وضعیت ارکسترهای ارشاد در ششمین نشست گفتمان ضرب اصول بررسی شد:
از بودجه 8 میلیاردی ارکستر سمفونیک تا رانتهای تضمینی
موسیقی ما - وضعیت ارکسترهای وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی توسط علی رهبری، هوشنگ کامکار، فرهاد فخرالدینی، یحیی شریعت نیا، مانی جعفرزاده، باربد بیات و رضا مهدوی و در غیبت مسئولان ارشاد بررسی شد. ششمین جلسه از سلسله نشستهای «گفتمان ضرب اصول» عصر روز گذشته (یکشنبه ۲۷ اردیبهشت) با موضوع «بررسی وضعیت ارکسترهای تحت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» با حضور جمعی از اهالی موسیقی در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
این کارشناس موسیقی در ادامه با اشاره به عدم حضور محمد سریر در این جلسه گفت: آقای سریر به عنوان رئیس شورای ارکسترهای سمفونیک تهران و ملی به این نشست دعوت شدند که متأسفانه نتوانستند در این جلسه حضور داشته باشند و آنطور هم که به من گفتند ظاهراً تصمیم گرفتهاند دیگر در هیچ شورایی شرکت نکنند. آقای علی مرادخانی (معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) هم به این نشست دعوت شدند که ظاهرا در سفر بودند و نتوانستند حضور پیدا کنند. ضمن اینکه از آقای پیروزپی (مشاور مرادخانی) هم برای حضور در این جلسه دعوت شده بود که ایشان هم مانند بسیاری از مسئولان دعوت ما را برای پاسخگویی اجابت نکردند.
مهدوی گفت: بیتفاوتی جامعه موسیقی هم نسبت به اتفاقات از بیاعتمادی که در جامعه هنر شکل گرفته، نشأت میگیرد. هنرمندان وقتی در جایی خودشان به مشکل برمیخورند، شتابان به دنبال خبرنگاران و رسانهها برای بیان اعتراض و طرح مسئله میگردند، اما وقتی این اتفاق در قبال دیگر همکارانشان میافتد، سکوت میکنند؛ نمونهاش همین اتفاقی که اخیرا برای لغو کنسرت کیهان کلهر و شهرام ناظر افتاده است. تا مدیران بالادستی ما نفهمند که حرف واحد نیست بلکه حرف یک صنف و یک جامعه است، وضعیت به همین شکل خواهد بود.
علی رهبری درباره کیفیت هنری ارکستر سمفونیک تهران نیز گفت: ما از نظر هنری در ایران به جایی رسیدیم که نه تنها برای خودم تعجبآور بود، بلکه حتی آدمهایی مثل آقای جمالی و آقای مرادخانی و... تا اسفندماه میگفتند ما با ارکستر سمفونیک تهران هیچگونه مشکل هنری نداریم. از نظر هنری کارمان منظم بود برای اینکه موزیسینهایی در ارکستر بودند که با جان و دل کار کردند. تا آخرسر هم با وجود اینکه نه سالن تمرین داشتیم و نه امکانات دیگری، و حقوق هم نگرفته بودند بچهها میآمدند و با جان و دل تا یک هفته پیش از تشکیل شورای هنری کار میکردند. اما از نظر اداری شرایط ارکستر افتضاح بود مثلاً باید برای یک کنسرت پوستری آماده میشد و دیگر از این ابتداییتر وجود ندارد، حتی ارکسترهای دانشجویی و مدرسهای وقتی یک کنسرتی دارند میتوانند به سادگی بنشینند و یک پوستر درست کنند. اما خیلی اوقات تا ۴ روز پیش از اجرا پوستر نداشتیم.
