نامه رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران به رییسجمهور؛
علی رهبری: مراقب این وضع غیرحرفهای باشید
موسیقی ما - مدیر هنری و رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران چند روز بعد از کناره گیری خود، با انتشار نامهای خطاب به رییسجمهور بار دیگر از سیاستهای دولت در حوزه ارکسترها انتقاد کرد. علی رهبری مدیر هنری و رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران چند روز پس از کناره گیری از مسئولیت خود و بازگشت به کشور اتریش محل اقامت دائمیاش، با انتشار نامهای با عنوان «آخرین نامه سرگشاده به رییس جمهور» بار دیگر از سیاستهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دولت در حوزه مدیریت ارکسترها به شدت انتقاد کرد.
در بخشی از این نامه سرگشاده آمده است:
«جناب آقای دکتر حسن روحانی رییس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران / با سلام و ادب
چه بکنیم و کجا برویم تا شما به نامههای ما در زمان ریاست هم توجه بفرمایید. حدود ۵ ماه پیش نوشتیم که جناب آقای رییس جمهور به فریاد ما برسید، نه تنها اقدامی نفرمودید بلکه شرایط ما را به خاطر نوشتن آن نامه سختتر و پیچیدهتر هم کردید و عدهای را هم به جان ما انداختید.
این هم آخرین نامه خدمت شما / جناب رییس جمهور
آیا شما نمیدانید که وضع هنرمندان گذشته از یک گروه خاص، یک باند بقیه به هیچ وجه بهتر نشده؟ آیا در رسانهها هم نمیخوانید با ما چه میکنند؟ آیا واقعا نمیدانید ۷۵ نفر نوازنده ارکستر سمفونیک ۳ ماه است دستمزدی از دولت... دریافت نکردهاند؟ آیا واقعا نمیدانید که بیش از ۸ ماه نوازندگان هیچگاه حقوق ماهانه دریافت نکردهاند؟ آیا واقعا نمیدانید ارکستر سمفونیک تهران ۴ روز دیگر به فستیوال جهانی شانگای نمیرود چون که نوازندگانش قراردادی ندارند؟ اگر نمیدانید باعث خجالت بنده اگر میدانید باعث آبروریزی بنده و اگر دوست دارید وزیر محترم وزارت ارشاد گزارش دهد که خیالتان راحت باشد [...]
من قادر سخن گفتن در موارد دیگر به جز موسیقی نیستم. آیا شما واقعا نمیدانید که با هنرمندان به خصوص موسیقیدانها در زمان شما رفتار درستی نمیشود؟ میگفتند در زمان آقای احمدینژاد به موسیقیدانها بیاعتناعی شده، صد رحمت به بیاعتنایی، تا بیاحترامی. یکسال و نیم پیش با عشق و امید با دعوت دولت به مملکتم آمدم و ۲ روز پیش بعد از ۱۴ ماه ایران را با غم و ناامیدی فراوان ترک کردم. دولتی که در عمل نیاز به افرادی مانند من ندارد و به من و امثال من کمال بیاحترامی را داشته.
در دوران تبلیغات انتخابات ریس جمهوری من هم مانند بسیاری از ایرانیان دور از وطن لذت بردم از اینکه جنابعالی قول دادید ارکسترها را دوباره باز میفرمایید، کارها را رها کردم و تصمیم گرفتم بعد از سالها دوری از وطن و کار در کشورهای دیگر به عنوان مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران برای بهبود وضع این ارکستر تلاش کنم. غافل از اینکه صحبت شما واقعا سمبولیک بوده و بیشتر جنبه تبلیغات فرهنگی داشته و دولت شما هیچ گونه آمادگی برای این کار به خصوص از نظر مدیریت نداشته است. غافل از اینکه شما ما را در اختیار وزارتخانهای میگذارید که ساختمان مدیریتش به علت باند بازی مخصوص مانند یک هرمی آجری شده که هر چه بالاتر میروی قدرتش کمتر میشود. هرم آجری که آجرهای پایین فقط بالاییها را نگه داشتهاند. غافل از اینکه شما ماهها حقوق این نوازندگان و خوانندگان کُر را پرداخت نخواهید کرد. غافل از اینکه به ما اجازه انتقاد به مسئولین داده نمیشود در غیر این صورت تهدید و تحریم میشویم. غافل از اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد شما توسط افرادی اداره خواهند شد که اصلا ارتباطی با این وزارتخانه ندارند. آقای رییس جمهور تعارف و [...] را کنار بگذاریم و برویم سر مشکلات عظیم. ارکستر سمفونیک تهران با گروه کر جمعا حدود ۱۳۰ نفر در اسفند ماه ۹۳ با سمفونی ۹ بتهوون بدون حضور شما کارش را شروع کرد و ۱۴ ماه کار کرد.
