سایت موسیقی ما به همراهی کاربران خود انتخاب میکند
معرفی 100 قطعه هیت چهار دهه اخیر موسیقی ایران - 3
موسیقی ما – بیش از یک ماه از اولین فراخوان «موسیقی ما» برای انتخاب و معرفی صد قطعه موسیقی هیت شده از زمان انقلاب تاکنون میگذرد و در این مدت، تحریریه «موسیقی ما» بیش از 250 قطعه را انتخاب کردند که در دورههای مختلف به دلایلی هیت شده بودند. در مرحله بعدی با کمک نظرات کاربران گرامی سایت و همچنین مشورت با تعدادی از اهالی موسیقی، این تعداد به حدود نصف یعنی 130 قطعه رسید و تعدادی از آثاری که از قلم افتاده بودند نیز به این لیست اضافه شدند. مشورت با کارشناسان موسیقی همچنان ادامه دارد تا در نهایت 100 هیت پس از انقلاب انتخاب شوند و در نهایت ترتیب این لیست با رأیگیری عمومی از مردم و کارشناسان مشخص خواهد شد.
2- نکتهای برای مردم و طرفداران خوانندگان داخلی: بعد از انتشار کامل لیست نوبت به مخاطبان سایت است که ترتیب آنها را در یک نظرسنجی مشخص کنند. این لیست ممکن است در آینده به عنوان رفرنسی در شناخت قطعات بسیار شنیده شده در این سالها مورد استفاده قرار بگیرد. پس اگر قرار باشد رأی شما بر اساس علاقه شخصی و هواداری از خواننده محبوبتان داده شود، این ماجرا به بیراهه خواهد رفت. بنابراین حتماً، حتماً، حتماً، لطفاً، لطفاً، لطفاً قطعات را بر اساس هیت بودنشان انتخاب کنید نه علاقه شخصیتان به یک یا چند خواننده. برای این کار هم تنها کافی است به حافظه خود رجوع کنید و ببینید آیا این قطعه را در زمان انتشارش (و نه لزوماً الان) در جاهای مختلف میشنیدهاید یا نه. MP3Playerها، ضبط ماشینها، مهمانیها و جمعهای خودمانی و... بهترین جاها برای سنجش هیت بودن و نبودن یک آهنگ هستند.
3- نکتهای برای خوانندگان و اهالی موسیقی: مهمترین سخن ما با اهالی موسیقی درباره این فهرست این است که هیت شدن یا نشدن یک قطعه، لزوماً به معنای کیفیت بالا و ماندگاری آن نیست. همه ما بسیاری از آهنگهای زیبا و شنیدنی در خاطرمان داریم که ویژگیهای همهگیر شدن را نداشتهاند و در تولیدشان اصلاً فکر کردن به مخاطب عام اولویت اول نبوده است. همینطور بسیاری از قطعات را میشناسیم که هیت شدهاند ولی به لحاظ کیفی یا تکنیکی یا علمی یا محتوایی و... ارزش چندانی ندارند. مثلاً ترانه و شعر خوبی ندارند یا ملودی آنها اصولی و زیبا نیست یا تنظیم درستی ندارند یا تلفیق شعر و ملودی در آنها به خوبی صورت نگرفته یا همه این موارد. حتی بسیاری قطعه هیت سراغ داریم که در زمان خودشان به شدت فراگیر شدهاند اما بیش از چند ماه ماندگار نبوده و به زودی فراموش شدهاند.
4- هیت چیست؟ هیت قطعهای است که در زمان انتشار و یا حتی پس از آن، به دلایلی در جامعه فراگیر میشود و توجه عمومی را نسبت به خود جلب میکند.
برای خیلی از ما سوال است که ترانههایی که همیشه میشنیدیم و زمزمه میکردهایم، در چه شرایطی ساخته شده و چگونه تا این حد فراگیر شدهاند. «موسیقی ما» حین انتخاب و معرفی صد هیت برتر 4 دهه اخیر موسیقی ایران، در مورد این قطعات به این دو سوال پاسخ میدهد که هر قطعه چگونه ساخته شده و در چه شرایطی و به چه دلیلی هیت شدهاند.
بنابراین هر روز داستان شکلگیری و هیت شدن 10 قطعه را از میان این 100 قطعه برای شما منتشر میکنیم.
نکته: در انتشار این قطعات هیچگونه ترتیبی رعایت نشده است.
آواز: محمدرضا شجریان
شعر: هوشنگ ابتهاج
بخشهایی از ترانه: ایران ای سرای امید/ بر بامت سپیده دمید/ بنگر کزین رَهِ پُرخون/ خورشیدی خجسته رسید/ اگر چه دلها پُرخون است/ شکوه شادی افزون است/ سپیده ما گلگون است/ که دست دشمن در خون است/ ای ایران! غمت مَرِساد! جاویدان شُکوهِ تو باد...
در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب، آثار و قطعات ماندگاری در حوزهی موسیقی اصیل ایرانی با استفاده از شور و حال آن روزها ساخته شد که در تاریخ موسقی ایران ماندگار شدند. یکی از مهمترین این آثار که همچنان هم یکی از پرمخاطبترین آثاری که در برهههای حساس -کشور ما، برهههای حساس بسیار دارد- منتشر میشود، قطعهی «ایران، ای سرای امید» با آهنگسازی زندهیاد «محمدرضا لطفی» است. نام اصلی این قطعه البته «سپیده» است؛ اما با نام «ایران، ای سرای امید» میان مردم مشهور است.
زندهیاد لطفی، این اثر را زمانی ساخته که در کانون چاووش فعالیت میکرد. «چاووش» یک کانون موسیقایی بود که در سالهای میانی دهه 50 فعالیت میکرد و جمعی از بزرگترین اساتید امروز موسیقی ایران در زمان جوانی در این کانون به سرپرستی محمدرضا لطفی مشغول فعالیت بودند. از این کانون 12 آلبوم (10 آلبوم رسمی) منتشر شد که با نام «چاووش 1 تا 12» شناخته میشوند و در آنها هنرمندانی چون لطفی، مشکاتیان، علیزاده و... به آهنگسازی پرداخته و شجریان، ناظری، پریسا و... هم آنها را خواندهاند. آثار ابتدایی و انتهایی این مجموعه صرفاً هنریاند و چاووش 2 تا 8 تحت تأثیر فضای سیاسی-اجتماعی سال 57 قرار دارند.
تصنیف «سپیده» (ایران، سرای امید) در قالب «چاووش 6» با آهنگسازی لطفی و شعری از هوشنگ ابتهاج (ه.الف.سایه) در دستگاه ماهور ساخته شده است. در این سالها، خوانندگان بسیاری این قطعه را بازخوانی کردهاند؛ اما همچنان ماندگارترین آنها، اجرای شجریان است.
چند سال پیش، رئیس وقت مرکز موسیقی صدا و سیما، طرح یکصد اثر برتر یکصد سال تاریخ موسیقی ایران را ارائه داد و با توزیع پرسشنامه بین نوازندگان، آهنگسازان، ترانهسرایان و موسیقیدانان در پی شناسایی نفرات و آثار برتر برآمد و طی آن، «سپیده» شجریان از بین حدود 2500 قطعه با 1261 رأی اول شد. این قطعه برای نخستین بار در سال 1358 در دانشگاه ملی (شهید بهشتی) با حضور اعضای گروه چاووش اجرا شد.
هوشنگ ابتهاج خاطرهی جالبی از این اثر دارد: «در زندان بودم و با یک هموطن لر همبند! همین ترانهی «ایران ای سرای امید» از بلندگوی زندان پخش شد. تا که شنیدم، زدم زیر گریه! همبندم گفت: چرا گریه میکنی؟ گفتم: شاعر این ترانه منم. گفت: خب اگه تو این شعر را گفتی، پس چرا در زندانی؟!» همان زمان استاد «شهریار»، نامهای به آیتالله خامنهای -رییسجمهور وقت- نوشته و در آن آورده بود: «وقتی سایه را زندانی کردند، فرشتهها بر عرش الهی گریه میکنند.» سایه در کتاب «پیر پرنیاناندیش» تأکید میکند آزادیاش از زندان در سال ۱۳۶۳ بعد از این نامه بوده است. ابتهاج در چاووش، شعر بسیاری از ماندگارترین قطعات را سروده است.
چند سال قبل و به دنبال اتفاقات سیاسی سال 88، شجریان در نامهای به عزتالله ضرغامی، خواستار عدم پخش این قطعه شد. دلیل خودش را هم برای ماجرا داشت: «من هرگز هنر را برای هنر یا هنر را برای خودم دنبال نکردهام. همیشه به حال و هوای مردم و جامعه نگاه میکردم. مردم چه میخواهند؟ شرایط چگونه است؟ زمانی که همه خوب بودهاند، از عشق و عاشقی حرف زدهام. اگر مردم اعتراضی داشتند، من زبان اعتراض مردم شدم.» او البته در این نامه قطعه «ربنا» را -که شامل چهار دعا از آیات قرآنی است- به این دلیل که با سفره افطار ایرانیان در ماه رمضان عجین شده، استثناء دانست و اجازه پخش آن را داد. اما صدا و سیما اعلام کرد که حتی در ماه رمضان هم ربنای شجریان پخش نخواهد شد.
این نامه اما باعث بروز اختلاف میان شجریان و زندهیاد لطفی شد. او در گفتوگویی به این مسأله اشاره کرد که شجریان هیچ زمان سیاسی نبود. این در حالی است که خود شجریان هم اعتقاد داشت که هنرمند نباید در دامن سیاست بیفتد: «نباید موسیقی از همه ابعاد آن دور شده و فقط یک جهت سیاسی پیدا کند. موسیقی باید در همه ابعاد خود ادامه پیدا کند؛ وجوه عاشقانه، ریتمیک و چهارمضراب هم باید باشد تا زندگی خشک و خشن نشود.»
آهنگساز: دکتر محمد اصفهانی
تنظیمکننده: فؤاد حجازی
خواننده: دکتر محمد اصفهانی
آلبوم: حسرت
سال انتشار: 1377
ناشر: پیام اسلام
بخشهایی از ترانه: نمیخواستم خورشیدو ازت بگیرم/ نمیخواستم آسمونت ابری باشه/ نمیخواستم که چشات بارونی و سرد/ سهم تو گریه باشه بیصبری باشه/ دخترم دلخوشی بابا همیشه/ به گلافشونی لبخند تو بوده/ خودش آشنای پاییزه و اما/ واسه خاطر تو از بهار سروده...
میگویند که دومین آلبوم هر خوانندهای آلبوم مرگ و زندگی او است. یا میتواند به مسیر خود ادامه دهد و به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کند یا اینکه از عرصه رقابت حذف میشود. بخش اول این قانون نانوشته درباره دکتر «محمد مهدی واعظ اصفهانی» صدق کرد. خوانندهای که در سال 77 توانست با انتشار آلبوم «حسرت» جایگاه خود را در موسیقی ایران تثبیت کند.
قطعه «حسرت» در آن آلبوم به عنوان سرکاستی انتخاب شد و با سایر قطعات مجموعه تفاوتهای زیادی داشت اما ساز مخالف نبود. با جنس صدا و استایل کاری محمد اصفهانی همخوانی داشت و با وجود اینکه ترانهای عاشقانه و ملودی ریتمیک نداشت، مورد استقبال مردم قرار گرفت.
دکتر محمد اصفهانی درباره پروسه ساخت این اثر به سایت «موسیقی ما» گفت: «یک شب فواد حجازی به من گفت که دوستی به نام «شادمهر عقیلی» دارد که او هم مثل ما مشغول تولید یک آلبوم است. او پیشنهاد داد که به منزل ایشان برویم و با هم آشنا شویم. من با فواد رفتیم و دیدیم که پسر جوانتری آنجاست که به شادمهر کمک میکند. با او هم آشنا شدیم و معلوم شد که آن پسر «بهروز صفاریان» است. من و فواد مشغول تولید آلبوم بودیم و آنها هم مجموعهای را در دست انتشار داشتند. شادمهر برخی از قطعاتی که ساخته بودند را با گیتار خواند و بهروز صفاریان هم به همراه او در چند اثر کیبورد نواخت. او سپس گفت که شما هم یکی از قطعات خود را بخوانید. من و فواد حجازی هم قطعه «خانه دل» را اجرا کردیم. شادمهر از صدای من خوشش آمد و گفت که با فواد دوستی دیرینهای دارم و فکر میکنم که تو خیلی مشهور بشوی و صدای خیلی خوبی داری. اصلاً نباید جلوی تو می خواندم و کلاً تعارفهایی از این دست را بیان کرد.»
«هنگام خروج، او گفت من شعری از «سهیل محمودی» دارم و هرکاری میکنم نمیتوانم روی این شعر آهنگی بسازم. زیرا در مورد دختر است و چون تو گفتی که دختر داری، حدس زدم شاید احساس ساخت آهنگ روی این کار را داشته باشی. شعر قشنگی است و بخوان اگر دوست داشتی این برای تو باشد. شعر «حسرت» را برای من خواند و من آن را دوست داشتم و از شادمهر گرفتماش و سپس با آقای سهیل محمودی صحبت کردم. اتفاقاً همان شب یا دو سه شب بعد از بازگشت از منزل شادمهر، آن آهنگ را ساختم.»
«این اتفاق هم بهطور ناگهانی رخ داد؛ یعنی ضبط را بدون برنامهریزی روشن کردم و خواندم و با کیبورد نواختم و همان شد. با خودم گفتم که این اثر را فعلاً نگه میدارم و بعداً مورد تجدید نظر قرار میدهم و آن را بهتر میکنم. هر کاری کردم که روی آن تجدید نظر کنم، دیدم که بهتر از این نمیشود. یعنی آن چیزی که بار اول ساختم را به فواد حجازی سپردم. در آن زمان هم «علیرضا عصار» با ما بود و درباره آثار همدیگر اظهار نظر میکردیم.»
«فواد و عصار هر دو این نظر را داشتند که قطعه «حسرت» در آن آلبوم قرار ندهیم. اعتقاد داشتند که جنس این کار از جنس شعرهایی که در سایر آثار آلبوم استفاده کردهایم نیست و با آنها هماهنگی ندارد. من اصرار کردم که این کار باشد. اتفاقاً این قطعه را به عنوان سرکاستی انتخاب کردیم و خوشبختانه مردم هم از آن استقبال کردند. در همان ایام از ستاد مبارزه با مواد مخدر پیشنهاد ساخت کلیپ برای این قطعه مطرح شد.»
ترانه «حسرت» که یکی از عوامل توفیق این اثر بود را میتوان در زمره کارهای اجتماعی طبقهبندی کرد. زیرا در آن مفاهیم و معضلات اجتماعی به صورت مستقیم بیان نمیشود اما به شکل غیرمستقیم به دغدغهها و مسائلی اشاره میشود که شاید خیلیها با آن دست به گریبان باشند. ملودی این اثر هم همخوانی خوبی با ابیات و فراز و فرودهای ترانه داشت و تنظیم ارکسترال فواد حجازی هم توانست مکمل ترانه و ملودی باشد. همچنین موزیک ویدئویی هم که برای این کار ساخته شد و هنوز هم گاهی از تلویزیون پخش میشود، باعث شد تا «حسرت» بیشتر در میان مخاطبان شنیده شود.