این رهبر ارکستر درخصوص مشکلاتی که بر سر اجرایی شدن برنامه «مهر تا مهر» به وجود آمد، عنوان کرد: برنامههای «مهر تا مهر» را با آقای جمالی نشسته بودیم و طی چند ماه طراحی کرده بودیم و ایشان از برنامه من خیلی حمایت میکردند و قرار بود از اول مهرماه نیز بچههای ارکستر قرارداد یکساله داشته باشند. اما آقای مشفق به نمایندگی از طرف بنیاد رودکی با آقای سهرابی مسئول اداری و آقای پسندیده مسئول مالی بنیاد که شخص محترم و خیلی باستعدادی بود در اتاق من جلسهای سه چهارساعته در اواسط مهرماه داشتیم که آقای مشفق با پیشنهادی برای قرارداد نوازندهها آمده بودند و در آن جلسه من متوجه شدم که این قرارداد یک کلک بیشتر نیست و قرارداد پیشنهادیشان شامل حقوق ماهانه نیست، بلکه به قرارداد ساعتی است که قشنگ میتوان خیلی چیزها را از آن کم کرد و میشود کارهایی کرد که بچهها پروژهای از آب دربیایند. در آن جلسه آقای مشفق مطمئن شدند که به او مستقیماً میگویم شما حقیقتاً به کار ارکستر وارد نیستید و این دخالت مستقیم شما فقط به ضرر بچهها شده است.
وی در ادامه افزود: مشکل ما از وقتی شروع شد که آقای پورناظری در چند مورد مختلف وقتی با من صحبت کردند گفتند که ارکستر بهترینش این است که خصوصی اداره شود و شرکتی باشد که این شرکت بتواند مخاطب ایجاد کند و ما مشکل نداشتن مخاطب داریم. البته باید بگویم ما واقعاً با مخاطب مشکل نداشتیم و اگر تبلیغ به موقع انجام میشد سالنمان هم پر بود اما متاسفانه یا خوشبختانه از مهرماه یا آبان ماه متوجه شدم که دستهایی در کار است که میخواهد به دولت و به ما ثابت کند که ما مخاطب نداریم یعنی عمداً تبلیغ نمیشد و یا تنها سه روز مانده به کنسرت، بلیت فروشی آغاز میشد.
علی رهبری افزود: متاسفانه اینها افرادی هستند که واقعاً به حرفه ما کاری ندارند ولی آقای وزیر یک اشتباهی کردند و دل مرا به مرور زمان و در این دو ماه شکستند و آن هم این بود که در روز جلسه گفتند آقای رهبری قراردادشان تمدید میشود و کارشان را ادامه میدهند و از لحاظ هنری مشکلی ندارند و بعد مورد دوم این بود که سخنگویشان همهجا اعلام کردند که آقای رهبری اختیار تام در کارشان دارند و این هم همهجا منتشر شد، ولی متاسفانه ایشان کنار یک نامه محرمانه ایاز شخصی که واقعاً شاگرد خود من بوده و از به ایران آمدن من ناراضی بوده مینویسد که اگر آقای رهبری مثلا زیادی خواهی کردند قبول نکنید. ظاهراً کسی نمیبایست این نامه را میدید و بر اساس اتفاق به دست یک رسانه افتاده بود، تمام اینها باعث شد که من اصلاً دیگر رغبت ادامه دادن نداشته باشم.
علی رهبری ادامه داد: در آن جلسه هم که ما شورا را ترک کردیم، توهین به آقای فخرالدینی شد و وقتی آقای فخرالدینی بلند شدند، من و آقای پیروزپی به احترام آقای فخرالدینی بلند شدیم و از آن جلسه بیرون رفتیم. البته باید بگویم که از آن لحظهای که شورا شروع کرد آقای شهبازیان گفتند اصلاً ارکستر مدیر هنری نمیخواهد، چرا من خودم مدیر هنری نباشم؟ آقای نوربخش هم گفتند چقدر این صحبت آقای شهبازیان جالب است. در نهایت هم آن وضعیت پیش آمد. به هر حال امروز امیدمان این است که یک ارکستر خصوصی با افرادی خارج از افراد وزارت فرهنگ و ارشاد درست شود.
