سایت موسیقی ما به همراهی کاربران خود انتخاب میکند
معرفی 100 قطعه هیت چهار دهه اخیر موسیقی ایران - 5
این مطلب را حتماً بخوانید
موسیقی ما – بیش از یک ماه از اولین فراخوان «موسیقی ما» برای انتخاب و معرفی صد قطعه موسیقی هیت شده از زمان انقلاب تاکنون میگذرد و در این مدت، تحریریه «موسیقی ما» بیش از 250 قطعه را انتخاب کردند که در دورههای مختلف به دلایلی هیت شده بودند. در مرحله بعدی با کمک نظرات کاربران گرامی سایت و همچنین مشورت با تعدادی از اهالی موسیقی، این تعداد به حدود نصف یعنی 130 قطعه رسید و تعدادی از آثاری که از قلم افتاده بودند نیز به این لیست اضافه شدند. مشورت با کارشناسان موسیقی همچنان ادامه دارد تا در نهایت 100 هیت پس از انقلاب انتخاب شوند و در نهایت ترتیب این لیست با رأیگیری عمومی از مردم و کارشناسان مشخص خواهد شد.
2- نکتهای برای مردم و طرفداران خوانندگان داخلی: بعد از انتشار کامل لیست نوبت به مخاطبان سایت است که ترتیب آنها را در یک نظرسنجی مشخص کنند. این لیست ممکن است در آینده به عنوان رفرنسی در شناخت قطعات بسیار شنیده شده در این سالها مورد استفاده قرار بگیرد. پس اگر قرار باشد رأی شما بر اساس علاقه شخصی و هواداری از خواننده محبوبتان داده شود، این ماجرا به بیراهه خواهد رفت. بنابراین حتماً، حتماً، حتماً، لطفاً، لطفاً، لطفاً قطعات را بر اساس هیت بودنشان انتخاب کنید نه علاقه شخصیتان به یک یا چند خواننده. برای این کار هم تنها کافی است به حافظه خود رجوع کنید و ببینید آیا این قطعه را در زمان انتشارش (و نه لزوماً الان) در جاهای مختلف میشنیدهاید یا نه. MP3Playerها، ضبط ماشینها، مهمانیها و جمعهای خودمانی و... بهترین جاها برای سنجش هیت بودن و نبودن یک آهنگ هستند.
3- نکتهای برای خوانندگان و اهالی موسیقی: مهمترین سخن ما با اهالی موسیقی درباره این فهرست این است که هیت شدن یا نشدن یک قطعه، لزوماً به معنای کیفیت بالا و ماندگاری آن نیست. همه ما بسیاری از آهنگهای زیبا و شنیدنی در خاطرمان داریم که ویژگیهای همهگیر شدن را نداشتهاند و در تولیدشان اصلاً فکر کردن به مخاطب عام اولویت اول نبوده است. همینطور بسیاری از قطعات را میشناسیم که هیت شدهاند ولی به لحاظ کیفی یا تکنیکی یا علمی یا محتوایی و... ارزش چندانی ندارند. مثلاً ترانه و شعر خوبی ندارند یا ملودی آنها اصولی و زیبا نیست یا تنظیم درستی ندارند یا تلفیق شعر و ملودی در آنها به خوبی صورت نگرفته یا همه این موارد. حتی بسیاری قطعه هیت سراغ داریم که در زمان خودشان به شدت فراگیر شدهاند اما بیش از چند ماه ماندگار نبوده و به زودی فراموش شدهاند.
4- هیت چیست؟ هیت قطعهای است که در زمان انتشار و یا حتی پس از آن، به دلایلی در جامعه فراگیر میشود و توجه عمومی را نسبت به خود جلب میکند.
برای خیلی از ما سوال است که ترانههایی که همیشه میشنیدیم و زمزمه میکردهایم، در چه شرایطی ساخته شده و چگونه تا این حد فراگیر شدهاند. «موسیقی ما» حین انتخاب و معرفی صد هیت برتر 4 دهه اخیر موسیقی ایران، در مورد این قطعات به این دو سوال پاسخ میدهد که هر قطعه چگونه ساخته شده و در چه شرایطی و به چه دلیلی هیت شدهاند.
بنابراین هر روز داستان شکلگیری و هیت شدن 10 قطعه را از میان این 100 قطعه برای شما منتشر میکنیم.
نکته: در انتشار این قطعات هیچگونه ترتیبی رعایت نشده است.
آهنگ: منصور تهرانی
تنظیم: محمد شمس
اجرا: فریدون فروغی
بازخوانی: جمشید جم، منصور تهرانی، خشایار اعتمادی و...
بخشهایی از ترانه: یار دبستانی من، با من و همراه منی/ چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی/ حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه/ ترکهی بیداد و ستم، مونده هنوز رو تن ما/ دشت بیفرهنگی ما، هرزه تموم علفاش/ خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دلای آدماش/ دست من و تو باید این، پردهها رو پاره کنه/ کی میتونه جز من و تو، درد ما رو چاره کنه؟/ یار دبستانی من...
منصور تهرانی فیلم «از فریاد تا ترور» را سال 58 ساخت، یعنی در دورانی که هنوز تکلیف هنر در نظام سیاسی جدید ایران مشخص نشده بود. این فیلم در هیاهوی ابتدای انقلاب گم شد اما میراثی از آن ماند که از خود فیلم معروفتر و مانگارتر است.
«یار دبستانی من» ترانهای بوده که نهتنها در سالهای انقلاب، بلکه در تمام بزنگاههای حساس تاریخی ایران در حدود 4 دهه گذشته، سر زبانها جاری شده است. از این نظر «یار دبستانی» در دسته سرودهای ملی-میهنی به شمار میآید، هرچند به دلیل محبوبیت خاص آن در میان دانشجویان، سرود جنبشهای دانشجویی لقب گرفته است.
این ترانه هم مثل خیلی دیگر از ترانههای ماندگار، توسط خوانندگان متعددی بازخوانی شده؛ اما نسخه اصلی که برای فیلم منصور تهرانی اجرا شد را «فریدون فروغی» خوانده است. با این حال، به دلیل آغاز ممنوعیت فعالیت هنرمندان پیش از انقلاب، «تهرانی» مجبور شد از صدای یک خواننده گمنام برای فیلمش استفاده کند.
برخلاف «از فریاد تا ترور»، انتشار آلبوم موزیک متن و ترانه این فیلم با استقبال خوبی مواجه شد. جو انقلابی آن روزگار، تشنه چنین ترانههایی بود و حس نوستالژیک آلبوم تا سالها فروش این کاست را تضمین کرد. بعدها خود منصور تهرانی هم در آلبومی دیگر این ترانه و چند شعر دیگرش را بازخوانی کرد.
تا سالها ترانه اصلی (با صدای فروغی) پخش محدودی داشت که به کپی نوار کاستهای بیکیفیت خلاصه میشد و اغلب شنوندگان فقط همان اجرای آلبوم با صدای «جمشید جم» را شنیده بودند. سال 1382، «جم» که خیال میکرد گذشتهها به فراموشی سپرده شده و میتواند روایت خود را از ساخت این ترانه داشته باشد، در گفتگویی مطبوعاتی اعلام کرد که دوست داشته «فریدون فروغی» هم اجرایی از این ترانه داشته باشد و اجازه داده او هم «یار دبستانی» را بخواند! (ماهنامه یکهفتم، پاییز 82)
این در حالی بود که 2 سال از مرگ فروغی میگذشت، اما منصور تهرانی زنده بود تا پاسخ قاطعی به جم بدهد. این ترانهسرا و آهنگساز که در سوئد زندگی میکند، ضمن سفری که به تهران داشت، در چند مصاحبه اعلام کرد که خواننده اصلی «یار دبستانی» فریدون فروغی بوده ولی «از سر ناچاری» مجبور به استفاده از صدای جمشید جم شده است.
همچنین «جم» در مصاحبهای که سال 1389 از تلویزیون پخش شد، گفت: «این ترانه را برای یار دبستانیام (...) [یکی از شخصیتهای سیاسی مهم که البته در سال 58 هنوز طلبه جوانی بود] خواندهام!» که طبیعتاً این ادعا هم توسط منصور تهرانی به شدت تکذیب شد.
تهرانی در مورد ساخت ترانه گفته که متن آن را هنگام فیلمبرداری «از فریاد تا ترور» و در 3 روز نوشته است. (مصاحبه با صدای آمریکا، مهر 1388) این ترانه مهمترین و معروفترین کار او بوده، تا جایی که کتاب زندگی و ترانههای منصور تهرانی به نام «یار دبستانی من» منتشر شده و صفحهای به همین نام در سایت شخصی او وجود دارد که ویدئوی اجراهای متعدد این ترانه در آن دیده میشود.
محبوبیت «یار دبستانی» چند باری هم مورد سوءاستفاده قرار گرفته؛ از جمله در فیلم «کما» که خشایار اعتمادی با ریتم تند، آن را خواند (1382)؛ یا در فیلم «اخراجیها» که بدون اجازه سازنده اثر و با نظارت جمشید جم سر صحنه فیلمبرداری، از آن بهرهبرداری شد (1387). یا اجرای آن با شعری تغییر داده شده توسط ستاد انتخاباتی «محمود احمدینژاد» در سال 88.
با وجود تمام اینها، «یار دبستانی من» همچنان محبوب قلبها مانده و هرجا که پای عِرق ملی در میان است، زمزمهها بالا میگیرد تا وحدتبخش ایرانیان باشد: «یار دبستانی من، با من و همراه منی...»
خواننده مهمان: محمد اصفهانی
شعر: مولانا
آهنگساز: علیرضا عصار
تنظیم: فواد حجازی
آلبوم: کوچ عاشقانه
سال انتشار: 1378
بخشهایی از ترانه: ای کاروان! ای کاروان! من دزد شبرو نیستم/ من پهلوان عالمام، تیغ رویارو زنم/ بر قدسیان آسمان من هر شبی یا هو زنم/ گر صوفی از «لا» دم زند/ من دم ز «الا هو» زنم...
یکی از بزرگترین برگ برندههای تلویزیون در ایام نوروز 1378 که با عید غدیر هم تقارن داشت، همین قطعه «قدسیان آسمان» با صدای «علیرضا عصار» بود؛ اثری در وصف حضرت علی (ع) با همصدایی دکتر «محمد اصفهانی» که شب عید غدیر پخش شد و بازخورد خوبی در میان مخاطبان داشت.
علیرضا عصار در آن سالها به عنوان خواننده نسل دوم موسیقی پس از انقلاب شناخته میشد و خیلیها شناخت دقیقی نسبت به او نداشتند. قاعدتاً برای جذب مخاطب و حک شدن نام یک خواننده در ذهن مردم، باید حداقل یک آلبوم منتشر و چند کنسرت برگزار شود. اما «قدسیان آسمان» برای علیرضا عصار یک اتفاق ویژه بود.
پس از عید غدیر 78 در هر مناسبتی که با امیرالمؤمنین علی (ع) ارتباط داشت، ترانه «قدسیان آسمان» شنیده میشد. هنوز هم اگر در شب عید غدیر -که به نوعی بزرگترین عید شیعیان به حساب میآید- از خیابانها عبور کنید، شاید افرادی را ببینید که در کنار میز توزیع شیرینی و شربت، بلندگویی قرار دادهاند که این اثر را پخش میکند.
اما یکی از اتفاقات ویژه درباره قطعه «قدسیان آسمان»، اجرای دو نفره عصار و اصفهانی است. کنسرتی که در خرداد 1389 برگزار شد و در زمانی که شایعاتی مبنی بر اختلاف بین این دو خواننده شنیده میشد، آنها این اثر را کنار هم و روی استیج تالار وزارت کشور خواندند. علیرضا عصار در آن کنسرت پیش از اجرای «قدسیان آسمان» گفت: «حدود ۱۰ سال پیش آهنگی خواندم که به نوعی نقطه عطف کارنامه کاری من محسوب میشود و این آهنگ بود که مسیر زندگی حرفهای مرا تغییر داد. در این قطعه دوست خوبم محمد اصفهانی هم من را همراهی میکرد و امروز میخواهم بعد از مدتها این آهنگ را دوباره دو نفره روی استیج برای شما اجرا کنیم.»
اما محمد اصفهانی پس از حدود 5 سال درباره آن اجرای خاطرهانگیز به «موسیقی ما» گفت: «بعدازظهر همان روزی که قرار بود کنسرت علیرضا عصار برگزار شود، فؤاد حجازی با من تماس گرفت و گفت که میخواهم تو را برای این اجرا دعوت کنم. برای من و خانواده بلیت ارسال کرد و ما هم در سالن حاضر شدیم. هنگام اجرای این قطعه، علیرضا روی استیج گفت که محمد اصفهانی هم در بین ما حضور دارد و او در میان تشویقهای مردم از من دعوت کرد. بابت این قطعه با همدیگر تمرین نداشتیم و به صورت ناگهانی روی استیج رفتم. اتفاقاً ارکستر تمپوی این قطعه را خیلی تند گرفت. بخشهایی که علیرضا میخواند، تحریر ندارد و هر قدر هم تمپو تند باشد او هم تندتر می خواند. اما آن بخش «خاقان اردودار اگر/ از جان نگردد ایل من...» را با سختی خواندم. پس از کنسرت به علیرضا گفتم که چرا تمپو کار اینقدر تند بود؟ او گفت که دیگر گذشته است.»
اصلیترین دلیل موفقیت «قدسیان آسمان» را شاید بتوان در محتوای شعر و تلفیق درست شعر و ملودی آن دانست. ملودی و لحن حماسی عصار و سازبندی ضربی و زهی این کار با آن صدای دفها با اقبال نسل جوان آن دوره مواجه شد. شعر این کار هم جاذبه های زیادی داشت و مهمترین نقطه قوتش این بود که نوعی رجزخوانی است که مولانا از زبان مولا علی (ع) بیان میکند. هرچند که برخی عبارات و کلمات آن کمی برای مخاطبان عامه ثقیل بود.
از نقش ویدئویی که تلویزیون برای معرفی این اثر ساخت هم نباید غافل شد. آنها قطعه «قدسیان آسمان» را روی صحنههای نبرد امام علی (ع) در فیلم سینمایی «محمد رسول الله» (ص) تدوین کردند و هنوز هم گاهی از شبکههای مختلف سیما پخش میشود.
ترانهسرا: نیلوفر لاریپور
آهنگساز: شادمهر عقیلی
تنظیمکننده: شادمهر عقیلی
آلبوم: مسافر
سال انتشار: 1377
ناشر: شرکت پیغام سحر
بخشهایی از ترانه: مسافر خسته من بار سفر رو بسته بود/ تو خلوت آیینهها به انتظار نشسته بود/ میخواست که از اینجا بره/ اما نمیدونست کجا/ دلش پر از گلایه بود/ ولی نمیدونست چرا
در آن سالها که خیلیها به دنبال تقلید از خوانندگان لسآنجلسی بودند و موسیقی داخلی طرفدار چندانی نداشت، یک اتفاق باعث شد که ورق برگردد. این اتفاق هم توسط موزیسین 26سالهای رقم خورد که آلبومش را در اسفند 77 روانه بازار کرد. آن هم آلبومی که روی جلدش عکس یک خواننده با کت و شلوار و نگاه خیره به افق دیده نمیشد! تصویر فوکوس ویلن و تصویر محو «شادمهر عقیلی» روی جلد آلبوم «مسافر» در آن زمان یک سنتشکنی به حساب میآمد. سنتشکنیای که فقط به این بخش مختص نبود و در سایر بخشهای آن آلبوم هم وجود داشت.
اما سرکاستی آن مجموعه یعنی قطعه «مسافر» با سایر آثار متفاوت بود. این قطعه یک اثر ریتمیک یا عاشقانه محض نبود و اگرچه مثل کارهای آن دوره مدام از تلویزیون پخش نمیشد، اما ماندگار شد. نهتنها ماندگار بلکه به الگویی برای خوانندههای جوان زیادی تبدیل شد که آن اثر را دلیل حضورشان در دنیای موسیقی میدانند.
نیلوفر لاریپور (ترانهسرای این آهنگ) درباره «مسافر» به سایت «موسیقی ما» میگوید: «فروردین سال 77 از چهارراه استانبول رد میشدم. از کنار مغازهای گذشتم که صدای موسیقی خاصی توجهم را جلب کرد. وارد شدم و پرسیدم که این چه قطعهای است؟ صاحب مغازه گفت که این یکی از قطعات آلبوم بیکلامی به نام «بهار من» است. نگاه کردم و دیدم که اسم «شادمهر عقیلی» روی آن است. نوار را خریدم و طی چند روز به دفعات آن را گوش دادم.»
لاریپور میگوید که در آن زمان نمیدانسته که این آقای عقیلی خواننده هم هست: «پس از انتشار قطعه «من باهارم تو زمین» خشایار اعتمادی گفتند که آهنگسازش شادمهر عقیلی است. همان زمان با خودم گفتم که حتماً باید با این آدم کار کنم. پیش از آن هم چند کار ترانه انجام داده بودم اما به سالها قبل مربوط میشد.»