دکتر اصفهانی درباره دلایل موفقیت «حسرت» اعتقاد دارد: «متأسفانه منحنی طلاق در جامعه ما شیب صعودی دارد. از قدیمالایام این موضوع یکی از مشکلات جامعه ما بوده و در موارد زیادی به دلیل اینکه بین همسران ایرانی حجب و حیای بیشتری وجود دارد، شاهد طلاقهای پنهان هستیم. یعنی افراد ظاهراً در یک خانه زندگی میکنند و با همدیگر ارتباطی ندارند و دور از هم هستند. یا مرد با فداکاری به خاطر فرزندانش تحمل میکند یا زن فداکاری میکند. به نظر من اینکه خیلی از بزرگترها به عنوان پدر یا مادر و خیلی از کوچکترها به عنوان فرزند با این قطعه همذاتپنداری میکردند، موجب شد بین مخاطبان شنیده شود. اصولاً هر اثری که با حال و روز مردم همخوانی داشته باشد و چارچوب و استاندارد هنری در ساخت آن رعایت شود، استقبال ویژهای را به دنبال خواهد داشت.»
«من با علیرضا عصار در ایام انتشار این اثر به کیش سفر کردم. ما هم در فرودگاه تهران و هم فرودگاه کیش این اثر را شنیدیم. زمانی هم که در خلیج فارس، سوار قایق بودیم یک کشتی از کنار ما گذشت و قطعه «حسرت» را آنجا هم شنیدیم. علیرضا با خنده گفت: «تو هیچجا دست از سر من برنمیداری و همه جا صدای تو هست!» برای خرید سوغاتی به یک پاساژ مراجعه کردیم و باز هم آنجا حسرت را شنیدیم. یک خانم و آقا هم من را شناختند و بابت این کار تبریک گفتند. آنها به این نکته اشاره کردند که ما با وجود اینکه فرزند داشتیم، تصمیم به طلاق گرفته بودیم ولی این ترانه شما باعث شد که منصرف شویم.»
آهنگساز: ساسان جمالیان
تنظیمکننده: ساسان جمالیان
خواننده: محمدرضا عیوضی
سال انتشار: 1376
آلبوم: رنگینکمون (تیتراژ سریال «روزگار جوانی»)
ناشر: پیام اسلام
بخشهایی از ترانه: مثل یک رنگینکمون هفترنگ/ سرگذشت زندگیمون رنگرنگ/ ای صمیمی ای قدیمی همقطار/ در دل شب، شبنم عشقی بکار...
«روزگار جوانی» یکی از پرطرفدارترین سریالهای سیما است که سری اول آن در سال 76 پخش شد. مجموعهای با موضوع روایت زندگی و اتفاقات چند جوان دانشجوی شهرستانی که ساکن یک آپارتمان در تهران بودند. این مجموعه با محوریت مسائل اجتماعی و عاشقانه و چاشنی طنز، آنقدر مورد توجه قرار گرفت که سری دوم آن هم ساخته شد، اما با استقبال کمتری مواجه شد.
«محمدرضا (شهرام) عیوضی»، خوانندهای که در دهه 70 فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد، اجرای تیتراژ پایانی «روزگار جوانی» را بر عهده داشت. او درباره ساخت این قطعه به سایت «موسیقی ما» گفت: «اوایل سال 76 در آزمون صدا و سیما پذیرفته شدم و هنگامی که برای دریافت پاسخ به مرکز موسیقی سازمان مراجعه کردم، با آقای ساسان جمالیان آشنا شدم. ایشان پیشنهاد اجرای تیتراژ سریال روزگار جوانی را به من داد. من هم پذیرفتم و با ایشان به دنبال یک ترانه مناسب بودیم. سناریو را از کارگردان دریافت و مطالعه کردیم. با یکی از همخدمتیهای خودم یعنی آقای ابوالفضل عزیزی که لیسانس ادبیات داشت و کار ترانهسرایی انجام میداد، مشورت داشتیم. چند ترانه سرود و نهایتاً اثری که احساس میکردیم با داستان سریال هماهنگی دارد انتخاب شد. پس از پخش کار در تیتراژ «روزگار جوانی» و استقبالی که به عمل آمد و آنقدر از رادیو و تلویزیون پخش میشد، بعضی از دوستان میگفتند که این اثر سرود ملی است!»
«یکی از دلایل موفقیت این کار به نظر من این است که قطعه «رنگینکمون» صددرصد پاپ بود و میتوان گفت که اولین موسیقی پاپی بود که پس از انقلاب در تیتراژ یک سریال پخش میشد. پس از انقلاب آثاری نزدیک به پاپ منتشر شد. از جمله دوست خوبم «خشایار اعتمادی» که قطعه «من باهارم تو زمین» را اجرا کرد ولی آن کار یک مقدار نزدیک به سرود بود. قبلاً هم آقای «حمید غلامعلی» در پایان سریال، کاری را خوانده بودند ولی به آن شکل پاپ نبود.»
دلایل زیادی دست به دست هم داد تا قطعه «رنگینکمون» به یک اثر هیت بدل شود که یکی از شاخصترین آنها، ترانه آن است. زیرا در آن زمان خیلیها با کاراکترهای سریال «روزگار جوانی» همذاتپنداری کردند و مضمون ترانه، یادآور اتفاقات و داستانهای آن افراد بود. همچنین از حمایت ویژه تلویزیون هم نباید غافل شد. زیرا در جنگهای شبانه و برنامههای مناسبتی طرفداران زیادی داشت و محمدرضا عیوضی تا مدتها پس از «روزگار جوانی»، در اغلب این برنامهها به عنوان مهمان حضور داشت و «رنگینکمون» را اجرا میکرد. همین استقبال باعث شد تا عیوضی خواننده سری دوم «روزگار جوانی» هم باشد. نسخه جدید قطعه «رنگینکمون» با همان ملودی و تنظیم اما ترانهای تقریباً متفاوت اجرا شد اما اصلاً اثر قابل قبولی از آب در نیامد و همانند سری دوم آن سریال ماندگار نشد.
آهنگساز: سیروان خسروی
تنظیم: سیروان خسروی
خواننده: سیروان خسروی
میکس و مسترینگ: سیروان خسروی
آلبوم: تو خیال کردی بری
سال انتشار: 1384 (ریمیکس: 1391)
ناشر: آوای باربد
بخشهایی از ترانه: تو خیال کردی بری، دلم برات تنگ میشه/ نمیدونستی دلم به سختیِ سنگ میشه/ فکر نکردی میتونم تو رو فراموش کنم/ مث بادی بِوَزم، شعلَهتو خاموش کنم...
«تو خیال کردی بری» برای هواداران «سیروان» قطعهای محبوب و نوستالژیک است. اثری که البته پس از به شهرت رسیدن این هنرمند به عنوان تنظیمکننده و محبویت آثاری چون «وایسا دنیا» و «یالا»، بیشتر و بهتر شنیده شد. «تو خیال کردی بری» ترنسی است که یک دهه پیش در قالب اولین آلبوم رسمی سیروانِ 23 ساله منتشر شد و از جمله نخستین آثار موسیقی الکترونیک در مارکت موسیقی ایرانی به شمار میآید که کیفیت بالایی داشته و در زمان خود به سطح آثار بینالمللی نزدیک بود. کلیپ جالب این قطعه که بعدها از برخی شبکهها منتشر شد نیز تأثیر بهسزایی در شنیده شدن این قطعه و شناخته شدن سیروانِ خواننده داشت.
29 تیر 1391، هفت سال بعد از انتشار نخستین آلبوم سیروان و در حالی که او دیگر خوانندهای شناخته شده بود، نسخهی جدیدی از قطعه «تو خیال کردی بری» منتشر شد. نوستالژی، تنظیمی به مراتب حرفهایتر و شنیدنیتر، بالا رفتن تجربه سیروان در خوانندگی و البته نوازندگی هنرمندانه توسط «هومن نامداری» (ساکسفون) و «نیما رمضان» (گیتار الکتریک) در این قطعه، عواملی بودند که باعث شدند نسخهی جدید «تو خیال کردی بری» با استقبال بالایی مواجه شود و بار دیگر خاطرات گذشته را برای هواداران سیروان زنده کند.
آهنگساز: رضا صادقی
تنظیمکننده: رضا صادقی
خواننده: رضا صادقی
آلبوم: مشکی رنگ عشقه (غیررسمی) – پیرهن مشکی (رسمی)
انتشار : 1382 (غیررسمی) – 1385 (رسمی)
بخشهایی از ترانه: مشکی رنگ عشقه، مث رنگ چشای مهربونت/ مشکی رنگ عشقه، مث شبای قلب آسمونت/ کی میگه رنگ غم سیاهه، رنگ خوش سپیدی؟/ کی میگه آبیه رنگ صداقت، مشکیه رنگ پلیدی؟/ چرا یه عدهای مشکی رو رنگ غم میدونن؟/ مگه رنگ پر پرستوی عشقو ندیدن؟...
میگویند از 25 مرداد 1372 پیراهن مشکی را بر تن کرده و از آن زمان تا به امروز، نهتنها کسی هیچ رنگ دیگری بر تن او ندیده، بلکه این رنگ و گرایش به آن را به یک مکتب و اعتقاد تبدیل کرده؛ با کمی چاشنی اغراق. رضا صادقی اما چند سال بعد از شروع مشکیپوشی ستاره شد. پیش از آن، آلبومهای زیادی را در بازار موسیقی غیررسمی منتشر کرده بود و موفق شده بود طرفدارانی هم برای خود دستوپا کند. اما «مشکی رنگ عشقه» به یکباره سرنوشت رضا صادقی را تغییر داد و خوانندهی بندرعباسی را به ستاره موسیقی پاپ ایران تبدیل کرد.
در آن روزها آلبوم غیرمجاز او و به خصوص همین آهنگ را هر جا میشنیدی. در خیلی از ماشینها و مهمانیها و... حتی شاید کسی خوانندهاش را نمیشناخت، اما ممکن نبود مگا هیت «مشکی رنگ عشقه» را نشنیده باشد. این را میشد از تکیهکلام مردم متوجه شد که هر جا صحبت از رنگ مشکی بود (خواه برای انتخاب رنگ لباس باشد یا ماشین یا هر چیز دیگری)، این عبارت تکرار میشد.
خواننده مشکیپوش، پیش و پس از آن ترانههای متعدد دیگری هم با همین محتوا تولید کرد؛ از «پرچم مشکی» و «حکایت مشکیپوش» گرفته تا «پیرهن مشکی» و... حتی برخی به خاطر زیادهروی در این مضمون، از او انتقاد هم میکردند. او اما با خواندن ترانه «دیگه مشکی نمیپوشم» در آلبومی به همین نام، این تصور را به وجودآورد که ممکن است از مشکیپوشی دست بردارد. اتفاقی که هرگز نیفتاد.
رضا صادقی این روزها با ارکسترش «مشکی پوشان» مشغول کنسرت دادن است و همچنان پای عقایدش ایستاده: «چرا ما ایرانیها معتقدیم مشكی رنگ عزاست و در مقابل، همه عرفا رنگ سیاه نیمه شب را برای خلوت با معبود برمیگزینند؟ چرا پارچه كعبه مشكی است؟ همه درویش، همه عارف، جای عاشق پس كجاست؟»
مهمترین دلیل موفقیت «مشکی رنگ عشقه» را هم شاید بتوان ترانه ساختارشکنانه آن دانست. در دورهای که ترانههای واسوخت یکهتازی میکردند و بعضاً عاشقانههایی هم بودند که با استقبال مواجه میشدند، این ترانه باعث شد که جمع زیادی با این موج همراه شوند. اما در مقابل، افرادی هم بودند که با این عقیده مخالف بودند. به عنوان مثال یک گروه موسیقی گمنام که بعداً هم نامی از آنها به میان نیامد، قطعهای را منتشر و ویدئوی آن را روانه شبکههای ماهوارهای کردند که در آن به تمجید رنگ قرمز میپرداختند و شاهبیت اثر آنها هم این بود: «چرا از مشکی بخونم؟»!
ترانه: رضا جزء مطلب تبريزي
ملودي: فريدون آسرایی
تنظيم: بهروز صفاريان
آلبوم: غريبه
سال انتشار: 1383
ناشر: ایرانگام
بخشهایی از ترانه: آهاي خوشگل عاشق، آهاي عمر دقايق/ آهاي وصله به موهاي تو سنجاق شقايق/ آهاي اي گل شب بو، آهاي گل هياهو/ آهاي طعنه زده چشم تو به چشماي آهو/ دلم لاله عاشق، آهاي بنفشهی تر، نكن غنچهي نشكفتهي قلبم رو، تو پرپر...
سال ٨٣ آلبوم سوم آريان (كه آن موقع محبوبترينهاي موسيقي پاپ بودند) هم به بازار آمده بود. به نظر ميرسيد آنها دوباره ركوردها را بشكنند، اما اينطور نشد. يك رقيب تازهنفس از كانادا پيدا شده بود كه پوسترهاي آلبومش هم با پوسترهاي آن زمان متفاوت بود. فريدون آسرايي كه با گروه بهروز صفاريان و پدرام كشتكار و تهيهكننده كاربلدي مثل جلال مشفق همراه شده بود، آلبومي به بازار عرضه كرد كه دل از همه ربود.
پيش از آن، فريدون آلبومي به اسم «اولين سلام» با آهنگسازي و تنظيم «رامين زماني» را خارج از كشور منتشر كرده بود. يك كليپ هم داشت به اسم «تيك تيك». او براي تهيه آلبوم دومش به ايران آمد تا با آهنگسازان و ترانهسرايان وطني كار کرده و همان را خارج از ايران منتشر كند. اما توسط دكتر چراغعلي به پدرام كشتكار و از طريق پدرام با بهروز صفاريان آشنا شد.
بهروز صفاريان زمان انتشار آلبوم در دبي بود و نميدانست در وطن چه اتفاقي با كار تازهاش افتاده. خودش و فريدون ميدانستند كار ميگيرد ولي اصلاً باورشان نميشد كار در اين سطح شنيده و به يكي از مگاهيتهاي موسيقي ايران تبديل شود. در اين آلبوم فوقالعاده، يك آهنگ يگانه بود؛ «آهاي خوشگل عاشق» كه نام اصلياش بود «گل هياهو». ميگويند جلال مشفق همان زمان ميگفته اين قطعه، ايران را فتح ميكند.
ترانهسرايش هم يك دانشجوي ادبيات رودهن بود كه با بنيامين همكلاس بود: «رضا جزء مطلب تبريزي» صاحب کتاب مجموعه شعر «هنر هشتم».
يكي از همكلاسيهايش درباره روزي كه اين ترانه نوشته شد، ميگويد: «روزي که داشت این ترانه متولد میشد، در کنارمان بود، در کلاس ادبیات معاصر. رضا دلش از کلاس گرفته بود. حوصلهی استاد را نداشت. از کیفش قلمی در آورد و کاغذی. قلی از قلهای هدفون را گذاشت توی گوشش و واکمن همیشه در کیفش را روشن کرد. «رضا استاد میبینهها!» سرش را جمع کرد توی خودش و زل زد به کاغذ سفید. نوک خودکار را چسباند به آن به قصد نوشتن و سرایش. آمدیم چیزی بگوییم، گفت: «هیس! دارد چیزی متولد میشود» آن کلاس که تمام شد، رضا وقت خروج داشت به شکل غریبی لبخند میزد. در دو سه ماه بعد، رضا چه مرارتهایی بر سر آن شعر کشید و تلاشهایش برای دلنشین کردنش را میدانیم... و میدانیم که دیوارهای دانشکده اولین پناه و شنوندهی او بودند... «تا اون روزی که نبضم بزنه، ترانهسازم» او چندان در عرصه ترانهسرايي پركار نيست. از او در اين سالها «گل گندم» را با صداي فريدون و «ذوب آهن» را با صداي محمد عليزاده هم شنيدهايم.