وی افزود: در زمانی که ارسلان در ارکستر حضور داشت، ایشان را مدام نصیحت کردند و گفتند این نوع برخورد و خودخواهی درست نیست. یک رهبر فقط باید وظیفه خود را انجام دهد. اولین کنسرت ارکستر سمفونیک با علی رهبری، اجرای بسیار بسیار درخشانی بود، اما بسیاری از بچههایی که در آن کنسرت بودند که اتفاقاً خود جناب رهبری هم از آنان تعریف میکردند، از مجموعه ارکسترها خارج شدند. ارسلان کامکار، آیدین احمدینژاد، ناژفر، ظهیرالدینی، کیارس و... ازجمله این نوازندگان بودند. یا ما توانایی تشخیص فنی افراد را نداریم یا دروغ میگوییم. اینکه ما بخواهیم همهچیز از نظافت سالنها گرفته تا دیگر موارد اینچنینی در اختیار ما باشد، کار درستی نیست و نکته دیگر اینکه چرا ایشان همیشه اصرار داشتند خود رهبر ارکستر باشند؟ چرا ما نمیگذاریم رهبران جوان و بااستعدادی که اتفاقاً تعدادشان کم هم نیست، وارد ارکستر شوند.
هوشنگ کامکار ادامه داد: ایشان یکجا میگوید که من با شورا کار نمیکنم در صورتی که من در جریان هستم از چند ماه قبل کار کردهاند. بعد در جای دیگر میگوید اگر مهیار تفرشیپور در شورا باشد کار میکنم. اینها ضد و نقیض است. من قبلا هم نوشته بودم و پیشنهاد دادم که آقای رهبری بهتر است به کارهای هنری و فنی ارکستر بپردازد و کارهای اداری و بخشهای دیگر را مسئولانش واگذار کند؛ یا بهتر است به عنوان رهبری میهمان بیایند و کار کنند. من متاسف هستم که ایشان پیشنهاد من را نپذیرفتند.
این موسیقیدان گفت: نگاه کنید به تمام کشورهایی که با غرب و به طور مشخص با آمریکا مشکل ایدئولوژیک داشتند و بعد از یک مدتی باب مذاکرات باز میشد. در این موارد یک ارکستر از آمریکا به آن کشوری که با آن مشکل سیاسی داشتند میرفت و سمفونی دنیای نو دوورژاک را به طور مشخص اجرا میکرد. بعد آن کشور به بن بست رسیده ارکستری را به غرب میفرستاد و آثار کشور خودش را اجرا میکرد.
وی افزود: ایده دولت هم این بود که اگر قرار است مذاکرات به نتیجه برسد و باب مفاهمه با سایر کشورها باز شود، ما نیازمند ارکستری هستیم که به دیگر کشورها سفر کند و در راه برونرفت بنبستهای سیاسی بتواند اثربخش باشد. درواقع ایده بازگشایی ارکستر سمفونیک یک اقدام تبلیغاتی و مناسبتی بود، اما بعد از مذاکرات ظاهراً تصمیم گرفته شد که تفاهمها در همین حد باقی بماند و از این حد بیشتر باب مراوده سیاسی باز نشود. یعنس ارکستر سمفونیک برای منظوری تشکیل شده بود که دیگر آن منظور وجود نداشت. از آن زمان به بعد فاز ارکستر سمفونیک تهران عوض شد و این سئوال به وجود آمد که ما با این ارکستری که درست کردهایم چکار باید بکنیم؟
مانی جعفرزاده ادامه داد: این را هم بگویم که اگر قرار میبود ارکستر سمفونیک به نیویورک برود میبایست رهبری آن را هدایت میکرد که وجه بین المللی داشته باشد از این رو علی رهبری به اذعان همه بهترین گزینه بود. اینها نظرات شخصی من است که البته امکان دارد اشتباه باشد.
این آهنگساز در ادامه ضمن اشاره به حضور افرادی ثابت در شوراهای موسیقی کشور گفت: آقای علی رهبری خودشان فکر میکنند که این شورا به دلیل مسائل هنری است که شکل گرفته، اما اینها قرار بود فقط نظارت کنند. این افراد مورد وثوق سیستم هستند، به همین خاطر هم مدام اسم آنها را در شوراهای مختلف میشنویم. وقتیکه این ۵ نفر در همهجا هستند و میدانند که حضورشان قطعی است و از بودن خود خاطرجمع هستند، همین مورد تبدیل به رانت میشود، یعنی منی که در همه شوراها حضور دارم، توانایی انجام هر کاری را دارم و هر کاری دلم میخواهم انجام بدهم و حتی استفاده مالی کنم.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: اما این افراد با کسی مواجه شدند که وارد بازی آنها نمیشد و در نهایت بازی بهم خورد. از همان زمان که جشنواره موسیقی فجر به آلبوم آقای روحانی جایزه داد، میشد بهراحتی حدس زد که ایشان جایگزین آقای رهبری در ارکستر سمفونیک تهران خواهند بود و در نهایت هم همین شد. به هر حال با شرایط موجود به نظر میرسد ارکستر سمفونیک از این به بعد ارکستر میهمان خواهد بود و کار نوازندگانش نیز کار پروژه است.
