39 پیشنهاد برای بُرونرفت از وضعیت بغرنج ارکستر سمفونیک تهران
ای کاش دعواهای داخلی را رسانهای نکنیم
[ حسین شریفی - نوازنده ترومبون ارکستر سمفونیک تهران ]
پس از یک سال فعالیت هنری سخت و چشمگیر و پُر از فراز و نشیب ارکستر سمفونیک تهران، اخیراً ارکستر شاهد اتفاقاتی بوده که از نظر اغلب اهالی موسیقی چندان خوشایند نبوده و متأسفانه رسانهای شدن مشکلات ارکستر و بیانیهها و مصاحبههای پیدرپی، نهتنها هیچ کمکی به موسیقی نکرده، بلکه به جریانات غیراصولی که همگی شاهد آن بودیم، دامن زده و صدمات جبرانناپذیری به بدنه نحیف هنر موسیقی به ویژه ارکستر سمفونیک وارد کرده است.
بر همین اساس با توجه به سوابقی که در این رشته از موسیقی دارم و به عنوان عضوی از اعضای ارکستر سمفونیک تهران که سالیان سال همراه این ارکستر با رهبران مختلف -ثابت و مهمان- و مدیریتهای گوناگون همکاری داشتهام، وظیفه خود میدانم برای بقا، رشد، تعالی و شکوفایی هرچه تمامتر ارکستر با کسب اجازه از محضر بزرگانِ این هنر، از سرِ دلسوزی برای خانهای که خود را متعلق به آن میدانم، راهکارها و پیشنهاداتی ارائه نمایم:
1- ارکستر یک فعالیت گروهی و جمعی است و ضروری است که شیوه و نحوه مدیریت آن نیز، بر اساس همدلی و خِرد جمعی همراه با دلسوزی باشد. تجربه نشان داده که تصمیمگیریهای فردی در کارهای هنری -آن هم با این گستردگی- تحت هر عنوانی موجب زیان خواهد بود.
2- لزوم داشتن نظامنامه و اساسنامه.
3- تشکیل اتاقفکر با هدف رشد و شکوفایی موسیقی ایران همگام با موسیقی علمی روز جهان.
4- تشکیل شورای سیاستگذاری فعال به منظور ارتقاء سطح و جایگاه ارکستر.
5- تشکیل شورای فنی و هنری جدید با استفاده از نیروی جوان و کارآمد در کنار بزرگان و پیشکسوتان مرتبط و دارای تجربه در حوزه مدیریت و موسیقی.
6- برخورداری از مدیر هنری، مدیر فنی و مدیر داخلی به صورت مجزا و با تعاریف و شرح وظایف گوناگون برای هر یک به منظور جلوگیری از موازیکاری.
7- مشخص شدن وظایف و حدود اختیارات مدیران محترم فنی و هنری و رهبر محترم ارکستر.
8- تشکیل هیئت امنای ارکستر با حضور نمایندگان منتخب ارکستر سمفونیک.
9- برنامهریزی مدوّن ششماهه که پس از تأیید شوراهای سیاستگذاری، فنی و هنری ارکستر به تأیید و نظر رهبر محترم ارکستر برسد و ایشان ارزیابی مثبتی از سطح توانایی ارکستر به جهت عملی نمودن پروژه داشته باشند.
10- تهیه منشور حقوق هنرمندی، با اهمیت دادن به رفتار هنری در چارچوب قانون با هنرمند، به طوری که در طول تمام مدیریتها جهت بهبود وضعیت کار و هرچه قانونمندتر کردن این روند از آن استفاده شود.
11- تهیه واحد آمار، تحقیق و پژوهش برای رصد علمی منطبق با معیارهای جهانی آمار با هدف اطلاع دقیق از واقعیات و برخورداری از نمودار آماری کمّی و کیفی از ضبطها و اجراهای ارکستر سمفونیک.
12- رصد کردن نقاط ضعف و قوت ارکستر توسط کارشناسان خبره و بیطرف اعم از نوازنده، رهبر و...
13- عقد قرارداد شفاف و قانونی با تأیید وزارت ارشاد و اداره کار با محوریت فعالیت هنری نوازندگان، خوانندگان، رهبرِ ثابت، دائم و رهبران مدعو، زیر نظر حقوقدانانی آگاه به مسائل هنری طرفین که به تأیید هر دو طرف رسیده باشد.