اما آشنایی با شادمهر چگونه رخ داد؟ «در اردیبهشت همان سال از سوی بنیاد جانبازان سفارش یک کار به من داده شد. قرار بود که فیلمنامهی کلیپی را بنویسم درباره جانبازان. در همان زمان پرسیدند که پیشنهاد شما برای آهنگسازی کیست؟ من نام شادمهر عقیلی را مطرح کردم. البته شعر آن کار توسط آقای «سهیل محمودی» سروده شده بود. شادمهر را پیدا کردند و هماهنگی قرار با ایشان به عهده من گذاشته شد. یک قرار جمعی گذاشتند که عوامل کلیپ حضور داشته باشند و برای اولین بار شادمهر را در اردیبهشت 77 دیدم و او موسیقی زیبایی برای ترانه «وسعت سبز» ساخت که البته با صدای «حمید غلامعلی» اجرا شد.»
«در همان جلسه به شادمهر گفتم که شعر میگویم و چند ترانه هم سرودهام. او پیشنهاد داد که برای شروع کار ترانهای آماده کنم که با کلمه «مسافر» آغاز شود. شادمهر گفت که این اثر برای تلویزیون است و اصلاً به فکر آلبوم هم نبود. قرار بود این کار از شبکه «جام جم» (که در آن زمان فضای بازتری نسبت به سایر شبکههای تلویزیون داشت) پخش شود. کلاً هم به نیت ایرانیان ساکن خارج از کشور ساخته شده بود. همان شب ترانه را سرودم و روز بعد برای شادمهر خواندم و شد شروعی برای همکاریهای ما. ابتدا شادمهر به فکر آلبوم نبود اما پس از مدتی، او با شرکت «پیغام سحر» قرارداد بست و آلبوم «مسافر» آماده شد.»
این ترانهسرای پرکار آن روزها درباره اثر «مسافر» در زندگی حرفهای خود میگوید: «این آلبوم یک اتفاق خوب در زندگی من بود. همیشه زندگی خودم را به قبل از مسافر و پس از مسافر تقسیم میکنم. انگار که مسافر فصل تازهای از زندگی من است و جالب است بگویم که تقویم سال 77 هنوز هم پس از گذشت 17 سال روی دیوار اتاقم هست. آلبوم مسافر هنوز هم حس عجیبی دارد و گوش دادن به آن برایم آسان نیست. اگر جایی باشم که این کار پخش شود، باز هم با هجوم خاطرات مواجه می شوم. یک بار یکی از دوستان گفت که ما از این آلبوم خاطره داریم و من گفتم که شما از شنیدنش خاطره دارید ولی من با لحظه لحظه ساخته شدنش. این اتفاقی است که بعید میدانم دیگر تکرار شود.«
لاریپور سپس نکتهای را میگوید که تاکنون کسی نمیدانسته: «مثلث من، شادمهر و «بهروز صفاریان» خیلی خوب بود که متأسفانه ادامهدار نشد. تا آنجایی که به یاد دارم، شادمهر میگفت که بهروز پشت کیبورد نشسته بود و ملودی را زمزمه کرد و جرقه ساخت ملودی قطعه مسافر از آنجا زده شد. فکر میکنم که ایده اصلی ملودی «مسافر» متعلق به بهروز است.»
او ادامه میدهد: «به نظر من مسافر همهچیز دارد. این قطعه در زمانی منتشر شد که همه شرایط برای پذیرش یک موسیقی جدید آماده بود. مسافر یک قطعه شسته و روفته است که میشود درباره جزء به جزء آن صحبت کرد. ترانه، موسیقی، تنظیم، نوازندگی، صدای شادمهرو... حتی کاراکتر و تیپ شادمهر به عنوان یک خواننده جوان با استقبال جامعه مواجه شد. جالب است که این آلبوم فقط مورد علاقه جوانان نبود. افراد مسن هم در آن زمان این آلبوم را میشنیدند و دوست داشتند. مسافر جادویی داشت که توانست با همه مردم ارتباط برقرار کند. بعید است کسی با این اثر خاطره نداشته باشد و محال است دیگر چنین اتفاقی تکرار شود.»
اصلیترین دلیل ماندگاری مسافر را شاید بتوان در این نکته دانست که به نوعی حرف دل جوانان و خصوصاً دهه شصتیها بود. نسلی که اغلب آنها در همه ابعاد زندگیشان با سردرگمی روبهرو بودند و درگیر ماندن و رفتنها. با اینکه ملودی مسافر یک مقدار سخت بود اما به خوبی با ترانه هماهنگ شد و تنظیم این قطعه هم یک سنتشکنی دیگر به حساب میآمد. زیرا با قطعات سرودگونهای که تا پیش از آن به اسم موسیقی پاپ منتشر میشد، تفاوتهای زیادی داشت و یک ترانه پاپ واقعی به حساب میآمد.
ترانهسرا: یغما گلرویی
آهنگساز: شادمهر عقیلی
تنظیم: بهنام ابطحی
آلبوم: غزلک
ناشر: همآواز آهنگ
سال انتشار: 1379
بخشهایی از ترانه: پشت پلکام عکستو نقاشی کردم غزلک/ تو رو میبینم تا وقتی چشم میبندم غزلک/ یه پیامه این تبسم که رو لبهای منه/ خیلی وقته که به گریههام میخندم غزلک/ غزلک چن تا غزل مونده تا اون لحظهی ناب/ پس کِی عکس یادگاری زنده میشه توی قاب/ نگا کن واژه به واژه با منی مثل نفس/ مثل یک گل قدیمی لای برگای کتاب...
یکی از خوانندههایی که اواخر دهه 70 در بازار موسیقی پاپ گل کرد، «سعید شهروز» بود که با «پسرای مشرقی» پای به عرصه گذاشت و به خاطر آنکه قطعاتش به جای فضایی که آن زمان «سرود» نامیده میشد، به فضای «ترانه» و موسیقی «پاپ» نزدیک بود، خیلی زود به شهرت رسید. اتفاق بزرگ اما برای شهروز با «غزلک» رخ داد. آلبوم متفاوتی که با حضور «شادمهر» و تنظیمهای «بهنام ابطحی» و حضور افتخاری «ناصر عبدالهی» در یکی از قطعات آن، تولید شده بود و در زمان خودش خیلی سر و صدا کرد.
فروش بالای این آلبوم، «غزلک» را در کنار «دهاتی» از شادمهر عقیلی و «مثل هیچکس» از خشایار اعتمادی و... در زمره پرفروشترین آلبومهای موسیقی ایران قرار داده است. نخستین قطعهی روی B کاست این آلبوم، قطعه «غزلک» بود که جا پای سعید شهروز را به عنوان یک خواننده موفق در موسیقی پاپ کشور تثبیت کرد.
شهروز درباره روند ساخت «غزلک» به سایت موسیقی ما گفت: «شادمهر ترانهی این قطعه را در دست داشت و قصد داشت خودش آن را بخواند. اما در عالم رفاقت، آن را به من پیشنهاد داد و گفت که میخواهم تو آن را بخوانی. من هم به سراغ دوستان در شرکت دارینوش -که آثار یغما گلرویی را در اختیار داشت- رفتم و هماهنگیهای لازم را انجام دادم.»
«آن موقع اینطور نبود که کار را روی موبایل و کامپیوتر ضبط کنیم و با ضبطصوتهای دستیِ کوچک این کار را میکردیم. راستش من هنوز هم گاهی به همین روش ملودیها را ضبط میکنم! یک روز با یک ضبط و یک نوار کاست پیش شادمهر رفتم. او ملودی «غزلک» را با گیتار ساخت و آن را خواند و من هنوز آن صدا را به یادگار دارم. بعد من کار را برای تنظیم به «بهنام ابطحی» دادم و اثری ساخته شد که حداقل برای خودم تا دنیا دنیاست، خاطرهاش ماندگار است.»
شهروز درباره دلیل هیت شدن این قطعه میگوید: «ما هنگام ساخت «غزلک» نمیدانستیم قرار است معروف شویم یا بدرخشیم. از عواقبش بیخبر بودیم و نمیدانستیم قرار است مورد تشویق قرار بگیریم یا انتقاد. کار را کاملاً دِلی و درونی انجام دادیم و صرفاً آن را از روی عشق به موسیقی ساختیم. وقتی فکر آدم درگیر نتیجه باشد، تمرکز کم میشود و شاید حس از بین برود. اما ما هیچ دغدغه و نگاهی دربارهی آیندهی آن نداشتیم و نتیجهاش آن شد که شنیدید. من هنوز هم هرگاه آن آلبوم را گوش میکنم، برایم تازگی دارد و فکر میکنم به تازگی منتشر شده است.»
آهنگساز: حسین پرنیا
شعر: هما میرافشار
بخشهایی از ترانه: من ماندهام تنهای تنها/ من ماندهام تنها میان سیل غمها/ من مرغک افسردهای بر شاخسارم/ گلپونهها، گلپونهها چشمانتظارم/ میخواهم اکنون تا سحرگاهان بخوانم/ افسردهام، دیوانهام، آزرده جانم...
آن زمستانِ نحس اگر نبود، آن زلزلهی ویرانگرِ بم، لابد حالا آواز ایران، همچنان «ایرج بسطامی» را داشت؛ تنها خوانندهی چپ کوک مردش را. با تقدیر اما نمیشود جنگید. خودِ بسطامی هم نتوانست؛ با آن همه استعداد و توانایی، به خاطر فقر برگشت بم که زلزله آمد. فردایش بلیت سفر به هلند داشت. تقدیر است دیگر؛ نمیشود کاریش کرد. مثل همین «گلپونهها» که بعد از مرگش این چنین با استقبال مواجه شد و حالا آوازهاش دیگر ملی است.
همین تقدیر باعث شد تا ایرج بسطامی در اوج فعالیت هنری خود با مرگ برادرش (نصرتالله بسطامی) روبهرو شود و از این رو برای سرپرستی خانواده برادرش به بم بازگردد. او علاقه زیادی به برادر از دست رفتهاش داشت. زمانی که برای تحصیل آواز به تهران رفته بود، برادر مخارج زندگیاش را تقبل کرده بود و این بار نوبت ایرج بود که به بازماندگان برادرش ادای دین کند. بسطامی هرگز ازدواج نکرد و با وجود این که در تنگنای شدید مالی بود، سرپرستی خانواده برادر مرحومش را هم بر عهده گرفت.
زندهیاد بسطامی، از شاگردان محمدرضا شجریان بود و همکاریهای بسیاری با پرویز مشکاتیان داشت. اولین آثارش را هم با زندهیاد مشکاتیان منتشر کرد. -چه حیف که باید جلوی نام خیلی از بزرگان زندهیاد گذاشت- تصنیف «وطن من» با شعری از ملکالشعرای بهار، یکی از مطرحترین آثاری است که از این همکاری شکل گرفت و از طرف سازمان یونسکو سرود ملی اعلام شد. با این وجود معروفترین تصنیف او «گل پونهها» است با آهنگسازی «حسین پرنیا» بر روی شعری از «هما میرافشار».
«هما همایون» یا همان «هما میرافشار» بیشتر برای خوانندگان پاپ ساکن خارج کشور شعر گفته؛ اما تصنیف «گلپونهها» نشان میدهد که اگر فعالیت بیشتری در این حوزه داشت، میتوانست یکی از برترین تصنیفسرایان ایرانی باشد. هرچند که نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که مرگ بسطامی و پخش چندین بارهی آن از تلویزیون، عوامل موثری در فراگیری این قطعه هستند.
بسطامی از پنج سالگی به خواندن آواز علاقه نشان داد. پدربزرگ متوجه این استعداد شد و گفت که او روزی خوانندهی بزرگی خواهد شد. پدرش اولین معلمش بود و ردیفهای آوازی را در مکتب تهران، سبک استاد عبداللهخان دوامی نزد عمویش یدالله بسطامی فرا گرفت و بعد از آن شاگرد شجریان شد. در همین زمان انقلاب شد و تمرین آواز دشوار؛ اما او با تمام دشواریها به فعالیتهایش در این زمینه ادامه داد و بعد از آشنایی با «پرویز مشکاتیان» در خانهی شجریان، به گروه عارف راه پیدا کرد.
پرویز مشکاتیان درباره آشنایی خود با ایرج بسطامی گفته است: «اولین بار بسطامی را در خانه شجریان دیدم. در آن زمان ما در کانون «چاووش» فعالیت میکردیم و به خاطر شرایط اجتماعی آن زمان به خوانندههای بیشتری با صداهای متفاوت نیاز داشتیم. من پشت در کلاس آواز استاد شجریان نشسته بودم تا هنرجوها مرا نبینند. از آن جا بود که از صدای بسطامی خیلی خوشم آمد. ایشان صدای خوبی داشتند و مثل همهی آدمهای کویرنشین خیلی مهربان و دوستداشتنی بود. بعد از کلاس مدتی با او صحبت کردم تا با نقطه نظراتش راجع به هنر و آواز و انگیزه خواندش آشنا شوم؛ ولی آن قدر ساده یافتماش که مصمم شدم تا با او یک سالی در مورد قضایای پیرامونی سوای موسیقی به گپ و گفتگو بنشینم.»
در این مدت آثار متعددی در همکاری مشکاتیان با بسطامی ساخته شد؛ اما «حسین پرنیا» دیگر آهنگسازی بود که با او آثاری خلق کرد از جمله «خانه بوی گل گرفت»، «رقص آشفته» و «حال آشفته» و «آلبوم تصویری کنسرت بسطامی و گروه همایون (گلپونهها ۱)». تصنیف «گلپونهها» در آلبوم «رقص آشفته» منتشر شده است. این اثر تنها اثر تصویری انتشار یافته از ایرج بسطامی و حاصل کنسرت او و گروه همایون در کرج (اجرا در زمستان ۱۳۷۸) است که کنسرت گلپونهها نامیده شده. پرنیا میگوید که انتظار چنین استقبال پرشوری از این اثر را نداشته؛ اگرچه حالا هر بار شنیدن آن یاد و خاطرهی خوانندهای را برایش زنده میکند که یکی از برترینها بود.
ترانهسرا: علی پهلوان / نینف امیرخاص
آهنگساز: سیامک خواهانی
تنظیمکننده: نینف امیرخاص
آلبوم: آریان 2 (... و اما عشق)
سال انتشار: 1380
ناشر: ترانه شرقی
بخشهایی از ترانه: گفتی میخوام رو ابرا همدم ستارهها شم/ تو تکسوار عاشق من پری قصهها شم/ گفتم به جای شعر و قصههای بچگونه/ با هم بیا بسازیم زندگی رو عاشقونه/ ما دو بال پرواز مرغ عشقیم/ پر میگیریم تا اوج آسمونها/ جای حسرت تو قلب ما دو تا نیست/ نمیمونیم با غصه تک و تنها...
«پرواز» قطعاً محبوبترین و فراگیرترین آهنگ گروه آریان است. امکان نداشت در کنسرتهای آریان، این قطعه دو بار خوانده نشود. همیشه تکرار میشد. البته پس از آن دورهای که در کنسرتها مجوز اجرای این آهنگ داده نمیشد! تا سالها زنگ موبایل خیلیها بود و حتی به سریالهای طنز تلویزیون هم راه یافت.
در یکی از بخشهای سریال «چارخونه» رضا شفیعیجم و جواد رضویان زدند زیر آواز و این قطعه را خواندند اما به جای مرغ عشق خواندند مرغ مهر. در حالی که اینجا مرغ به مفهوم عمومی پرنده نیست و مرغ عشق خودش یک پرنده است.
این قطعه با ریتم بندری که به قول آریانیها «آریانیزه» هم شده بود، دلیل اصلی موفقیت آلبوم دوم آریان یعنی «و اما عشق» بود. حجم بالای کنسرتها در نقاط مختلف ایران و اجرای کنسرتهای خارجی آریان پس از این آلبوم کمسابقه بود و آنها بعد از انتشار این آلبوم واقعاً بیرقیب بودند. با این قطعه سیامک خواهانی هم موقعیت متفاوتتری در گروه آریان و اجراهای زنده آن پیدا کرد. ویلن این قطعه کنسرتها را به هوا میبرد.
علی پهلوان درباره روزهای ساخت این قطعه که البته به چند ماه رسید، میگوید: «آلبوم اول آريان به بازار آمده و حسابى ولوله به راه انداخته بود. يكميليون و پانصدهزار نوار كاست رسماً به فروش رفته بود. در همان روزها با سيامك و نينف نشسته بوديم و ساز ميزديم. من شروع كردم به نواختن يكسرى آكورد با ريتم ششوهشت و سيامك هم ويولن را برداشت و بداههنوازى كرد، ملودىها خيلى دلنشين بودند و گفتيم صبر كن تا ضبط كنيم. سيامك مىساخت و مىنواخت و بعد از چند دقيقه، ما يك مجموعه ملودى بسيار دلنشين با اجراى ويلن سيامك داشتيم كه قرار شد بر رويش شعر بگذاريم. من و نينف ملودىها را چندين بار گوش كرديم و دوباره پيش سيامك آمديم و در آن جلسه تصميم گرفتیم كه كدام بخش را ويلن اجرا كند و كدام قسمت را خواننده بخواند.»