وی همچنین درباره مسئله دستمزدهای نوازندهها گفت: سازوکار سازمان پرداخت این مجموعه به شکلی است که در نهایت برای ۱۶ روز کار به بچهها حقوق میدهد و باید پرسید باقی پولی که در این بین برای دستمزد یک ماه دریافت شده کجا میرود؟ متأسفانه دعوای بین پیشکسوتان دامن جوانهای موسیقی را میگیرد و دود دعواهای بیسروته تنها به چشم نوازندگان و هنرمندانی میرود که هنوز در ابتدای مسیر زندگی هنریشان هستند.
وی افزود: طبیعی است که شرح وظایف رهبر ارکستر و مدیر هنری در دو ارکستر سمفونیک و موسیقی ملی متفاوت باید باشد اختلاف نظری بین من و اعضای شورا که همه دوستان من هستند در ارتباط با ادارۀ ارکسترها وجود داشت. من در مورد ارکستر سمفونیک نظر نمیدهم، حالا شاید آنجا بشود این کار را انجام داد، شاید البته. به هرحال آنجا شورا میتواند تصمیمات لازم را برای دعوت از رهبران میهمان بگیرد، برنامهریزی کند، برای اینکه قطعات دم دستشان است ولی برای موسیقی ملی این قطعات باید مدیریت شود، ساخته شود، و یک مدیریت خاصی است.
وی درخصوص سفر ارکستر به چین نیز گفت: از من خواستند عازم چین شوم برای اینکه ارکستر دارد به سوی شانگهای حرکت میکند و به همین خاطر باید تمریناتی را هر چه زودتر به صورت فشرده شروع بکنیم و با آقای نصیر حیدریان که بخش سمفونیک را کار میکنند و با من که بخش موسیقی ملی را کار میکنم هماهنگ بکنیم و قرار است روز دوشنبه به طرف چین حرکت کنیم. در برگشت امیدوار هستم که این مشکلات با حسن نیتی که آقای مرادخانی در کار من همیشه داشته، حل شود. یعنی من با همکاران خودم آنقدر مسئلهای ندارم و هیچوقت رو در روی هم نبودیم و در زندگی دوستان صمیمی من هستند، به هرحال طرحی بود که بنیاد پیشنهاد کرد و دیگر اگر قرار باشد این کار ادامه پیدا کند راهی جز اینکه من مدیر هنری و رهبر دائم این ارکستر باشم و شورا هم در کنارم باشد نه در مقابل من، از نظرم وجود ندارد. اگر اینها محقق شد که به کار خودم ادامه میدهم و باز هم حاضر به همکاری و خدمت خواهم بود.
این وکیل در ادامه افزود: به نظرم بحثهایی که شما میکنید به یک دلیل ابتر است. ما حقوقیها میگویم اول پدر و فرزندی را ثابت کنید بعد بر سر میزان ارثتان دعوا کنید. ما در نظامی زندگی میکنیم که عمدتا مسئله موسیقی رد میشود. سابقه تشکیلاتی و ساختاری ارکسترها همیشه به جاهایی مانند شهرداری و نظام ارتباط داشته است؛ ولی هرگز به این توجه نشده است که جزو وظایف ذاتی ارشاد نیست که ارکستر داشته باشد. ایراد حقوقی و مهمی که به وزارت ارشاد وارد میشود این است که به همان دلیلی که وزارت ارشاد در بستههای اجرایی بودجه بندیاش رقم را برای موسیقی و به ویژه برای ارکستر نمیگذارد به طور طبیعی تمام زیر مجموعههایی که در معاونتهای زیر مجموعه این وزارتخانه به سر میبرند نمیتوانند چنین چارت و باکسی داشته باشند.