14- ایجاد شرایطی مناسب برای فارغالتحصیلان برگزیده و برتر موسیقی که از هنرستانها، دانشکدهها و دانشگاههای موسیقی موفق به کسب مدارج علمی و هنری لازم شدهاند.
15- تمرکز بر ارتقاء کیفیت اجراها در کنار کمیّت آن با ممانعت از اجراهایی که کمترین مخاطبان را جذب کردهاند و آسیبشناسی این عدم استقبال و رفع موانع آن.
16- دعوت از رهبران و سولیستهای درجهیک جهانی با اطلاعرسانی دقیق درباره رزومه کاری آنها.
17- برگزاری کلاسهای آموزشی مباحث علمی و تئوری روز دنیا و آشنایی با اتفاقات جدید علمی موسیقی با دعوت از اساتید برجسته از دانشگاههای معتبر جهان جهت بالا بردن سطح علمی و هنری ارکستر.
18- اجرای رسیتالهای مختلف و برگزاری مسترکلاس هنرمندان مدعو همچون گذشته که استقبال و تأثیر مثبت آن بر کسی پوشیده نیست.
19- برگزاری کلاسهای ورکشاپ و تمرینات منسجم و هدفمند سکشنهای مختلف در ارکستر اعم از زهی، کوبهای، بادی چوبی و بادی برنجی.
20- استفاده از هنرمندان ایرانی با قابليت و ظرفیت بالا با در اختيار داشتن سواد آكادميك موسيقي و تحصيلات تكميلي و پيرو آن عدم دعوت از نوازندگان خارجی با هزینههای گزاف.
21- رایزنی فرهنگی هنری با ارکسترهای مطرح و درجهیک بینالمللی به جهت تعامل و تبادل فرهنگی و استفاده از تجربیات آنها.
22- آمادهسازی فضای مناسب برای کار هنری با معیارها و استانداردهای جهانی همانند قطعات استانداردی که توسط هنرمندان ارکستر نواخته میشود.
23- فراهم کردن رفاه نسبی هنرمندان؛ طوری که هیچکدام از آنها دغدغه معیشتی نداشته باشند و تمرکزشان روی انسجام و قوت کار هنری باشد.
موارد دیگری هم هست که میتوان در جزئیات اساسنامه در کمیسیونهای داخلی مطرح شود و پس از تأیید اعضاء لازمالاجرا شود که به عنوان نمونه به چند مورد به اختصار اشاره میکنم:
1) دقت و تمرکز روی کارها و آثار هنری.
2) پرهیز از هرگونه تنش و جنجالآفرینی.
3) جلوگیری از رسانهای شدن دعواهای شخصی که جز تخریب برای موسیقی، چیزی به دنبال ندارد.
4) رفع مسائل و حل مشکلات ارکستر در خودِ سازمان ارکستر.
5) پرهیز از هرگونه بداخلاقی و رفتار غیرحرفهای و هنری افراد مرتبط و غیرمرتبط.
6) انتخاب شخصی به عنوان سخنگوی ارکستر سمفونیک و عدم مصاحبه افراد غیرمسئول که دغدغه هنر والاي موسیقی ندارند و مسائل شخصی و مالی را ارجح به مسائل صنفی میدانند و اينكه نظر خود را از زبان کل ارکستر بیان نکنند.
7) انجام کارهای ریشهای در دو بازه زمانی کوتاهمدت و بلندمدت و به دور از تبلیغات پُرهیاهو تا حصول نتیجه نهایی.
8) اجرای رسیتالهای هفتگی دانشجویان ایرانی جهت استعدادیابی و نخبهپروری جوانان ایرانی.
9) مهیا نمودن پارتیتور و نتهای غیرکپی و اوریجینال، آماده کردن وسائل و ملزومات اداری اعم از صندلی و پایه نت مناسب.
10) در نظر گرفتن بودجهای مکفی برای خریداری سازهای جدید و تعویض آنها با سازهای مستهلک و بدون کاربرد.
11) شکلگیری ارکستر سمفونیک دوم با نگاه به آینده ارکستر و دید حمایتی برای نوازندگان جوان.
12) مشخص نمودن مرجعی امین و مورد اعتماد مابین بنیاد و هنرمندان برای پیگیری وضعیت کاری، قراردادی و حقوقی آنها.
13) ایجاد تشکلی مردمنهاد برای دوستداران موسیقی کلاسیک.
14) لزوم شکلگیری ارکستر سمفونیک در شهرهای بزرگ.