ترانه قطعه پرواز هم خیلی متفاوت از فضای آن روزها بود؛ ترانهای واقعگرایانه که با فضای نسبتاً فانتزی و تینایجری آریان فاصله داشت. علی پهلوان در این باره میگوید: «من و نينف قرار شد روى ترانه با هم كار كنيم. تصميم گرفتيم موضوع ترانه در مورد نگاه عقلانى به زندگى باشد. من بيت اول را گفتم: «گفتى ميخوام رو ابرا همدم ستارهها شم/ تو تكسوار عاشق من پرى قصهها شم» روزها با نينف صحبت مىكرديم و پيشنهادهايمان را براى ابيات ديگر به هم مىگفتيم. گاهى او نمىپسنديد و گاهى من... ماه بعد نينف بيت بعد را گفت و اين داستان شش ماه به طول انجاميد! جالب اينجاست كه ابيات اين ترانه را يك در ميان من و نينف گفتهايم.»
پکیج این قطعه واقعاً جور بود. تنظيم نوآورانه و زيباى نينف امیرخاص و اجراى زيباى سيامك خواهانی اين ترانه را جاودانه كرد: «با اينكه ١٥ سال از عمر آن مىگذرد، هنوز زنده است و شنيده مىشود.»
پيش از كنسرتهاى تور آمريكای آریان هم يك ريميكس از اين آهنگ توسط زندهياد نيما وارسته تنظيم و به صورت تكآهنگ ارائه شد که باز هم مورد استقبال مردم قرار گرفت: «آلبوم دوم گروه آريان كه خيلىها آن را با آهنگ پرواز مىشناسند، فروشى بيش از دو ميليون و هفتصد هزار نسخه دارد.» این را علی پهلوان ادعا میکند.
نام اين آهنگ در ابتدا «دو بال پرواز» بود كه به پيشنهاد اعضاى گروه به «پرواز» تغيير داده شد.
آهنگساز: محمد زارع
تنظیم: امید حاجیلی
خواننده: محمد زارع
آلبوم: رو در و دیوار این شهر
سال انتشار: 1385
ناشر: چهره خندان / آواسازان ققنوس
بخشهایی از ترانه: رو در و دیوار این شهر، همهش از تو یادگاره/ توی این کوچهی تاریک، منو تنها نمیذاره/ یاد حرفای قشنگت، که تو قلبم لونه میکرد/ یاد دلتنگیِ چشمات، که منو بهونه میکرد / میزنه آتیش به جونم، پس کجایی مهربونم / آخه من ترانههامو واسهی کی پس بخونم...
نیمه اول دهه 80، دوران پرباری برای موسیقی پاپ ایران بود و تقریباً همهی ستارههای امروز پاپ، در آن دوران ظهور کردند. «محمد زارع» از جمله چهرههایی بود که در آن سالها با آلبوم «رو در و دیوار این شهر» قطعاتی چون «رو در و دیوار این شهر» و «هوا بد شد» مطرح شد و کنسرتهایی نیز در نقاط مختلف برگزار کرد، اما نتوانست نوار موفقیتهایش را حفظ کند. آثار او در ابتدا با نام «کیارش قمیشی» در اینترنت پخش شد و گل کرد و خیلیها او را فرزند سیاوش میدانستند. این قضیه تا حدی جدی بود که او مجبور شد روی کاور آلبومش در کنار نام خود، عنوان «کیارش» را هم درج کند!
محمد زارع که چندی پیش آلبومی با نام «رو در و دیوار این شهر 2» را روانه بازار کرده بود، درباره قطعه خاطرهانگیزش (رو در و دیوار این شهر) به سایت «موسیقی ما» گفت: «این قطعه در سال 84 ساخته شد و آخرین قطعهای بود که به آلبوم اضافه شد. وقتی دیدیم کار خوبی از آب در آمده، اسم آلبوم را هم «رو در و دیوار این شهر» گذاشتیم. یادم هست ملودی این قطعه در حالی به ذهنم رسید که مشغول قدم زدن در خیابان بودم.»
او ادامه میدهد: «آن زمان در یک تیم حرفهای که چهرههایی چون همایون نصیری، امید حاجیلی، بابک ریاحیپور، اسماعیل حسینی و... در آن حضور داشتند، مشغول همکاری بودیم که فکر میکنم دلیل موفقیت این قطعه همین بود. همچنین «احسان خسروی» که تهیهکننده بسیار خوبی بود در کنارمان حضور داشت که این برای یک هنرمند خیلی باارزش است و میتواند بدون دغدغه فقط روی ساخت آثار خود متمرکز شود و در نتیجه کار خوب بسازد و اجرا کند.»
ترانهسرا: روزبه بمانی
آهنگساز: بهروز صفاریان
تنظیمکننده: بهروز صفاریان
تیتراژ سریال «پیلههای پرواز» (سال 1384)
آلبوم: مثلث (سال 1385)
ناشر: همآواز آهنگ
بخشهایی از ترانه: اونی که مدعی بود عاشقته/ تو رو توو فاصلهها تنها گذاشت/ بیخبر رفت و تو این بیراههها/ رد پاشم واسه چشمات جا نذاشت/ آه دلو سوزوندی/ آه چرا نموندی؟...
«پیلههای پرواز» سریالی بود که در 1384 به کارگردانی «حسین سهیلیزاده» از شبکه دوم روی آنتن رفت و در مدت زمان کوتاهی توانست مورد توجه قرار بگیرد. حضور بازیگرانی چون جمشید مشایخی، بهنوش طباطبایی، حسن جوهرچی، رامتین خداپناهی و... در کنار قصه گیرا باعث شد خانوادههای ایرانی درگیر این سریال شوند و یکی از پربینندهترین سریالهای دهه 80 لقب بگیرد.
اما غیر از اینها، ترانه تیتراژ این سریال هم در زمان خود به محبوبیت زیادی رسید و در موفقیت سریال هم نقش عمدهای داشت. خواننده آن «علی لهراسبی» بود که اگرچه پیش از آن کارهایی از او منتشر شده بود، اما این ترانه سکوی پرتاب او به سمت موفقیت و محبوبیت شد. پس از این ترانه بود که ترانه تیتراژهای تلویزیونی یکییکی به لهراسبی سپرده شد و او توانست در میان مردم و به ویژه مخاطبان تلویزیونی طرفداران زیادی پیدا کند.
لهراسبی درباره قصه ساخته شدن این اثر به سایت «موسیقی ما» میگوید: «زماني که براي «پيلههاي پرواز» به دفتر آقای سهيليزاده رفتم، يك خواننده تازهكار بودم كه تمايل بسياري به خواندن ترانه تيتراژ داشتم. او آن روز علي لهراسبي را همانقدر مورد لطف خود قرار داد كه وقتي براي «دلنوازان» به دفترش رفتم؛ در صورتي كه مذاکره براي تيتراژ «دلنوازان» مقطعي بود كه من به مردم معرفي شده بودم. انرژيای كه حسين سهيليزاده سركار «پيلههاي پرواز» به من داد را هيچوقت فراموش نميكنم. او به من انگیزهای داد که از جان و دل برايش كار كنم. «پيلههاي پرواز» براي من يك تجربه موفق بود. آماری که من گرفتم، نشان میداد که خیلی از افرادی که ترانه «پیلههای پرواز» را شنیده بودند، نمیدانستند که این ترانه، تیتراژ یک سریال است. منظورم این است که در نهایت، خود آهنگ و ترانه تعیینکننده موفقیتاش است؛ هر چند نقش سریال و تیتراژ را هم نمیتوان نادیده گرفت.»
لهراسبی درباره رویه تولید این اثر نیز میگوید: «زمانی که توسط آقای مشایخی خواندن تیتراژ «پیلههای پرواز» به من پیشنهاد شد، پذیرفتم. اما وقتی که آهنگ آماده را شنیدم، مردد شدم. با ارادتی که به آقای مشایخی پیدا کرده بودم، رویم نمیشد که بگویم آهنگ را با این شکل نمیخوانم. پیشنهاد دادم که تست بزنیم. نصف کار را که ضبط کردیم، در فرصت دو ساعتهای که به وجود آمده بود، با هم بسیار صحبت کردیم و آنجا بود که موضوع را انتقال دادم و حرفم را گفتم و تأکید کردم که اتفاقی که کارگردان و تهیهکننده به دنبالش هستند، با آن ملودی نمیافتد. وقتی که نظر من را خواستند، آهنگ «اونی که مدعی بود» را پیشنهاد دادم. تا آهنگ را شنیدند، گفتند: «ما همین را میخواهیم». بههرحال ما مجبور شدیم قسمتهایی را برای نزدیکی به فضای سریال ادیت کنیم. از همه این حرفها میخواهم به این برسم که انتخابهای غلط هستند که باعث شکست یک کار میشوند. خواننده نباید در هنگام انتخاب شدن، جَوزده شود و چشم و گوش بسته تصمیم بگیرد.»
ادامه روند تیتراژخوانی او که عمدتاً در فضاهایی عاشقانه و غمگین بود، لقب «سلطان غم» را برای او به ارمغان آورد. لقبی که او هرگز با آن موافق نبود و اعتقاد داشت آثارش بیشتر عاشقانه هستند تا غمگین.
ترانهسرا: سهراب پاکزاد
آهنگساز: سهراب پاکزاد و امیر طبری
تنظیمکننده: نیما وارسته
آلبوم: زیر بارون
تاریخ انتشار: آبان 88
ناشر: آهنگ پارسیان
بخشهایی از ترانه: آروم آروم تو گوشم بگو که میمونی/ هر شب هر روز هر لحظه به یادم میمونی/ ذره ذره از عشقت من دارم میمیرم/ من تو فکرم چهجوری دستاتو بگیرم/ حالا دستات تو دستام، نگاتم تو نگام/ این چه حسیه، چه حالیه، چرا من رو هوام...
همهچیز با یک آگهی دو کادره در سایت «موسیقی ما» آغاز شد: عکس دو جوان ناشناس و خوش چهره و جملهای که در شلوغیهای سال 88 کلی علامت سوال برای دوستداران موسیقی ایجاد کرده بود: «زیر بارون؛ منتظر یه آلبوم تازه باشید...»
یک ماه پس از انتشار این آگهی آلبوم «زیر بارون...» با صدای سهراب پاکزاد و امیر طبری، دو جوان گمنام که به نظر میرسید برای ارائه آلبومشان انگیزههای زیادی هم دارند، وارد بازار موسیقی کشور شد. حضور مرحوم «نیما وارسته» در این آلبوم به عنوان تنظیمکننده نکته اصلی و مهم آن بود. هنرمندی که در آن سالها با حضور تأثیرگذارش در آلبوم «حمید عسکری» توانسته بود به یک باره نامی برای خود دست و پا کند.
کلیه مراحل تولید و ساخت این آلبوم در استودیوی میدان فاطمی نیما وارسته انجام شد. پدر «نیما وارسته» درباره آن سالها و مراحل تولید آلبوم میگوید: «من بارها میدیدم که نیما چقدر برای تولید این آلبوم وقت و انرژی صرف میکرد. خیلی این آلبوم برایش مهم بود و همین باعث شده بود بارها شاهد جر و بحث بچهها با نیما درباره آلبوم باشم.»
آلبوم به محض انتشار به یک باره سر و صدا کرد و قطعه «این چه حسیه» روز به روز فراگیرتر و پرطرفدارتر شد. سر از همه مهمانیها و حتی شبکههای ماهوارهای در آورد تا «امیر و سهراب» پدیدههای جدید بازار موسیقی پاپ باشند. کنسرت مشترک آنها با «محمدرضا گلزار» و بابک جهانبخش و مازیار فلاحی (که در آن سالها هنوز چهرههایی نهچندان سرشناس بودند) باعث شد صدای آثارشان بیشتر و بیشتر شنیده شود.
سهراب پاکزاد درباره لحظه تولد این قطعه میگوید: «کل آلبوم را با نیما تمام کرده بودیم و من همچنان اعتقاد داشتم که باید یک اثر با نوعی ساختارشکنی در آلبوم حضور داشته باشد. گفتم دوست دارم که یک قطعه در این آلبوم داشته باشم و اصلاً هم مهم نیست که شنیده نشود. ولی میخواهم آن را بر اساس استاندارهای جهانی بسازم. با همین دید ترانه را نوشتم و کلمههایی را هم انتخاب کردم که زمزمهپذیر باشند. اوورتور هر قطعه تا زمانی که به صدای خواننده میرسد معمولاً بین 20 تا 30 ثانیه است ولی در این قطعه حدود یک دقیقه و نیم اورتور گذاشتیم. همان داستان ساختارشکنی و این حرفها. کل ترانه هم سه خط بود که تکرار میشد. حدود 5 ماه هم تنظیم آن طول کشید. ولی خیلی زودتر از زمانی که فکرش را میکردیم گرفت و همهگیر شد. یک شب بعد از انتشار آلبوم از استودیو با نیما بیرون که میآمدیم، دقیقاً در مقابل استودیو از داخل یک ماشین کار را با هم شنیدیم که از دور دارد به ما نزدیک میشود. باور نکردنی بود ولی این اتفاق افتاده بود.»
«نیما به قدری روی کیفیت این اثر تعصب داشت که همیشه در جمعهای موسیقی هر وقت بحثهای محتوایی پیش میآمد، میگفت هر قطعهای که در ایران و جهان دارید را از لحاظ کیفیت و «کوالیتی» کنار این قطعه بگذارید و مقایسه کنید. شک نکنید «این چه حسیه» بهتر و بالاتر است.»
در مورد این ترانه شنیده میشود که نیما وارسته بو میبرد که «این چه حسیه» هیت خواهد شد و به همین دلیل تلاش زیادی میکند که آن را از امیر و سهراب گرفته و به یک خواننده معروفتر بسپارد تا حتماً شنیده شود. اما این ماجرا با مخالفت امیر و سهراب مواجه شده و در نهایت این ترک با صدای سهراب پاکزاد منتشر و هیت میشود.
محسن رجبپور درباره این قطعه در جمعی خصوصی گفته است: «این آلبوم را نیما برای انتشار پیش من آورد. اما در اولین جلسه آشنایی از آن دو جوان حرکت کوچکی دیدم که به مذاقم خوش نیامد و باعث شد اصلاً کار را گوش نکنم. «این چه حسیه» جزو معدود قطعاتی است که همیشه حسرت میخورم که چرا من آن را منتشر نکردم؛ چون کاری میکردم که این آهنگ در سطح جهانی سر و صدا کند.»
«این چه حسیه» جزو معدود قطعاتی بود که در کلابهای خارجی هم پخش میشد و انتشار برخی ویدئوها از آن در کلابهای خارجی، دردسرهایی را هم برای «امیر و سهراب» در پی داشت. هر چند تیم آنها دوام زیادی نیاورد و یکی دو سال بعد از انتشار این آلبوم، از هم جدا شدند و «امیر طبری» آلبوم شخصی خود را با نام «زیر بارون 2» روانه بازار کرد تا عملاً آن تیم موفق سال 88 از هم بپاشد.
ترانهسرا: محمدعلی شیرازی
آهنگساز: مهدی غفوریان
تنظیم: امید تاجیک
میکس و مسترینگ: زندهیاد نیما وارسته
آلبوم: زیر آسمون شهر
سال انتشار: 1379
ناشر: پیام اسلام
بخشهایی از ترانه: آدما با هم و تنهان، هر کدوم یه جور معمان/ بعضی واژهها یه رازن، بعضی واژهها بیمعنان/ آدما نقشای رنگین، گاهی شادن گاهی غمگین/ آخه زندگی بنا نیست که سراسر باشه شیرین/ زیر آسمون این شهر، چرا دشمنی چرا قهر؟/ وقتی که میشه تهی کرد، جام زندگی رو از زهر...
«زیر آسمان شهر» از جمله محبوبترین سریالهای طنز صدا و سیما در تمام سالهای پس از انقلاب است. مجموعهِای به تهیهکنندگی و کارگردانی «مهران غفوریان» که هر شب بینندگان زیادی را پای تلویزیون میکِشاند تا آن را از شبکه سوم سیما ببینند. شاید تیتراژ این سریال را هم بتوان به اندازه خود آن موفق دانست. قطعهای با صدای «امیر تاجیک» که حسابی گل کرد و بعدها در قالب آلبومی با نام «زیر آسمون شهر» هم منتشر شد.
امیر تاجیک در خصوص همکاریاش با این سریال و ساخت قطعه «زیر آسمون شهر» به سایت «موسیقی ما» گفت: «قطعه «زیر آسمان شهر» محصول سال 1379 است و پخش سریال تا سال 83 ادامه داشت. در ابتدا از شعر آقای رضا عطاران استفاده شده بود، اما بعد از قسمت دوم شعری از استاد محمدعلی شیرازی مورد استفاده قرار گرفت. پیشنهاد همکاری با این سریال از سوی مهران و مهدی غفوریان عزیز به من داده شد. مهدی و برادرم -امید- در آن روزها با هم همکاری داشتند و مهران هم از دوستان من بود. ابتدا قرار بود قطعهای در فضای آثار فرهاد و فریدون فروغی بسازیم، اما بعد ملودی این قطعه ساخته شد و دیدیم که ملودیِ خوبی است و بعد هم کار تنظیم و اجرا شد. این قطعه را در استودیوی «نیما وارسته»ی عزیز ضبط کردیم و در واقع اولین قطعهی رسمیای بود که نیما آن را ضبط کرد.»