نتیجه... ارکستر در اختیار بنیاد رودکی گذاشته شد. در اختیار بنیادی که کارش از همان روزهای اول به علت عدم آشنایی مدیر عامل آن بهرام جمالی [...] توسط افرادی از خارج بنیاد اداره میشد. در این بنیاد آقای جلال مشفق برادر همسر محترم معاونت هنری آقای علی مرادخانی که به طور رایگان کار میکردند مدیر اصلی بودند و مدیر عامل آقای جمالی بدون تایید و دستور ایشان کاری انجام نمیدادند.
این آقای مشفق [...] از مشاوری به نام تهمورس پورناظری [...] کمک میگرفت. آقای پورناظری هم با آقای نوربخش میآمد و اینها به مرور زمان حتی هیاتی شدند که تمام تصمیمات آقای جمالی مدیر عامل بنیاد را دستور میدادند. ترکیب این ۴ نفر ناوارد به ارکستر سمفونیک ما را به جایی رساند که مجبور شدیم از آنها انتقاد کنیم. آقایان نوربخش و پورناظری حتی به بنده پیشنهادی در مورد واگذاری ارکستر به یک شرکت خصوصی (که به آنها ارتباط شخصی ندارد) دادند و بگذریم که بنده رغبتی نشان ندادم. بخصوص برای بنده که به عنوان تنها ایرانی مسولیت این شغل رهبری و مدیریت ارکستر را حدود ۴۰ سال در کشورهای مختلف به عهده داشتهام این وضع غیر حرفهای غیر قابل تحمل شد.
برای شما نامه نوشتیم، از شما خبری نشد. رفتیم خدمت آقای معاون وزیر ایشان هم قول ۴ هفتهای دادند که البته هیچ کاری انجام نشد. بعد هم متوجه شدیم که این ۴ نفر بدون اجازه آقای مرادخانی آب نمیخورند. بالاخره رفتیم خدمت آقای علی جنتی وزیر محترم، ایشان هم قولهای دادند. ولی در نهایت در ماه سیزدهم درک و کشف کردیم که آقای وزیر هم بدون موافقت این گروهها کاری نمیکند. گروهی که آقای مرادخانی آنها را با خودشان از سالها پیش آوردهاند و باید در تمام این موارد این گروه راضی باشد، آخر سر هم به جای رسیدگی به مشکلات ما شورایی تشکیل دادند که این گروه ناوارد به نام شورا برای بنده و آقای فخرالدینی تصمیم بگیرد. البته جلوی بنده هم قراردادی گذاشتند که مفاد آن میتواند باعث افتخار دولت... شما باشد. اول اینکه تصمیمات هنری که هیچ مشکلی در آن وجود نداشته به دست یک شورایی اداره شود که اکثریت اعضای آن اصلا اطلاعی در این رشته ندارند و دوم اینکه بنده مانند کشورهای کومونیستی سابق تعهد میدهم که دیگر رابطهای با رسانهها رادیو و تلویزیون مملکت خودم نداشته باشم (آیا این نکته آخر همان نیست که دولت شما مرتب میگوید با ممنوع کردن صوتی و تصویری مخالفیم.)
حالا ببینید اعضای شورای هنری ارکسترهای دولتی چه کسانی هستند.
محمد سریر دوست ارجمندم عضو اغلب شوراهای مملکت به خصوص مربوط به آقای مرادخانی کارمند سابق وزارت خارجه و آهنگساز [...] بدون هیچ گونه ارتباط با ارکستر سمفونیک [...]، داود گنجهای دوست ارجمندم [...] ولی فاقد هر گونه تجربه ارکستر سمفونیک عضو اغلب شوراهای مملکت و مربوط به آقای مرادخانی [...]، حمیدرضا نوربخش [...] ولی فاقد هر گونه ارتباط با موسیقی کلاسیک و ارکستر سمفونیک، مدیر عامل خانه موسیقی و عضو هر کاری که آقای مرادخانی انجام میدهند [...]، فریدون شهبازیان نوازنده ۴۰ سال پیش ارکستر سمفونیک، ریاحی نوازنده ۴۰ سال پیش ارکستر سمفونیک، آقای محمد سعید شریفیان آهنگساز بسیار خوب تنها شخصی که به کار ما وارد هستند و آقای بهرام جمالی [...] حقوق دهنده و شخصی که با اجازه بقیه و آقای مرادخانی این افراد را انتخاب کرده است.