15) تهیه لباس متحدالشکل برای اعضای ارکستر.
16) فعال کردن واحد روابطعمومی با در اختیار گرفتن افراد قوی و تحصیلکرده این رشته جهت اطلاعرسانی، تبلیغ کنسرتها و برنامههای ارکستر به صورت کاملاً حرفهای.
در پایان، بسیار پسندیده است که مسئولین محترم بنیاد رودکی، جلسهای برای دلجویی از هنرمندانی که به هر دلیل مجبور به ترک ارکستر شده و یا علیرغم فعالیت هنری طی سالیان متمادی و ارائه خدمات هنری از ارکستر و گروه کُر طرد شدهاند، برگزار کنند و از هنرمندان ارکستر سمفونیک که با تمام عشق و علاقه با سختیهایی که دیگر نیازی به بازگو کردنشان نیست، به نحوي شايسته و درخور مقام هنرمند، تقدیر و تشکر شود.
امیدوارم روزی برسد که ارکستر سمفونیک تهران در عرصههای فرهنگی با ارائه کلاس جهانی با موفقیت بدرخشد و دیگر هیچ هنرمندی دلآزرده نباشد.
ای پیک پیخجسته که داری نشان دوست
با ما مگو به جز سخن دلنشان دوست
سعدی
با احترام
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 27 اسفند 1394 - 12:26
دیدگاهها
آقای شریفی شما که کارمند و نوازنده ارکستر صدا و سیما هستید و تمام حقوقتان را دریافت کرده اید و ما نوازندگان را چندین بار در تنگنا گذاشته اید و چندین بار هم اخراج شده اید و در ۲ ماه گذشته حتی معاونت هنری دستور عدم ورود شما به ارکستر سمفونیک را داده بود.
حالا شما بفرمایید که چه کاره هستید که برای ما نوازندگان حقوق نگرفته دلسوزی می فرمایید.
شما هم دوباره اب را گل آلود دیده اید
این نامه رو بنیاد رودکی نوشته یا ایشون؟
با سلام
بسیار منطقی و متین.
این یادداشت خوب نتیجه سالها تجربه و فعالیت مستمر یک هنرمند پیشکسوت در عرصه ارکستر سمفونیک است.
اقاى شريفى، شما واقعا هر نكته اى كه مهم است نام برديد. واقعا بهتون تبريك مى گويم. معلوم است كه كه خيلى رنج برده ايد و بهمين خاطر متوجه ى نكات اساسى شده ايد. اين نكات در همه ى اركسترهاى بين المللى اجرا مى شود. به اميد موفقيت شما و همه موسيقيدانان درستكار ايرانى و به اميد اينكه در اينده رهبرهايى درستكار براى اركستر سمفونيك تهران انتخاب شوند.
اقاى شريفى شنیده بودم آقای رهبری شما را ممنوع الکار کرده بود واقعا اصف انگیزه که یک شخصی از راه میرسه و چنین قدرتی بهش میدن انم آدمی که فرق رهبری و مبصری را نمیدونه و فکر میکنه با پرخاش کردن و اهانت میتونه ضعفهایش را پنهان کنه و اینکه فکر کنه موزیسینهای ایرانی فرق بد و خوب را نمیفهمند و نمیدانند که یک شخصی فقط برای نفع شخصی و پر کردن جیبهایش آمده...
آقای شریفی عزیز درود بر شما، مواردی که نام بردید خیلی زیبا بود و .....
ولی شما به شکلی بیان میکنید که انگار چنین مواردی اصلا نبوده!!!!
جا داره از آن انتقادی کنم، پس به ترتیب گفته های خودتون:
1- شما فرمودید {از سر دلسوزی برای خانهای که خود را متعلق به آن میدانم } واقعا به این حرف ایمان دارید؟ پس چرا شما 3، 4 بار ارکستر( خانه خود) را ترک کردید فقط برای اینکه حقوق تان به موقع و کامل پرداخت نشد؟! مگر حقوق بقیه افراد ارکستر کامل پرداخت شده بود؟ آیا این مشکل فقط برای شما بود؟ نه این مشکل همهء ما بود. شما اگر دلسوز واقعی بودید در اجرای 2 و 3 دی ماه با آقای رودین (اجرای سمفونی یک چایکوفسکی) دوستان خود را تنها نمی گذاشتید که بدون ترومبون اجرا بشه و آبروی ارکستر یا (خانه خود) جلوی آقای رودین ( که بارها میگفتند: متاسفانه ترومبون نداریم و پارت ایشون خیلی مهم است) و مخاطبان بره عزیزم. خب خدارو شکر حقوق شما کامل پرداخت شده ولی بقیه هنوز نه.