امیر تاجیک درباره فضای این قطعه گفت: «سریال طنز بود ولی ما یک موسیقیِ جدی برای آن ساختیم، در حالی که شاید همه منتظر بودند تیتراژ آن سریال هم فان باشد اما یک کار جدی و بااحساس ساخته شد. حقیقتاً من هم کار را با احساس و انرژیِ بالایی اجرا کردم. شعر زیبای آقای شیرازی، ملودی دلنشین مهدی غفوریان، تنظیم و فضاسازی مناسب امید تاجیک و میکس و مسترینگ نیما وارستهی عزیز، دست به دست هم داد و باعث شد فضای دلنشینی برای این قطعه به وجود بیاید که به دل مردم بنشیند. یادم هست بعد از همان چند قسمت اول دوستان تماس میگرفتند و میگفتند ما منتظر مینشینیم تا سریال تمام شود و تیتراژ را بشنویم! این قطعه نوستالژی زیبایی ایجاد کرد و خاطرات قشنگی در آن دوران که دوران طلایی موسیقی پاپ بود، رقم زد.»
موفقیت این قطعه باعث شد امیر تاجیک عنوان آلبوم بعدیاش را هم زیر آسمون شهر انتخاب کند و این قطعه هیت را در آن بگنجاند.
موسیقی ما – بیش از یک ماه از اولین فراخوان «موسیقی ما» برای انتخاب و معرفی صد قطعه موسیقی هیت شده از زمان انقلاب تاکنون میگذرد و در این مدت، تحریریه «موسیقی ما» بیش از 250 قطعه را انتخاب کردند که در دورههای مختلف به دلایلی هیت شده بودند. در مرحله بعدی با کمک نظرات کاربران گرامی سایت و همچنین مشورت با تعدادی از اهالی موسیقی، این تعداد به حدود نصف یعنی 130 قطعه رسید و تعدادی از آثاری که از قلم افتاده بودند نیز به این لیست اضافه شدند. مشورت با کارشناسان موسیقی همچنان ادامه دارد تا در نهایت 100 هیت پس از انقلاب انتخاب شوند و در نهایت ترتیب این لیست با رأیگیری عمومی از مردم و کارشناسان مشخص خواهد شد.
- اما چند نکته مهم:
2- نکتهای برای مردم و طرفداران خوانندگان داخلی: بعد از انتشار کامل لیست نوبت به مخاطبان سایت است که ترتیب آنها را در یک نظرسنجی مشخص کنند. این لیست ممکن است در آینده به عنوان رفرنسی در شناخت قطعات بسیار شنیده شده در این سالها مورد استفاده قرار بگیرد. پس اگر قرار باشد رأی شما بر اساس علاقه شخصی و هواداری از خواننده محبوبتان داده شود، این ماجرا به بیراهه خواهد رفت. بنابراین حتماً، حتماً، حتماً، لطفاً، لطفاً، لطفاً قطعات را بر اساس هیت بودنشان انتخاب کنید نه علاقه شخصیتان به یک یا چند خواننده. برای این کار هم تنها کافی است به حافظه خود رجوع کنید و ببینید آیا این قطعه را در زمان انتشارش (و نه لزوماً الان) در جاهای مختلف میشنیدهاید یا نه. MP3Playerها، ضبط ماشینها، مهمانیها و جمعهای خودمانی و... بهترین جاها برای سنجش هیت بودن و نبودن یک آهنگ هستند.
3- نکتهای برای خوانندگان و اهالی موسیقی: مهمترین سخن ما با اهالی موسیقی درباره این فهرست این است که هیت شدن یا نشدن یک قطعه، لزوماً به معنای کیفیت بالا و ماندگاری آن نیست. همه ما بسیاری از آهنگهای زیبا و شنیدنی در خاطرمان داریم که ویژگیهای همهگیر شدن را نداشتهاند و در تولیدشان اصلاً فکر کردن به مخاطب عام اولویت اول نبوده است. همینطور بسیاری از قطعات را میشناسیم که هیت شدهاند ولی به لحاظ کیفی یا تکنیکی یا علمی یا محتوایی و... ارزش چندانی ندارند. مثلاً ترانه و شعر خوبی ندارند یا ملودی آنها اصولی و زیبا نیست یا تنظیم درستی ندارند یا تلفیق شعر و ملودی در آنها به خوبی صورت نگرفته یا همه این موارد. حتی بسیاری قطعه هیت سراغ داریم که در زمان خودشان به شدت فراگیر شدهاند اما بیش از چند ماه ماندگار نبوده و به زودی فراموش شدهاند.
4- هیت چیست؟ هیت قطعهای است که در زمان انتشار و یا حتی پس از آن، به دلایلی در جامعه فراگیر میشود و توجه عمومی را نسبت به خود جلب میکند.
- هیت بودن لزوماً به معنای باکیفیت بودن قطعه نیست، در عین این که میتواند از کیفیت بالایی هم برخوردار باشد.
- هیت بودن لزوماً به معنای ماندگار بودن قطعه نیست، در عین اینکه میتواند ماندگار هم باشد.
- هیت بودن یک قطعه لزوماً به این معنا نیست که بهترین قطعه آن هنرمند است. ممکن است قطعهای که از یک خواننده هیت میشود، بهترین قطعه او باشد یا نباشد.
- هیت لزوماً به معنای پرطرفدارترین قطعه یک خواننده نیست. ممکن است یک قطعه برای طرفداران آن خواننده محبوبترین باشد و در کنسرتها بیشترین درخواست را داشته باشد، اما برای عموم مردم هیت نباشد.
- هیت بودن لزوماً با پخش مکرر یک قطعه از صدا و سیما حاصل نمیشود و برای تأیید هیت بودن یک قطعه، فاکتور علاقه مردم برای شنیدن مجدد آن در جاهایی غیر از تلویزیون هم لازم است. به این ترتیب، بسیاری از تیتراژهای برنامهها و سریالهای تلویزیونی که در دوره خودشان به شدت فراگیر شدهاند اما به جز روی آن برنامه کسی تمایلی به شنیدنشان ندارد، از این فهرست حذف میشوند.
- برخی قطعات هم هستند که از حوزه هیت بودن خارج شده و به مگا هیت تبدیل میشوند. محبوبیت و فراگیری آنها بعضا از روستاهای کوچک و دورافتاده تا خارج از مرزها هم کشیده میشود.
برای خیلی از ما سوال است که ترانههایی که همیشه میشنیدیم و زمزمه میکردهایم، در چه شرایطی ساخته شده و چگونه تا این حد فراگیر شدهاند. «موسیقی ما» حین انتخاب و معرفی صد هیت برتر 4 دهه اخیر موسیقی ایران، در مورد این قطعات به این دو سوال پاسخ میدهد که هر قطعه چگونه ساخته شده و در چه شرایطی و به چه دلیلی هیت شدهاند.
بنابراین هر روز داستان شکلگیری و هیت شدن 10 قطعه را از میان این 100 قطعه برای شما منتشر میکنیم.
نکته: در انتشار این قطعات هیچگونه ترتیبی رعایت نشده است.
- *** یار دبستانی من
آهنگ: منصور تهرانی
تنظیم: محمد شمس
اجرا: فریدون فروغی
بازخوانی: جمشید جم، منصور تهرانی، خشایار اعتمادی و...
بخشهایی از ترانه: یار دبستانی من، با من و همراه منی/ چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی/ حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه/ ترکهی بیداد و ستم، مونده هنوز رو تن ما/ دشت بیفرهنگی ما، هرزه تموم علفاش/ خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دلای آدماش/ دست من و تو باید این، پردهها رو پاره کنه/ کی میتونه جز من و تو، درد ما رو چاره کنه؟/ یار دبستانی من...
منصور تهرانی فیلم «از فریاد تا ترور» را سال 58 ساخت، یعنی در دورانی که هنوز تکلیف هنر در نظام سیاسی جدید ایران مشخص نشده بود. این فیلم در هیاهوی ابتدای انقلاب گم شد اما میراثی از آن ماند که از خود فیلم معروفتر و مانگارتر است.
«یار دبستانی من» ترانهای بوده که نهتنها در سالهای انقلاب، بلکه در تمام بزنگاههای حساس تاریخی ایران در حدود 4 دهه گذشته، سر زبانها جاری شده است. از این نظر «یار دبستانی» در دسته سرودهای ملی-میهنی به شمار میآید، هرچند به دلیل محبوبیت خاص آن در میان دانشجویان، سرود جنبشهای دانشجویی لقب گرفته است.
این ترانه هم مثل خیلی دیگر از ترانههای ماندگار، توسط خوانندگان متعددی بازخوانی شده؛ اما نسخه اصلی که برای فیلم منصور تهرانی اجرا شد را «فریدون فروغی» خوانده است. با این حال، به دلیل آغاز ممنوعیت فعالیت هنرمندان پیش از انقلاب، «تهرانی» مجبور شد از صدای یک خواننده گمنام برای فیلمش استفاده کند.
برخلاف «از فریاد تا ترور»، انتشار آلبوم موزیک متن و ترانه این فیلم با استقبال خوبی مواجه شد. جو انقلابی آن روزگار، تشنه چنین ترانههایی بود و حس نوستالژیک آلبوم تا سالها فروش این کاست را تضمین کرد. بعدها خود منصور تهرانی هم در آلبومی دیگر این ترانه و چند شعر دیگرش را بازخوانی کرد.
تا سالها ترانه اصلی (با صدای فروغی) پخش محدودی داشت که به کپی نوار کاستهای بیکیفیت خلاصه میشد و اغلب شنوندگان فقط همان اجرای آلبوم با صدای «جمشید جم» را شنیده بودند. سال 1382، «جم» که خیال میکرد گذشتهها به فراموشی سپرده شده و میتواند روایت خود را از ساخت این ترانه داشته باشد، در گفتگویی مطبوعاتی اعلام کرد که دوست داشته «فریدون فروغی» هم اجرایی از این ترانه داشته باشد و اجازه داده او هم «یار دبستانی» را بخواند! (ماهنامه یکهفتم، پاییز 82)
این در حالی بود که 2 سال از مرگ فروغی میگذشت، اما منصور تهرانی زنده بود تا پاسخ قاطعی به جم بدهد. این ترانهسرا و آهنگساز که در سوئد زندگی میکند، ضمن سفری که به تهران داشت، در چند مصاحبه اعلام کرد که خواننده اصلی «یار دبستانی» فریدون فروغی بوده ولی «از سر ناچاری» مجبور به استفاده از صدای جمشید جم شده است.
همچنین «جم» در مصاحبهای که سال 1389 از تلویزیون پخش شد، گفت: «این ترانه را برای یار دبستانیام (...) [یکی از شخصیتهای سیاسی مهم که البته در سال 58 هنوز طلبه جوانی بود] خواندهام!» که طبیعتاً این ادعا هم توسط منصور تهرانی به شدت تکذیب شد.
تهرانی در مورد ساخت ترانه گفته که متن آن را هنگام فیلمبرداری «از فریاد تا ترور» و در 3 روز نوشته است. (مصاحبه با صدای آمریکا، مهر 1388) این ترانه مهمترین و معروفترین کار او بوده، تا جایی که کتاب زندگی و ترانههای منصور تهرانی به نام «یار دبستانی من» منتشر شده و صفحهای به همین نام در سایت شخصی او وجود دارد که ویدئوی اجراهای متعدد این ترانه در آن دیده میشود.
محبوبیت «یار دبستانی» چند باری هم مورد سوءاستفاده قرار گرفته؛ از جمله در فیلم «کما» که خشایار اعتمادی با ریتم تند، آن را خواند (1382)؛ یا در فیلم «اخراجیها» که بدون اجازه سازنده اثر و با نظارت جمشید جم سر صحنه فیلمبرداری، از آن بهرهبرداری شد (1387). یا اجرای آن با شعری تغییر داده شده توسط ستاد انتخاباتی «محمود احمدینژاد» در سال 88.
با وجود تمام اینها، «یار دبستانی من» همچنان محبوب قلبها مانده و هرجا که پای عِرق ملی در میان است، زمزمهها بالا میگیرد تا وحدتبخش ایرانیان باشد: «یار دبستانی من، با من و همراه منی...»
- *** قدسیان آسمان
خواننده مهمان: محمد اصفهانی
شعر: مولانا
آهنگساز: علیرضا عصار
تنظیم: فواد حجازی
آلبوم: کوچ عاشقانه
سال انتشار: 1378
بخشهایی از ترانه: ای کاروان! ای کاروان! من دزد شبرو نیستم/ من پهلوان عالمام، تیغ رویارو زنم/ بر قدسیان آسمان من هر شبی یا هو زنم/ گر صوفی از «لا» دم زند/ من دم ز «الا هو» زنم...
یکی از بزرگترین برگ برندههای تلویزیون در ایام نوروز 1378 که با عید غدیر هم تقارن داشت، همین قطعه «قدسیان آسمان» با صدای «علیرضا عصار» بود؛ اثری در وصف حضرت علی (ع) با همصدایی دکتر «محمد اصفهانی» که شب عید غدیر پخش شد و بازخورد خوبی در میان مخاطبان داشت.
علیرضا عصار در آن سالها به عنوان خواننده نسل دوم موسیقی پس از انقلاب شناخته میشد و خیلیها شناخت دقیقی نسبت به او نداشتند. قاعدتاً برای جذب مخاطب و حک شدن نام یک خواننده در ذهن مردم، باید حداقل یک آلبوم منتشر و چند کنسرت برگزار شود. اما «قدسیان آسمان» برای علیرضا عصار یک اتفاق ویژه بود.
پس از عید غدیر 78 در هر مناسبتی که با امیرالمؤمنین علی (ع) ارتباط داشت، ترانه «قدسیان آسمان» شنیده میشد. هنوز هم اگر در شب عید غدیر -که به نوعی بزرگترین عید شیعیان به حساب میآید- از خیابانها عبور کنید، شاید افرادی را ببینید که در کنار میز توزیع شیرینی و شربت، بلندگویی قرار دادهاند که این اثر را پخش میکند.
اما یکی از اتفاقات ویژه درباره قطعه «قدسیان آسمان»، اجرای دو نفره عصار و اصفهانی است. کنسرتی که در خرداد 1389 برگزار شد و در زمانی که شایعاتی مبنی بر اختلاف بین این دو خواننده شنیده میشد، آنها این اثر را کنار هم و روی استیج تالار وزارت کشور خواندند. علیرضا عصار در آن کنسرت پیش از اجرای «قدسیان آسمان» گفت: «حدود ۱۰ سال پیش آهنگی خواندم که به نوعی نقطه عطف کارنامه کاری من محسوب میشود و این آهنگ بود که مسیر زندگی حرفهای مرا تغییر داد. در این قطعه دوست خوبم محمد اصفهانی هم من را همراهی میکرد و امروز میخواهم بعد از مدتها این آهنگ را دوباره دو نفره روی استیج برای شما اجرا کنیم.»
اما محمد اصفهانی پس از حدود 5 سال درباره آن اجرای خاطرهانگیز به «موسیقی ما» گفت: «بعدازظهر همان روزی که قرار بود کنسرت علیرضا عصار برگزار شود، فؤاد حجازی با من تماس گرفت و گفت که میخواهم تو را برای این اجرا دعوت کنم. برای من و خانواده بلیت ارسال کرد و ما هم در سالن حاضر شدیم. هنگام اجرای این قطعه، علیرضا روی استیج گفت که محمد اصفهانی هم در بین ما حضور دارد و او در میان تشویقهای مردم از من دعوت کرد. بابت این قطعه با همدیگر تمرین نداشتیم و به صورت ناگهانی روی استیج رفتم. اتفاقاً ارکستر تمپوی این قطعه را خیلی تند گرفت. بخشهایی که علیرضا میخواند، تحریر ندارد و هر قدر هم تمپو تند باشد او هم تندتر می خواند. اما آن بخش «خاقان اردودار اگر/ از جان نگردد ایل من...» را با سختی خواندم. پس از کنسرت به علیرضا گفتم که چرا تمپو کار اینقدر تند بود؟ او گفت که دیگر گذشته است.»
اصلیترین دلیل موفقیت «قدسیان آسمان» را شاید بتوان در محتوای شعر و تلفیق درست شعر و ملودی آن دانست. ملودی و لحن حماسی عصار و سازبندی ضربی و زهی این کار با آن صدای دفها با اقبال نسل جوان آن دوره مواجه شد. شعر این کار هم جاذبه های زیادی داشت و مهمترین نقطه قوتش این بود که نوعی رجزخوانی است که مولانا از زبان مولا علی (ع) بیان میکند. هرچند که برخی عبارات و کلمات آن کمی برای مخاطبان عامه ثقیل بود.
از نقش ویدئویی که تلویزیون برای معرفی این اثر ساخت هم نباید غافل شد. آنها قطعه «قدسیان آسمان» را روی صحنههای نبرد امام علی (ع) در فیلم سینمایی «محمد رسول الله» (ص) تدوین کردند و هنوز هم گاهی از شبکههای مختلف سیما پخش میشود.
