کنسرت - پرفورمنس «تهمورس و ما» روی صحنه رفت
سفری از تهران تا قونیه
موسیقی ما - شب گذشته کنسرت-پرفورمنس «تهمورس و ما» با نگاهی آزاد از ترکیب آهنگسازی و بداههنوازی موسیقی در تالار وحدت اجرا شد و تهمورس پورناظری که قبلاً این برنامه را کاری کاملاً شخصی و درونی توصیف کرده بود، آن را در شش پرده به همراه دیگر نوازندگان روی صحنه برد.
به گزارش «موسیقی ما» این برنامه كنسرت كوچكی بود که همين مسأله، اين امكان را برای پورناظری مهیا کرده بود تا هر كاری كه دوست دارد در آن انجام دهد. در واقع او کنسرتی رسمی را بر اساس یک تمرین صمیمی اجرا کرد و تجربهای متفاوت در آهنگسازی را نسبت به کارهای خودش روی صحنه برد که درصد کمی از آن بر اساس کارهایی بود که تا امروز از او دیده بودیم.
پورناظری برای این اجرا شش پرده در نظر گرفته بود که شامل «شب - وقتی تو در خوابی - طلوع - در آستانه»، «سمرقندهار»، «از ارس تا هامون - رخس باران»، «مطرب خوش نوا»، «مردی که نه میگفت»، «بال در بال» بر اساس اشعاری از ابوسعید ابوالخیر، مولانا، سیاوش کسرایی و ترانههای محلی بود که تهمورس در برخی از قطعات علاوه بر نوازنده در سمت خواننده هم ظاهر می شد. او برای این کنسرت برخلاف قطعات گذشتهاش كه معمولاً كارهايی پرشور هستند، بیشتر از تمهای تصويری و خيالانگيزی استفاده کرده بود که موسيقی تركيبی داشتند؛ برخی قسمتها خيلی ايرانی بود -مثل سولوهايی که تهمورس میزد- اما میتوان گفت تنظيمها به دليل حضور سازهای غربی تحت تأثیر موسيقی غرب بودند.
بخش اول این کنسرت-پرفورمنس در سه پرده تصویری از موزیسینهایی بود که خیلی جدی روی صحنهای میروند که فضایی ساده و صمیمی دارد؛ انگار که در غیاب تماشاگران میخواهند بدون هیچگونه بازی، خود واقعیشان باشند. آنها در واقع زندگی روزمرهشان را روایت میکردند و هر کس به نوعی روی صحنه زندگی میکرد.
بخش دوم، سه پرده با سه كارگردانی مستقل بود که علاوه بر استفاده از فرمهای کاملاً تکراری اجراهای قبلی پورناظری، فرمهای جدیدی را هم به آن اضافه کرده بود. يك پرده آن بر اساس موسيقی تنبور بود که توسط تهمورس نواخته شد. تهمورس برای این قطعه در وسط صحنه نشست و نوازندگان در انتهای سن تالار وحدت او را همراهی میکردند. صحنهآرایی برای این پرده به گونهای بود که انگار این اتفاق در قونیه در حال رخ دادن است. علاوه بر آن رقص سماعی توسط امیرحسین حسنینیا برای آن در نظر گرفته شده بود و قطعه حال و احوالی معنوی داشت. پرده دیگری از كار، بر اساس شعری از سياوش كسرايی ساخته شده و آهنگ آخر هم قطعهای پرشور بود. همانطور که تهمورس پیش از این در نشست خبری کنسرت اعلام کرده بود که این برنامه نوعی بازیگوشی است، در این پرده این بازیگوشی را تماماً به رخ کشیده بود و هر كاری كه دلش خواسته در آن انجام داده بود. از بخش تصویری آن گرفته که نوازندهها با سایهبازی حضور خودشان را حین نوازندگی به تماشاگران نشان میدادند، تا قطعه کردی انتهایی آن که پورناظری این قسمت را با سهتار اجرا کرد و در واقع نوازندگی سهتار را با تکنیکهای تنبور پیاده کرد. پردهای که بسیار هم مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.