حالا آخر کار این افراد آوردند که ما را فراری بدهند که دادند. آقای رییس جمهور از ما که گذشت ولی اگر واقعا تصمیم دارید کار درستی در این راه انجام شود جلوی این بلبشوی افتضاح را بگیرید تا ولو اینکه دوباره انتخاب نشوید از شما به عنوان یک هنردوست نام برده شود. با احترام / علی رهبری... وین»
در بخشی از این نامه سرگشاده آمده است:
«جناب آقای دکتر حسن روحانی رییس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران / با سلام و ادب
چه بکنیم و کجا برویم تا شما به نامههای ما در زمان ریاست هم توجه بفرمایید. حدود ۵ ماه پیش نوشتیم که جناب آقای رییس جمهور به فریاد ما برسید، نه تنها اقدامی نفرمودید بلکه شرایط ما را به خاطر نوشتن آن نامه سختتر و پیچیدهتر هم کردید و عدهای را هم به جان ما انداختید.
این هم آخرین نامه خدمت شما / جناب رییس جمهور
آیا شما نمیدانید که وضع هنرمندان گذشته از یک گروه خاص، یک باند بقیه به هیچ وجه بهتر نشده؟ آیا در رسانهها هم نمیخوانید با ما چه میکنند؟ آیا واقعا نمیدانید ۷۵ نفر نوازنده ارکستر سمفونیک ۳ ماه است دستمزدی از دولت... دریافت نکردهاند؟ آیا واقعا نمیدانید که بیش از ۸ ماه نوازندگان هیچگاه حقوق ماهانه دریافت نکردهاند؟ آیا واقعا نمیدانید ارکستر سمفونیک تهران ۴ روز دیگر به فستیوال جهانی شانگای نمیرود چون که نوازندگانش قراردادی ندارند؟ اگر نمیدانید باعث خجالت بنده اگر میدانید باعث آبروریزی بنده و اگر دوست دارید وزیر محترم وزارت ارشاد گزارش دهد که خیالتان راحت باشد [...]
من قادر سخن گفتن در موارد دیگر به جز موسیقی نیستم. آیا شما واقعا نمیدانید که با هنرمندان به خصوص موسیقیدانها در زمان شما رفتار درستی نمیشود؟ میگفتند در زمان آقای احمدینژاد به موسیقیدانها بیاعتناعی شده، صد رحمت به بیاعتنایی، تا بیاحترامی. یکسال و نیم پیش با عشق و امید با دعوت دولت به مملکتم آمدم و ۲ روز پیش بعد از ۱۴ ماه ایران را با غم و ناامیدی فراوان ترک کردم. دولتی که در عمل نیاز به افرادی مانند من ندارد و به من و امثال من کمال بیاحترامی را داشته.
در دوران تبلیغات انتخابات ریس جمهوری من هم مانند بسیاری از ایرانیان دور از وطن لذت بردم از اینکه جنابعالی قول دادید ارکسترها را دوباره باز میفرمایید، کارها را رها کردم و تصمیم گرفتم بعد از سالها دوری از وطن و کار در کشورهای دیگر به عنوان مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران برای بهبود وضع این ارکستر تلاش کنم. غافل از اینکه صحبت شما واقعا سمبولیک بوده و بیشتر جنبه تبلیغات فرهنگی داشته و دولت شما هیچ گونه آمادگی برای این کار به خصوص از نظر مدیریت نداشته است. غافل از اینکه شما ما را در اختیار وزارتخانهای میگذارید که ساختمان مدیریتش به علت باند بازی مخصوص مانند یک هرمی آجری شده که هر چه بالاتر میروی قدرتش کمتر میشود. هرم آجری که آجرهای پایین فقط بالاییها را نگه داشتهاند. غافل از اینکه شما ماهها حقوق این نوازندگان و خوانندگان کُر را پرداخت نخواهید کرد. غافل از اینکه به ما اجازه انتقاد به مسئولین داده نمیشود در غیر این صورت تهدید و تحریم میشویم. غافل از اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد شما توسط افرادی اداره خواهند شد که اصلا ارتباطی با این وزارتخانه ندارند. آقای رییس جمهور تعارف و [...] را کنار بگذاریم و برویم سر مشکلات عظیم. ارکستر سمفونیک تهران با گروه کر جمعا حدود ۱۳۰ نفر در اسفند ماه ۹۳ با سمفونی ۹ بتهوون بدون حضور شما کارش را شروع کرد و ۱۴ ماه کار کرد.