- ***مسافر
ترانهسرا: نیلوفر لاریپور
آهنگساز: شادمهر عقیلی
تنظیمکننده: شادمهر عقیلی
آلبوم: مسافر
سال انتشار: 1377
ناشر: شرکت پیغام سحر
بخشهایی از ترانه: مسافر خسته من بار سفر رو بسته بود/ تو خلوت آیینهها به انتظار نشسته بود/ میخواست که از اینجا بره/ اما نمیدونست کجا/ دلش پر از گلایه بود/ ولی نمیدونست چرا
در آن سالها که خیلیها به دنبال تقلید از خوانندگان لسآنجلسی بودند و موسیقی داخلی طرفدار چندانی نداشت، یک اتفاق باعث شد که ورق برگردد. این اتفاق هم توسط موزیسین 26سالهای رقم خورد که آلبومش را در اسفند 77 روانه بازار کرد. آن هم آلبومی که روی جلدش عکس یک خواننده با کت و شلوار و نگاه خیره به افق دیده نمیشد! تصویر فوکوس ویلن و تصویر محو «شادمهر عقیلی» روی جلد آلبوم «مسافر» در آن زمان یک سنتشکنی به حساب میآمد. سنتشکنیای که فقط به این بخش مختص نبود و در سایر بخشهای آن آلبوم هم وجود داشت.
اما سرکاستی آن مجموعه یعنی قطعه «مسافر» با سایر آثار متفاوت بود. این قطعه یک اثر ریتمیک یا عاشقانه محض نبود و اگرچه مثل کارهای آن دوره مدام از تلویزیون پخش نمیشد، اما ماندگار شد. نهتنها ماندگار بلکه به الگویی برای خوانندههای جوان زیادی تبدیل شد که آن اثر را دلیل حضورشان در دنیای موسیقی میدانند.
نیلوفر لاریپور (ترانهسرای این آهنگ) درباره «مسافر» به سایت «موسیقی ما» میگوید: «فروردین سال 77 از چهارراه استانبول رد میشدم. از کنار مغازهای گذشتم که صدای موسیقی خاصی توجهم را جلب کرد. وارد شدم و پرسیدم که این چه قطعهای است؟ صاحب مغازه گفت که این یکی از قطعات آلبوم بیکلامی به نام «بهار من» است. نگاه کردم و دیدم که اسم «شادمهر عقیلی» روی آن است. نوار را خریدم و طی چند روز به دفعات آن را گوش دادم.»
لاریپور میگوید که در آن زمان نمیدانسته که این آقای عقیلی خواننده هم هست: «پس از انتشار قطعه «من باهارم تو زمین» خشایار اعتمادی گفتند که آهنگسازش شادمهر عقیلی است. همان زمان با خودم گفتم که حتماً باید با این آدم کار کنم. پیش از آن هم چند کار ترانه انجام داده بودم اما به سالها قبل مربوط میشد.»
اما آشنایی با شادمهر چگونه رخ داد؟ «در اردیبهشت همان سال از سوی بنیاد جانبازان سفارش یک کار به من داده شد. قرار بود که فیلمنامهی کلیپی را بنویسم درباره جانبازان. در همان زمان پرسیدند که پیشنهاد شما برای آهنگسازی کیست؟ من نام شادمهر عقیلی را مطرح کردم. البته شعر آن کار توسط آقای «سهیل محمودی» سروده شده بود. شادمهر را پیدا کردند و هماهنگی قرار با ایشان به عهده من گذاشته شد. یک قرار جمعی گذاشتند که عوامل کلیپ حضور داشته باشند و برای اولین بار شادمهر را در اردیبهشت 77 دیدم و او موسیقی زیبایی برای ترانه «وسعت سبز» ساخت که البته با صدای «حمید غلامعلی» اجرا شد.»
«در همان جلسه به شادمهر گفتم که شعر میگویم و چند ترانه هم سرودهام. او پیشنهاد داد که برای شروع کار ترانهای آماده کنم که با کلمه «مسافر» آغاز شود. شادمهر گفت که این اثر برای تلویزیون است و اصلاً به فکر آلبوم هم نبود. قرار بود این کار از شبکه «جام جم» (که در آن زمان فضای بازتری نسبت به سایر شبکههای تلویزیون داشت) پخش شود. کلاً هم به نیت ایرانیان ساکن خارج از کشور ساخته شده بود. همان شب ترانه را سرودم و روز بعد برای شادمهر خواندم و شد شروعی برای همکاریهای ما. ابتدا شادمهر به فکر آلبوم نبود اما پس از مدتی، او با شرکت «پیغام سحر» قرارداد بست و آلبوم «مسافر» آماده شد.»
این ترانهسرای پرکار آن روزها درباره اثر «مسافر» در زندگی حرفهای خود میگوید: «این آلبوم یک اتفاق خوب در زندگی من بود. همیشه زندگی خودم را به قبل از مسافر و پس از مسافر تقسیم میکنم. انگار که مسافر فصل تازهای از زندگی من است و جالب است بگویم که تقویم سال 77 هنوز هم پس از گذشت 17 سال روی دیوار اتاقم هست. آلبوم مسافر هنوز هم حس عجیبی دارد و گوش دادن به آن برایم آسان نیست. اگر جایی باشم که این کار پخش شود، باز هم با هجوم خاطرات مواجه می شوم. یک بار یکی از دوستان گفت که ما از این آلبوم خاطره داریم و من گفتم که شما از شنیدنش خاطره دارید ولی من با لحظه لحظه ساخته شدنش. این اتفاقی است که بعید میدانم دیگر تکرار شود.«
لاریپور سپس نکتهای را میگوید که تاکنون کسی نمیدانسته: «مثلث من، شادمهر و «بهروز صفاریان» خیلی خوب بود که متأسفانه ادامهدار نشد. تا آنجایی که به یاد دارم، شادمهر میگفت که بهروز پشت کیبورد نشسته بود و ملودی را زمزمه کرد و جرقه ساخت ملودی قطعه مسافر از آنجا زده شد. فکر میکنم که ایده اصلی ملودی «مسافر» متعلق به بهروز است.»
او ادامه میدهد: «به نظر من مسافر همهچیز دارد. این قطعه در زمانی منتشر شد که همه شرایط برای پذیرش یک موسیقی جدید آماده بود. مسافر یک قطعه شسته و روفته است که میشود درباره جزء به جزء آن صحبت کرد. ترانه، موسیقی، تنظیم، نوازندگی، صدای شادمهرو... حتی کاراکتر و تیپ شادمهر به عنوان یک خواننده جوان با استقبال جامعه مواجه شد. جالب است که این آلبوم فقط مورد علاقه جوانان نبود. افراد مسن هم در آن زمان این آلبوم را میشنیدند و دوست داشتند. مسافر جادویی داشت که توانست با همه مردم ارتباط برقرار کند. بعید است کسی با این اثر خاطره نداشته باشد و محال است دیگر چنین اتفاقی تکرار شود.»
اصلیترین دلیل ماندگاری مسافر را شاید بتوان در این نکته دانست که به نوعی حرف دل جوانان و خصوصاً دهه شصتیها بود. نسلی که اغلب آنها در همه ابعاد زندگیشان با سردرگمی روبهرو بودند و درگیر ماندن و رفتنها. با اینکه ملودی مسافر یک مقدار سخت بود اما به خوبی با ترانه هماهنگ شد و تنظیم این قطعه هم یک سنتشکنی دیگر به حساب میآمد. زیرا با قطعات سرودگونهای که تا پیش از آن به اسم موسیقی پاپ منتشر میشد، تفاوتهای زیادی داشت و یک ترانه پاپ واقعی به حساب میآمد.
- *** غزلک
ترانهسرا: یغما گلرویی
آهنگساز: شادمهر عقیلی
تنظیم: بهنام ابطحی
آلبوم: غزلک
ناشر: همآواز آهنگ
سال انتشار: 1379
بخشهایی از ترانه: پشت پلکام عکستو نقاشی کردم غزلک/ تو رو میبینم تا وقتی چشم میبندم غزلک/ یه پیامه این تبسم که رو لبهای منه/ خیلی وقته که به گریههام میخندم غزلک/ غزلک چن تا غزل مونده تا اون لحظهی ناب/ پس کِی عکس یادگاری زنده میشه توی قاب/ نگا کن واژه به واژه با منی مثل نفس/ مثل یک گل قدیمی لای برگای کتاب...
یکی از خوانندههایی که اواخر دهه 70 در بازار موسیقی پاپ گل کرد، «سعید شهروز» بود که با «پسرای مشرقی» پای به عرصه گذاشت و به خاطر آنکه قطعاتش به جای فضایی که آن زمان «سرود» نامیده میشد، به فضای «ترانه» و موسیقی «پاپ» نزدیک بود، خیلی زود به شهرت رسید. اتفاق بزرگ اما برای شهروز با «غزلک» رخ داد. آلبوم متفاوتی که با حضور «شادمهر» و تنظیمهای «بهنام ابطحی» و حضور افتخاری «ناصر عبدالهی» در یکی از قطعات آن، تولید شده بود و در زمان خودش خیلی سر و صدا کرد.
فروش بالای این آلبوم، «غزلک» را در کنار «دهاتی» از شادمهر عقیلی و «مثل هیچکس» از خشایار اعتمادی و... در زمره پرفروشترین آلبومهای موسیقی ایران قرار داده است. نخستین قطعهی روی B کاست این آلبوم، قطعه «غزلک» بود که جا پای سعید شهروز را به عنوان یک خواننده موفق در موسیقی پاپ کشور تثبیت کرد.
شهروز درباره روند ساخت «غزلک» به سایت موسیقی ما گفت: «شادمهر ترانهی این قطعه را در دست داشت و قصد داشت خودش آن را بخواند. اما در عالم رفاقت، آن را به من پیشنهاد داد و گفت که میخواهم تو آن را بخوانی. من هم به سراغ دوستان در شرکت دارینوش -که آثار یغما گلرویی را در اختیار داشت- رفتم و هماهنگیهای لازم را انجام دادم.»
«آن موقع اینطور نبود که کار را روی موبایل و کامپیوتر ضبط کنیم و با ضبطصوتهای دستیِ کوچک این کار را میکردیم. راستش من هنوز هم گاهی به همین روش ملودیها را ضبط میکنم! یک روز با یک ضبط و یک نوار کاست پیش شادمهر رفتم. او ملودی «غزلک» را با گیتار ساخت و آن را خواند و من هنوز آن صدا را به یادگار دارم. بعد من کار را برای تنظیم به «بهنام ابطحی» دادم و اثری ساخته شد که حداقل برای خودم تا دنیا دنیاست، خاطرهاش ماندگار است.»
شهروز درباره دلیل هیت شدن این قطعه میگوید: «ما هنگام ساخت «غزلک» نمیدانستیم قرار است معروف شویم یا بدرخشیم. از عواقبش بیخبر بودیم و نمیدانستیم قرار است مورد تشویق قرار بگیریم یا انتقاد. کار را کاملاً دِلی و درونی انجام دادیم و صرفاً آن را از روی عشق به موسیقی ساختیم. وقتی فکر آدم درگیر نتیجه باشد، تمرکز کم میشود و شاید حس از بین برود. اما ما هیچ دغدغه و نگاهی دربارهی آیندهی آن نداشتیم و نتیجهاش آن شد که شنیدید. من هنوز هم هرگاه آن آلبوم را گوش میکنم، برایم تازگی دارد و فکر میکنم به تازگی منتشر شده است.»
- *** گلپونهها
آهنگساز: حسین پرنیا
شعر: هما میرافشار
بخشهایی از ترانه: من ماندهام تنهای تنها/ من ماندهام تنها میان سیل غمها/ من مرغک افسردهای بر شاخسارم/ گلپونهها، گلپونهها چشمانتظارم/ میخواهم اکنون تا سحرگاهان بخوانم/ افسردهام، دیوانهام، آزرده جانم...
آن زمستانِ نحس اگر نبود، آن زلزلهی ویرانگرِ بم، لابد حالا آواز ایران، همچنان «ایرج بسطامی» را داشت؛ تنها خوانندهی چپ کوک مردش را. با تقدیر اما نمیشود جنگید. خودِ بسطامی هم نتوانست؛ با آن همه استعداد و توانایی، به خاطر فقر برگشت بم که زلزله آمد. فردایش بلیت سفر به هلند داشت. تقدیر است دیگر؛ نمیشود کاریش کرد. مثل همین «گلپونهها» که بعد از مرگش این چنین با استقبال مواجه شد و حالا آوازهاش دیگر ملی است.
همین تقدیر باعث شد تا ایرج بسطامی در اوج فعالیت هنری خود با مرگ برادرش (نصرتالله بسطامی) روبهرو شود و از این رو برای سرپرستی خانواده برادرش به بم بازگردد. او علاقه زیادی به برادر از دست رفتهاش داشت. زمانی که برای تحصیل آواز به تهران رفته بود، برادر مخارج زندگیاش را تقبل کرده بود و این بار نوبت ایرج بود که به بازماندگان برادرش ادای دین کند. بسطامی هرگز ازدواج نکرد و با وجود این که در تنگنای شدید مالی بود، سرپرستی خانواده برادر مرحومش را هم بر عهده گرفت.
زندهیاد بسطامی، از شاگردان محمدرضا شجریان بود و همکاریهای بسیاری با پرویز مشکاتیان داشت. اولین آثارش را هم با زندهیاد مشکاتیان منتشر کرد. -چه حیف که باید جلوی نام خیلی از بزرگان زندهیاد گذاشت- تصنیف «وطن من» با شعری از ملکالشعرای بهار، یکی از مطرحترین آثاری است که از این همکاری شکل گرفت و از طرف سازمان یونسکو سرود ملی اعلام شد. با این وجود معروفترین تصنیف او «گل پونهها» است با آهنگسازی «حسین پرنیا» بر روی شعری از «هما میرافشار».
«هما همایون» یا همان «هما میرافشار» بیشتر برای خوانندگان پاپ ساکن خارج کشور شعر گفته؛ اما تصنیف «گلپونهها» نشان میدهد که اگر فعالیت بیشتری در این حوزه داشت، میتوانست یکی از برترین تصنیفسرایان ایرانی باشد. هرچند که نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که مرگ بسطامی و پخش چندین بارهی آن از تلویزیون، عوامل موثری در فراگیری این قطعه هستند.
بسطامی از پنج سالگی به خواندن آواز علاقه نشان داد. پدربزرگ متوجه این استعداد شد و گفت که او روزی خوانندهی بزرگی خواهد شد. پدرش اولین معلمش بود و ردیفهای آوازی را در مکتب تهران، سبک استاد عبداللهخان دوامی نزد عمویش یدالله بسطامی فرا گرفت و بعد از آن شاگرد شجریان شد. در همین زمان انقلاب شد و تمرین آواز دشوار؛ اما او با تمام دشواریها به فعالیتهایش در این زمینه ادامه داد و بعد از آشنایی با «پرویز مشکاتیان» در خانهی شجریان، به گروه عارف راه پیدا کرد.
پرویز مشکاتیان درباره آشنایی خود با ایرج بسطامی گفته است: «اولین بار بسطامی را در خانه شجریان دیدم. در آن زمان ما در کانون «چاووش» فعالیت میکردیم و به خاطر شرایط اجتماعی آن زمان به خوانندههای بیشتری با صداهای متفاوت نیاز داشتیم. من پشت در کلاس آواز استاد شجریان نشسته بودم تا هنرجوها مرا نبینند. از آن جا بود که از صدای بسطامی خیلی خوشم آمد. ایشان صدای خوبی داشتند و مثل همهی آدمهای کویرنشین خیلی مهربان و دوستداشتنی بود. بعد از کلاس مدتی با او صحبت کردم تا با نقطه نظراتش راجع به هنر و آواز و انگیزه خواندش آشنا شوم؛ ولی آن قدر ساده یافتماش که مصمم شدم تا با او یک سالی در مورد قضایای پیرامونی سوای موسیقی به گپ و گفتگو بنشینم.»
در این مدت آثار متعددی در همکاری مشکاتیان با بسطامی ساخته شد؛ اما «حسین پرنیا» دیگر آهنگسازی بود که با او آثاری خلق کرد از جمله «خانه بوی گل گرفت»، «رقص آشفته» و «حال آشفته» و «آلبوم تصویری کنسرت بسطامی و گروه همایون (گلپونهها ۱)». تصنیف «گلپونهها» در آلبوم «رقص آشفته» منتشر شده است. این اثر تنها اثر تصویری انتشار یافته از ایرج بسطامی و حاصل کنسرت او و گروه همایون در کرج (اجرا در زمستان ۱۳۷۸) است که کنسرت گلپونهها نامیده شده. پرنیا میگوید که انتظار چنین استقبال پرشوری از این اثر را نداشته؛ اگرچه حالا هر بار شنیدن آن یاد و خاطرهی خوانندهای را برایش زنده میکند که یکی از برترینها بود.