این اجرا فارغ از ایده خاص و تجربه جالبی که داشت، با کاستیهایی در بخش صدا مواجه بود. در اجرای دومین پرده هم مشکلاتی برای صدا پیش آمد. مسئول صدا هم حین نوازندگی گروه روی صحنه آمد و سعی در برطرف کردن مشکلات پیش آمده برای تهمورس داشت که بعد از مدتی تلاش مذبوحانه، تهمورس از او خواست که دست نگه دارد و گفت: «قرار بود پرفورمنس داشته باشیم اما مثل اینکه واقعاً همه چیز خیلی واقعی شده است.» او این دیدگاه را به مخاطب داد که واقعاً مشکلی برای صدا پیش آمده است؛ اتفاق ناخوشایندی که شاید تهمورس میتوانست در آن لحظه از آن استفاده کند و با نگفتن این جمله مخاطب را در تعلیق نگه دارد که آیا این اتفاق -آمدن مسئول فنی روی سن و تلاش برای درست کردن صدا- واقعاً جزیی از پرفورمنس است یا نه و در واقع به صورت کاملاً بداهه در همان لحظه با مسئول صدا بخشی از پرفورمنس را رقم میزدند.
موضوع دیگر این اجرا فاصله زمانی بین هر پرده بود که مخاطب به دلیل کارگردانیهای متفاوت هر قسمت که توسط رضا موسوی صحنهپردازی شده بود و هر بار مخاطب با یک صحنه و دکور کاملاً متفاوت روبهرو میشد، چیزی حدود پنج دقیقه در فضای کاملاً خاموش تالار وحدت سرگردان میشد که همین موضوع باعث شده بود برنامه بیش از پیش شبیه به یک دورهمی بزرگ شود. دورهمی که احتمالاً این بخش آن با توجه به دیدگاه تهمورس که در نظر داشت فضایی صمیمی و نزدیک به دورهمی داشته باشد، به آنچه که میخواسته نزدیک شده بود.
پورناظری را در این برنامه تینا جامهگرمی (ویلن و پیانو)، نگار نوراد (ویلنسل)، آتنا اشتیاقی (ویلنسل و کنترباس)، حسین رضایینیا (سازهای کوبهای) و آرین کشیشی (کنترباس و گیتار باس) همراهی کردند و تهمورس پورناظری هم خود در این کنسرت تار، سهتار، تنبور و برای نخستین بار دوتار نواخت.
به گزارش «موسیقی ما» این برنامه كنسرت كوچكی بود که همين مسأله، اين امكان را برای پورناظری مهیا کرده بود تا هر كاری كه دوست دارد در آن انجام دهد. در واقع او کنسرتی رسمی را بر اساس یک تمرین صمیمی اجرا کرد و تجربهای متفاوت در آهنگسازی را نسبت به کارهای خودش روی صحنه برد که درصد کمی از آن بر اساس کارهایی بود که تا امروز از او دیده بودیم.
پورناظری برای این اجرا شش پرده در نظر گرفته بود که شامل «شب - وقتی تو در خوابی - طلوع - در آستانه»، «سمرقندهار»، «از ارس تا هامون - رخس باران»، «مطرب خوش نوا»، «مردی که نه میگفت»، «بال در بال» بر اساس اشعاری از ابوسعید ابوالخیر، مولانا، سیاوش کسرایی و ترانههای محلی بود که تهمورس در برخی از قطعات علاوه بر نوازنده در سمت خواننده هم ظاهر می شد. او برای این کنسرت برخلاف قطعات گذشتهاش كه معمولاً كارهايی پرشور هستند، بیشتر از تمهای تصويری و خيالانگيزی استفاده کرده بود که موسيقی تركيبی داشتند؛ برخی قسمتها خيلی ايرانی بود -مثل سولوهايی که تهمورس میزد- اما میتوان گفت تنظيمها به دليل حضور سازهای غربی تحت تأثیر موسيقی غرب بودند.
بخش اول این کنسرت-پرفورمنس در سه پرده تصویری از موزیسینهایی بود که خیلی جدی روی صحنهای میروند که فضایی ساده و صمیمی دارد؛ انگار که در غیاب تماشاگران میخواهند بدون هیچگونه بازی، خود واقعیشان باشند. آنها در واقع زندگی روزمرهشان را روایت میکردند و هر کس به نوعی روی صحنه زندگی میکرد.