فریدون یکی از آدمهای عجیبِ این موسیقی است. کسی که در کانادا مغازه فروش نوار و CD موسیقی داشت و با اتفاقاتی عجیب و غریب، در پنجمین دهه زندگیاش در ایران ستاره شد. او سال بعد 60 ساله میشود و هنوز در میان تینایجرهای ایرانی هواداران بسیاری دارد و بدونشک همه اینها را مدیون یک پدیده است: «آهای خوشگل عاشق».
ترانه: ايرج قنبري
آهنگ و تنظيم: فريد شبخيز
سال توليد: ١٣٧٢
بخشهایی از ترانه: بهار آمد و شمشادها جوان شدهاند/ پرندگان مهاجر ترانهخوان شدهاند/ دوباره پنجرهها بال عشق وا كردند/ دوباره آينهها با تو مهربان شدهاند
بيژن خاوري با «جُنگ ٥٧» وارد تلويزيون شد و صدايش مورد توجه مردم قرار گرفت. پس از آن هم در برنامه بسيار موفق و نوستالژيك «ساعت خوش» و «سال خوش» حضورش در عرصه خوانندگي پاپ تثبيت شد.
خودش كه پس از مدتها غيبت در برنامه «موسيقي من» فرزاد حسني حاضر شده بود، درباره حضورش در صدا و سيما ميگويد: «حدود سال 70 و یا 71 مدیر واحد موسیقی سازمان صدا و سیما از من دعوت کرد که با آنها همکاری کنم. در آن زمان تهاجم فرهنگی در کشور بسیار زیاد بود و هدف این واحد این بود موسیقیای تولید شود که با این تهاجم فرهنگی مبارزه کند و همچنین از نظر شعر و آهنگ، فاخر باشد که جوانان را نیز جذب کند.»
آن زمان ابتدا كارها به شكل سرود بودند و كمكم حالت ترانه پيدا كردند. اين يكي از سياستهاي مهم و بسيار موفق صدا و سيما در دوره علي لاريجاني بود. اغلب كارها را هم «فريد شبخيز» ميساخت. كار «بهار آمد و شمشادها جوان شدهاند» هم يكي از ملوديهاي او بود با تنظيمي كه براي آن زمان تلويزيون، خيلي مدرن به نظر ميرسيد. خاوري در اين باره ميگويد: «هرچه فريد شبخيز ميساخت، تكرارنشدني و مخصوص به خودش بود؛ ملوديهايي ناب و گيرا.»
ايرج قنبري هم جزو ترانهسرايان پركار آن روزها بود كه درباره سرودن اين ترانه ميگويد: «به خاطر دارم نخستین سالهای پس از پیروزی ما در جنگ تحمیلی بود و در هفته دفاع مقدس بودیم. فکر میکنم سال 71 بود و به اتفاق جمعی از شاعران عازم مناطق جنگی قصرشیرین بودیم که استاد مشفق به خاطر لطفی که به بنده داشتند، به من گفتند ترانهای را با موضوع بهار که مناسبتی هم با مقاومت و پایداری ملت ایران داشته باشد، آماده کنم. از آنجا که قبلاً هم با حمایت ایشان ترانههایی از من به آهنگسازان سپرده شده و برخی از آنها هم با اقبال خوبی روبهرو شده بودند، با کمال میل پیشنهاد ایشان را پذیرفتم و شروع به کار کردم و به خاطر حس ویژهای که در آن سفر داشتم، هنگام بازگشت شعر را تکمیل کردم و در اختیار ایشان گذاشتم.»
بيژن خاوري که سالها در زمینه اجاره اکوچنگ و دستگاههای صدابرداری فعالیت داشت، اين روزها تهران را رها كرده و به آرامش سُرخرود پناه برده و ميگويد تهران شلوغ و پرترافيك شده است.
تنظیمکننده: حسین علیزاده
تکنواز نی: جمشید عندلیبی
سال انتشار: 1362
ناشر: ماهور
«حسین علیزاده» بودن باید کار سختی باشد. این میزان نبوغ در جامعهای که هنوز، بود و نبود موسیقی در آن با حرف و حدیثهای بسیاری همراه است، از کمتر کسانی برمیآید. علیزاده، در این سالها در این چند دههای که فعالیتهای موسیقاییاش را انجام میدهد، یکتنه بار خیلی چیزها را به دوش کشیده. تحولات مهمی در عرصهی موسیقی شکل داده و کارهایی کرده که جز از توانِ او، خارج بوده است. نمونهاش؟ اثر «نینوا» که حالا به شناسنامهی آهنگساز کهنهکار بدل شده است. شاید کمتر کسی تصور کند، یک قطعهی بیکلام، در موسیقیای که همواره بار اصلیاش بر دوش خواننده است، بتواند جزو قطعاتِ هیت باشد و این میزان در خاطرهی موسیقایی مردم نقش بسته باشد و علاوه بر آن منتقدان داخلی و خارجی نیز یکسره آن را تحسین کنند؛ برای مثال منتقد «آلمیوزیک» آن را همپایهی آثار کورساکف، رالف وان ویلیامز و شوستاکوویچ بداند.
آلبوم 32 سال پیش منتشر شده اما همچنان همان تأثیرگذاری را دارد. همان میزان مخاطب را هم. در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب و تعطیلی تقریبی موسیقی در ایران، تنها اثری مثل «نینوا» میتوانست مخالفین سرسخت موسیقی را آچمز کند؛ اثری که جایی برای چون و چرا باقی نمیگذاشت، چه برای عوام (که از موسیقی لذت میبرند یا با آن مخالفاند) و چه برای کارشناسان و اهالی حرفهای موسیقی. «نینوا» از همه لحاظ آنی بودکه باید باشد.
برای نسل ما «نینوا» عجین شده با تصاویر تشییع پیکر امام خمینی (ره) در سال 67 که مستقیماً از صدا و سیما پخش میشد؛ با گرد و خاکی که از نشست و برخاستِ هلیکوپتر حامل جنازه امام به هوا میرفت؛ با تمام مناسبتهای مذهبیِ قبل و بعد از آن که «نینوا» تبدیل میشد به موسیقی غالب رادیو وتلویزیون. اما ماجرا فقط همین نبود. چراکه این اثر به لحاظ موسیقایی آنقدر قوی بود که در تمام این سالها در حافظه موسیقایی مردم باقی بماند و تکرار شود و در تأیید این ادعا همین بس که تاکنون چند بار در سالهای اخیر توسط ارکسترهای مختلف اجرا شده و سالنهای کنسرت زیادی با نام «نینوا» پر شدهاند.
نام «نینوا» هم بر شائبههای مذهبی این اثر اضافه میکرد که «نینوا» نام دیگر «کربلا»ست و پخش همیشگی این اثر در ماه محرم میتوانست این تصورات را تقویت کند. علیزاده البته میگوید که این اثر را با دید مذهبی ننوشته اما از استفاده آن در مناسبتهای مذهبی خوشحال است. این اثر، نوعی کنسرتو برای ارکستر و نی است و دلیل نامگذاری آن استفاده از ساز «نی» در ارکستراسیون و همینطور انتخاب دستگاه «نوا» بوده؛ دستگاه محبوب حسین علیزاده.
نینوا اثری ارکسترال است و آنطور که گفته میشود، پایههایش به سالها قبل از انتشارش برمیگردد، به سال 55. نخستین طرحهای نینوا در این سال بر اساس دستگاه نوا در جشن هنر شیراز با همنوازی سازهای ایرانی اجرا شد. با این فرق که شکل اصلی کار بهطور کامل بر پایه ردیف سازی و آوازی بنا شده بود. در سال ۱۳۶۱، همان طرح با تغییراتی اساسی از نظر محتوا و فرم، برای ارکستر زهی و نی تکنواز نوشته و در نهایت در تابستان ۱۳۶۲ با نام «نینوا» پخش شد.
نی «جمشید عندلیبی» در این اثر نقش یک راوی را دارد. عندلیبی در این کار از نی هفتبند -که ریشه در اصفهان و مرکز ایران دارد- استفاده کرده است. او در استودیو فقط یک بار نی را نواخته و همان یکبار ضبط شده و در آلبوم قرار گرفته است! اگرچه گروه، چند ماهی تمریناتِ جسته و گریختهای برای اثر انجام میداده است. علیزاده در «نینوا» تلاشی دیگر جهت رسیدن به فرم چندصدایی داشته. تجربهای موفق که در سطح بینالمللی نیز مطرح شده و ارکستر رودکی، ارکستر سمفونیک اوکراین، ارکستر پارسیان و یک ارکستر فرانسوی آن را به صورت زنده اجرا کردهاند.
علیزاده دربارهی این اثر چنین گفته است: «روزهای خاصی بود که هنوز هم تمام جزئیاتش -از جمله تلخیها و شیرینیها که تلخیهایش بیشتر بود- برایم زنده است. ولی برای من «نینوا» مانند نوشتن خاطرات روزانه بود و وقتی میگویند که انگیزه و منظورت از ساخت این اثر چه بود، میگویم که هیچ منظوری جز اینکه خاطرات روزانهام را در سال ۶۲ به زبان موسیقی بنویسم، نداشتم.»
علیزاده با فاصله کمی از انتشار «نینوا» ایران را به مقصد اروپا و امریکا ترک میکند تا تحصیلاتش را در زمینه موسیقی ادامه دهد. به همین خاطر، شیرینی موفقیت کمنظیر اثرش را از نزدیک لمس نمیکند. بزرگترین حاشیهای که در مورد این اثر وجود دارد، شایعههایی است در مورد اینکه «نینوا» را فرهاد فخرالدینی، استادِ حسین علیزاده تنظیم کرده است.
علیزاده، خودش این اثر را بسیار دوست دارد و دربارهاش میگوید: «یادم هست یكبار یك نفر از من پرسید كه «نینوا» چه رنگی است؟ گفتم یك افق تیرهای است كه رنگ قرمزش غالب است؛ چرا كه ساخت این قطعه در نگاهم به افق در یك غروب اتفاق افتاد. اولین جلد «نینوا» هم با طرحی از رضا درخشانی به همین رنگ چاپ شد. تمام هنرمندان یك اثر میسازند و دائم آن را با روایتهای مختلف بیان میكنند. من هم دائم با شكلها و شیوههای مختلف در تكنوازیها و كارهای گروهیام از «نینوا» الهام گرفتهام. زمانی که این قطعه را میساختم، زمان جنگ بود و من همراه با نوشتن نتهای آن گریه میکردم.»
شعر: سیمین بهبهانی
آهنگ و تنظیم: محمد جواد ضرابیان
آلبوم: نسیم وصل
سال انتشار: 1380
ناشر: دل آواز
بخشهایی از ترانه: نه بستهام به کس دل، نه بسته کس به من دل/ چو تخته پاره بر موج، رها رها رها من/ ز من هر آنکه او دور، چو دل به سینه نزدیک/ به من هر آنکه نزدیک، از او جدا جدا من/ .../ ستارهها نهفتم، در آسمان ابری/ دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من...
از اولین باری که «همایون شجریان» در کنسرتهای اروپا و آلبوم «آهنگ وفا» در کنار پدرش همخوانی کرد تا 14 سال بعد که او اولین آلبوم مستقل خودش را منتشر کرد، همه میپرسیدند که آیا او روزی از پدرش مستقل خواهد شد؟ همایون مستقل شد و در سالروز تولد 28 سالگیاش، «نسیم وصل» را با موسیقی مجمد جواد ضرابیان منتشر کرد. البومی ارکسترال و تصنیف-محور که تنها یک ساز و آواز داشت؛ آنهم ساز و آواز دلنشینی با همراهی تار شهرام میرجلالی. چه علاقهمندان همایون و چه حتی همه آنها که منتقد مسیر امروزی او هستند، «نسیم وصل» را آلبومی شایسته و انتخابی مناسب برای اولین اثر مستقل همایون میدانستند.
اما در آن آلبوم، یک تصنیف بود که شاید سرنوشت «همایون» را طور دیگری رقم زد؛ «هوای گریه» بر روی غزل زندهیاد سیمین بهبهانی. بهبانی اما در جای دیگری هم نقطه عطفی در کارنامه همایون ثبت کرد. بیدلیل نبود که در زمان درگذشت بانوی غزل، همایون در پیامی چنین نوشت: «آن زمان كه خواندن را با «هواي گريه»ات آغاز كردم، كلام تو صداي مرا تا گرمترين و امنترين نقطه قلبها برد و در اين شبها كه «چرا رفتي»ات را بر صحنه فرياد ميكشم، باز اين نگين شعر توست كه بر صحنهها ميدرخشد. اين چه سرّي است در سرنوشت من كه هر بار با شعر تو محبوب ميشوم؟»
برای توفیق کمنظیر این تصنیف شاید بتوان عواملی را تصور کرد؛ از پخش مداوم آن از صدا و سیما گرفته تا غزل دلنشین سیمین بهبهانی، آهنگ ضرابیان، آواز همایون، تنظیم ارکسترال ضرابیان، تکنوازی نی دلچسب بیژن کامکار و... اما هرچه که هست، کسی شکی ندارد که «هوای گریه» نقطه اوج کارنامه همایون شجریان برای مخاطب عام است و برای تصاحب عنوان محبوبترین تصنیف همایون، رقابت سختی با «چرا رفتی» دارد.
ترانهسرا: شاهکار بینشپژوه
آهنگساز: علیرضا عصار
تنظیمکننده: فؤاد حجازی
آلبوم: عشق الهی
سال انتشار: 1383
ناشر: سروش
خیال نکن نباشی/ بدون تو میمیرم/ گفته بودم عاشقم/ حرفمو پس میگیرم/ خیال نکن نمونی/ کارم دیگه تمومه/ لیلی فقط تو قصهس/ جنون دیگه کدومه؟...
آنها 3 ترانه بودند. هر سه از شاهکار بینشپژوه. سه ترانه واسوخت و برخلاف موج ترانههای عاشقانه آن روزگار. یکی را خشایار اعتمادی خواند، دیگری را شادمهر در اولین روزهای مهاجرت به کانادا خواند و شد «خیالی نیست» و سومی را عصار خواند و شد «خیال نکن». هر سه در زمان خودشان سر و صدا کردند، اما «خیال نکن» و «خیالی نیست» تبدیل شدند به مگاهیتهای آن دوره. شاهکار در آخرین ماههای حضور شادمهر در ایران، به نوعی زیردست او به حساب میآمد و اگرچه سعی میکرد با سرک کشیدن به سبکها و شاخههای مختلف، اضافه کردن پیشوند «دکتر» به نام خود، صحبت کردن مداوم از مدرک دکترای مدیریت شهری و تواناییاش در نواختن درامز از روی نت، سری میان سرها در بیاورد، در عمل کسی او را جدی نمیگرفت.
«خیال نکن» با ترانهای پُر ایراد ولی تازه، با ملودی فانتزی عصار که به خوبی با شعر تلفیق شده بود، با تنظیم جذاب و نمکین فواد حجازی، با آن سولوهای ساکسفون شنیدنی فواد و در نهایت با لحن منحصربهفرد خوانندهاش که ترکیبی از طنز و تهدید و کنایه را در خود داشت، به موفقیتی عجیب و غریب رسید. شاید در آلبومی مثل «عشق الهی» که بیشتر ترانههایش فضایی عرفانی، عاشقانه و حتی اجتماعی داشتند، «خیال نکن» چندان وصلهی جوری نبود؛ اما هر چه که بود، آن آلبوم و به ویژه این ترانه، راه خود را در دل مردم باز کردند و با فروش بسیار بالایی هم مواجه شدند.
