشت؟
در هنگام برگزاری این نشست در تالار وحدت کنسرت ارگانی برپا بود و خواننده کنسرت کارهایی را که با گوش مخاطب آشنا بود میخواند. معتمدی با اشاره به این کنسرت گفت: «عزیزان شما دارید کارهایی را میشنوید که شاید تا پیش از این یک میلیون بار از رسانه ملی پخش شده باشد اما سهم من و امثال من از این رسانه یک هزارم این دوستان هم نیست.»
این آهنگساز جوان کشورمان که پیش از این با محمد معتمدی کنسرت برفخوانی را اجرا کرده بود در مورد مسیری که قرار است عبور در پس زمینه موسیقایی خود داشته باشد گفت: «فرم کار به این صورت است که حال و هوای برفخوانی را تداعی میکند.» قمصری در ادامه درباره نحوه چینش موسیقی و آواز در کنار هم گفت: «موسیقی برای این ارکستر را با قواعد کاملا ایرانی نوشتهام چرا که مجبور شدم به سراغ ربعپردهها و فضاسازیهای موسیقی ایرانی بروم. هرکدام از نوازندههایی که از آنها نام بردم بهترینهای ارکسترهای خودشان هستند.»
قمصری با اشاره به تفاوت آواز در کنسرت پیش رو با آنچه تاکنون رایج بوده گفت: «برخلاف روشهای مرسوم که آواز و جواب آواز است در اینجا آواز را در مسیر ارکستر قرار دادهام و به بیان دیگر رشتهای نامریی کل کنسرت را به هم مرتبط میکند.»
محمد معتمدی خواننده آواز ایرانی نیز که تا پیش از این با آهنگسازان صاحب نام و جوان همکاری داشته درباره به هدفی که در بخش آوازی این اجرا مد نظر دارد گفت: برنامه ریزی من و قمصری برای اجرای این کنسرت به گونهای بوده که برای آواز برنامه ریزی زیادی نکنیم. همانگونه که میدانید آن و لحظه در موسیقی ایرانی وجود دارد. این کار میتواند با کمک حس و حال و حضور و البته اتمسفری که خود مخاطب ایجاد میکند ایجاد شود.
کنسرت یک کار جمعی است و نظر آهنگساز و خواننده در آن تعیین کننده صرف نیست. حتی نوازندهها هم نظر میدهند و اگر نظرشان مورد توجه گروه قرار بگیرد مورد استفاده خواهد بود.
وقتی به عنوان خواننده در کنار آهنگسازی مینشینم که برای خود شیوه منحصر به فردی دارد میدانم زیر آن صدا چه اتمسفری باید جریان پیدا کند. در آوازی هم که با قمصری میخوانم فرم آواز خوانی متفاوت از کلیشههای سابق و رایج خواهد بود. چرا که معتقدم باید طرحهای نو ارائه دهیم.
علی قمصری در بخش دیگری از این نشست خبری با اشاره به موانع موجود در مقوله موسیقی ایرانی گفت: اگر حالا به جایی رسیدهام که چند نفری هستند صدایم را بشنود نباید از این فرصت تنها برای صحبت کردن در مورد خودم استفاده کنم.
حالا که وارد سی سالگی شدهام مدتی است به این قضیه فکر میکنم که در این ده سالی که گذشت آیا به آنچه میخواستهام رسیدهام؟ در این ده سال با موانع زیادی رو به رو بودم. اساسا در ایران کسانی که پدر و مادرشان موزیسین نیستند و پشتیبان مالی ندارد با این موانع مواجه میشوند. از سوی دیگر بخشی از پیشکسوتهای موسیقی هم مانع جدی حرکت جوانها در این عرصه هستند. از سوی دیگر برخی از هم نسلهای ما ناامید هستند و مایوس اما اگر ما توانستهایم به جایی برسیم این بدان معنی است که آنها هم میتوانند.
نیازی نیست وضعیت موجود موزیسینها را به سیاست مدار تبدیل کند. هنرمندی که در بازه سنی بیست تا سی سال است نه تنها میتواند بلکه باید اشتباه کند. نباید بترسد. در حال حاضر برخی از موزیسینها صرفا با دل مخاطبان سرو کار دارند و از این مقوله پا را فراتر نمیبرند.