بخش دوم، سه پرده با سه كارگردانی مستقل بود که علاوه بر استفاده از فرمهای کاملاً تکراری اجراهای قبلی پورناظری، فرمهای جدیدی را هم به آن اضافه کرده بود. يك پرده آن بر اساس موسيقی تنبور بود که توسط تهمورس نواخته شد. تهمورس برای این قطعه در وسط صحنه نشست و نوازندگان در انتهای سن تالار وحدت او را همراهی میکردند. صحنهآرایی برای این پرده به گونهای بود که انگار این اتفاق در قونیه در حال رخ دادن است. علاوه بر آن رقص سماعی توسط امیرحسین حسنینیا برای آن در نظر گرفته شده بود و قطعه حال و احوالی معنوی داشت. پرده دیگری از كار، بر اساس شعری از سياوش كسرايی ساخته شده و آهنگ آخر هم قطعهای پرشور بود. همانطور که تهمورس پیش از این در نشست خبری کنسرت اعلام کرده بود که این برنامه نوعی بازیگوشی است، در این پرده این بازیگوشی را تماماً به رخ کشیده بود و هر كاری كه دلش خواسته در آن انجام داده بود. از بخش تصویری آن گرفته که نوازندهها با سایهبازی حضور خودشان را حین نوازندگی به تماشاگران نشان میدادند، تا قطعه کردی انتهایی آن که پورناظری این قسمت را با سهتار اجرا کرد و در واقع نوازندگی سهتار را با تکنیکهای تنبور پیاده کرد. پردهای که بسیار هم مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.
این اجرا فارغ از ایده خاص و تجربه جالبی که داشت، با کاستیهایی در بخش صدا مواجه بود. در اجرای دومین پرده هم مشکلاتی برای صدا پیش آمد. مسئول صدا هم حین نوازندگی گروه روی صحنه آمد و سعی در برطرف کردن مشکلات پیش آمده برای تهمورس داشت که بعد از مدتی تلاش مذبوحانه، تهمورس از او خواست که دست نگه دارد و گفت: «قرار بود پرفورمنس داشته باشیم اما مثل اینکه واقعاً همه چیز خیلی واقعی شده است.» او این دیدگاه را به مخاطب داد که واقعاً مشکلی برای صدا پیش آمده است؛ اتفاق ناخوشایندی که شاید تهمورس میتوانست در آن لحظه از آن استفاده کند و با نگفتن این جمله مخاطب را در تعلیق نگه دارد که آیا این اتفاق -آمدن مسئول فنی روی سن و تلاش برای درست کردن صدا- واقعاً جزیی از پرفورمنس است یا نه و در واقع به صورت کاملاً بداهه در همان لحظه با مسئول صدا بخشی از پرفورمنس را رقم میزدند.
موضوع دیگر این اجرا فاصله زمانی بین هر پرده بود که مخاطب به دلیل کارگردانیهای متفاوت هر قسمت که توسط رضا موسوی صحنهپردازی شده بود و هر بار مخاطب با یک صحنه و دکور کاملاً متفاوت روبهرو میشد، چیزی حدود پنج دقیقه در فضای کاملاً خاموش تالار وحدت سرگردان میشد که همین موضوع باعث شده بود برنامه بیش از پیش شبیه به یک دورهمی بزرگ شود. دورهمی که احتمالاً این بخش آن با توجه به دیدگاه تهمورس که در نظر داشت فضایی صمیمی و نزدیک به دورهمی داشته باشد، به آنچه که میخواسته نزدیک شده بود.
پورناظری را در این برنامه تینا جامهگرمی (ویلن و پیانو)، نگار نوراد (ویلنسل)، آتنا اشتیاقی (ویلنسل و کنترباس)، حسین رضایینیا (سازهای کوبهای) و آرین کشیشی (کنترباس و گیتار باس) همراهی کردند و تهمورس پورناظری هم خود در این کنسرت تار، سهتار، تنبور و برای نخستین بار دوتار نواخت.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 شهریور 1394 - 09:19
دیدگاهها
فوق العاده بود.. همین
بدون شک یکی از بهترین و زیباترین کنسرت هایی بود که رفتم...
تهمورس واقعا فوق العاده هست...
خیلی جالب بوده متاسفم که نرفتم. کاش دوباره برگزار بشه
به نظر من یک راه جدید تو موسیقی با این کنسرت باز شده که میتونه هر سلیقه ای رو جذب کنه
واقعاا کار جذاب و سطح بالایی بود
معجزه بود معجزه
فقط حیف که صدابرداری واقعا بد بود
این پورناظری ها فقط بلدن کارشونو تو بوق و کرنا بکنن
هیچ وقت ان کنسرت رو فراموش نمیکینم
کاش بزم اجرا بشه
بي نظير بود واقعا لذت برديم
اميدوارم باز هم اجرا بشه
دوست داشتم اين كار و خيلي ايده جالب و نويني در مرسيقي بود
هميشه موفق باشي تهمورس عزيز
افزودن یک دیدگاه جدید