در آن سالها که بازار کنسرتهای پاپ در سیطره گروه آریان، علیرضا عصار و ناصر عبداللهی بود، 2 بار رکورد 28 اجرای متوالی (دو هفته، هر شب دو سانس) در سالن میلاد نمایشگاه توسط آریان و عصار بر جای گذاشته شد؛ رکوردی که شاید برای سوپراستارهای امروز موسیقی پاپ هم رویایی است. در همان روزها بود که عصار و حجازی با ارکستر پرتعدادشان، بر استیج سالن میلاد حکمرانی میکردند و «خیال نکن» محبوبترین ترانه آن روزگار بود. این تصویر شاید برای تمام شرکتکنندگان آن کنسرتها تصویری آشنا باشد؛ تصویری که در آن علیرضا عصار دو دستش را به میکروفون میگرفت و با لحنی کنایهآمیز میخواند: «خب حرفمو پس میگیرم!» و سپس با لبخندی به فواد حجازی نگاه میکرد که داشت با ساکسفون سولوی شیریناش را مینواخت. آن روزها فعلاً قرار نیست تکرار شوند و این حسرت علاقهمندان جوانِ آن روزهای موسیقی پاپ است که امروز دیگر کمکم وارد میانسالی میشوند.
- اما چند نکته مهم:
2- نکتهای برای مردم و طرفداران خوانندگان داخلی: بعد از انتشار کامل لیست نوبت به مخاطبان سایت است که ترتیب آنها را در یک نظرسنجی مشخص کنند. این لیست ممکن است در آینده به عنوان رفرنسی در شناخت قطعات بسیار شنیده شده در این سالها مورد استفاده قرار بگیرد. پس اگر قرار باشد رأی شما بر اساس علاقه شخصی و هواداری از خواننده محبوبتان داده شود، این ماجرا به بیراهه خواهد رفت. بنابراین حتماً، حتماً، حتماً، لطفاً، لطفاً، لطفاً قطعات را بر اساس هیت بودنشان انتخاب کنید نه علاقه شخصیتان به یک یا چند خواننده. برای این کار هم تنها کافی است به حافظه خود رجوع کنید و ببینید آیا این قطعه را در زمان انتشارش (و نه لزوماً الان) در جاهای مختلف میشنیدهاید یا نه. MP3Playerها، ضبط ماشینها، مهمانیها و جمعهای خودمانی و... بهترین جاها برای سنجش هیت بودن و نبودن یک آهنگ هستند.
3- نکتهای برای خوانندگان و اهالی موسیقی: مهمترین سخن ما با اهالی موسیقی درباره این فهرست این است که هیت شدن یا نشدن یک قطعه، لزوماً به معنای کیفیت بالا و ماندگاری آن نیست. همه ما بسیاری از آهنگهای زیبا و شنیدنی در خاطرمان داریم که ویژگیهای همهگیر شدن را نداشتهاند و در تولیدشان اصلاً فکر کردن به مخاطب عام اولویت اول نبوده است. همینطور بسیاری از قطعات را میشناسیم که هیت شدهاند ولی به لحاظ کیفی یا تکنیکی یا علمی یا محتوایی و... ارزش چندانی ندارند. مثلاً ترانه و شعر خوبی ندارند یا ملودی آنها اصولی و زیبا نیست یا تنظیم درستی ندارند یا تلفیق شعر و ملودی در آنها به خوبی صورت نگرفته یا همه این موارد. حتی بسیاری قطعه هیت سراغ داریم که در زمان خودشان به شدت فراگیر شدهاند اما بیش از چند ماه ماندگار نبوده و به زودی فراموش شدهاند.
4- هیت چیست؟ هیت قطعهای است که در زمان انتشار و یا حتی پس از آن، به دلایلی در جامعه فراگیر میشود و توجه عمومی را نسبت به خود جلب میکند.
- هیت بودن لزوماً به معنای باکیفیت بودن قطعه نیست، در عین این که میتواند از کیفیت بالایی هم برخوردار باشد.
- هیت بودن لزوماً به معنای ماندگار بودن قطعه نیست، در عین اینکه میتواند ماندگار هم باشد.
- هیت بودن یک قطعه لزوماً به این معنا نیست که بهترین قطعه آن هنرمند است. ممکن است قطعهای که از یک خواننده هیت میشود، بهترین قطعه او باشد یا نباشد.
- هیت لزوماً به معنای پرطرفدارترین قطعه یک خواننده نیست. ممکن است یک قطعه برای طرفداران آن خواننده محبوبترین باشد و در کنسرتها بیشترین درخواست را داشته باشد، اما برای عموم مردم هیت نباشد.
- هیت بودن لزوماً با پخش مکرر یک قطعه از صدا و سیما حاصل نمیشود و برای تأیید هیت بودن یک قطعه، فاکتور علاقه مردم برای شنیدن مجدد آن در جاهایی غیر از تلویزیون هم لازم است. به این ترتیب، بسیاری از تیتراژهای برنامهها و سریالهای تلویزیونی که در دوره خودشان به شدت فراگیر شدهاند اما به جز روی آن برنامه کسی تمایلی به شنیدنشان ندارد، از این فهرست حذف میشوند.
- برخی قطعات هم هستند که از حوزه هیت بودن خارج شده و به مگا هیت تبدیل میشوند. محبوبیت و فراگیری آنها بعضا از روستاهای کوچک و دورافتاده تا خارج از مرزها هم کشیده میشود.
برای خیلی از ما سوال است که ترانههایی که همیشه میشنیدیم و زمزمه میکردهایم، در چه شرایطی ساخته شده و چگونه تا این حد فراگیر شدهاند. «موسیقی ما» حین انتخاب و معرفی صد هیت برتر 4 دهه اخیر موسیقی ایران، در مورد این قطعات به این دو سوال پاسخ میدهد که هر قطعه چگونه ساخته شده و در چه شرایطی و به چه دلیلی هیت شدهاند.
بنابراین هر روز داستان شکلگیری و هیت شدن 10 قطعه را از میان این 100 قطعه برای شما منتشر میکنیم.
نکته: در انتشار این قطعات هیچگونه ترتیبی رعایت نشده است.
- *** تصنیف «سپیده» (ایران، ای سرای امید)
آواز: محمدرضا شجریان
شعر: هوشنگ ابتهاج
بخشهایی از ترانه: ایران ای سرای امید/ بر بامت سپیده دمید/ بنگر کزین رَهِ پُرخون/ خورشیدی خجسته رسید/ اگر چه دلها پُرخون است/ شکوه شادی افزون است/ سپیده ما گلگون است/ که دست دشمن در خون است/ ای ایران! غمت مَرِساد! جاویدان شُکوهِ تو باد...
در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب، آثار و قطعات ماندگاری در حوزهی موسیقی اصیل ایرانی با استفاده از شور و حال آن روزها ساخته شد که در تاریخ موسقی ایران ماندگار شدند. یکی از مهمترین این آثار که همچنان هم یکی از پرمخاطبترین آثاری که در برهههای حساس -کشور ما، برهههای حساس بسیار دارد- منتشر میشود، قطعهی «ایران، ای سرای امید» با آهنگسازی زندهیاد «محمدرضا لطفی» است. نام اصلی این قطعه البته «سپیده» است؛ اما با نام «ایران، ای سرای امید» میان مردم مشهور است.
زندهیاد لطفی، این اثر را زمانی ساخته که در کانون چاووش فعالیت میکرد. «چاووش» یک کانون موسیقایی بود که در سالهای میانی دهه 50 فعالیت میکرد و جمعی از بزرگترین اساتید امروز موسیقی ایران در زمان جوانی در این کانون به سرپرستی محمدرضا لطفی مشغول فعالیت بودند. از این کانون 12 آلبوم (10 آلبوم رسمی) منتشر شد که با نام «چاووش 1 تا 12» شناخته میشوند و در آنها هنرمندانی چون لطفی، مشکاتیان، علیزاده و... به آهنگسازی پرداخته و شجریان، ناظری، پریسا و... هم آنها را خواندهاند. آثار ابتدایی و انتهایی این مجموعه صرفاً هنریاند و چاووش 2 تا 8 تحت تأثیر فضای سیاسی-اجتماعی سال 57 قرار دارند.
تصنیف «سپیده» (ایران، سرای امید) در قالب «چاووش 6» با آهنگسازی لطفی و شعری از هوشنگ ابتهاج (ه.الف.سایه) در دستگاه ماهور ساخته شده است. در این سالها، خوانندگان بسیاری این قطعه را بازخوانی کردهاند؛ اما همچنان ماندگارترین آنها، اجرای شجریان است.
چند سال پیش، رئیس وقت مرکز موسیقی صدا و سیما، طرح یکصد اثر برتر یکصد سال تاریخ موسیقی ایران را ارائه داد و با توزیع پرسشنامه بین نوازندگان، آهنگسازان، ترانهسرایان و موسیقیدانان در پی شناسایی نفرات و آثار برتر برآمد و طی آن، «سپیده» شجریان از بین حدود 2500 قطعه با 1261 رأی اول شد. این قطعه برای نخستین بار در سال 1358 در دانشگاه ملی (شهید بهشتی) با حضور اعضای گروه چاووش اجرا شد.
هوشنگ ابتهاج خاطرهی جالبی از این اثر دارد: «در زندان بودم و با یک هموطن لر همبند! همین ترانهی «ایران ای سرای امید» از بلندگوی زندان پخش شد. تا که شنیدم، زدم زیر گریه! همبندم گفت: چرا گریه میکنی؟ گفتم: شاعر این ترانه منم. گفت: خب اگه تو این شعر را گفتی، پس چرا در زندانی؟!» همان زمان استاد «شهریار»، نامهای به آیتالله خامنهای -رییسجمهور وقت- نوشته و در آن آورده بود: «وقتی سایه را زندانی کردند، فرشتهها بر عرش الهی گریه میکنند.» سایه در کتاب «پیر پرنیاناندیش» تأکید میکند آزادیاش از زندان در سال ۱۳۶۳ بعد از این نامه بوده است. ابتهاج در چاووش، شعر بسیاری از ماندگارترین قطعات را سروده است.
چند سال قبل و به دنبال اتفاقات سیاسی سال 88، شجریان در نامهای به عزتالله ضرغامی، خواستار عدم پخش این قطعه شد. دلیل خودش را هم برای ماجرا داشت: «من هرگز هنر را برای هنر یا هنر را برای خودم دنبال نکردهام. همیشه به حال و هوای مردم و جامعه نگاه میکردم. مردم چه میخواهند؟ شرایط چگونه است؟ زمانی که همه خوب بودهاند، از عشق و عاشقی حرف زدهام. اگر مردم اعتراضی داشتند، من زبان اعتراض مردم شدم.» او البته در این نامه قطعه «ربنا» را -که شامل چهار دعا از آیات قرآنی است- به این دلیل که با سفره افطار ایرانیان در ماه رمضان عجین شده، استثناء دانست و اجازه پخش آن را داد. اما صدا و سیما اعلام کرد که حتی در ماه رمضان هم ربنای شجریان پخش نخواهد شد.
این نامه اما باعث بروز اختلاف میان شجریان و زندهیاد لطفی شد. او در گفتوگویی به این مسأله اشاره کرد که شجریان هیچ زمان سیاسی نبود. این در حالی است که خود شجریان هم اعتقاد داشت که هنرمند نباید در دامن سیاست بیفتد: «نباید موسیقی از همه ابعاد آن دور شده و فقط یک جهت سیاسی پیدا کند. موسیقی باید در همه ابعاد خود ادامه پیدا کند؛ وجوه عاشقانه، ریتمیک و چهارمضراب هم باید باشد تا زندگی خشک و خشن نشود.»
- *** حسرت
آهنگساز: دکتر محمد اصفهانی
تنظیمکننده: فؤاد حجازی
خواننده: دکتر محمد اصفهانی
آلبوم: حسرت
سال انتشار: 1377
ناشر: پیام اسلام
بخشهایی از ترانه: نمیخواستم خورشیدو ازت بگیرم/ نمیخواستم آسمونت ابری باشه/ نمیخواستم که چشات بارونی و سرد/ سهم تو گریه باشه بیصبری باشه/ دخترم دلخوشی بابا همیشه/ به گلافشونی لبخند تو بوده/ خودش آشنای پاییزه و اما/ واسه خاطر تو از بهار سروده...
میگویند که دومین آلبوم هر خوانندهای آلبوم مرگ و زندگی او است. یا میتواند به مسیر خود ادامه دهد و به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کند یا اینکه از عرصه رقابت حذف میشود. بخش اول این قانون نانوشته درباره دکتر «محمد مهدی واعظ اصفهانی» صدق کرد. خوانندهای که در سال 77 توانست با انتشار آلبوم «حسرت» جایگاه خود را در موسیقی ایران تثبیت کند.
قطعه «حسرت» در آن آلبوم به عنوان سرکاستی انتخاب شد و با سایر قطعات مجموعه تفاوتهای زیادی داشت اما ساز مخالف نبود. با جنس صدا و استایل کاری محمد اصفهانی همخوانی داشت و با وجود اینکه ترانهای عاشقانه و ملودی ریتمیک نداشت، مورد استقبال مردم قرار گرفت.
دکتر محمد اصفهانی درباره پروسه ساخت این اثر به سایت «موسیقی ما» گفت: «یک شب فواد حجازی به من گفت که دوستی به نام «شادمهر عقیلی» دارد که او هم مثل ما مشغول تولید یک آلبوم است. او پیشنهاد داد که به منزل ایشان برویم و با هم آشنا شویم. من با فواد رفتیم و دیدیم که پسر جوانتری آنجاست که به شادمهر کمک میکند. با او هم آشنا شدیم و معلوم شد که آن پسر «بهروز صفاریان» است. من و فواد مشغول تولید آلبوم بودیم و آنها هم مجموعهای را در دست انتشار داشتند. شادمهر برخی از قطعاتی که ساخته بودند را با گیتار خواند و بهروز صفاریان هم به همراه او در چند اثر کیبورد نواخت. او سپس گفت که شما هم یکی از قطعات خود را بخوانید. من و فواد حجازی هم قطعه «خانه دل» را اجرا کردیم. شادمهر از صدای من خوشش آمد و گفت که با فواد دوستی دیرینهای دارم و فکر میکنم که تو خیلی مشهور بشوی و صدای خیلی خوبی داری. اصلاً نباید جلوی تو می خواندم و کلاً تعارفهایی از این دست را بیان کرد.»
«هنگام خروج، او گفت من شعری از «سهیل محمودی» دارم و هرکاری میکنم نمیتوانم روی این شعر آهنگی بسازم. زیرا در مورد دختر است و چون تو گفتی که دختر داری، حدس زدم شاید احساس ساخت آهنگ روی این کار را داشته باشی. شعر قشنگی است و بخوان اگر دوست داشتی این برای تو باشد. شعر «حسرت» را برای من خواند و من آن را دوست داشتم و از شادمهر گرفتماش و سپس با آقای سهیل محمودی صحبت کردم. اتفاقاً همان شب یا دو سه شب بعد از بازگشت از منزل شادمهر، آن آهنگ را ساختم.»
«این اتفاق هم بهطور ناگهانی رخ داد؛ یعنی ضبط را بدون برنامهریزی روشن کردم و خواندم و با کیبورد نواختم و همان شد. با خودم گفتم که این اثر را فعلاً نگه میدارم و بعداً مورد تجدید نظر قرار میدهم و آن را بهتر میکنم. هر کاری کردم که روی آن تجدید نظر کنم، دیدم که بهتر از این نمیشود. یعنی آن چیزی که بار اول ساختم را به فواد حجازی سپردم. در آن زمان هم «علیرضا عصار» با ما بود و درباره آثار همدیگر اظهار نظر میکردیم.»