- *** پرواز
ترانهسرا: علی پهلوان / نینف امیرخاص
آهنگساز: سیامک خواهانی
تنظیمکننده: نینف امیرخاص
آلبوم: آریان 2 (... و اما عشق)
سال انتشار: 1380
ناشر: ترانه شرقی
بخشهایی از ترانه: گفتی میخوام رو ابرا همدم ستارهها شم/ تو تکسوار عاشق من پری قصهها شم/ گفتم به جای شعر و قصههای بچگونه/ با هم بیا بسازیم زندگی رو عاشقونه/ ما دو بال پرواز مرغ عشقیم/ پر میگیریم تا اوج آسمونها/ جای حسرت تو قلب ما دو تا نیست/ نمیمونیم با غصه تک و تنها...
«پرواز» قطعاً محبوبترین و فراگیرترین آهنگ گروه آریان است. امکان نداشت در کنسرتهای آریان، این قطعه دو بار خوانده نشود. همیشه تکرار میشد. البته پس از آن دورهای که در کنسرتها مجوز اجرای این آهنگ داده نمیشد! تا سالها زنگ موبایل خیلیها بود و حتی به سریالهای طنز تلویزیون هم راه یافت.
در یکی از بخشهای سریال «چارخونه» رضا شفیعیجم و جواد رضویان زدند زیر آواز و این قطعه را خواندند اما به جای مرغ عشق خواندند مرغ مهر. در حالی که اینجا مرغ به مفهوم عمومی پرنده نیست و مرغ عشق خودش یک پرنده است.
این قطعه با ریتم بندری که به قول آریانیها «آریانیزه» هم شده بود، دلیل اصلی موفقیت آلبوم دوم آریان یعنی «و اما عشق» بود. حجم بالای کنسرتها در نقاط مختلف ایران و اجرای کنسرتهای خارجی آریان پس از این آلبوم کمسابقه بود و آنها بعد از انتشار این آلبوم واقعاً بیرقیب بودند. با این قطعه سیامک خواهانی هم موقعیت متفاوتتری در گروه آریان و اجراهای زنده آن پیدا کرد. ویلن این قطعه کنسرتها را به هوا میبرد.
علی پهلوان درباره روزهای ساخت این قطعه که البته به چند ماه رسید، میگوید: «آلبوم اول آريان به بازار آمده و حسابى ولوله به راه انداخته بود. يكميليون و پانصدهزار نوار كاست رسماً به فروش رفته بود. در همان روزها با سيامك و نينف نشسته بوديم و ساز ميزديم. من شروع كردم به نواختن يكسرى آكورد با ريتم ششوهشت و سيامك هم ويولن را برداشت و بداههنوازى كرد، ملودىها خيلى دلنشين بودند و گفتيم صبر كن تا ضبط كنيم. سيامك مىساخت و مىنواخت و بعد از چند دقيقه، ما يك مجموعه ملودى بسيار دلنشين با اجراى ويلن سيامك داشتيم كه قرار شد بر رويش شعر بگذاريم. من و نينف ملودىها را چندين بار گوش كرديم و دوباره پيش سيامك آمديم و در آن جلسه تصميم گرفتیم كه كدام بخش را ويلن اجرا كند و كدام قسمت را خواننده بخواند.»
ترانه قطعه پرواز هم خیلی متفاوت از فضای آن روزها بود؛ ترانهای واقعگرایانه که با فضای نسبتاً فانتزی و تینایجری آریان فاصله داشت. علی پهلوان در این باره میگوید: «من و نينف قرار شد روى ترانه با هم كار كنيم. تصميم گرفتيم موضوع ترانه در مورد نگاه عقلانى به زندگى باشد. من بيت اول را گفتم: «گفتى ميخوام رو ابرا همدم ستارهها شم/ تو تكسوار عاشق من پرى قصهها شم» روزها با نينف صحبت مىكرديم و پيشنهادهايمان را براى ابيات ديگر به هم مىگفتيم. گاهى او نمىپسنديد و گاهى من... ماه بعد نينف بيت بعد را گفت و اين داستان شش ماه به طول انجاميد! جالب اينجاست كه ابيات اين ترانه را يك در ميان من و نينف گفتهايم.»
پکیج این قطعه واقعاً جور بود. تنظيم نوآورانه و زيباى نينف امیرخاص و اجراى زيباى سيامك خواهانی اين ترانه را جاودانه كرد: «با اينكه ١٥ سال از عمر آن مىگذرد، هنوز زنده است و شنيده مىشود.»
پيش از كنسرتهاى تور آمريكای آریان هم يك ريميكس از اين آهنگ توسط زندهياد نيما وارسته تنظيم و به صورت تكآهنگ ارائه شد که باز هم مورد استقبال مردم قرار گرفت: «آلبوم دوم گروه آريان كه خيلىها آن را با آهنگ پرواز مىشناسند، فروشى بيش از دو ميليون و هفتصد هزار نسخه دارد.» این را علی پهلوان ادعا میکند.
نام اين آهنگ در ابتدا «دو بال پرواز» بود كه به پيشنهاد اعضاى گروه به «پرواز» تغيير داده شد.
- *** رو در و دیوار این شهر
آهنگساز: محمد زارع
تنظیم: امید حاجیلی
خواننده: محمد زارع
آلبوم: رو در و دیوار این شهر
سال انتشار: 1385
ناشر: چهره خندان / آواسازان ققنوس
بخشهایی از ترانه: رو در و دیوار این شهر، همهش از تو یادگاره/ توی این کوچهی تاریک، منو تنها نمیذاره/ یاد حرفای قشنگت، که تو قلبم لونه میکرد/ یاد دلتنگیِ چشمات، که منو بهونه میکرد / میزنه آتیش به جونم، پس کجایی مهربونم / آخه من ترانههامو واسهی کی پس بخونم...
نیمه اول دهه 80، دوران پرباری برای موسیقی پاپ ایران بود و تقریباً همهی ستارههای امروز پاپ، در آن دوران ظهور کردند. «محمد زارع» از جمله چهرههایی بود که در آن سالها با آلبوم «رو در و دیوار این شهر» قطعاتی چون «رو در و دیوار این شهر» و «هوا بد شد» مطرح شد و کنسرتهایی نیز در نقاط مختلف برگزار کرد، اما نتوانست نوار موفقیتهایش را حفظ کند. آثار او در ابتدا با نام «کیارش قمیشی» در اینترنت پخش شد و گل کرد و خیلیها او را فرزند سیاوش میدانستند. این قضیه تا حدی جدی بود که او مجبور شد روی کاور آلبومش در کنار نام خود، عنوان «کیارش» را هم درج کند!
محمد زارع که چندی پیش آلبومی با نام «رو در و دیوار این شهر 2» را روانه بازار کرده بود، درباره قطعه خاطرهانگیزش (رو در و دیوار این شهر) به سایت «موسیقی ما» گفت: «این قطعه در سال 84 ساخته شد و آخرین قطعهای بود که به آلبوم اضافه شد. وقتی دیدیم کار خوبی از آب در آمده، اسم آلبوم را هم «رو در و دیوار این شهر» گذاشتیم. یادم هست ملودی این قطعه در حالی به ذهنم رسید که مشغول قدم زدن در خیابان بودم.»
او ادامه میدهد: «آن زمان در یک تیم حرفهای که چهرههایی چون همایون نصیری، امید حاجیلی، بابک ریاحیپور، اسماعیل حسینی و... در آن حضور داشتند، مشغول همکاری بودیم که فکر میکنم دلیل موفقیت این قطعه همین بود. همچنین «احسان خسروی» که تهیهکننده بسیار خوبی بود در کنارمان حضور داشت که این برای یک هنرمند خیلی باارزش است و میتواند بدون دغدغه فقط روی ساخت آثار خود متمرکز شود و در نتیجه کار خوب بسازد و اجرا کند.»
- *** بیراههها (پیلههای پرواز)
ترانهسرا: روزبه بمانی
آهنگساز: بهروز صفاریان
تنظیمکننده: بهروز صفاریان
تیتراژ سریال «پیلههای پرواز» (سال 1384)
آلبوم: مثلث (سال 1385)
ناشر: همآواز آهنگ
بخشهایی از ترانه: اونی که مدعی بود عاشقته/ تو رو توو فاصلهها تنها گذاشت/ بیخبر رفت و تو این بیراههها/ رد پاشم واسه چشمات جا نذاشت/ آه دلو سوزوندی/ آه چرا نموندی؟...
«پیلههای پرواز» سریالی بود که در 1384 به کارگردانی «حسین سهیلیزاده» از شبکه دوم روی آنتن رفت و در مدت زمان کوتاهی توانست مورد توجه قرار بگیرد. حضور بازیگرانی چون جمشید مشایخی، بهنوش طباطبایی، حسن جوهرچی، رامتین خداپناهی و... در کنار قصه گیرا باعث شد خانوادههای ایرانی درگیر این سریال شوند و یکی از پربینندهترین سریالهای دهه 80 لقب بگیرد.
اما غیر از اینها، ترانه تیتراژ این سریال هم در زمان خود به محبوبیت زیادی رسید و در موفقیت سریال هم نقش عمدهای داشت. خواننده آن «علی لهراسبی» بود که اگرچه پیش از آن کارهایی از او منتشر شده بود، اما این ترانه سکوی پرتاب او به سمت موفقیت و محبوبیت شد. پس از این ترانه بود که ترانه تیتراژهای تلویزیونی یکییکی به لهراسبی سپرده شد و او توانست در میان مردم و به ویژه مخاطبان تلویزیونی طرفداران زیادی پیدا کند.
لهراسبی درباره قصه ساخته شدن این اثر به سایت «موسیقی ما» میگوید: «زماني که براي «پيلههاي پرواز» به دفتر آقای سهيليزاده رفتم، يك خواننده تازهكار بودم كه تمايل بسياري به خواندن ترانه تيتراژ داشتم. او آن روز علي لهراسبي را همانقدر مورد لطف خود قرار داد كه وقتي براي «دلنوازان» به دفترش رفتم؛ در صورتي كه مذاکره براي تيتراژ «دلنوازان» مقطعي بود كه من به مردم معرفي شده بودم. انرژيای كه حسين سهيليزاده سركار «پيلههاي پرواز» به من داد را هيچوقت فراموش نميكنم. او به من انگیزهای داد که از جان و دل برايش كار كنم. «پيلههاي پرواز» براي من يك تجربه موفق بود. آماری که من گرفتم، نشان میداد که خیلی از افرادی که ترانه «پیلههای پرواز» را شنیده بودند، نمیدانستند که این ترانه، تیتراژ یک سریال است. منظورم این است که در نهایت، خود آهنگ و ترانه تعیینکننده موفقیتاش است؛ هر چند نقش سریال و تیتراژ را هم نمیتوان نادیده گرفت.»
لهراسبی درباره رویه تولید این اثر نیز میگوید: «زمانی که توسط آقای مشایخی خواندن تیتراژ «پیلههای پرواز» به من پیشنهاد شد، پذیرفتم. اما وقتی که آهنگ آماده را شنیدم، مردد شدم. با ارادتی که به آقای مشایخی پیدا کرده بودم، رویم نمیشد که بگویم آهنگ را با این شکل نمیخوانم. پیشنهاد دادم که تست بزنیم. نصف کار را که ضبط کردیم، در فرصت دو ساعتهای که به وجود آمده بود، با هم بسیار صحبت کردیم و آنجا بود که موضوع را انتقال دادم و حرفم را گفتم و تأکید کردم که اتفاقی که کارگردان و تهیهکننده به دنبالش هستند، با آن ملودی نمیافتد. وقتی که نظر من را خواستند، آهنگ «اونی که مدعی بود» را پیشنهاد دادم. تا آهنگ را شنیدند، گفتند: «ما همین را میخواهیم». بههرحال ما مجبور شدیم قسمتهایی را برای نزدیکی به فضای سریال ادیت کنیم. از همه این حرفها میخواهم به این برسم که انتخابهای غلط هستند که باعث شکست یک کار میشوند. خواننده نباید در هنگام انتخاب شدن، جَوزده شود و چشم و گوش بسته تصمیم بگیرد.»
ادامه روند تیتراژخوانی او که عمدتاً در فضاهایی عاشقانه و غمگین بود، لقب «سلطان غم» را برای او به ارمغان آورد. لقبی که او هرگز با آن موافق نبود و اعتقاد داشت آثارش بیشتر عاشقانه هستند تا غمگین.
- *** این چه حسیه
ترانهسرا: سهراب پاکزاد
آهنگساز: سهراب پاکزاد و امیر طبری
تنظیمکننده: نیما وارسته
آلبوم: زیر بارون
تاریخ انتشار: آبان 88
ناشر: آهنگ پارسیان
بخشهایی از ترانه: آروم آروم تو گوشم بگو که میمونی/ هر شب هر روز هر لحظه به یادم میمونی/ ذره ذره از عشقت من دارم میمیرم/ من تو فکرم چهجوری دستاتو بگیرم/ حالا دستات تو دستام، نگاتم تو نگام/ این چه حسیه، چه حالیه، چرا من رو هوام...
همهچیز با یک آگهی دو کادره در سایت «موسیقی ما» آغاز شد: عکس دو جوان ناشناس و خوش چهره و جملهای که در شلوغیهای سال 88 کلی علامت سوال برای دوستداران موسیقی ایجاد کرده بود: «زیر بارون؛ منتظر یه آلبوم تازه باشید...»
یک ماه پس از انتشار این آگهی آلبوم «زیر بارون...» با صدای سهراب پاکزاد و امیر طبری، دو جوان گمنام که به نظر میرسید برای ارائه آلبومشان انگیزههای زیادی هم دارند، وارد بازار موسیقی کشور شد. حضور مرحوم «نیما وارسته» در این آلبوم به عنوان تنظیمکننده نکته اصلی و مهم آن بود. هنرمندی که در آن سالها با حضور تأثیرگذارش در آلبوم «حمید عسکری» توانسته بود به یک باره نامی برای خود دست و پا کند.
کلیه مراحل تولید و ساخت این آلبوم در استودیوی میدان فاطمی نیما وارسته انجام شد. پدر «نیما وارسته» درباره آن سالها و مراحل تولید آلبوم میگوید: «من بارها میدیدم که نیما چقدر برای تولید این آلبوم وقت و انرژی صرف میکرد. خیلی این آلبوم برایش مهم بود و همین باعث شده بود بارها شاهد جر و بحث بچهها با نیما درباره آلبوم باشم.»
آلبوم به محض انتشار به یک باره سر و صدا کرد و قطعه «این چه حسیه» روز به روز فراگیرتر و پرطرفدارتر شد. سر از همه مهمانیها و حتی شبکههای ماهوارهای در آورد تا «امیر و سهراب» پدیدههای جدید بازار موسیقی پاپ باشند. کنسرت مشترک آنها با «محمدرضا گلزار» و بابک جهانبخش و مازیار فلاحی (که در آن سالها هنوز چهرههایی نهچندان سرشناس بودند) باعث شد صدای آثارشان بیشتر و بیشتر شنیده شود.
سهراب پاکزاد درباره لحظه تولد این قطعه میگوید: «کل آلبوم را با نیما تمام کرده بودیم و من همچنان اعتقاد داشتم که باید یک اثر با نوعی ساختارشکنی در آلبوم حضور داشته باشد. گفتم دوست دارم که یک قطعه در این آلبوم داشته باشم و اصلاً هم مهم نیست که شنیده نشود. ولی میخواهم آن را بر اساس استاندارهای جهانی بسازم. با همین دید ترانه را نوشتم و کلمههایی را هم انتخاب کردم که زمزمهپذیر باشند. اوورتور هر قطعه تا زمانی که به صدای خواننده میرسد معمولاً بین 20 تا 30 ثانیه است ولی در این قطعه حدود یک دقیقه و نیم اورتور گذاشتیم. همان داستان ساختارشکنی و این حرفها. کل ترانه هم سه خط بود که تکرار میشد. حدود 5 ماه هم تنظیم آن طول کشید. ولی خیلی زودتر از زمانی که فکرش را میکردیم گرفت و همهگیر شد. یک شب بعد از انتشار آلبوم از استودیو با نیما بیرون که میآمدیم، دقیقاً در مقابل استودیو از داخل یک ماشین کار را با هم شنیدیم که از دور دارد به ما نزدیک میشود. باور نکردنی بود ولی این اتفاق افتاده بود.»
«نیما به قدری روی کیفیت این اثر تعصب داشت که همیشه در جمعهای موسیقی هر وقت بحثهای محتوایی پیش میآمد، میگفت هر قطعهای که در ایران و جهان دارید را از لحاظ کیفیت و «کوالیتی» کنار این قطعه بگذارید و مقایسه کنید. شک نکنید «این چه حسیه» بهتر و بالاتر است.»
در مورد این ترانه شنیده میشود که نیما وارسته بو میبرد که «این چه حسیه» هیت خواهد شد و به همین دلیل تلاش زیادی میکند که آن را از امیر و سهراب گرفته و به یک خواننده معروفتر بسپارد تا حتماً شنیده شود. اما این ماجرا با مخالفت امیر و سهراب مواجه شده و در نهایت این ترک با صدای سهراب پاکزاد منتشر و هیت میشود.