2- فرمودید {برخورداری از مدیر هنری، مدیر فنی و مدیر داخلی به صورت مجزا} مگر نبود؟ هر سه اینها که بود و داشتیم.
3- فرمودید {دعوت از رهبران و سولیستهای درجهیک جهانی} مگر نشد؟ ماکه دیدیم شد.
آقایان کاروای ، رودین ، لاپشانسکی حرفه ای نیستند؟ میدانید اگر کنسرت تاریخ 16 و 17 دی که قرار بود با آقای ماکسیم فدوتوف ( که به پاگانینی مسکو مشهور است) اجرا شود و به علت پرداخت نکردن حقوق تمام نوازنده ها کنسل شد اجرا میشد چه ارزشی برای موسیقی کشور داشت؟ حالا میگویید دعوت کنیم که مثلا آقای رودین بیاد کنسرت بدون ترومبون برگزار کند؟!
4- فرمودید {رایزنی فرهنگی هنری با ارکسترهای مطرح بینالمللی} مگر اجرای ارکستر فیلارمونیک چین نبود؟ بود و بخاطر همکاری نکردن بنیاد سفر ارکستر به چین و اتریش کنسل شد.
5- فرمودید {فراهم کردن رفاه نسبی هنرمندان؛ طوری که هیچکدام از آنها دغدغه معیشتی نداشته باشند} بارها شنیدیم که مایسترو رهبری گفتند کاری می خواهم کنم که احتیاجی نباشه شما در جای دیگر نوازندگی کنید ولی همه دیدیم که بنیاد با پرداخت نصفه و نیمه حقوق ها همکاری نکرد.
6- شما فرمودید {عدم مصاحبه افراد غیرمسئول که دغدغه هنر والاي موسیقی ندارند و مسائل شخصی و مالی را ارجح به مسائل صنفی میدانند} خب مسئولیت شما چیست؟! (یا بهتر بگم فعلا چیست؟)
خود شما چندبار ارکستر رو برای پرداخت نکردن حقوق تان و مسائل شخصی ترک کردید؟ پس چرا این موضوع را بیان میکنید؟
آقای شریفی چرا زمانی که آقای رهبری بود این مسائل رو با ایشون مطرح نکردید؟! الان هم جوری بیان میکنید که انگار چنین مواردی نبوده!!! این موارد فقط به ذهن شما نمیرسد به ذهن همه ما میرسد ولی وقتی بنیاد رودکی حقوق کامل ما نوازنده ها را پرداخت نمیکند به چه درد میخورد؟ مشکل شما که حقوق کاملتان را گرفتید را نمیدانم ولی مشکل خیلی ها لباس متحدالشکل نیست بلکه حقوق کامل و بیمه است. مسبب وضعیت بغرنج ارکستر سمفونیک، بنیاد رودکی است و خیلی از موارد این 39 پیشنهاد کپی برداری از
برنامهء آقای رهبری است. خیلی از این موارد که داشت صورت میگرفت ولی بنیاد رودکی با ایشون همکاری نکرد، ما شاهد خیلی از برنامه هایی بودیم که در سابقه و تاریخ موسیقی کلاسیک کشورمان بی سابقه بود و واقعا به علت وجود استاد رهبری انجام شد. وگرنه چرا در این همه سال این اجراهای یک سال اخیر صورت نگرفت؟!!!
آقای شریفی عزیز درود بر شما، مواردی که نام بردید خیلی زیبا بود و میتوانم بگم فقط زیبا بود و دیگر هیچ.
اقاى اشنا،
متاسفانه بايد بگم كه اشناييتون كافى نيست ومعلوم است كه از طريق يك اشنا به اين اشناييها رسيده ايد!
ولى ما اشناترها همه ى جريان را مى دونيم و ما اونهايى هستيم كه از اول جريان با اشناى شما متاسفانه اشنا شديم و متاسفانه تجربه هاى خيلى بدى كرديم. خدا را شكر كه بالاخره بنياد هم شخصيت واقعى اشناى شما را شناخت و شر ايشون را از سر همه ى موسيقيدانهاى با شخصيت ايرانى و جامعه ى ايران كم كرد.
افزودن یک دیدگاه جدید