«فواد و عصار هر دو این نظر را داشتند که قطعه «حسرت» در آن آلبوم قرار ندهیم. اعتقاد داشتند که جنس این کار از جنس شعرهایی که در سایر آثار آلبوم استفاده کردهایم نیست و با آنها هماهنگی ندارد. من اصرار کردم که این کار باشد. اتفاقاً این قطعه را به عنوان سرکاستی انتخاب کردیم و خوشبختانه مردم هم از آن استقبال کردند. در همان ایام از ستاد مبارزه با مواد مخدر پیشنهاد ساخت کلیپ برای این قطعه مطرح شد.»
ترانه «حسرت» که یکی از عوامل توفیق این اثر بود را میتوان در زمره کارهای اجتماعی طبقهبندی کرد. زیرا در آن مفاهیم و معضلات اجتماعی به صورت مستقیم بیان نمیشود اما به شکل غیرمستقیم به دغدغهها و مسائلی اشاره میشود که شاید خیلیها با آن دست به گریبان باشند. ملودی این اثر هم همخوانی خوبی با ابیات و فراز و فرودهای ترانه داشت و تنظیم ارکسترال فواد حجازی هم توانست مکمل ترانه و ملودی باشد. همچنین موزیک ویدئویی هم که برای این کار ساخته شد و هنوز هم گاهی از تلویزیون پخش میشود، باعث شد تا «حسرت» بیشتر در میان مخاطبان شنیده شود.
دکتر اصفهانی درباره دلایل موفقیت «حسرت» اعتقاد دارد: «متأسفانه منحنی طلاق در جامعه ما شیب صعودی دارد. از قدیمالایام این موضوع یکی از مشکلات جامعه ما بوده و در موارد زیادی به دلیل اینکه بین همسران ایرانی حجب و حیای بیشتری وجود دارد، شاهد طلاقهای پنهان هستیم. یعنی افراد ظاهراً در یک خانه زندگی میکنند و با همدیگر ارتباطی ندارند و دور از هم هستند. یا مرد با فداکاری به خاطر فرزندانش تحمل میکند یا زن فداکاری میکند. به نظر من اینکه خیلی از بزرگترها به عنوان پدر یا مادر و خیلی از کوچکترها به عنوان فرزند با این قطعه همذاتپنداری میکردند، موجب شد بین مخاطبان شنیده شود. اصولاً هر اثری که با حال و روز مردم همخوانی داشته باشد و چارچوب و استاندارد هنری در ساخت آن رعایت شود، استقبال ویژهای را به دنبال خواهد داشت.»
«من با علیرضا عصار در ایام انتشار این اثر به کیش سفر کردم. ما هم در فرودگاه تهران و هم فرودگاه کیش این اثر را شنیدیم. زمانی هم که در خلیج فارس، سوار قایق بودیم یک کشتی از کنار ما گذشت و قطعه «حسرت» را آنجا هم شنیدیم. علیرضا با خنده گفت: «تو هیچجا دست از سر من برنمیداری و همه جا صدای تو هست!» برای خرید سوغاتی به یک پاساژ مراجعه کردیم و باز هم آنجا حسرت را شنیدیم. یک خانم و آقا هم من را شناختند و بابت این کار تبریک گفتند. آنها به این نکته اشاره کردند که ما با وجود اینکه فرزند داشتیم، تصمیم به طلاق گرفته بودیم ولی این ترانه شما باعث شد که منصرف شویم.»
- *** رنگینکمون
آهنگساز: ساسان جمالیان
تنظیمکننده: ساسان جمالیان
خواننده: محمدرضا عیوضی
سال انتشار: 1376
آلبوم: رنگینکمون (تیتراژ سریال «روزگار جوانی»)
ناشر: پیام اسلام
بخشهایی از ترانه: مثل یک رنگینکمون هفترنگ/ سرگذشت زندگیمون رنگرنگ/ ای صمیمی ای قدیمی همقطار/ در دل شب، شبنم عشقی بکار...
«روزگار جوانی» یکی از پرطرفدارترین سریالهای سیما است که سری اول آن در سال 76 پخش شد. مجموعهای با موضوع روایت زندگی و اتفاقات چند جوان دانشجوی شهرستانی که ساکن یک آپارتمان در تهران بودند. این مجموعه با محوریت مسائل اجتماعی و عاشقانه و چاشنی طنز، آنقدر مورد توجه قرار گرفت که سری دوم آن هم ساخته شد، اما با استقبال کمتری مواجه شد.
«محمدرضا (شهرام) عیوضی»، خوانندهای که در دهه 70 فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد، اجرای تیتراژ پایانی «روزگار جوانی» را بر عهده داشت. او درباره ساخت این قطعه به سایت «موسیقی ما» گفت: «اوایل سال 76 در آزمون صدا و سیما پذیرفته شدم و هنگامی که برای دریافت پاسخ به مرکز موسیقی سازمان مراجعه کردم، با آقای ساسان جمالیان آشنا شدم. ایشان پیشنهاد اجرای تیتراژ سریال روزگار جوانی را به من داد. من هم پذیرفتم و با ایشان به دنبال یک ترانه مناسب بودیم. سناریو را از کارگردان دریافت و مطالعه کردیم. با یکی از همخدمتیهای خودم یعنی آقای ابوالفضل عزیزی که لیسانس ادبیات داشت و کار ترانهسرایی انجام میداد، مشورت داشتیم. چند ترانه سرود و نهایتاً اثری که احساس میکردیم با داستان سریال هماهنگی دارد انتخاب شد. پس از پخش کار در تیتراژ «روزگار جوانی» و استقبالی که به عمل آمد و آنقدر از رادیو و تلویزیون پخش میشد، بعضی از دوستان میگفتند که این اثر سرود ملی است!»
«یکی از دلایل موفقیت این کار به نظر من این است که قطعه «رنگینکمون» صددرصد پاپ بود و میتوان گفت که اولین موسیقی پاپی بود که پس از انقلاب در تیتراژ یک سریال پخش میشد. پس از انقلاب آثاری نزدیک به پاپ منتشر شد. از جمله دوست خوبم «خشایار اعتمادی» که قطعه «من باهارم تو زمین» را اجرا کرد ولی آن کار یک مقدار نزدیک به سرود بود. قبلاً هم آقای «حمید غلامعلی» در پایان سریال، کاری را خوانده بودند ولی به آن شکل پاپ نبود.»
دلایل زیادی دست به دست هم داد تا قطعه «رنگینکمون» به یک اثر هیت بدل شود که یکی از شاخصترین آنها، ترانه آن است. زیرا در آن زمان خیلیها با کاراکترهای سریال «روزگار جوانی» همذاتپنداری کردند و مضمون ترانه، یادآور اتفاقات و داستانهای آن افراد بود. همچنین از حمایت ویژه تلویزیون هم نباید غافل شد. زیرا در جنگهای شبانه و برنامههای مناسبتی طرفداران زیادی داشت و محمدرضا عیوضی تا مدتها پس از «روزگار جوانی»، در اغلب این برنامهها به عنوان مهمان حضور داشت و «رنگینکمون» را اجرا میکرد. همین استقبال باعث شد تا عیوضی خواننده سری دوم «روزگار جوانی» هم باشد. نسخه جدید قطعه «رنگینکمون» با همان ملودی و تنظیم اما ترانهای تقریباً متفاوت اجرا شد اما اصلاً اثر قابل قبولی از آب در نیامد و همانند سری دوم آن سریال ماندگار نشد.
- *** تو خیال کردی بری
آهنگساز: سیروان خسروی
تنظیم: سیروان خسروی
خواننده: سیروان خسروی
میکس و مسترینگ: سیروان خسروی
آلبوم: تو خیال کردی بری
سال انتشار: 1384 (ریمیکس: 1391)
ناشر: آوای باربد
بخشهایی از ترانه: تو خیال کردی بری، دلم برات تنگ میشه/ نمیدونستی دلم به سختیِ سنگ میشه/ فکر نکردی میتونم تو رو فراموش کنم/ مث بادی بِوَزم، شعلَهتو خاموش کنم...
«تو خیال کردی بری» برای هواداران «سیروان» قطعهای محبوب و نوستالژیک است. اثری که البته پس از به شهرت رسیدن این هنرمند به عنوان تنظیمکننده و محبویت آثاری چون «وایسا دنیا» و «یالا»، بیشتر و بهتر شنیده شد. «تو خیال کردی بری» ترنسی است که یک دهه پیش در قالب اولین آلبوم رسمی سیروانِ 23 ساله منتشر شد و از جمله نخستین آثار موسیقی الکترونیک در مارکت موسیقی ایرانی به شمار میآید که کیفیت بالایی داشته و در زمان خود به سطح آثار بینالمللی نزدیک بود. کلیپ جالب این قطعه که بعدها از برخی شبکهها منتشر شد نیز تأثیر بهسزایی در شنیده شدن این قطعه و شناخته شدن سیروانِ خواننده داشت.
29 تیر 1391، هفت سال بعد از انتشار نخستین آلبوم سیروان و در حالی که او دیگر خوانندهای شناخته شده بود، نسخهی جدیدی از قطعه «تو خیال کردی بری» منتشر شد. نوستالژی، تنظیمی به مراتب حرفهایتر و شنیدنیتر، بالا رفتن تجربه سیروان در خوانندگی و البته نوازندگی هنرمندانه توسط «هومن نامداری» (ساکسفون) و «نیما رمضان» (گیتار الکتریک) در این قطعه، عواملی بودند که باعث شدند نسخهی جدید «تو خیال کردی بری» با استقبال بالایی مواجه شود و بار دیگر خاطرات گذشته را برای هواداران سیروان زنده کند.
- *** مشکی رنگ عشقه
آهنگساز: رضا صادقی
تنظیمکننده: رضا صادقی
خواننده: رضا صادقی
آلبوم: مشکی رنگ عشقه (غیررسمی) – پیرهن مشکی (رسمی)
انتشار : 1382 (غیررسمی) – 1385 (رسمی)
بخشهایی از ترانه: مشکی رنگ عشقه، مث رنگ چشای مهربونت/ مشکی رنگ عشقه، مث شبای قلب آسمونت/ کی میگه رنگ غم سیاهه، رنگ خوش سپیدی؟/ کی میگه آبیه رنگ صداقت، مشکیه رنگ پلیدی؟/ چرا یه عدهای مشکی رو رنگ غم میدونن؟/ مگه رنگ پر پرستوی عشقو ندیدن؟...
میگویند از 25 مرداد 1372 پیراهن مشکی را بر تن کرده و از آن زمان تا به امروز، نهتنها کسی هیچ رنگ دیگری بر تن او ندیده، بلکه این رنگ و گرایش به آن را به یک مکتب و اعتقاد تبدیل کرده؛ با کمی چاشنی اغراق. رضا صادقی اما چند سال بعد از شروع مشکیپوشی ستاره شد. پیش از آن، آلبومهای زیادی را در بازار موسیقی غیررسمی منتشر کرده بود و موفق شده بود طرفدارانی هم برای خود دستوپا کند. اما «مشکی رنگ عشقه» به یکباره سرنوشت رضا صادقی را تغییر داد و خوانندهی بندرعباسی را به ستاره موسیقی پاپ ایران تبدیل کرد.
در آن روزها آلبوم غیرمجاز او و به خصوص همین آهنگ را هر جا میشنیدی. در خیلی از ماشینها و مهمانیها و... حتی شاید کسی خوانندهاش را نمیشناخت، اما ممکن نبود مگا هیت «مشکی رنگ عشقه» را نشنیده باشد. این را میشد از تکیهکلام مردم متوجه شد که هر جا صحبت از رنگ مشکی بود (خواه برای انتخاب رنگ لباس باشد یا ماشین یا هر چیز دیگری)، این عبارت تکرار میشد.
خواننده مشکیپوش، پیش و پس از آن ترانههای متعدد دیگری هم با همین محتوا تولید کرد؛ از «پرچم مشکی» و «حکایت مشکیپوش» گرفته تا «پیرهن مشکی» و... حتی برخی به خاطر زیادهروی در این مضمون، از او انتقاد هم میکردند. او اما با خواندن ترانه «دیگه مشکی نمیپوشم» در آلبومی به همین نام، این تصور را به وجودآورد که ممکن است از مشکیپوشی دست بردارد. اتفاقی که هرگز نیفتاد.
رضا صادقی این روزها با ارکسترش «مشکی پوشان» مشغول کنسرت دادن است و همچنان پای عقایدش ایستاده: «چرا ما ایرانیها معتقدیم مشكی رنگ عزاست و در مقابل، همه عرفا رنگ سیاه نیمه شب را برای خلوت با معبود برمیگزینند؟ چرا پارچه كعبه مشكی است؟ همه درویش، همه عارف، جای عاشق پس كجاست؟»
مهمترین دلیل موفقیت «مشکی رنگ عشقه» را هم شاید بتوان ترانه ساختارشکنانه آن دانست. در دورهای که ترانههای واسوخت یکهتازی میکردند و بعضاً عاشقانههایی هم بودند که با استقبال مواجه میشدند، این ترانه باعث شد که جمع زیادی با این موج همراه شوند. اما در مقابل، افرادی هم بودند که با این عقیده مخالف بودند. به عنوان مثال یک گروه موسیقی گمنام که بعداً هم نامی از آنها به میان نیامد، قطعهای را منتشر و ویدئوی آن را روانه شبکههای ماهوارهای کردند که در آن به تمجید رنگ قرمز میپرداختند و شاهبیت اثر آنها هم این بود: «چرا از مشکی بخونم؟»!
- *** گل هیاهو (آهای خوشگل عاشق)
ترانه: رضا جزء مطلب تبريزي
ملودي: فريدون آسرایی
تنظيم: بهروز صفاريان
آلبوم: غريبه
سال انتشار: 1383
ناشر: ایرانگام
بخشهایی از ترانه: آهاي خوشگل عاشق، آهاي عمر دقايق/ آهاي وصله به موهاي تو سنجاق شقايق/ آهاي اي گل شب بو، آهاي گل هياهو/ آهاي طعنه زده چشم تو به چشماي آهو/ دلم لاله عاشق، آهاي بنفشهی تر، نكن غنچهي نشكفتهي قلبم رو، تو پرپر...
سال ٨٣ آلبوم سوم آريان (كه آن موقع محبوبترينهاي موسيقي پاپ بودند) هم به بازار آمده بود. به نظر ميرسيد آنها دوباره ركوردها را بشكنند، اما اينطور نشد. يك رقيب تازهنفس از كانادا پيدا شده بود كه پوسترهاي آلبومش هم با پوسترهاي آن زمان متفاوت بود. فريدون آسرايي كه با گروه بهروز صفاريان و پدرام كشتكار و تهيهكننده كاربلدي مثل جلال مشفق همراه شده بود، آلبومي به بازار عرضه كرد كه دل از همه ربود.
پيش از آن، فريدون آلبومي به اسم «اولين سلام» با آهنگسازي و تنظيم «رامين زماني» را خارج از كشور منتشر كرده بود. يك كليپ هم داشت به اسم «تيك تيك». او براي تهيه آلبوم دومش به ايران آمد تا با آهنگسازان و ترانهسرايان وطني كار کرده و همان را خارج از ايران منتشر كند. اما توسط دكتر چراغعلي به پدرام كشتكار و از طريق پدرام با بهروز صفاريان آشنا شد.
بهروز صفاريان زمان انتشار آلبوم در دبي بود و نميدانست در وطن چه اتفاقي با كار تازهاش افتاده. خودش و فريدون ميدانستند كار ميگيرد ولي اصلاً باورشان نميشد كار در اين سطح شنيده و به يكي از مگاهيتهاي موسيقي ايران تبديل شود. در اين آلبوم فوقالعاده، يك آهنگ يگانه بود؛ «آهاي خوشگل عاشق» كه نام اصلياش بود «گل هياهو». ميگويند جلال مشفق همان زمان ميگفته اين قطعه، ايران را فتح ميكند.
