برنامه یاد بعضی نفرات
 
کنسرت همایون شجریان، تهمورس و سهراب پورناظری در پنجمین شب فستیوال موسیقی تهران برگزار شد؛
مسعودیه با «چرا رفتی» سراسر زمزمه شد
موسیقی ما - شب پنجم فستیوال موسیقی تهران با هنرنمایی همایون شجریان، سهراب و تهمورس پورناظری به پایان رسید.

۱۶ شهریورماه (شب گذشته) عمارت مسعودیه میزبان کنسرت «چرا رفتی» و مخاطبان این اثر پرطرفدار بود. در ابتدای کنسرت، «حامد بهداد» بازیگر سینمای کشورمان بیانیه خانه موسیقی را در مورد حمایت از کپی‌رایت قرائت کرد. این بازیگر بعد از آنکه روی سن حاضر شد، با تبریک ولادت امام رضا (ع)، از حضور در کنار همایون شجریان ابراز خرسندی کرد و در ادامه بیانه خانه موسیقی در باره کمپین «من از موسیقی حمایت می‌کنم» را خواند و مخاطبان را به دیدن و شنیدن کنسرت همایون شجریان و برادران پورناظری دعوت کرد.

در ادامه با تشویق حاضران، همایون شجریان و سهراب پورناظری روی صحنه حاضر شدند و با ادای احترام به مخاطبان‌شان کنسرت آغاز شد. سهراب تنبور به دست گرفت و با هیجانی که در سازش بود مخاطبان را به وجد آورد. آواز با شعر «خداوندان اسرار» آغاز شد: «خداوند خداوندان اسرار / زهی خورشید در خورشید انوار/ ز عشق حسن تو خوبانِ مَه‌رو/ به رقص اندر مثال چرخ دوار» شجریان کار را در گام‌های پایین آغاز کرد و در ادامه تحریرهای نهفته در صدایش را به گوش مخاطبان رساند. در ادامه بخش‌هایی از شعر حافظ با مطلع «ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم...» هم با ساز و آواز به اجرا در آمد.

در ادامه کنسرت همه اعضای گروه روی صحنه حاضر می‌شوند. «کولی» اولین قطعه از آلبوم «نه فرشته‌ام نه شیطان» است که در شب موسیقایی عمارت مسعودیه اجرا می‌شود، با شعری از بانو سیمین بهبهانی: «رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده/ شب مانده است و با شب، تاریکیِ فشرده...»

در هنگام اجرای تصنیف «دل به دل» با شعر هومن ذکایی، گروه با همایون همخوانی می‌کند و اجرای هماهنگ و پرشور گروه، انرژی زیادی به تماشاگران تزریق می‌کند. در ادامه آواز «شتک» با تنظیمی متفائت به اجرا در می‌آید که شعر پرمایه حسین منزوی بزرگ و سه‌تارنوازی تهمورس جانی دوباره به این آواز داده است. این آواز همانند ترتیب آلبوم، به تصنیف پرانرژی «در حصار شب» متصل می‌شود. کمانچه سهراب پورناظری در این قطعه جایگزین گیتار فلامنکو می‌شود و آرشه‌های سریع و پرجذبه او در کنار حرکات بدن، بر زیبایی قطعه اضافه کرده تا شاهد بیشترین میزان تشویق تا این لحظه از کنسرت باشیم.

قطعه «از عشق» و به دنبال آن، تیتراژ پایانی سریال «وضعیت سفید» قطعات بعدی بودند که به اجرا در آمدند و در خلال آن، تلاش شد تا با تکنوازی سازهای کوبه‌ای از یکنواختی کنسرت جلوگیری شود؛ ابتدا حسین رضایی‌نیا با دف و در ادامه آیین مشکاتیان با کاخون و داربوکا.
 
با تکمیل اعضای گروه روی سن، تصنیف «چونی بی من» اجرا شد و پس از آن با حضور گروه کر روی صحنه، ارکستر زهی با فضاسازی‌های خود زمینه را برای اجرای ساز و آواز «درون آینه» فراهم کرد.
 
آخرین بخش کنسرت‌‌ همان قطعه‌ای بود که همه انتظار آن را می‌کشیدند. غلامرضا صادقی پشت پیانو می‌نشیند و شعر «سیمین »بهبهانی با آواز همایون شجریان شنیده شود: «چرا رفتی چرا من بیقرارم/ به سر سودای آغوش تو دارم/ نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست/ ندیدی جانم از غم ناشکیباست...» زمزمه حضار یک گروه کر به ظرفیت صندلی‌ها عمارت مسعودیه به وجود آورده است. با اتمام اجرای این قطعه، همه برمی‌خیزند و تشویق‌های پرشور مخاطبان آغاز می‌شود. هنرمندان روی سن هم به آن‌ها ادای احترام می‌کنند.
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 شهریور 1393 - 04:29

دیدگاه‌ها

دوشنبه 17 شهریور 1393 - 22:50

عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بود..... دست آقای شجریان درد نکنه !!!!!!!

سه شنبه 18 شهریور 1393 - 08:49

این سهراب پورناظری خیلی رو مخه با اون اداهای بی خودش

چهارشنبه 19 شهریور 1393 - 15:10
نگار

اونا ادا نیست حس و حال موسیقیه بعدشم اینهمه داره انرژی صرف میکنه واسه شما ها اونوقت جوابش اینه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دست آقا همایون و آقا سهراب درد نکنهعالی بووووووووود.......

5.239.196.49
پنجشنبه 20 شهریور 1393 - 17:51

حس و حال واقعی تفاوت های زیادی با اداهای خلسه و خراباتی داره،متاسفانه این
تبدیل به یک مد شده روی صحنه های اجراهای زنده...
این اجراها و کنسرت ها برای من و شما نیست،اگه بود قیمت بلیط هاشون سر به فلک نمیکشید،هر کنسرت ده ها میلیون درآمد داره براشون و کسی مثل سهراب و تهمورث پورناظری فقط میدونه مخاطبش چی میخواد،به همین دلیل هم حاضره هر سبکی بسازه تا فقط پول در بیاره،اگه جز این بود حداقل یک کنسرت خیریه میدادن سهراب و تهمورث پورناظری،
حتی به تازگی کنسرت هاشون توی سالن های ورزشی هم اجرا میشه مثل کنسرتشون در کرمان و دیگر شهرها که به شعور مخاطبشون هم توهین میکنن در صورتی که سالن هایی با ظرفیتهای پایی تر وجود داره اما راضی نمیشن تعداد صندلی هاشون کم شه...
آرایش غلیظ که سبکی کاملا راک بود،چرا رفتی پاپ بود و ...
اگه به خاطر مخاطبشون کنسرت میدادن قیمت بلیط پایین بود و سالن مناسبی هم در نظر گرفته میشد،
هیچ کدام از اساتید موسیقی مثل استاد شجریان،استاد علیزاده،استاد پایور و ... تا حالا اینهمه تبلیغات و بوق و کرنا برای ادا بازی روی صحنه نداشتن...
امیدوارم موسیقی ما روزی به سلامت اجرا و سلامت روح برسه و جایی باشه برای بیان هنر نه تنها درآمدزایی مادی...

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود مسعودیه با «چرا رفتی» سراسر زمزمه شد | موسیقی ما