وی ادامه داد: تنها مجموعه صاحب مصوبه مجلس در وزارتخانه بنیاد رودکی است؛ بنیاد رودکی ۱۲ مورد شرح وظیفه دارد که هیچ کدامشان موسیقی نیست؛ میتواند آرشیو موسیقی داشته باشد و کمک کند اما حق و وظیفه داشتن ارکستر ندارد. من این موضوع را روز دوم حکم گرفتن آقای مرادخانی به ایشان گفتهام. مسئله دیگر این است که وقتی شما بر روی بنیاد خرابی چیزی را وضع میکنید همه اتفاقات بعدی آن هم خراب پیش میرود. وقتی ما بودجه نداریم و ساختار تشکیلاتی ارکستر نداریم مسلم است که چنین مسائلی نیز رخ میدهد. تا زمانی که ساختار نظاممند ارکستر در نظام جمهوری اسلامی ایران تعریف نشود و مشخص نشود که بودجه از کجا باید بیاید چگونه خرج شود و خروجیاش چه باشد همین آش است و همین کاسه.
یحیی شریعت نیا گفت: واقعیت این است که هشت میلیارد تومان برای بودجه سال ۹۵ ارکستر در نظر گرفته شده است. اگر فرض را بر این بگذاریم که این بودجه اعتباری نباشد احتمالا خروجی سرریز هزینههای وزارت ارشاد است؛ یعنی هیچگاه این رقم در مجموعه نمیآید. نه خانواده موسیقی این دغدغه جدی را دارد که این ماجرا را حل کند و نه زعمای قوم.
- بهجای «فریاد»، «گفتمان» را انتخاب کردیم
- خبرنگاران خریدنی نیستند
این کارشناس موسیقی در ادامه با اشاره به عدم حضور محمد سریر در این جلسه گفت: آقای سریر به عنوان رئیس شورای ارکسترهای سمفونیک تهران و ملی به این نشست دعوت شدند که متأسفانه نتوانستند در این جلسه حضور داشته باشند و آنطور هم که به من گفتند ظاهراً تصمیم گرفتهاند دیگر در هیچ شورایی شرکت نکنند. آقای علی مرادخانی (معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) هم به این نشست دعوت شدند که ظاهرا در سفر بودند و نتوانستند حضور پیدا کنند. ضمن اینکه از آقای پیروزپی (مشاور مرادخانی) هم برای حضور در این جلسه دعوت شده بود که ایشان هم مانند بسیاری از مسئولان دعوت ما را برای پاسخگویی اجابت نکردند.
- خانه موسیقی ما امروز عامل تفرقه شده است
مهدوی گفت: بیتفاوتی جامعه موسیقی هم نسبت به اتفاقات از بیاعتمادی که در جامعه هنر شکل گرفته، نشأت میگیرد. هنرمندان وقتی در جایی خودشان به مشکل برمیخورند، شتابان به دنبال خبرنگاران و رسانهها برای بیان اعتراض و طرح مسئله میگردند، اما وقتی این اتفاق در قبال دیگر همکارانشان میافتد، سکوت میکنند؛ نمونهاش همین اتفاقی که اخیرا برای لغو کنسرت کیهان کلهر و شهرام ناظر افتاده است. تا مدیران بالادستی ما نفهمند که حرف واحد نیست بلکه حرف یک صنف و یک جامعه است، وضعیت به همین شکل خواهد بود.
- شرایط ارکستر سمفونیک افتضاح بود
علی رهبری درباره کیفیت هنری ارکستر سمفونیک تهران نیز گفت: ما از نظر هنری در ایران به جایی رسیدیم که نه تنها برای خودم تعجبآور بود، بلکه حتی آدمهایی مثل آقای جمالی و آقای مرادخانی و... تا اسفندماه میگفتند ما با ارکستر سمفونیک تهران هیچگونه مشکل هنری نداریم. از نظر هنری کارمان منظم بود برای اینکه موزیسینهایی در ارکستر بودند که با جان و دل کار کردند. تا آخرسر هم با وجود اینکه نه سالن تمرین داشتیم و نه امکانات دیگری، و حقوق هم نگرفته بودند بچهها میآمدند و با جان و دل تا یک هفته پیش از تشکیل شورای هنری کار میکردند. اما از نظر اداری شرایط ارکستر افتضاح بود مثلاً باید برای یک کنسرت پوستری آماده میشد و دیگر از این ابتداییتر وجود ندارد، حتی ارکسترهای دانشجویی و مدرسهای وقتی یک کنسرتی دارند میتوانند به سادگی بنشینند و یک پوستر درست کنند. اما خیلی اوقات تا ۴ روز پیش از اجرا پوستر نداشتیم.