ترانهسرايش هم يك دانشجوي ادبيات رودهن بود كه با بنيامين همكلاس بود: «رضا جزء مطلب تبريزي» صاحب کتاب مجموعه شعر «هنر هشتم».
يكي از همكلاسيهايش درباره روزي كه اين ترانه نوشته شد، ميگويد: «روزي که داشت این ترانه متولد میشد، در کنارمان بود، در کلاس ادبیات معاصر. رضا دلش از کلاس گرفته بود. حوصلهی استاد را نداشت. از کیفش قلمی در آورد و کاغذی. قلی از قلهای هدفون را گذاشت توی گوشش و واکمن همیشه در کیفش را روشن کرد. «رضا استاد میبینهها!» سرش را جمع کرد توی خودش و زل زد به کاغذ سفید. نوک خودکار را چسباند به آن به قصد نوشتن و سرایش. آمدیم چیزی بگوییم، گفت: «هیس! دارد چیزی متولد میشود» آن کلاس که تمام شد، رضا وقت خروج داشت به شکل غریبی لبخند میزد. در دو سه ماه بعد، رضا چه مرارتهایی بر سر آن شعر کشید و تلاشهایش برای دلنشین کردنش را میدانیم... و میدانیم که دیوارهای دانشکده اولین پناه و شنوندهی او بودند... «تا اون روزی که نبضم بزنه، ترانهسازم» او چندان در عرصه ترانهسرايي پركار نيست. از او در اين سالها «گل گندم» را با صداي فريدون و «ذوب آهن» را با صداي محمد عليزاده هم شنيدهايم.
فریدون یکی از آدمهای عجیبِ این موسیقی است. کسی که در کانادا مغازه فروش نوار و CD موسیقی داشت و با اتفاقاتی عجیب و غریب، در پنجمین دهه زندگیاش در ایران ستاره شد. او سال بعد 60 ساله میشود و هنوز در میان تینایجرهای ایرانی هواداران بسیاری دارد و بدونشک همه اینها را مدیون یک پدیده است: «آهای خوشگل عاشق».
- *** بهار آمد و شمشادها جوان شدهاند
ترانه: ايرج قنبري
آهنگ و تنظيم: فريد شبخيز
سال توليد: ١٣٧٢
بخشهایی از ترانه: بهار آمد و شمشادها جوان شدهاند/ پرندگان مهاجر ترانهخوان شدهاند/ دوباره پنجرهها بال عشق وا كردند/ دوباره آينهها با تو مهربان شدهاند
بيژن خاوري با «جُنگ ٥٧» وارد تلويزيون شد و صدايش مورد توجه مردم قرار گرفت. پس از آن هم در برنامه بسيار موفق و نوستالژيك «ساعت خوش» و «سال خوش» حضورش در عرصه خوانندگي پاپ تثبيت شد.
خودش كه پس از مدتها غيبت در برنامه «موسيقي من» فرزاد حسني حاضر شده بود، درباره حضورش در صدا و سيما ميگويد: «حدود سال 70 و یا 71 مدیر واحد موسیقی سازمان صدا و سیما از من دعوت کرد که با آنها همکاری کنم. در آن زمان تهاجم فرهنگی در کشور بسیار زیاد بود و هدف این واحد این بود موسیقیای تولید شود که با این تهاجم فرهنگی مبارزه کند و همچنین از نظر شعر و آهنگ، فاخر باشد که جوانان را نیز جذب کند.»
آن زمان ابتدا كارها به شكل سرود بودند و كمكم حالت ترانه پيدا كردند. اين يكي از سياستهاي مهم و بسيار موفق صدا و سيما در دوره علي لاريجاني بود. اغلب كارها را هم «فريد شبخيز» ميساخت. كار «بهار آمد و شمشادها جوان شدهاند» هم يكي از ملوديهاي او بود با تنظيمي كه براي آن زمان تلويزيون، خيلي مدرن به نظر ميرسيد. خاوري در اين باره ميگويد: «هرچه فريد شبخيز ميساخت، تكرارنشدني و مخصوص به خودش بود؛ ملوديهايي ناب و گيرا.»
ايرج قنبري هم جزو ترانهسرايان پركار آن روزها بود كه درباره سرودن اين ترانه ميگويد: «به خاطر دارم نخستین سالهای پس از پیروزی ما در جنگ تحمیلی بود و در هفته دفاع مقدس بودیم. فکر میکنم سال 71 بود و به اتفاق جمعی از شاعران عازم مناطق جنگی قصرشیرین بودیم که استاد مشفق به خاطر لطفی که به بنده داشتند، به من گفتند ترانهای را با موضوع بهار که مناسبتی هم با مقاومت و پایداری ملت ایران داشته باشد، آماده کنم. از آنجا که قبلاً هم با حمایت ایشان ترانههایی از من به آهنگسازان سپرده شده و برخی از آنها هم با اقبال خوبی روبهرو شده بودند، با کمال میل پیشنهاد ایشان را پذیرفتم و شروع به کار کردم و به خاطر حس ویژهای که در آن سفر داشتم، هنگام بازگشت شعر را تکمیل کردم و در اختیار ایشان گذاشتم.»
بيژن خاوري که سالها در زمینه اجاره اکوچنگ و دستگاههای صدابرداری فعالیت داشت، اين روزها تهران را رها كرده و به آرامش سُرخرود پناه برده و ميگويد تهران شلوغ و پرترافيك شده است.
- *** نینوا
تنظیمکننده: حسین علیزاده
تکنواز نی: جمشید عندلیبی
سال انتشار: 1362
ناشر: ماهور
«حسین علیزاده» بودن باید کار سختی باشد. این میزان نبوغ در جامعهای که هنوز، بود و نبود موسیقی در آن با حرف و حدیثهای بسیاری همراه است، از کمتر کسانی برمیآید. علیزاده، در این سالها در این چند دههای که فعالیتهای موسیقاییاش را انجام میدهد، یکتنه بار خیلی چیزها را به دوش کشیده. تحولات مهمی در عرصهی موسیقی شکل داده و کارهایی کرده که جز از توانِ او، خارج بوده است. نمونهاش؟ اثر «نینوا» که حالا به شناسنامهی آهنگساز کهنهکار بدل شده است. شاید کمتر کسی تصور کند، یک قطعهی بیکلام، در موسیقیای که همواره بار اصلیاش بر دوش خواننده است، بتواند جزو قطعاتِ هیت باشد و این میزان در خاطرهی موسیقایی مردم نقش بسته باشد و علاوه بر آن منتقدان داخلی و خارجی نیز یکسره آن را تحسین کنند؛ برای مثال منتقد «آلمیوزیک» آن را همپایهی آثار کورساکف، رالف وان ویلیامز و شوستاکوویچ بداند.
آلبوم 32 سال پیش منتشر شده اما همچنان همان تأثیرگذاری را دارد. همان میزان مخاطب را هم. در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب و تعطیلی تقریبی موسیقی در ایران، تنها اثری مثل «نینوا» میتوانست مخالفین سرسخت موسیقی را آچمز کند؛ اثری که جایی برای چون و چرا باقی نمیگذاشت، چه برای عوام (که از موسیقی لذت میبرند یا با آن مخالفاند) و چه برای کارشناسان و اهالی حرفهای موسیقی. «نینوا» از همه لحاظ آنی بودکه باید باشد.
برای نسل ما «نینوا» عجین شده با تصاویر تشییع پیکر امام خمینی (ره) در سال 67 که مستقیماً از صدا و سیما پخش میشد؛ با گرد و خاکی که از نشست و برخاستِ هلیکوپتر حامل جنازه امام به هوا میرفت؛ با تمام مناسبتهای مذهبیِ قبل و بعد از آن که «نینوا» تبدیل میشد به موسیقی غالب رادیو وتلویزیون. اما ماجرا فقط همین نبود. چراکه این اثر به لحاظ موسیقایی آنقدر قوی بود که در تمام این سالها در حافظه موسیقایی مردم باقی بماند و تکرار شود و در تأیید این ادعا همین بس که تاکنون چند بار در سالهای اخیر توسط ارکسترهای مختلف اجرا شده و سالنهای کنسرت زیادی با نام «نینوا» پر شدهاند.
نام «نینوا» هم بر شائبههای مذهبی این اثر اضافه میکرد که «نینوا» نام دیگر «کربلا»ست و پخش همیشگی این اثر در ماه محرم میتوانست این تصورات را تقویت کند. علیزاده البته میگوید که این اثر را با دید مذهبی ننوشته اما از استفاده آن در مناسبتهای مذهبی خوشحال است. این اثر، نوعی کنسرتو برای ارکستر و نی است و دلیل نامگذاری آن استفاده از ساز «نی» در ارکستراسیون و همینطور انتخاب دستگاه «نوا» بوده؛ دستگاه محبوب حسین علیزاده.
نینوا اثری ارکسترال است و آنطور که گفته میشود، پایههایش به سالها قبل از انتشارش برمیگردد، به سال 55. نخستین طرحهای نینوا در این سال بر اساس دستگاه نوا در جشن هنر شیراز با همنوازی سازهای ایرانی اجرا شد. با این فرق که شکل اصلی کار بهطور کامل بر پایه ردیف سازی و آوازی بنا شده بود. در سال ۱۳۶۱، همان طرح با تغییراتی اساسی از نظر محتوا و فرم، برای ارکستر زهی و نی تکنواز نوشته و در نهایت در تابستان ۱۳۶۲ با نام «نینوا» پخش شد.
نی «جمشید عندلیبی» در این اثر نقش یک راوی را دارد. عندلیبی در این کار از نی هفتبند -که ریشه در اصفهان و مرکز ایران دارد- استفاده کرده است. او در استودیو فقط یک بار نی را نواخته و همان یکبار ضبط شده و در آلبوم قرار گرفته است! اگرچه گروه، چند ماهی تمریناتِ جسته و گریختهای برای اثر انجام میداده است. علیزاده در «نینوا» تلاشی دیگر جهت رسیدن به فرم چندصدایی داشته. تجربهای موفق که در سطح بینالمللی نیز مطرح شده و ارکستر رودکی، ارکستر سمفونیک اوکراین، ارکستر پارسیان و یک ارکستر فرانسوی آن را به صورت زنده اجرا کردهاند.
علیزاده دربارهی این اثر چنین گفته است: «روزهای خاصی بود که هنوز هم تمام جزئیاتش -از جمله تلخیها و شیرینیها که تلخیهایش بیشتر بود- برایم زنده است. ولی برای من «نینوا» مانند نوشتن خاطرات روزانه بود و وقتی میگویند که انگیزه و منظورت از ساخت این اثر چه بود، میگویم که هیچ منظوری جز اینکه خاطرات روزانهام را در سال ۶۲ به زبان موسیقی بنویسم، نداشتم.»
علیزاده با فاصله کمی از انتشار «نینوا» ایران را به مقصد اروپا و امریکا ترک میکند تا تحصیلاتش را در زمینه موسیقی ادامه دهد. به همین خاطر، شیرینی موفقیت کمنظیر اثرش را از نزدیک لمس نمیکند. بزرگترین حاشیهای که در مورد این اثر وجود دارد، شایعههایی است در مورد اینکه «نینوا» را فرهاد فخرالدینی، استادِ حسین علیزاده تنظیم کرده است.
علیزاده، خودش این اثر را بسیار دوست دارد و دربارهاش میگوید: «یادم هست یكبار یك نفر از من پرسید كه «نینوا» چه رنگی است؟ گفتم یك افق تیرهای است كه رنگ قرمزش غالب است؛ چرا كه ساخت این قطعه در نگاهم به افق در یك غروب اتفاق افتاد. اولین جلد «نینوا» هم با طرحی از رضا درخشانی به همین رنگ چاپ شد. تمام هنرمندان یك اثر میسازند و دائم آن را با روایتهای مختلف بیان میكنند. من هم دائم با شكلها و شیوههای مختلف در تكنوازیها و كارهای گروهیام از «نینوا» الهام گرفتهام. زمانی که این قطعه را میساختم، زمان جنگ بود و من همراه با نوشتن نتهای آن گریه میکردم.»
- *** تصنیف «هوای گریه»
شعر: سیمین بهبهانی
آهنگ و تنظیم: محمد جواد ضرابیان
آلبوم: نسیم وصل
سال انتشار: 1380
ناشر: دل آواز
بخشهایی از ترانه: نه بستهام به کس دل، نه بسته کس به من دل/ چو تخته پاره بر موج، رها رها رها من/ ز من هر آنکه او دور، چو دل به سینه نزدیک/ به من هر آنکه نزدیک، از او جدا جدا من/ .../ ستارهها نهفتم، در آسمان ابری/ دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من...
از اولین باری که «همایون شجریان» در کنسرتهای اروپا و آلبوم «آهنگ وفا» در کنار پدرش همخوانی کرد تا 14 سال بعد که او اولین آلبوم مستقل خودش را منتشر کرد، همه میپرسیدند که آیا او روزی از پدرش مستقل خواهد شد؟ همایون مستقل شد و در سالروز تولد 28 سالگیاش، «نسیم وصل» را با موسیقی مجمد جواد ضرابیان منتشر کرد. البومی ارکسترال و تصنیف-محور که تنها یک ساز و آواز داشت؛ آنهم ساز و آواز دلنشینی با همراهی تار شهرام میرجلالی. چه علاقهمندان همایون و چه حتی همه آنها که منتقد مسیر امروزی او هستند، «نسیم وصل» را آلبومی شایسته و انتخابی مناسب برای اولین اثر مستقل همایون میدانستند.
اما در آن آلبوم، یک تصنیف بود که شاید سرنوشت «همایون» را طور دیگری رقم زد؛ «هوای گریه» بر روی غزل زندهیاد سیمین بهبهانی. بهبانی اما در جای دیگری هم نقطه عطفی در کارنامه همایون ثبت کرد. بیدلیل نبود که در زمان درگذشت بانوی غزل، همایون در پیامی چنین نوشت: «آن زمان كه خواندن را با «هواي گريه»ات آغاز كردم، كلام تو صداي مرا تا گرمترين و امنترين نقطه قلبها برد و در اين شبها كه «چرا رفتي»ات را بر صحنه فرياد ميكشم، باز اين نگين شعر توست كه بر صحنهها ميدرخشد. اين چه سرّي است در سرنوشت من كه هر بار با شعر تو محبوب ميشوم؟»
برای توفیق کمنظیر این تصنیف شاید بتوان عواملی را تصور کرد؛ از پخش مداوم آن از صدا و سیما گرفته تا غزل دلنشین سیمین بهبهانی، آهنگ ضرابیان، آواز همایون، تنظیم ارکسترال ضرابیان، تکنوازی نی دلچسب بیژن کامکار و... اما هرچه که هست، کسی شکی ندارد که «هوای گریه» نقطه اوج کارنامه همایون شجریان برای مخاطب عام است و برای تصاحب عنوان محبوبترین تصنیف همایون، رقابت سختی با «چرا رفتی» دارد.
- *** خیال نکن
ترانهسرا: شاهکار بینشپژوه
آهنگساز: علیرضا عصار
تنظیمکننده: فؤاد حجازی
آلبوم: عشق الهی
سال انتشار: 1383
ناشر: سروش
خیال نکن نباشی/ بدون تو میمیرم/ گفته بودم عاشقم/ حرفمو پس میگیرم/ خیال نکن نمونی/ کارم دیگه تمومه/ لیلی فقط تو قصهس/ جنون دیگه کدومه؟...