محسن رجبپور درباره این قطعه در جمعی خصوصی گفته است: «این آلبوم را نیما برای انتشار پیش من آورد. اما در اولین جلسه آشنایی از آن دو جوان حرکت کوچکی دیدم که به مذاقم خوش نیامد و باعث شد اصلاً کار را گوش نکنم. «این چه حسیه» جزو معدود قطعاتی است که همیشه حسرت میخورم که چرا من آن را منتشر نکردم؛ چون کاری میکردم که این آهنگ در سطح جهانی سر و صدا کند.»
«این چه حسیه» جزو معدود قطعاتی بود که در کلابهای خارجی هم پخش میشد و انتشار برخی ویدئوها از آن در کلابهای خارجی، دردسرهایی را هم برای «امیر و سهراب» در پی داشت. هر چند تیم آنها دوام زیادی نیاورد و یکی دو سال بعد از انتشار این آلبوم، از هم جدا شدند و «امیر طبری» آلبوم شخصی خود را با نام «زیر بارون 2» روانه بازار کرد تا عملاً آن تیم موفق سال 88 از هم بپاشد.
- *** زیر آسمون شهر
ترانهسرا: محمدعلی شیرازی
آهنگساز: مهدی غفوریان
تنظیم: امید تاجیک
میکس و مسترینگ: زندهیاد نیما وارسته
آلبوم: زیر آسمون شهر
سال انتشار: 1379
ناشر: پیام اسلام
بخشهایی از ترانه: آدما با هم و تنهان، هر کدوم یه جور معمان/ بعضی واژهها یه رازن، بعضی واژهها بیمعنان/ آدما نقشای رنگین، گاهی شادن گاهی غمگین/ آخه زندگی بنا نیست که سراسر باشه شیرین/ زیر آسمون این شهر، چرا دشمنی چرا قهر؟/ وقتی که میشه تهی کرد، جام زندگی رو از زهر...
«زیر آسمان شهر» از جمله محبوبترین سریالهای طنز صدا و سیما در تمام سالهای پس از انقلاب است. مجموعهِای به تهیهکنندگی و کارگردانی «مهران غفوریان» که هر شب بینندگان زیادی را پای تلویزیون میکِشاند تا آن را از شبکه سوم سیما ببینند. شاید تیتراژ این سریال را هم بتوان به اندازه خود آن موفق دانست. قطعهای با صدای «امیر تاجیک» که حسابی گل کرد و بعدها در قالب آلبومی با نام «زیر آسمون شهر» هم منتشر شد.
امیر تاجیک در خصوص همکاریاش با این سریال و ساخت قطعه «زیر آسمون شهر» به سایت «موسیقی ما» گفت: «قطعه «زیر آسمان شهر» محصول سال 1379 است و پخش سریال تا سال 83 ادامه داشت. در ابتدا از شعر آقای رضا عطاران استفاده شده بود، اما بعد از قسمت دوم شعری از استاد محمدعلی شیرازی مورد استفاده قرار گرفت. پیشنهاد همکاری با این سریال از سوی مهران و مهدی غفوریان عزیز به من داده شد. مهدی و برادرم -امید- در آن روزها با هم همکاری داشتند و مهران هم از دوستان من بود. ابتدا قرار بود قطعهای در فضای آثار فرهاد و فریدون فروغی بسازیم، اما بعد ملودی این قطعه ساخته شد و دیدیم که ملودیِ خوبی است و بعد هم کار تنظیم و اجرا شد. این قطعه را در استودیوی «نیما وارسته»ی عزیز ضبط کردیم و در واقع اولین قطعهی رسمیای بود که نیما آن را ضبط کرد.»
امیر تاجیک درباره فضای این قطعه گفت: «سریال طنز بود ولی ما یک موسیقیِ جدی برای آن ساختیم، در حالی که شاید همه منتظر بودند تیتراژ آن سریال هم فان باشد اما یک کار جدی و بااحساس ساخته شد. حقیقتاً من هم کار را با احساس و انرژیِ بالایی اجرا کردم. شعر زیبای آقای شیرازی، ملودی دلنشین مهدی غفوریان، تنظیم و فضاسازی مناسب امید تاجیک و میکس و مسترینگ نیما وارستهی عزیز، دست به دست هم داد و باعث شد فضای دلنشینی برای این قطعه به وجود بیاید که به دل مردم بنشیند. یادم هست بعد از همان چند قسمت اول دوستان تماس میگرفتند و میگفتند ما منتظر مینشینیم تا سریال تمام شود و تیتراژ را بشنویم! این قطعه نوستالژی زیبایی ایجاد کرد و خاطرات قشنگی در آن دوران که دوران طلایی موسیقی پاپ بود، رقم زد.»
موفقیت این قطعه باعث شد امیر تاجیک عنوان آلبوم بعدیاش را هم زیر آسمون شهر انتخاب کند و این قطعه هیت را در آن بگنجاند.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 - 14:26
دیدگاهها
آقا همه مورد قبول دادم هیتلر بودن ولی یکی به من بگه شاید من نشنیدم این چه حسیه از آقای پاکزاد هیت شدن!!!!!!!!!!
من اصلا اسم ایشون رو نشنیدم!
لطفا اگه من اشتباه کردم یکی بگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تو این لیست :
1پرواز آرین: شاید یکی از هیت ترین ها و من جزء 3 تا اول می دونمش چون هر وقت می خواستیم یه آهنگ همه با هم بخونیم همیشه این آهنگ رو می خوندیم چون همه حفظ بودن!
2 مسافر که دیگه اصلا بحثی درش نیس جزء یکی هم بیراه که به نظرم کار دلنوازان جاش بود بهتر بود! با اینکه خیلی بیراه رو دوست دارم
انتخابهاتون همگی عالی بود روی 9 تاشون اصلا جای هیچ گونه شک و شبهه ای نیست که واقعا هیت شدن و ماندگار اما قطعه این چه حسیه از سهراب پاکزاد و امیر طبری 100 تا که سهله اگه 1000 هم بود نباید قرار می گرفت.
یار دبستانی من که تا همیشه در ذهنها ماندگار است، قدسیان آسمان که واسه من پر است از خاطره های خوب و اون زمان ای کاروان ای کاروان گفتن علیرضا عصار عزیز خیلی ورد زبان ها شده بود، مسافر شادمهر که قطعا میلیون ها نفر شنیده اند، غزلک سعید شهروز از البومی است که بیشتر ترانه هاش تو زمان خودش هیت شدن مثل خورشید خانوم، تقدس، طعنه و ...، گل پونه ها ایرج بسطامی که قطعا می بایست تو انتخابها می بود و پس از زلزله بم فکر نمی کنم ایرانی ای باشد که آن را نشنیده باشد، پرواز گروه آریان که قطعا هیت ترین آهنگ این گروه مانای موسیقی کشورمان است، رو در و دیوار این شهر که یه زمانی خیلی شنیده می شد، بیراهه ها علی لهراسبی که خیلی در شهرت این خواننده تاثیر داشت و زیر آسمون شهر امیر تاجیک که خیلی ها باهاش خاطره دارن و یک هیت به معنای واقعی است اما ترانه این چه حسیه!!!
بعد از انتخاب همه ی100 تا یه نظرسنجی بزارید که معلوم بشه کدوم محبوب تره لطفا
خیلی از آهنگایی که نام میبریت هیت صدا سیماییه نه هیت مردمی....
یعنی چون به کرات از تلویزیون پخش شده معروف شده ....
البته هیت بودن مردمی هم دلیل بر خوبی قطعه نمیشه ... معملا یه آهنگ که خیلی از ضبط ماشین ها پخش میشه معروف میشه و میشه هیت ...
البته معمولا آهنگ هایی هم که از سیستم ماشین ها با صدای بلند پخش میشه عموما سطح پایین ترین موسیقی های موجود همون دوره ست .... به صورتی که یه فلش میدن به سی دی فروشی تا آهنگ براشون بریزه ....
یه دوره ای بود که هیت ترین آهنگ ها که تقریبا همه گوش دادن متعلق بود به استاد ساسی مانکن و جناب علیشمس که معشوقه شون به اسم پارمیدا رو گم کرده بودن و هی صداش میزدن
که عموما سخیف ترین نوع موسیقی و ترانه رو داشتن
پس عموما هیت بودن امتیاز هنری برای یه قطعه موسیقی محسوب نمیشه
البته هیت هایی هم هست که از نظر هنری سطح بالایی دارن مثل چرا رفتی و خیلی های دیگه که برای سازندگانشون بسیار احترام قائلم
تایید لطفا
راستی کار سهراب پاکزاد رو واقعا هیت 40سال اخیر محسوب کردید؟
مسافر خسته ی من بار سفر رو بسته بود...
بازهم شادمهر.. بازهم عشق... بازهم خاطره.../
فوق العادس این بشر !
مسافر شادمهر ....
موسیقی پاپ بعد از انقلاب بدون تردید مدیون و وامدار این قطعه/این آلبوم و البته خوانندشه
حالا دیگه تو غربتش ستاره سر نمیزنه / تو لحظه های بی کسیش پرنده پر نمیزنه
با کوله بار خستگی تو جاده های خاطره / مسافر خسته ی من یه عمره که مسافره
نه تنها این آهنگ بلکه کل این آلبوم هنوز هم فراموش نشدنی و دلنشین هستن :)
غزلک سعید شهروز با آهنگسازی شادمهر
پرواز آریان
زیر آسمان شهر
این آهنگ ها خاصیت هیت بودن و ماندگار بودن رو باهم دارن :)
بنظرتون يه خورده كم لطفي نميكنيد به بعضي از خواننده ها؟توي 50 قطعه اي كه تا الآن معرفي كرديد بطور مثال سيروان خسروي 2 تا ترك داشته اما خواننده هايي مثله خواجه اميري يا چاووشي يا يگانه كه هم سابقه ي بيشتر و هم تركهاي هيت تري دارند فقط يك ترك داشتند؟نه اينكه سيروان خواننده خوبي نيست اما اين تركهايي هم كه ازش گذاشتيد هيت نيستند آخه.هرچند كه ميدونم 50 قطعه ديگه هنوز مونده اما بنظرم حداقل محسن چاووشي حقش داشتن بيش از يك ترك توي 50 ترك بوده...
دنیا دیگه مثل تو نداره بنیامین
والا نصف این هیت ها رو ما که نشنیدیم!!:\
فقط با این چه حسیه موافق نیستم ولی بقیه هیتن
اهنگ تو نميدوني پسران افتابو يادتون رفت
یعنی واسه حفظ اعتبار خودتونم شده باید تو نیمه دوم خیلی خیلی بهتر از اینا عمل کنین وگرنه...
قطعا بیراه ها از لهراسبی بزرگ انتخاب من است....
ولی مسافر شادمهر هم بسیار خاطره انگیز است....
پرواز آریا هم که خیلی خیلی هیته... هنوزم در خاطره ها جا دارد... شعرش را همچنان حفظم.
این چه حسیه واقعا هیته؟؟؟؟؟؟؟؟ من حتی تا حالا اسم خواننده اش را هم نشنیده بودم.
به استثنای این چه حسیه که من هنوز نشنیدمش بقیه واقعا جزو بهترین هایی هستن که تا الان انتخاب کردین.
از علی لهراسبی و سعید شهروز چندین آهنگ دیگه هم میشه به عنوان صد قطعه ی هیت پس از انقلاب اسم برد.
اینکه 50 تاش شد شجریان!!!!!!!!!!!!!
یادش بخیر پرواز گروه آریان
خیلی با این آهنگ خاطره دارم
مرسی درست انتخاب می کنید هرچند من هم با این چه حسیه مخالفم البته این آهنگ رو شنیده ام این خیلی خوبه که هیتهایی که ارزش هیت شدن داشتند رو هم انتخاب می کنید مثل قدسیان آسمان و گلپونه ها
با عرض سلام به سایت موسیقی هیت...
چه وضعشه عزیزم؟؟؟اون همه اون بالا اشاره کردی معنی هیت ینی چی اما خودتون نه خوندین نه توجیه شدین...هر چی تیتراژه تلویزیونه ریختین اینجا...85درصد تیتراژارو خواجه امیری و اصفهانی خوندن.پس کو احسان خواجه امیری؟من به شدت اعتراض دارم ینی کاره خواجه امیری ازین پاکزاد که اسمشو الان دان میشنون خیلیا هیته؟نکنه خیته ؟؟؟
اصلا تو کجای دنیا همچین مسابقه ای یا نظر سنجی هست که شما ملت رو به بازی گرفتین؟جشنواره میذارن خواننده ها میان اونجا اجرای زنده بعد ملت ه اجرای خواننده و گروهش نمره میدن...ینی همه هم زمان قدرت و ضعف خوانندرو میسنجنو امتیاز میدم آخر سرم نفرات برتر مشخص میشه...فقط تو ایرا همچین بچه بزیا و سوسول بازیایی هست که ملتم عااااااااااااااااشقشن...هیت خیت پیت فیت میت...جم کنید بابا
تقریبا میشه گفت درست ترین لیست هیت هایی که منتشر کردین این سری بود
به جز یکی دو مورد به هرحال هر خواننده ای یه آهنگ داره که با اون آهنگ معروف شده این دلیل نمیشه که اون آهنگ الزاما هیت محسوب بشه!
"پرواز" خاطره انگیزترین آهنگ این لیست برای منه و یادم نمیره که اون سال ها همه جا شنیده میشد و باعث آشناییم با گروه آریان شد.
مرغ مهر!تو سریال چارخونه و داستان مرغ عشق یا مرغ عشق؟! خاطره ای بود که خیلی سال پیش علی پهلوان تو بلاگ های یاهو 360 تعریف کرده بود...
این آهنگ بی نظیره و هیچ وقت قدیمی نمیشه
مسافر شادمهر عقیلی هم غوغایی به پا کرد و حتی آریانی ها هم گفته بودن با شنیدن این آلبوم امیدوار شدن و تصمیم گرفتن کار خودشونو تو فضای اون زمان موسیقی پاپ شروع کنن
بیراهه ها و زیر آسمون شهر از هیت های تیتراژی بودن که گل کردن و تو ذهن ها موندن. یار دبستانی من هم که نیاز به گفتن نداره در کل این لیست خوب بود.
مشکب موسیقی این مملکت همینه !!!
من از اینا فقط از ایرج بسطامی گروه آریان رو قبول دارم آخه من نمیفهمم ملاک چیه !!!
اگه ملاک انتخاب اون زمانا قدیمن پس ما آدم نیستیم ؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من هیچ اثری از اسم هایی ::: امین حبیبی .. علی عبدالمالکی ... علی اصحابی ... محسن چاووشی :::
نمیبینم
آهنگ ::: گله ::: محسن یاحقی که اتفاقا مجاز هم شده هیت ترین آهنگ ایران بوده به هرکی میگی همه چیزشو بلده
حالا اگه ملاک انتخاب شما برای " پیرمرداست " و تین ایج و نسل جوان فقط اسمن !!! دیگه من نمیدونم
حس می کنم موسیقی ما خواسته با این انتخابا دل همه خواننده ها رو بدست بیاره وگرنه تا به اینجا 8-9 کار هیت نبودن.
بازم می گم اثری هیت واقعی هستش که تیتراژ برنامه ای نشده باشه.
جای تعجب داره اسم یغما گلرویی رو می بینیم ایشون که اخ بودن و چند ماه پیش یه پست در موردش کار کردین و سر یک روز حذفش کردین اون مطلب رو.
فقط غـــــزلــــــــــک
<3 <3
با این چهار آهنگ در این لیست مخالفم :
غزلک سعید شهروز که من اصلا نشنیدم و فکر نمیکنم دورو برم کسی این آهنگ رو هیت بدونه!
مسافر شادمهر عقیلی که به نظر من فقط به خاطر ارادتی که نویسنده تون به شادمهر عقیلی داره انتخاب کردین و جزو قطعات هیت شادمهر محسوب نمی شه
پیله های پرواز لهراسیی که نمی شه اصلا روش اسم هیت گذاشت چون آهنگایی که به عنوان تیتراژ در یه مقطعی پخش می شن معروف میشن یکم .
و این چه حسیه سهراب پاکزاد هم هیت پارتی ها بوده به نظر من .
درپایان یعنی محسن چاوشی و محسن یگانه به اندازه ای آهنگ هیت نداشتن ! که اسمشون بیشتر از سهراب پاکزاد و علی لهراسبی در این لیست بیاد ؟؟
1- آریان - پرواز
2- ایرج بسطامی - گل پونه ها
3- شادمهر - مسافر
4- علی لهراسبی - بیراهه ها
5- امیر تاجیک - زیر آسمون شهر
6- سعید - شهروز غزلک
قابل توجه دوستان عزیز، آلبوم مسافر با فروش 7 میلیون نسخه دومین آلبوم پرفروش بعد از انقلابه.
پ.ن: دهاتی اوله
اما حیف که مسافر خسته ی من بار سفر رو بست و دفتر خاطراتش رو روی طاقچه جا گذاشت و رفت...
یعنی واقعا اگه قطعات آلبوم بنیامین 85 تو این لیست نیاد .... !!!!!!!
قطعا باید اسم هیت رو ورداشت از روی این بخش ...
چقدر این روزا جای گروه آریان و علیرضا عصار و سعید شهروز و امیرتاجیک و صد البته شادمهر عقیلی خالیه جاده صاف کن موسبقی پاپ بودن.