- مشفق حرف اول و آخر را میزد
این رهبر ارکستر درخصوص مشکلاتی که بر سر اجرایی شدن برنامه «مهر تا مهر» به وجود آمد، عنوان کرد: برنامههای «مهر تا مهر» را با آقای جمالی نشسته بودیم و طی چند ماه طراحی کرده بودیم و ایشان از برنامه من خیلی حمایت میکردند و قرار بود از اول مهرماه نیز بچههای ارکستر قرارداد یکساله داشته باشند. اما آقای مشفق به نمایندگی از طرف بنیاد رودکی با آقای سهرابی مسئول اداری و آقای پسندیده مسئول مالی بنیاد که شخص محترم و خیلی باستعدادی بود در اتاق من جلسهای سه چهارساعته در اواسط مهرماه داشتیم که آقای مشفق با پیشنهادی برای قرارداد نوازندهها آمده بودند و در آن جلسه من متوجه شدم که این قرارداد یک کلک بیشتر نیست و قرارداد پیشنهادیشان شامل حقوق ماهانه نیست، بلکه به قرارداد ساعتی است که قشنگ میتوان خیلی چیزها را از آن کم کرد و میشود کارهایی کرد که بچهها پروژهای از آب دربیایند. در آن جلسه آقای مشفق مطمئن شدند که به او مستقیماً میگویم شما حقیقتاً به کار ارکستر وارد نیستید و این دخالت مستقیم شما فقط به ضرر بچهها شده است.
- برای ارکستر عمداً تبلیغ نمیشد
وی در ادامه افزود: مشکل ما از وقتی شروع شد که آقای پورناظری در چند مورد مختلف وقتی با من صحبت کردند گفتند که ارکستر بهترینش این است که خصوصی اداره شود و شرکتی باشد که این شرکت بتواند مخاطب ایجاد کند و ما مشکل نداشتن مخاطب داریم. البته باید بگویم ما واقعاً با مخاطب مشکل نداشتیم و اگر تبلیغ به موقع انجام میشد سالنمان هم پر بود اما متاسفانه یا خوشبختانه از مهرماه یا آبان ماه متوجه شدم که دستهایی در کار است که میخواهد به دولت و به ما ثابت کند که ما مخاطب نداریم یعنی عمداً تبلیغ نمیشد و یا تنها سه روز مانده به کنسرت، بلیت فروشی آغاز میشد.
- گفتند ارکستر باید دست یک شرکت خصوصی باشد
- وزیر آخرین امید بود
علی رهبری افزود: متاسفانه اینها افرادی هستند که واقعاً به حرفه ما کاری ندارند ولی آقای وزیر یک اشتباهی کردند و دل مرا به مرور زمان و در این دو ماه شکستند و آن هم این بود که در روز جلسه گفتند آقای رهبری قراردادشان تمدید میشود و کارشان را ادامه میدهند و از لحاظ هنری مشکلی ندارند و بعد مورد دوم این بود که سخنگویشان همهجا اعلام کردند که آقای رهبری اختیار تام در کارشان دارند و این هم همهجا منتشر شد، ولی متاسفانه ایشان کنار یک نامه محرمانه ایاز شخصی که واقعاً شاگرد خود من بوده و از به ایران آمدن من ناراضی بوده مینویسد که اگر آقای رهبری مثلا زیادی خواهی کردند قبول نکنید. ظاهراً کسی نمیبایست این نامه را میدید و بر اساس اتفاق به دست یک رسانه افتاده بود، تمام اینها باعث شد که من اصلاً دیگر رغبت ادامه دادن نداشته باشم.