آنها 3 ترانه بودند. هر سه از شاهکار بینشپژوه. سه ترانه واسوخت و برخلاف موج ترانههای عاشقانه آن روزگار. یکی را خشایار اعتمادی خواند، دیگری را شادمهر در اولین روزهای مهاجرت به کانادا خواند و شد «خیالی نیست» و سومی را عصار خواند و شد «خیال نکن». هر سه در زمان خودشان سر و صدا کردند، اما «خیال نکن» و «خیالی نیست» تبدیل شدند به مگاهیتهای آن دوره. شاهکار در آخرین ماههای حضور شادمهر در ایران، به نوعی زیردست او به حساب میآمد و اگرچه سعی میکرد با سرک کشیدن به سبکها و شاخههای مختلف، اضافه کردن پیشوند «دکتر» به نام خود، صحبت کردن مداوم از مدرک دکترای مدیریت شهری و تواناییاش در نواختن درامز از روی نت، سری میان سرها در بیاورد، در عمل کسی او را جدی نمیگرفت.
«خیال نکن» با ترانهای پُر ایراد ولی تازه، با ملودی فانتزی عصار که به خوبی با شعر تلفیق شده بود، با تنظیم جذاب و نمکین فواد حجازی، با آن سولوهای ساکسفون شنیدنی فواد و در نهایت با لحن منحصربهفرد خوانندهاش که ترکیبی از طنز و تهدید و کنایه را در خود داشت، به موفقیتی عجیب و غریب رسید. شاید در آلبومی مثل «عشق الهی» که بیشتر ترانههایش فضایی عرفانی، عاشقانه و حتی اجتماعی داشتند، «خیال نکن» چندان وصلهی جوری نبود؛ اما هر چه که بود، آن آلبوم و به ویژه این ترانه، راه خود را در دل مردم باز کردند و با فروش بسیار بالایی هم مواجه شدند.
در آن سالها که بازار کنسرتهای پاپ در سیطره گروه آریان، علیرضا عصار و ناصر عبداللهی بود، 2 بار رکورد 28 اجرای متوالی (دو هفته، هر شب دو سانس) در سالن میلاد نمایشگاه توسط آریان و عصار بر جای گذاشته شد؛ رکوردی که شاید برای سوپراستارهای امروز موسیقی پاپ هم رویایی است. در همان روزها بود که عصار و حجازی با ارکستر پرتعدادشان، بر استیج سالن میلاد حکمرانی میکردند و «خیال نکن» محبوبترین ترانه آن روزگار بود. این تصویر شاید برای تمام شرکتکنندگان آن کنسرتها تصویری آشنا باشد؛ تصویری که در آن علیرضا عصار دو دستش را به میکروفون میگرفت و با لحنی کنایهآمیز میخواند: «خب حرفمو پس میگیرم!» و سپس با لبخندی به فواد حجازی نگاه میکرد که داشت با ساکسفون سولوی شیریناش را مینواخت. آن روزها فعلاً قرار نیست تکرار شوند و این حسرت علاقهمندان جوانِ آن روزهای موسیقی پاپ است که امروز دیگر کمکم وارد میانسالی میشوند.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394 - 23:55
دیدگاهها
ایول دکتر جان ..
خیلی خاطره جالبی بود ..ولی نمیدونم چرا این خاطره رو جای دیگه تعریف نکردید ؟؟
محمد اصفهانی و شادمهر
کلی ذوق کردم ...
دو اسطوره بی بدیل موسیقی ایران
محمد اصفهانی و شادمهر
http://avazeparjebreil.blogfa.com/
به عنوان یکی از سرسخت ترین طرفداران سیروان که از اول آلبوم تو خیال کردی رو خریدم و تا حالا کارهایش رو دنبال میکنم باید بگم انصافا آهنگ تو خیال کردی بری اصلا اصلا هیت نبود فقط متفاوت بود با تنظیمی مدرن فقط هم عده ای خاص گوش میدادند چون سلیقه مردم تو اون زمان اصلا آهنگهای اینچنینی نمی پسندید.
اگر آهنگ نه نرو رو میگفتید هیت خیلی بهتر بود.
عصار و فواد یه زوج هنری عالی بودن. کاش میشد باز با هم همکاری داشته باشن.
ای کاش موسیقی سنتی رو از پاپ جدا می کردید تو این نظرسنجی.
برخلاف لیست دفعه قبل که کار سیروان هیت نبود و نمی دونم چطور توی لیست قرار گرفته بود, تو خیال کردی فوق العاده هیت بود, اصلا من با تو خیال کردی بری بسکتبال بازی کردن رو شروع کردم.
شخصا اهنگ شجریان پسر رو تا حالا نشنیده بودم اونم بخاطر اینکه به موسیقی سنتی علاقه زیادی ندارم.
مشکی رنگه عشقه
خیلی خیلی خیلی ترکوند
از هراهنگی بیشتر تو یاد ادم میمونه مثل وایسا دنیا دقیقا
البته رضا صادقی اهنگای فوق العاده ی دیگه زیادی داره، از هرخواننده ای بیشتر
ولی بیشتر اهنگای رضا صادقی سنگین و اینجور اهنگام کمتر شانس هیت شدن داره
اهنگایی مثل تو بامنی و بغض ترانه و چرا از من گذشتی و ممنونم و قدرمو میدونی و نقطه سرخط و شاید یه فرصته دیگه و خداروچه دیدی و نرو و به تو مدیونم و شیر خسته و نترس و رمز شب و چراغارو خاموش کن وببخش و رویای دریا وخیلیای دیگه که ارزش مگاهیت شدن دارن
دکتر محمداصفهانی بهترین خواننده ایران زمین.....
مشکی رنگ عشقه، مث رنگ چشای مهربونت/ مشکی رنگ عشقه، مث شبای قلب آسمونت
قطعه ایران ای سرای امید از استاد شجریان که خیلی آشناس و کاملا ماندگار. آهنگ و حسرت از دکتر اصفهانی هم همینطور و تا سالها خیلیا از جمله خودم فکر میکردم آهنگسازش شادمهره!
آهنگ علیرضا عصار هم فکر کنم سال 80 منتشر شد که فوق العاده شنیده شد
ولی آهنگ "گل هیاهو" ... این آهنگ فریدون به نظرم هیت ترین آهنگ دهه 80 موسیقی داخلیه... و آلبوم فوق العادش با همکاری صفاریان
در مورد آهنگ هوای گریه هم صرف نظر از هیت بودنش موسیقی بی نظیری داره و یکی از ماندگارترین های دهه هشتاده
ولی موسیقی ما اگه قراره موزیک بی کلام تو این لیستتون جا داشته باشه به نظرم حداقل 3 کار استاد انتظامی باید باشه (به خصوص بوی پیراهن یوسف و از کرخه تا راین)
جالب بود دو سه تاشو نشنیده بودم :))))))
شایدم شنیدم یادم نیست :))))))))))
ولی بقیه مشکی رنگه عشقه از همه هیت تر بود .... کار همایون شجریان و محمد اصفهانی هم از همه زیباتر
Sirvan ❤
گل هیاهو در صد هیته
ولی درمورد سیروان
خدایی آهنگ خبال کردی سیروان
چجوری شده هیتههه
نمیدونم بر چه اساسی انتخابش کردین
واقعن عجیببببببببببببببه
عجیب
من تو عمرم گوشش ندادم
نه تنها من
بلکه خیلی های دیگر
ولی خودمحمداصفهانی تویکی ازکنسرتاش گفت اهنگسازاهنگ حسرت شادمهرعقیلی
در این لیست
آهنگ های سنتی بیشتر استفاده شده
تا پاپ!!!
دوستان یه قطعاتی نوشتن که اصلا نشنیدیم!!
دخترم دلخوشی بابا همیشه/ به گلافشونی لبخند تو بوده/ خودش آشنای پاییزه و اما/ واسه خاطر تو از بهار سروده...
آهنگ عالیه اونم بعد این همه سال!!!
میگن بچه های اوایل دهه 70 بودی بچه های دهه 60 رو میدن سلیقه هاشون عالیه و به بزرگای مثل دکتر اصفهانی و س/ی/ا/و/ش و د/ا/ر/ی/و/ش گوش میدن ولی متاسفانه از این 2 نسل به بعد دیگه سلیقه ها خیلی بد شده!
ترانه ها قبلا این طوری بودن:
نوازشم کن وببین عشق میریزه از صدام
صدام کن وببین که باز غنچه میدن ترانه هام
اگر چه من به چشم تو کمم قدیمیم گمم
آتشفشان عشقمو دریای پر طلاطمم(چکاوک)
ترانه های امروزی:
قلبم رو ریپیته/خوانندم در پیته
نگفته بودی خونتون برق داره گاز داره آب داره حیاط و حال پذیرایی داره(!)
تو خیال کردی بری دلم برات تنگ میشه....به نظرم من این کار و چند آهنگ قدیمی دیگر از سیروان هیت تر از دوست دارم زندگی رو هستند.
اقا این سیروان به زور 1 قطعه هیت داره. لطفا الکی لیست و پر نکنید. این همه ترک جذاب و هیت داریم آخه
اهنگاي سنتي رو كه كلا نشنيده بودم
اهنگاي سيروان رو هم همين طور
من موندم كيه داره اينا رو انتخاب ميكنه؟
من قسم ميخورم 70 درصد مردم اصلا سيروانو نميشناسن
من ارزش كاراي سنتي رو پايين نميارم
ولي سيروانو نميدونم چجور انتخاب كردين
و هنوز جای "وسعت صدای ایران" خالیست ...
و هنوز جای "وسعت صدای ایران" خالیست ...
به نظر من جا داره آهنگ "نفرین" محسن چاوشی درسته که غیرمجاز بود اما در پست های بعدی دراین فهرست قرار بگیره . ممنون
اگه اشتباه نکنم گفته بودید هیت یعنی قطعه ایی که همه مردم تو هر رنج سنی ایی شنیده باشن!!خودم کارهای سیروان رو دوس دارم,اما انصافا هیچ کدوم از دوتا کارش هیت نبودن!!شاید نو آوری داشتن اما هیت نبودن!!اگه اینا هیت هستن پس یکی مثل یگانه باید ده تا ترک داشته باشه تو این انتخاب ها شما!!یه کم بیشتر دقت کنید,هرچند هفتاد آهنگ دیگه مونده و هنوزم واسه قضاوت زوده اما بعضی انتخاب هاتون آدمو نگران میکنه!
بازم انتخاب ها به جاست به جز تو خيال كردي بري سيروان ، سيروان سبك موزيكش خاصه و اصلا سال ٨٤ سبك عامه پسندي نبود ، اخه چه طور هيت ميشه اين ترك
موزيك ما من پيشنهاد ميكنم هر سري يه اهنگ از سيروان بذار ، اصلا تعارف نكنيا
میدونید فرق یه موزیسین خاص با بقیه ی موزیسین ها چیه؟ اینه که حتی تو صفحاتی که ازش آهنگی نیست، اسمش و رد پاش هست! اینه فرق شادمهر با بقیه دوستان!
=====
در ضمن قبلا خود دکتر اصفهانی گفته بودن که آهنگساز کار حسرت یا همون نازنین یا دخترم (دخترم دلخوشی بابا همینه...) شادمهره! حالا میگن شادمهر واسطه بوده! اون موقع که سالن های کنسرت باید پر بشن از شادمهر اسم برده میشه ولی بعدش که نیازی نیست، آهنگساز کار عوض میشه! عجب . . .
=====
در مورد استقبال فوق العاده از آهنگ گل هیاهو (که آهنگ فوق العاده ای بوده و هست) هیچ شکی نیست! اما یکی از دلایل این استقبال این بوده که تو تبلیغات آلبوم غریبه رو این عبارت "هنرمند تازه از کانادا برگشته" خیلی تاکید میشد! و این قضیه و تحریک کنجکاوی مردم تو هیت شدن اون آهنگ خیلی تاثیر داشت!
=====
کلا در مورد سیروان هم من هیچ حرفی ندارم:) چون خیلی دوستش دارید گویا! توی هیت ترین های 2 هم در موردش یه نظر دادم که تایید نشد!
در ضمن انتخاب هاتون تا اینجا خیلی خوب و به جا بودن (البته به جز سیروان ها!)
شاد و سیروانی باشید!
4 اهنگ جاشون خالیه:
سلام آخر -احسان خواجه امیری
نابرده رنج - احسان خواجه امیری
مدار صفر درجه - علیرضا قربانی
پرده نشین - علیرضا قربانی
رکورد کنسرت های علیرضا عصار و گروه آریان رو خوندم دهنم باز موند .......
28 ساااااانس ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه همچین اجرا هایی داشتیم ما؟؟؟؟؟
فکر کنم تا 20 سال دیگه هم این رکورد شکسته نشه
به نظر من" بوی سیب" فریدون تنها کار کل تاریخ موسیقی پاپ ايرانيه که با وجود اینکه یک کار مناسبتی بود اما مگا هيت شد طوری که رو سیستم های ماشینها هم شنیده شد از بهشت زهرا گرفته تا بوفه دانشگاه .
اصلا ما ده افتادی ها جنگ و شهید و جانباز و با کبوتر و بوی سیب فریدون شناختیم.
"گل ناز"که با تهی خوانده بود هم یه زمانی کل ماهواره رو فتح کرده بود.
"سلام"هم خیلی سر و صدا کرد.
"خدا حافظ نگو"اولین ورژنش واقعا ترکوند.
"دوست دارم"ترانه ای بود که با وجود ملودی تکراری ولی واقعا گرفت.
کارای دیگه ای هم بود ک فعلا یادم نیست.
مثل همیشه انتخاب هاتون خوب بود. خیال نکن علیرضا عصار که شاهکار بود، سپیده محمدرضا شجریان یه حس و حالی داره که واقعا تو هیچ کدوم از ترانه هایی که واسه وطن خونده شده وجود نداره، گل هیاهو فریدون که به معنای واقعی مگاهیت بود هر چند کل آلبوم غریبه فریدون اسرایی تا مدتها همه جا شنیده می شد، هوای گریه همایون شجریان فوف العاده به دل مردم و دوستداران موسیقی سنتی نشست، حسرت محمد اصفهانی هم نیاز به گفتن نداره البته در مورد نی نوا حسین علیزاده فکر نمی کردم کار بی کلام هم تو این لیست باشه.
من تو رنگ موهای سیاه نازنینم چیزی به جز یه رنگی و صفا و دل ندیدم
از زبون عاشقای بیدار شبونه هیچ پلیدی از سیاهی شب نشنیدم
مسلما مشکی رنگ عشقه با اینکه از صادقی خوشم نمیاد
هی هم کارای سیروان رو نذار واقعا هیت نیستن من آهنگ های سیروان رو دوست دارم ولی انصافا هیت نبودن
عشق اول از مهدی احمدوند
ایشاالله همین روزا تویه لیستتون ببینیم موسی ما :)
بین این کار ها به نظرم تو قسمت پاپ گل هیاهو و مشکی رنگ عشقه مگا هیت بودن....
آهنگ سیروانم که اکثر دوستان نظرشونو دادن و درست هم گقتن واقعا منم تا به الان نشنیده بودمش :)
درود بر جناب آقای عیوضی عزیز که همیشه بهترین بودند و هستند با آرزوی بهترینها برای ایشون ♥ ♥
نابرده رنج - احسان خواجه امیری
مدار صفر درجه - علیرضا قربانی
پرندخ-ایرج(من یه پرندم...........)
علاوه بر وایسا دنیا و مشکی رنگه عشقه حتما باید آهنک های نرو،بغض ترانه،فراموشی،تو با منی هم تو لیستتون باشه...این حداقلشه
من واقعن بعضی ازین قطعات رو با اینکه کاملن موسیقی رو دنبال می کنم نشنیدم
ولی جای خواننده هایی مثل مجید اخشابی واقعن تا اینجا خالیه
قطعات گمگشته و مهتاب و بنده نواز و ایران و خانه بدوش این خواننده واقعن در روران خودش به اثار هیت تبدیل شدند . حواستون باشههههه
موسیقی ما لطفا از هر خواننده فقط یک قطعه هیت قرار بدید.... بزارید به خواننده های دیگه هم وقت برسه... اینجوری عادلانه تره..