پرواز مگاهیت بوده نوری تا ابدیت آهنگ مشترک گروه آریان با کریس دی برگ هم خیلی سروصدا کرد
قکر میکنم در مجموع نتیجه نهایی
سه تا اهنگ اول اینا باشن (که هر سه تاشونم به خاطر خود کار و جنس متفاوتشون هیت شدن نه پخش از تلویزیون) (بدون تریتیب) :
پرواز آریان ، علامت سوال شادمهر ، یار دبستانی من فریدون
هیت دهه شصتی ها :
1 -باز هم مرغ سحر بر سر منبر گل دم به دم می خواند شعر جان پرور گل باز هم مرغ سحر بر سر منبر گل دم به دم می خواند شعر جان پرور گل....لامصب خودمونو جدی میگرفتیم بلند میشدیم سعی میکردیم از پسره خوشگلتر بخونیم....راستش یکم حسودیم میشد به پسره... (-؛
این اهنگ پیژن خاوری هم بدجور همه گیر شد زمان خودش :وقتی که پا میزاره دریا به روی شنها مرغابیا میشورن پرهاشونو تو دریا وقتی برای ساحل دریا صدف میآره شبها به روی بندر بارون ماه میباره یاد تو در دل من طوفان به پا ...
امیدوارم آهنگ کتسل و خدانگهدار و مسافر استاد مجید خراطها هم در بین این 100 آهنگ باشه که...
اخه این چه وضعه اهنگ هیته یکیشون به درد تست 718و6975میخوره تا گوش دادن اریان و شادمهرم که ارادتتون بهشون ثابت شدس الان برای اخرین بار و نمیدونی و نمیدونم و کوچه و جدایی و سلام اخرو باور نمیکنم و سایه به سایه کاش عاشقت نمیشدم و نابرده رنج و تاوان ومیوه ی ممنوعه چی میشه این وسط داره اعتبار این نظرسنجی بدجور زیر سوال میره.الان کسانی مث احسان و چاوشی و یگانه و رضا صادقی این وسط چیکارن.
اگه به همین روالی که پیش گرفتین ادامه بدین بعید میدونم از مهدی مقدم آهنگی توی این لیست باشه
تعجب میکنم یعنی قطعات ((خونسرد ، دلم از تو میخونه ، خیلی بد شد ، سونامی ، شفا ، قصه ، نیستی ، برو)) هیت نیستن؟انصافا بخوایم حساب کنیم از خیلی از آهنگایی که توی این لیست 50 تایی نام بردین هم سر تر بودن و هم هیت تر
بی انصافیه اگه از مهدی مقدم آهنگی نباشه
در ضمن آهنگایی مثه:
تو نمیدونی (پسران آفتاب)
دلم عاشقت نمیشه (شهاب بخارایی)
دورنگی (بهنام صفاریان)
چشم سیاه (هومن سزاوار)
یاد تو ( بیژن خاوری)
آریان ( بذار برم)
دل من ( آریا جهان میررزایی)
و....
توی زمان خودشون خیلی سر و صدا کردن ، من واقعا موندم هیئت تحریریه ی سایت موسیقی ما بر چه اساسی یه سری از آهنگارو توی این لیست قرار دادن.
من نمیفهمم چرا آهنگ امین حبیبی نیست .. دیگه از اون هیت تر؟؟؟؟؟؟
اون که یه وقتی تنها کسم بود ... تنها پناه دل بی کسم بود ... تنهام گذاشت و رفت از کنارم ... از درد دوریش من بیقرارم ....
سلام
خیلی عجیبه جای آثاری مثل سازش ـ هرجای دنیایی ـ منو رها کن ـ امپراطور تو قطعه هاتون خالی ان امیدوارم تو پنجاه تای بعدی باشن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مهدی یراحی دوستت داریم خیلیییییییییییییییییییییییی
پرواز و مسافر بهترین اند>....شادمهرم که همه اهنگاش هیتن......واقعا شادمهر فوق العادس اهنگ پرواز اریانم واقعا مگا هیته...اهنگ گل یاس شادمهر فراموش نشه
فقط عشق اول مهدی احمدوند .واقعا این اهنگ تو دل خیلی ها جاشد و انقلابی به پاکرد.ایرانسل و همراه اول رکورد این اهنگ پیشواز رو با15میلیون بار شکست
مممنون
جالب بود
فقط شادمهر و دکتر اصفهانی
مسافر آهنگیه که نه برا ده شصتیا بلکه برای من دهه هفتادی هم خاطره سازه اصلا با روح و روان ادم بازی میکنه این لیست یکم منصفانه بود اما آهنگ این چه حسیه و مال امید حاجیلی کجاش هیت ترین 40 سال اخیره؟؟؟؟؟
تو نظرات بیشتر خواننده ها گفته شدن ولی یکی ز دوستان به گله از محسن یاحقی هم اشاره کردنکه میتونه تو لیست قرار بگیره
سعیدشهروز عزیز غیر از غزلک ترانه هیت زیاد داره از همین آلبوم غزلک طعنه و خورشیدخانوم ترانه آسمون رویا ، چندسال از امشب بگذره و.....
از آهنگ یک تا10رو باید و حتمی به شادمهر داد،خدایش شادمهر حسابش از بقیه جداست، ولی کارشناسان عزیز سطح نظرسنجی رو خواهشا نیارید پایین؟!بعضی آهنگها خیلی گم و کم طرفدارن بین مخاطبان موسیقی؟! رو این حساب اگه کار میکنید و به اینا که شما میگید هیت: آهنگ "آقای راننده کلاه قرمزی" و تبلیغ لوسی لوسی لوسی پفک لوسی" و... اینا رو هم انتخاب کنید هم بین مردم محبوب هستن هم مجازن!!
یعنی فقط یک ترک محسن یگانه مگاهیته؟؟!! شما خودتون قضاوت کنین...
موسیقی ما،یعنی از محسن یگانه فقط سکوت هیت بود؟
نفسهای بی هدف،گناهی ندارم،آخه دل من،نشکن دلمو،نباشی،باور کنم،دوست دارم،هوایی شدی،کی جای من اومد،نمیشه،خیابونا و ....
(عروس قصه ) و (خیانت) چاوشی هیت نشده؟؟ تو تمام فیلمای طنز و جدی راه پیدا کرد؟؟ همه از حفظ بودن و هست
گوشی رو بردار تا صدات یه ذره ...................
عروس خوب قصه عروس آرزوهام . وقتی که خیلی تنهام قهر نکن با چشمام .............
پس کو محسن چاوشی؟
یعنی چاوشی محبوبترین خواننده داخلی فقط یه سنگ صبور داشت؟
غزلک ومسافر و گل پونه ها خیلی خوب بودن.
برام عجیبه که هنوز عشق اول مهدی احمدوند که حتی تو پیشواز مرز10 میلیونو رد کرده هیت نشده دیگه تقریبا نصف ملت این اهنگو شنیدن...خیلی عجیبه
نگران منی مرتضی پاشایی
جز تو محمد علیزاده
من و بارون بابک جهانبخش
حسرت محمد اصفهانی
اهنگ پرواز عالیهههههه!
آهنگ "برای عاشقی دیره حاجیلی" و "عزیزم باراد و عماد طالب زاده" که هنوزم تو عروسی ها پخش میشه!
آهنگ پرواز خوببهههههه!!!!
دروغه مازیار فلاحی خیلی احساسه و هیته
آهنگ دروغه (قلب یخی) مازیار فلاحی
آهنگ بی راهه های علی لهراسبی فوق العادست
شادمهرعقیلی هم که بیشترین آهنگ هیت رودرتاریخ موسیقی ایران داره درحالی که سال های کمی درایران بود
یکی از هیت ترین موزیکهای چند سال اخیر "دوستت دارم" گروه سونه
حتی میشه گفت سوپر هیت
یکی از هیت ترین موزیکهای چند سال اخیر "دوستت دارم" گروه سونه
حتی میشه گفت سوپر هیت
محسن یگانه به جز سکوت بازم اهنگ هیت داره ها
واقعا جای تاسف داره که از یه خواننده ای مثل محسن چاوشی فقط یه اهنگ هیت گذاشتید البته این کارو با خواننده های دیگه رو هم کردید،به جز سنگ صبور چاوشی اهنگای خیانت و عروس قصه هم هیت شدند البته اهنگای بازار خرمشهر وبرقصا هم هستند ولی خب خیانت و عروص قصه یه چیز دیگه بود...
به امید رعایت انصاف و عدالت در مورد همه خواننده ها
خدایی اهنگ علامت سوال و پرواز اریان باید جزو سه اهنگ هیت باشن خدایی محشرن خیلی!!!!علامت سوال که با بلای ادم بازی میکنه.... اهنگ خیانت چاوشی و اخه دل من محسن یگانه و گل یاس شادمهرم واقعا هیت هستن
سهراب پاكزاد اخه ؟!!!!
كارشناساتون كجا دارن زندگي ميكنن كه اين چه حسيه اونجا هيت شده ؟!
به هر حال اگه يه نگاهي به تعداد كامنت ها بندازين متوجه ميشين كه هر سري كه ليست جديدو ميديد تعداد كامنتا كم ميشه كه نسون ميده مخاطباتون راضي نيستن از انتخاب ها
اینجور که معلومه قطعات واقعن هیت تو این لیست 100تایی نیستن. اینا سلیقه ی نویسندس نه سلیقه همه مردم. آهنگ های هیت فراوان از بنیامین، محسن یگانه، علی اصحابی، محمد علیزاده، حمید عسگری، امین حبیبی، مرتضی پاشایی و ... کوشن پس؟؟؟؟
آهنگ مسافر شادمهر عقیلی آخه کجاش هیته؟؟!!!!!!!!!
از شادمهر کلی اهنگ گذاشتین.!!...بسه دیگه لطفا موسیقی ما... باور کنین دیگه شادمهر هیت نداره !
لطفا بزارید به خواننده های دیگه هم وقت برسه.
تورو خدا اونایی که میگن شادمهر هیت نیس لابد سنشون پایینه من سال 77 کلاس چهارم بودم بابام تو ماشین یه کاست خریده بود یه روز صبح که میخواست منو برسونه مدرسه کاست و انداخت پخش شروع شد مسافر خسته من بار سفر رو بسته بود....گذشت من رفتم ولی با اینکه سنم کم بود خدا شاهده تو مدرسه فکرم پیش کاست موند برگشتم منتظر شدم بابام برگرده ظهر که برگشت یواشکی کلید ماشینو برداشتم جیم شدم رفتم تو ماشین کل کاستو گوش کردم طوری که متوجه گذر وقت نشده بودم و مامانم نگرانم شده بود که کجام درسته بعدش یه کشیده از بابام خوردم ولی میرزید چون عاشق یه صدایی شده بودم که تو رویاهام باهاش سیر میکردم هنوزم که هنوزه اون کاست تو کمدم دارم من هنوزم بعضی اوقات که دلم میگیره با مسافر شادمهر اروم میشم البته نه اینکه آثار دیگه ای گوش ندم نه ولی شادمهر یه طرف یقیه هنرمندا یه طرف
معمولاً تو سایتتون حق مهدی یراحی خیلی نادیده گرفته میشه
بهترین کارهای هیت متعلق به خودشه
سازش ـ امپراطور ـ هرجای دنیایی ـ علی مودک ـ غزال ـ منو رهاکن ـ بغض تو ـ عطرتو و ...
پرواز- گروه آریان
درسته شادمهر از بزرگان موسیقی پاپ هست و بعداز چند سال هنوز تو اوج مونده ولی این درست نیست که از شادمهر چندتا اهنگ گذاشتید ولی از محسن چاوشی محبوب ترین خواننده داخلی فقط یک اهنگ ...!
غیرمعمولی،عروس قصه،خیانت،دوست داشتم،ستمگر،بازارخرمشهر،زخم زبون و...
اینا بهترین ترک های چن سال اخیر موسیقی پاپ هستن
امیدوارم حق محسن چاوشی حداقل تواین سایت حفظ بشه
مسافر کاملا درست بود
امیدوارم اهنگ ستاره از البو م ادم و حوا(اخرین البوم قبل از مهاجرت شادمهر) هم لحاظ بشه
چون واقعا هیت بود و من با این که اون زمان سنی نداشتم کاملا به یاد دارم که همه جا شنیده میشد
زنگ موبایل ها هم که همگی ویولن اهنگ ستاره شده بود
با یه چشمک دوباره منو زنده کن ستاره
مسافر شادمهر
پیله های پرواز
چرا کامنت هایی رو که در باره نامجو میذارم رو تاید نمیکنید ازچی میترسید؟؟؟/زنده باد موسیقی ایرانیان وزده باد هنرمند ایرانی در هر جای ایران / یکی از مخاطباتونو از دست دادیید/ یا علی
آهنگ پاکزاد و شادمهر و سعید شهروز رو که تا الان نشنیده بودم باقیشم غیر از قدسیان اسمان علیرضا عصار کار هیتی توش نبود
انصافا فرقه بین یه ترانه ی هیت با یه ترانه ی معروف. آهنگ چه حسیه حتی کاملا معروف هم نیست چه برسه به هیت! مثل دو تا ترانه ای که از سیروان گذاشته بودید. که جفتش هم معروف بود و هیچ کدومشم هیت نبود به نظر بنده. اما این چه حسیه دیگه خیلی انتخاب بدی بود به نظر من! مثلا اگه آهنگ "عشق من من توی هر کوچه به یاد تو خوندم ..." از صنعتی رو میذاشتید انقد بد نبود که اینو گذاشتید!
پرواز و مسافر
نمیدونی سرآلبومی آلبوم فصل تازه احسان خواجه امیری و نوری تا ابدیت آهنگ مشترک گروه آریان و کریس دی برگ هم خیلی شنیده شدن و هیت محسوب میشن.
انصافا این سری خوب بود اما در دو یا سه سری قبل چند تا آهنگ اصلا هیت نبودن
یعنی فقط عده کمی اونا رو شنیده بودن مثل دوست دارم زندگی رو (البته من شنیدم)
آهنگایی مثل لکنت و آهای تو و هفته عشق اسمشون تو این لیستها خالیه
اما اگر منظورتون همه نوع آهنگه واقعا جا داره که آهنگ آهویی دارم خوشگله هم باید بیاد
چون پیر و جوون میخوندن
واقعا اینا هیت نبودن شما به اسمها توجه کردید در این موارد
مثل یاد ایام . شب دهم . دوست دارم زندگی رو . علامت سوال شادمهر .چرا رفتی .
یادمه بار اولی که فراخوان دادید گفته شده بود آهنگی که همه جا شنیده شده
انصافا خیلی از اینا همه جا شنیده نشده
اهنگ ستاره شادمهر واقعا هیت بود یادتون نره
همه آهنگهای آقای لهراسبی زیباست (بنویس- ساعت 8- دلهره و . . . )
بیراهه علی لهراسبی قطعا بینظیره کاری که تکرار نشدنی هست موزیک وصدای بااحساس اقای لهراسبی خاصه
بیراهه اقای لهراسبی قطعابینظیره اثری تکرارنشدنی که موزیک وصدای بااحساس خواننده ش خاصه
بهترین ترانه قطعأ بیراهه ها با صدای علی لهراسبی عزیزه
آقا قطعه یاس کبود شادمهر هیت نیست؟
اتفاقا این چه حسیه سهراب پاکزاد کاملا هیته .بارون پاییزی سیروان خسروی-تهران تهران رضا یزدانی-بازار خرمشهر محسن چاووشی-سلام اخر احسان خواجه امیری-دروغه مازیار فلاحی-منو رها کن مهدی یراحی-
سری 6 چی شد پس ؟
پس سری بعدی چی شد؟؟
یه بار سه روز طول میکشه که سری بعدی بزارید یه بار یه هفته الآنم یه ده روزی هست که خبری از سری ششم نیست
دوستان دقت کنید که تا الان 6پارت نوشته شده اما همه انگار فقط پارت اخر رو دیدن. تو مطالب مرتبط صفحات بعد رو هم ببینید
پرواز گروه اریان عالیه
من نمیدونم شما دهه 80 ایها چی میگید این وسط..شادمهر هیت نیست هیت نیست یا نشنیدید خوب لینکش ایمجا هست دان کن ببین چی خوانده بعد نظربده
سلیقه خودتونو به بقیه نچسبونید.
ترک سهراب پاکزاد واقعا هیت بود...یادم هست تو اون سال اکثریت شنیده بودن...
آروم آروم تو قلبم بگو که میمونی....بسیار عالیه و همیشه تازست ....درود به شما جناب پاکزاد...
گروه آریان (پرواز)
مسافر خسته من راه سفر رو بسته بود
تو خلوت ثانیه ها به انتظار نشسته بود
میخولست که از اونجا بره ولی نمیدونست کجا
مسافر شادمهر
این اهنگ ها روچطور میشه از این سایت دانلود کرد
اون كه يه وقتي تنها كسم بود
تنها پناه دل بي كسم بود…
،
،
اين اهنگ هيت نبود؟
باید میزدی ۱۰۰ ترانه هیت مجاز ایران ..
افزودن یک دیدگاه جدید