- شهبازیان گفت چرا من خودم مدیر هنری نباشم؟
علی رهبری ادامه داد: در آن جلسه هم که ما شورا را ترک کردیم، توهین به آقای فخرالدینی شد و وقتی آقای فخرالدینی بلند شدند، من و آقای پیروزپی به احترام آقای فخرالدینی بلند شدیم و از آن جلسه بیرون رفتیم. البته باید بگویم که از آن لحظهای که شورا شروع کرد آقای شهبازیان گفتند اصلاً ارکستر مدیر هنری نمیخواهد، چرا من خودم مدیر هنری نباشم؟ آقای نوربخش هم گفتند چقدر این صحبت آقای شهبازیان جالب است. در نهایت هم آن وضعیت پیش آمد. به هر حال امروز امیدمان این است که یک ارکستر خصوصی با افرادی خارج از افراد وزارت فرهنگ و ارشاد درست شود.
- علی رهبری تا آخرین یوروی دستمزدش را هم گرفت
وی افزود: در زمانی که ارسلان در ارکستر حضور داشت، ایشان را مدام نصیحت کردند و گفتند این نوع برخورد و خودخواهی درست نیست. یک رهبر فقط باید وظیفه خود را انجام دهد. اولین کنسرت ارکستر سمفونیک با علی رهبری، اجرای بسیار بسیار درخشانی بود، اما بسیاری از بچههایی که در آن کنسرت بودند که اتفاقاً خود جناب رهبری هم از آنان تعریف میکردند، از مجموعه ارکسترها خارج شدند. ارسلان کامکار، آیدین احمدینژاد، ناژفر، ظهیرالدینی، کیارس و... ازجمله این نوازندگان بودند. یا ما توانایی تشخیص فنی افراد را نداریم یا دروغ میگوییم. اینکه ما بخواهیم همهچیز از نظافت سالنها گرفته تا دیگر موارد اینچنینی در اختیار ما باشد، کار درستی نیست و نکته دیگر اینکه چرا ایشان همیشه اصرار داشتند خود رهبر ارکستر باشند؟ چرا ما نمیگذاریم رهبران جوان و بااستعدادی که اتفاقاً تعدادشان کم هم نیست، وارد ارکستر شوند.
- با دروغ نمیشود رهبر ارکستر شد
هوشنگ کامکار ادامه داد: ایشان یکجا میگوید که من با شورا کار نمیکنم در صورتی که من در جریان هستم از چند ماه قبل کار کردهاند. بعد در جای دیگر میگوید اگر مهیار تفرشیپور در شورا باشد کار میکنم. اینها ضد و نقیض است. من قبلا هم نوشته بودم و پیشنهاد دادم که آقای رهبری بهتر است به کارهای هنری و فنی ارکستر بپردازد و کارهای اداری و بخشهای دیگر را مسئولانش واگذار کند؛ یا بهتر است به عنوان رهبری میهمان بیایند و کار کنند. من متاسف هستم که ایشان پیشنهاد من را نپذیرفتند.
- ایده بازگشایی ارکستر سمفونیک یک اقدام تبلیغاتی و مناسبتی بود
این موسیقیدان گفت: نگاه کنید به تمام کشورهایی که با غرب و به طور مشخص با آمریکا مشکل ایدئولوژیک داشتند و بعد از یک مدتی باب مذاکرات باز میشد. در این موارد یک ارکستر از آمریکا به آن کشوری که با آن مشکل سیاسی داشتند میرفت و سمفونی دنیای نو دوورژاک را به طور مشخص اجرا میکرد. بعد آن کشور به بن بست رسیده ارکستری را به غرب میفرستاد و آثار کشور خودش را اجرا میکرد.