وی با اشاره به سیاسی شدن موسیقی در چندساله اخیر افزود: من به عنوان کسی که در عرصه موسیقی فعال است تنها میتوانم آرزو کنم وضعیت موسیقی به نحوی پیش برود که موزیسینها را به سیاست مدار تبدیل نکند. این کار یک آسیبشناسی اجتماعی میخواهد تا بتوان به وسیله آن موانع را از بین برد.
علی قمصری با اشاره به تجربه اخیرش با همایون شجریان در آلبوم چه آتشها به اهمیت نقد و تحلیل در موسیقی اشاره کرد و در این باره خاطرنشان کرد: آرزو میکنم مایه گردیها و سیر حرکت موسیقی و البته درصد مردمی و حرفهای بودن آن در آلبوم چه آتشها مورد نقد، بررسی و تحلیل قرار گیرد و مطمئنا میگویم چه آتشها حقیقتا یک کار لایو بود که به صورت تمیز و بدون دست خوردن در استودیو به عنوان آلبوم منتشر شد.
در ادامه معمتدی در پاسخ به این سوال که با توجه به آلبومهای منتشر شده در ایران، آنچه در ایران میخوانید با آنچه در در فستیوالهای خارجی اجرا میکنید این تفاوت اساسی را دارد که آنجا رهاتر و با فضاهای خاص تری کار را ارائه میدهید اینگونه پاسخ داد:
کار در ایران با کار در فستیوالهای بین المللی فرق دارد چرا که در این دو فضا حتی مخاطبشناسی هم تفاوت اساسی دارد. وقتی در ایران روی صحنه میروم باید خیلی از نکات را مورد توجه قرار دهم. در این مملکت محدودیتهایی دارم. در ایران غریبتر از اروپا هستم.
قمصری نیز با تایید سخنان محمد معتمدی به دوعت شدنگاه و بیگاه از طرف صدا و سیما اشاره کرد و افزود: البته از تلویزیون زنگ میزنند که بیایید اما با چه شرایطی. ما حاضر نیستیم وقتی جای ساز گلدان میگذارند به صدا سیما برویم. اول قوانین باید درست شوند. در این صورت ما هم استقبال میکنیم و خواهیم رفت. وی با حمایت از جهت گیریهای کلی اداره موسیقی بعد از انتصاب پیروز ارجمند تاکید کرد: پیروز ارجمند جز مدیرانی است که میخواهد کار کندو من هم از روی بینیازی به ایشان گفتم ما هستیم. البته تا جایی که به استقلال موسیقی خدشهای وارد نشود. آنچه در مورد دولت جدید به ذهن میرسد این است که ستاره پرست است. در حالی که ما الان استعدادهایی را داریم که فرصت دیده شدن ندارند. در هر جلسهای بودم این نکته را گفتم که امکان ندارد برای یک کار مناسبتی با ارشاد همکاری کنم. اما حالا که یک قدم حرکت میکنند باید به آنها فرصت داد. اما اگر نتیجه نداد یک یاس مضاعف به وجود خواهد آمد. درست مثل الان که ما در جشنواره فجر حضور خواهیم داشت.
خواننده آلبوم گاهی سه گاهی در ادامه با انتقاد از روش مرسوم در ارائه آواز در موسیقی آوازی ایران افزود: متاسفانه تعداد زیادی از ما شاهد این بودهایم که وقتی قرار است یک خواننهد آواز اصفهان بخواند، حدس زدن آنچه ارائه خواهد دارد و جملات و گوشههایی که ارائه میشود کار چندان سختی نیست و این خود باعث درجا زدن میشود. در این اجرا قصد داریم یک آواز پیش بینی نشده و به دور از سابقه اجراهای گذشته ارائه دهیم.
معتمدی در پاسخ به سوالی مبنی بر وجود المانهای آواز آذربایجان و به طور مشخصتر قاسیم علیف در آوازش اینگونه پاسخ داد: گرچه ما بت پرست نیستیم اما اگر اینگونه بود عالیم قاسیموف را مانند یک بت قبول داشتم. او را بینهایت دوست دارم و با هم دوستی و رفاقت هم داریم. در میان فرهنگ موسیقایی غرب و شرق، قاسیموف از بزرگترینها در مشرق زمین است. اولین بار در دوران نوجوانی یک اجرا از ایشان را دیدم. همان یک اجرا کافی بود تا تحت تاثیر شیوه ارائه آواز او شوم و هنوز هم رها بودن او در آواز را ستایش میکنم.