" عشق اول " مهدی احمدوند هیت چند سال اخیر بوده .....لطفا اون رو هم به لیست اضافه کنید......ممنون.
لطفا این آهنگ های هیت رو با کیفیت بالا همه رو یکجا برای دانلود بذارید . خواهشا این کارو کنید چون خیلی دوست دارم اینها رو دشته باشم.ممنون
سه سری نظر سنجی گذاشتین هنوز اسمی از آثار اولین گروه موسیقی ایران رو توش نیاوردین!!! پس آثار گروه آریان کجای این نظر سنجی تون قرار می گیره؟؟؟؟
واقعا از صمیم قلب ممنونم از شما به خاطر زحماتی که می کشید
اما چند نکته
اول اینکه آهنگ مشکی رنگ عشقه رضا صادقی هیچوقت به طور رسمی منتشر نشده و با توجه به اینکه آهنگهای غیر رسمی تو لیست شما قرار نمی گرفتند فکر نمی کردم این آهنگ تو این لیست قرار بگیره هرچند واقعا این ترانه هیت شد. در مورد مابقی ترانه ها باید بگم در انتخابهاتون خیلی سنجیده و درست عمل می کنید اما نگفته بودید آهنگ بی کلام هم می تونه تو این لیست باشه قطعا خیلی ها آهنگ نی نوا حسین علیزاده به گوششون خورده اما نمیدونن کدوم آهنگه. در مورد علیرضا عصار که حرفی ندارم چون از طرفداران متعصبش هستم حتی اگه حرف بزنه هم واسه من هیته و بنابراین نظرم نمی تونه منصفانه باشه چون روی تعصب نظر میدم. همچنین قرار دادن آهنگ سپیده محمدرضا شجریان تو این لیست نشاندهنده فهم بالای شما از موسیقی است. ترانه رنگین کمون عیوضی هم تو زمون خودش خیلی طرفدار پیدا کرد اما در مورد بیژن خاوری نکته ای هست که باید بگم در اینکه خوانندگان چون خاوری و دیگرانی چون مهرداد کاظمی، عباس بهادری، حسن همایونفال، پرویز طاهری و علی الخصوص مهدی سپهر حق بزرگی بر گردن موسیقی ما دارند، شکی نیست اما این آهنگ آن زمان در تلویزیون و رادیو شنیده می شد و تمایلی از مردم برای شنیدن این آهنگ و کلا این سبک آهنگ ها وجود نداشت هرچند این تمایل امروز به دلیل حس نوستالژیکی که این آهنگها برای ما پیدا کرده اند شکل گرفته اما هرگز نمی تونیم آهنگ بهار آمد و شمشادها جوان شده اند رو هیت بدونیم چون آن زمان این سبک آهنگها رو مورد تمسخر نیز قرار می دادن هرچند الان نگاه ها عوض شده و می دونیم زحمات و فداکاری عزیزانی خاوری و فرید شب خیز باعث باز شدن فضای موسیقی در کشور شد.
چه خوب که هیت فریدونو هم گذاشتید .دلم لاله عاشق... آهای بنفشه تر... نکن غنچه نشکفته قلبم رو تو پرپر
آهنگ تو خیال کردی بری سیروان واسه من و تمام دوستای و همه دهه 60 و آخر 50 یی ها هیت ه.
یه موضوع دیگه اینکه نمی دونم چرا با استاد سیروان خسروی اینقدر یکسری افراد مشکل دارن. آهنگ دوست دارم زندگی رو یکی از آهنگایی هستش که من به شخصه تو مسافرت واسه پدر و مادر 50 و 60 ساله خودم پخش کردم. بعد از چند آهنگ گوش کردن درخواست پخش مجددش رو می دادن. می گفتن کلی با این آهنگ انرژی میگیرن. رفتم کنسرت سیروان یواشکی فیلم گرفتم این آهنگ بقدری طرفدار داشت که 3 بار اجرا کردش. اومدم خونه مادرم گفت اول کلیپ دوست دارم زندگی را بذار ببینم.
موسیقی ما خواهشا دقت کنید آهنگ های سیروان خسروی در شهر تهران طرفدار پیدا میکنه که اکثرا افراد سن پایین جامعه رو تشکیل میده . پس باتوجه به تعاریف شما از هیت .، ترک های سیوران ن میتونه هیت باشه
هیت یعنی سکوت نباشی نشکن دلمو ( فقط با صدای محسن یگانه ) باروبندیل، دوست دارم ،هوایی شدی که هر جا تو هر شهری تو هر شهرستانی تو هر ایالت تو آمریکا ( 7100 نفر تو سالن بودن) تو پاساژ تو استادیوم که 100 هزار نفر با هم میخونن به این آهنگ ها میگن هیت
انتخاب هاتون واقعا نا بجاست جز چند تا ... کاش اصلا معرفی نمیکردین چون اطلاعات غلط به مردم ارائه میدین
ترک حسرت دکتر اصفهانی واقعا عالی بود از نوستالژیای عجیب منه خیلی خوشحال شدم وقتی دیدمش...
درمورد سیروانم با نظر دوستان موافقم گرچه خودم سیروان گوش میدم ولی به نظرم این ترکا هیت نبودن من خودم نشنیده بودمشون
به نظرم اهنگ اهای خوشگل عاشق هیت تره...ولی واقعا اهنگ گل یاس و علامت سوال شادمهر هیت ترین ها هستن هرکی میخواس خواننده بشه اهنگ علامت سوال تمرین میکرد...البته مگه اهنگ هیت تر از اهنگ تقدیر داریم اصن هیت ترین اهنگهای چند سال اخیر ماله شادمهره مثل انتخاب و حالم عوض میشه
در مورد ترانه حسرت باید بگم در کتاب ستارگان موسیقی پاپ ایران نوشته آقای فرهنگ فاطمی(که مربوط به حدود 13 سال پیش میشه) همین مطلب هم وجود داره جالبه تووی همین کتاب شادمهر گفته به صدا و سبک خواندن محمد اصفهانی علاقه داره. حتی نوع ملودی با ملودیهای ساخته شادمهر در همان دوران کاملا متفاوته.
واقعا نمی دونم این چه خصلت بدیه که وقتی هنرمندان باهم مشکلی ندارن هواداران علاقه به القاء اختلاف دارند
دوست داشتن یک هنرمند از طرف یک هوادار دلیل به همفکری و هم سلیقگی با خود هنرمند نیست و اصلا این مسائل در حیطه روحیات و سلایق شخصی هر شخصه.
بارها در شبکه های اجتماعی داستان رفاقتها و دشمنیهایی بین هنرمندها رو میخونیم از جمله محمد اصفهانی و شادمهر که فکر کنم روحشون هم خبر نداره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
موسیقی ما تیزر البوم علی عبدالمالکی تو چند روز شد پر بینده ترین حالا یعنی این خواننده قطعه هیت نداره
تو رو خدا گریه نکن انقد نگو نرو نرو
اصلا اینا غیر مجازه باشه
این قطعه چطور یه روزی یه جایی یه دل شکوندم
من بیشتر با اهنگ رنگین کمون اقا عیوضی خاطره دارم.وهیچ وقت از گوش کردن این اهنگ سیر نشدم وهمیشه برام تازگی داره.با ارزوی توفیق روز افزون برای اقای عیوضی
تو این ده تا :
1- فریدون - آهای خوشگل عاشق
2- رضا صادقی - مشکی رنگ عشقه
3- علیرضا عصار - خیال نکن
4- محمد رضا عیوضی - رنگین کمون
5- سیروان - تو خیال کردی بری
واقعا برام سؤاله ملاک و معیار این انتخاب ها چیه؟ اصلا ملاک و معیاری وجود داره؟ تو میخواستی بری هیت شد؟ نه انصافا تو خیال کردی بری هیت شد؟! شما نظرهای مردم رو ببینید بعد با انتخاب کارشناسان مقایسه کنید! به جرات میگم از این 30آهنگی که کارشناسا انتخاب کردن، اسم 10_12تا اهنگ حتی یه بار هم توی بخش نظرات مردم یه بار هم نوشته نشده... هیت!
این30تا. آهنگ ینی هیت محسوب میشن؟!ای وای من!!!!والا من 17هیجده تاشونو نشنیدم هیچ وقت!شادمهر،فریدون،چاوشی،خواجه امیری، یگانه،اصفهانی،، و چن تای دیگه واقعا آهنگ هیت داشتن ولی خیلی هاشون. گمنام هستند!شکوفای موسیقی داخلی بعد آلبوم مسافر و دهاتی بود ینی از 83 چهار به بعد ،، به بعضی آهنگهای انتخاب شده باید بگیم"گمنام هیت"!!!!!!!! چه خبرتونه؟؟بخدا حاضرم 100تا آهنگ هیت براتون خودم ها خودم انتخاب کنم از این صدتای شما بیشتر رای بیاره؟!؟!!!!!!شرط میبندم این کارو بکنم از. رای بیشتر بیاره؟؟؟؟ کی اون بالا بالا نشسته داره تایین میکنه؟ آهنگ خوب بذارید این کارا چیه میکنید.
یه چیزی هم برام جالبه؟!طرفدارهای چاوشی چرا سنتوری رو انتخاب میکنن همشون؟!!قوی ترین آهنگ چاوشی نفرین و قطار هست بعدش سیزده با ستمگر،،چرا گیر دادین به یه آهنگ تو فیلم آخه چقد بد سلیقه هستید !!!خود محسن چاوشی بخواد انتخاب کنه:نفرین،قطار، سیزده، ستمگر، انتخاب میکنه سنتوری کجاش هیت محسوب میشه فقط یه فیلم بود. ینی تو یه فیلم سینمایی دیده شده و بس!بد سلیقه ها!!!!!
خدا رو شكر كه اين دفعه نظرم رو هم تاييد نكرديد كه از انتخاب تو خيال كردي بري سيروان انتقاد كرده بودم
كم كم دارم نا اميد ميشم از سايتتون ، خيلي گزينشي با خواننده ها برخورد مي كنيد
به نظر من این آهنگها رو هم اضافه کنین: یاد تو در دل من طوفان.... خاوری،زیر آسمان شهر تاجیک،تو سرزمین عشقی عیوضی، گل میروید به باغ بهادری،هوای حوا ناصر، جماعت و فاصله و ای همه هستی و ماه غریبستان و خانه دل اصفهانی،ای کاروان و عشق الهی و ای عاشقان عصار ، سلام آخر و برای آخرین بار و نابرده رنج خواجه امیری
نوستالژیک بود
یه چیزی که اون موقع ها منو خیلی اذیت میکرد این بود که وقتی یه خواننده با یه اثر به شهرت میرسید سالهای طولانی وقتی به tv دعوت میشد همون اهنگ رو اجرا میکرد
در حالی که اون ادم 100کار بعد از اون ساخته بود اما متاسفانه هیچ وقت فرصت شنیده شدن به بقیه ی اثار داده نمیشد
نمونه ش
بهار آمد و شمشادها جوان شدهاند
خواننده: بيژن خاوري
سیروان همه آهنگاش هیته همه هم گوش میدن و خیلی ها هم دوست دارن از تموم خواننده های حال حاضر کشورم بیشتر طرفدار داره تا چشم یه سری از حسادت و تنگ نظری دربیاد !
ناری ناری علی رضا روزگار اضافه کنید
من نمی دونم ...والا از آهنگای شادمهر هیت ترم مگه آخه داریم اون زمان که (حالا البته میدونم غیر مجاز بودا) حالم عوض میشه اومده بود تو هر کوچه میشستی ده دقیقه 5 تا ماشین با صدای ضبط بلند حالم عوض میشه گوش میکردن یا نه اصن قدیمتر از آهنگای آلبوم دهاتی و مسافر مگه میشه فقط یه هیت انتخاب کرد؟؟؟؟؟؟؟؟
والا محشرید!!!!!!!!!!!!!!!!!!
این جور که معلومه یه سری از آهنگای هیت به معنای واقعی، تو این لیست 100 تایی موسیقی ما جا نداره. چون چندتا از این آهنگا رو اصلن من و هم دوره ای هام که به گوشمون نخورده هیچ از نسل های قبل تر از خودمونم می پرسیم اینارو نشنیدن. من خودم اون روزی که صحبت از نظرسنجی هیت ها به میون اومد اومدم و 100تا از آهنگای هیتی که به صورت مجوز دار منتشر شدن رو برای خودم نوشتم که به نظرم اگه هر کدوم از اونا تو نظرسنجی شما نباشن واقعن حیفه و شاید اعتبار نظرسنجی پایین بیاد.
به نظر من تمام کارهای سیروان خسروی هیت هست
همه اینو میدونن نه اینکه بخوام طرفداری کنم به هر حال موسیقی ما باید ژانر کارها رو جدا میکرد سیروان تو ژانر خودش خیلی خاصه و مثلا آقای شجریان توی ژانر خودش خاصه پس نمیتونیم مقایسه کنیم ولی توی سبک پاپ سیروان کارهایی رو ساخته و دست به ابتکاراتی زده که تا الآن خواننده های دیگه نمیزدن و اونها از حدی سعی نمیکردن دست به پیشرفت بزنن ولی سیروان موسیقی پاپ رو کاملا تغییر داد
کنسرت های علیرضا عصار بی نظیر... حس حالش رو تو کنسرت های اون ور اب هم نمیشه پیدا کرد... هوایی شدیم کاش دوباره برگردن به صحنه
آهای خوشگل عاشق
باورم نمیشه فریدون 60 سال داشته باشه
قسم--سعید شهروز
ای کاروان--علیرضا عصار
شبانگاهان-مختاباد
دلم گرفت--حامی
همه چی ارومه---حمید طالب زاده
نگران منی مرتضی پاشایی
نگران منی مرتضی پاشایی
نگران منی از زنده یاد مرتضی پاشایی
نگران منی -کجایی - به گوشت میرسه -یکی هست - بغض - دل دنیا رو خون کردی - از مرتضی پاشایی
واقعا آدم برا بعضیا تاسف میخوره ،همه خواننده خودشونو ول کردن اومدن چسبیدن به سیروان ،آقا چیکار کرده که اینقدر میزنینش؟به کسی توهین کرده؟خواننده با حاشیه ای هست؟واقعا نمیدونم دلیلش چیه
مشکی رنگ رضا صادقی هیت ترین اهنگ تاریخ موسیقی پاپه جوری که الان از یه پیرزن یا پیرمرد 90 سال هم وقتی بگی مشکی میگن رنگ عشقه یه جوری ضرب المثل شده
باورم نمیشه سیروان اینقد بدخواه داره بهترین خواننده ایرانه و همه اهنگاش هیتن
بله اینجا ایرانه هیچکس نمیتونه پیشرفت کنار دستی خودشو ببینه !!!!
یعنی رضا یزدانی یه قطعه هیت نداره؟
مرگ تدریجی رویا،پیکان،کوچه ملی،شمال و...
پس سری ششم رو کی قرار میدید ؟؟؟؟؟؟؟
پس حامد زماني و آهنگ هاي گزينه هاي روي ميز و مي كشيم و مخصوصا مرگ بر آمريكا كه مگاهيت حالا است هم بگذاريد هم بسيار از تلوييون پخش شده هم در مراسمات ملي و مذهبي هم در راهپيمايي ها هم در كوچه خيابان و...
چرا قطعه ی زیبای امون بده با صدای مسعود امامی که هیت شده بود تو این لیست قرار نداره
فريدون آسرايي سیروان خسروی
افزودن یک دیدگاه جدید