نتیجه... ارکستر در اختیار بنیاد رودکی گذاشته شد. در اختیار بنیادی که کارش از همان روزهای اول به علت عدم آشنایی مدیر عامل آن بهرام جمالی [...] توسط افرادی از خارج بنیاد اداره میشد. در این بنیاد آقای جلال مشفق برادر همسر محترم معاونت هنری آقای علی مرادخانی که به طور رایگان کار میکردند مدیر اصلی بودند و مدیر عامل آقای جمالی بدون تایید و دستور ایشان کاری انجام نمیدادند.
این آقای مشفق [...] از مشاوری به نام تهمورس پورناظری [...] کمک میگرفت. آقای پورناظری هم با آقای نوربخش میآمد و اینها به مرور زمان حتی هیاتی شدند که تمام تصمیمات آقای جمالی مدیر عامل بنیاد را دستور میدادند. ترکیب این ۴ نفر ناوارد به ارکستر سمفونیک ما را به جایی رساند که مجبور شدیم از آنها انتقاد کنیم. آقایان نوربخش و پورناظری حتی به بنده پیشنهادی در مورد واگذاری ارکستر به یک شرکت خصوصی (که به آنها ارتباط شخصی ندارد) دادند و بگذریم که بنده رغبتی نشان ندادم. بخصوص برای بنده که به عنوان تنها ایرانی مسولیت این شغل رهبری و مدیریت ارکستر را حدود ۴۰ سال در کشورهای مختلف به عهده داشتهام این وضع غیر حرفهای غیر قابل تحمل شد.
برای شما نامه نوشتیم، از شما خبری نشد. رفتیم خدمت آقای معاون وزیر ایشان هم قول ۴ هفتهای دادند که البته هیچ کاری انجام نشد. بعد هم متوجه شدیم که این ۴ نفر بدون اجازه آقای مرادخانی آب نمیخورند. بالاخره رفتیم خدمت آقای علی جنتی وزیر محترم، ایشان هم قولهای دادند. ولی در نهایت در ماه سیزدهم درک و کشف کردیم که آقای وزیر هم بدون موافقت این گروهها کاری نمیکند. گروهی که آقای مرادخانی آنها را با خودشان از سالها پیش آوردهاند و باید در تمام این موارد این گروه راضی باشد، آخر سر هم به جای رسیدگی به مشکلات ما شورایی تشکیل دادند که این گروه ناوارد به نام شورا برای بنده و آقای فخرالدینی تصمیم بگیرد. البته جلوی بنده هم قراردادی گذاشتند که مفاد آن میتواند باعث افتخار دولت... شما باشد. اول اینکه تصمیمات هنری که هیچ مشکلی در آن وجود نداشته به دست یک شورایی اداره شود که اکثریت اعضای آن اصلا اطلاعی در این رشته ندارند و دوم اینکه بنده مانند کشورهای کومونیستی سابق تعهد میدهم که دیگر رابطهای با رسانهها رادیو و تلویزیون مملکت خودم نداشته باشم (آیا این نکته آخر همان نیست که دولت شما مرتب میگوید با ممنوع کردن صوتی و تصویری مخالفیم.)
حالا ببینید اعضای شورای هنری ارکسترهای دولتی چه کسانی هستند.
محمد سریر دوست ارجمندم عضو اغلب شوراهای مملکت به خصوص مربوط به آقای مرادخانی کارمند سابق وزارت خارجه و آهنگساز [...] بدون هیچ گونه ارتباط با ارکستر سمفونیک [...]، داود گنجهای دوست ارجمندم [...] ولی فاقد هر گونه تجربه ارکستر سمفونیک عضو اغلب شوراهای مملکت و مربوط به آقای مرادخانی [...]، حمیدرضا نوربخش [...] ولی فاقد هر گونه ارتباط با موسیقی کلاسیک و ارکستر سمفونیک، مدیر عامل خانه موسیقی و عضو هر کاری که آقای مرادخانی انجام میدهند [...]، فریدون شهبازیان نوازنده ۴۰ سال پیش ارکستر سمفونیک، ریاحی نوازنده ۴۰ سال پیش ارکستر سمفونیک، آقای محمد سعید شریفیان آهنگساز بسیار خوب تنها شخصی که به کار ما وارد هستند و آقای بهرام جمالی [...] حقوق دهنده و شخصی که با اجازه بقیه و آقای مرادخانی این افراد را انتخاب کرده است.
حالا آخر کار این افراد آوردند که ما را فراری بدهند که دادند. آقای رییس جمهور از ما که گذشت ولی اگر واقعا تصمیم دارید کار درستی در این راه انجام شود جلوی این بلبشوی افتضاح را بگیرید تا ولو اینکه دوباره انتخاب نشوید از شما به عنوان یک هنردوست نام برده شود. با احترام / علی رهبری... وین»
تاریخ انتشار : چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 - 07:30
افزودن یک دیدگاه جدید