البته مدگردیها در موسیقی آذربایجان به گونهای است که یک یک مقام در آنجا حاصل مجموعهای از چند مقام در کشور ماست و بنابراین در آن مقوله نمیتوانم از ایشان تقلید کنم. تکنیکها و ابزارهایی که یک خواننده مورد استفاده قرار میدهد آن مقولهای است که من بیاید ترجمه کنم و مورد استفاده قرار دهم. از همین رهگذر خیلی از انسانهای ایران و جهان که استفاده از تجربیاتشان برای موسیقی ایرانی مناسب بود مورد توجه من قرار گرفتند.
محمد معتمدی در بخش دیگری از سخنانش در مورد مسیری که تا کنون در موسیقی پیموده و وجود حمایتهای خانوادگی و دولتی از برخی افراد گفت: در مقایسه با دوستانی که یا پشتوانه خانوادگی دارند یا پشتوانه حکومتی.. در اروپا شما به راحتی میتوانید هر رپرتواری را اجرا کنید اما در اینجا باید به مردم هم نظر کنید.
در مقوله ارائه کارهای کلاسیک هم چون حمایت خاصی وجود ندارد باید سرمایه زیادی را هزینه کنید اما کار در ژانری که مخاطبان بیشتری دارد با ریسک کمتری همراه است.
مشکل دیگر یک مشکل اجتماعی یعنی نداشتن یک تریبون است. سهم من از رسانه ملی در قیاس با سایرین شاید یک هزارم هم نباشد. باید رسانه داشت اما من آن را در اختیار ندارم. مدیر رسانهها هم وقت ندارد. اما صلاح را خسروان (مدیران) دانند.
وی با نقل خاطرهای در همین زمینه ادامه داد: یادم هست زمانی گل صدبرگ استاد ذوالفنون در رسانه ملی تبلیغ میشد و صدایش شنیده میشد. بعد از مدتی هر کسی را در خیابان میدیدید یک سه تار روی دوشش داشت. اینها تاثیر رسانه است. الان تصویر ساز که هیچ، صدای ساز و آواز را به ندرت میشونید.
محمد معتمدی در پایان صحبتهایش به حاضرین گفت: عزیزان این حرفی که الان میخواهم بزنم اصلا یک مقوله شخصی نیست و گذاشتم سال ۲۰۱۳ تمام شوم تا آن را با شما در میان بگذارم. در سال ۲۰۱۳ محمد معتمدی برای موسیقی ایران جایزه موسیقی رادیو فرانسه را گرفت. اینجایزه در طول یک سال تنها به یک هنرمند در سراسر جهان اعطا میشود. اما در کشور خودم هیچ رسانهای یک خبر کوتاه در این مقوله منتشر نکرد. هیچ کس حتی نگفت چرا اینجایزه بد را گرفتهای؟ اگر جایزه چندان بزرگی نبود اما بد هم نبود. حتی در خانه موسیقی که برای جلسات عادیشان سریعا خبر رسانی میکنند و روی سایت خانه موسیقی قرار میدهند یک خبر کوتاه از این اتفاق منعکس نشد. بعد از آن هم یک هیئت فرانسوی در سکوت خبری آمدند و کار آلبوم را برای موزه رادیو فرانسه و فروش در اروپا و امریکا انجام دادند و رفتند. وقتی به هنرمند وطن بها ندهید چه انتظاری میتوان داشت؟
در هنگام برگزاری این نشست در تالار وحدت کنسرت ارگانی برپا بود و خواننده کنسرت کارهایی را که با گوش مخاطب آشنا بود میخواند. معتمدی با اشاره به این کنسرت گفت: «عزیزان شما دارید کارهایی را میشنوید که شاید تا پیش از این یک میلیون بار از رسانه ملی پخش شده باشد اما سهم من و امثال من از این رسانه یک هزارم این دوستان هم نیست.»
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 21 بهمن 1392 - 14:43
دیدگاهها
خیلی صحبت های خوب و به جایی بود
مخصوصا صحبت هاشون در مورد تلویزیون
دوستشون دارم قشنگ بود.
درود بر صداقت و متانت معتمدی و قمصری به امید روزی که قدر سرمایه هایمان را بدانیم.
افزودن یک دیدگاه جدید