وی افزود: ایده دولت هم این بود که اگر قرار است مذاکرات به نتیجه برسد و باب مفاهمه با سایر کشورها باز شود، ما نیازمند ارکستری هستیم که به دیگر کشورها سفر کند و در راه برونرفت بنبستهای سیاسی بتواند اثربخش باشد. درواقع ایده بازگشایی ارکستر سمفونیک یک اقدام تبلیغاتی و مناسبتی بود، اما بعد از مذاکرات ظاهراً تصمیم گرفته شد که تفاهمها در همین حد باقی بماند و از این حد بیشتر باب مراوده سیاسی باز نشود. یعنس ارکستر سمفونیک برای منظوری تشکیل شده بود که دیگر آن منظور وجود نداشت. از آن زمان به بعد فاز ارکستر سمفونیک تهران عوض شد و این سئوال به وجود آمد که ما با این ارکستری که درست کردهایم چکار باید بکنیم؟
مانی جعفرزاده ادامه داد: این را هم بگویم که اگر قرار میبود ارکستر سمفونیک به نیویورک برود میبایست رهبری آن را هدایت میکرد که وجه بین المللی داشته باشد از این رو علی رهبری به اذعان همه بهترین گزینه بود. اینها نظرات شخصی من است که البته امکان دارد اشتباه باشد.
- ارشاد تنها به خاطر نظارت در بسیاری از جریانات ورود میکند
این آهنگساز در ادامه ضمن اشاره به حضور افرادی ثابت در شوراهای موسیقی کشور گفت: آقای علی رهبری خودشان فکر میکنند که این شورا به دلیل مسائل هنری است که شکل گرفته، اما اینها قرار بود فقط نظارت کنند. این افراد مورد وثوق سیستم هستند، به همین خاطر هم مدام اسم آنها را در شوراهای مختلف میشنویم. وقتیکه این ۵ نفر در همهجا هستند و میدانند که حضورشان قطعی است و از بودن خود خاطرجمع هستند، همین مورد تبدیل به رانت میشود، یعنی منی که در همه شوراها حضور دارم، توانایی انجام هر کاری را دارم و هر کاری دلم میخواهم انجام بدهم و حتی استفاده مالی کنم.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: اما این افراد با کسی مواجه شدند که وارد بازی آنها نمیشد و در نهایت بازی بهم خورد. از همان زمان که جشنواره موسیقی فجر به آلبوم آقای روحانی جایزه داد، میشد بهراحتی حدس زد که ایشان جایگزین آقای رهبری در ارکستر سمفونیک تهران خواهند بود و در نهایت هم همین شد. به هر حال با شرایط موجود به نظر میرسد ارکستر سمفونیک از این به بعد ارکستر میهمان خواهد بود و کار نوازندگانش نیز کار پروژه است.
- دعوای بین پیشکسوتان دامن جوانهای موسیقی را میگیرد
وی همچنین درباره مسئله دستمزدهای نوازندهها گفت: سازوکار سازمان پرداخت این مجموعه به شکلی است که در نهایت برای ۱۶ روز کار به بچهها حقوق میدهد و باید پرسید باقی پولی که در این بین برای دستمزد یک ماه دریافت شده کجا میرود؟ متأسفانه دعوای بین پیشکسوتان دامن جوانهای موسیقی را میگیرد و دود دعواهای بیسروته تنها به چشم نوازندگان و هنرمندانی میرود که هنوز در ابتدای مسیر زندگی هنریشان هستند.
- ارکستر ملی اساسنامه دارد
وی افزود: طبیعی است که شرح وظایف رهبر ارکستر و مدیر هنری در دو ارکستر سمفونیک و موسیقی ملی متفاوت باید باشد اختلاف نظری بین من و اعضای شورا که همه دوستان من هستند در ارتباط با ادارۀ ارکسترها وجود داشت. من در مورد ارکستر سمفونیک نظر نمیدهم، حالا شاید آنجا بشود این کار را انجام داد، شاید البته. به هرحال آنجا شورا میتواند تصمیمات لازم را برای دعوت از رهبران میهمان بگیرد، برنامهریزی کند، برای اینکه قطعات دم دستشان است ولی برای موسیقی ملی این قطعات باید مدیریت شود، ساخته شود، و یک مدیریت خاصی است.
- من با شورایی که مقابل من بایستد نمیتوانم کار کنم
وی درخصوص سفر ارکستر به چین نیز گفت: از من خواستند عازم چین شوم برای اینکه ارکستر دارد به سوی شانگهای حرکت میکند و به همین خاطر باید تمریناتی را هر چه زودتر به صورت فشرده شروع بکنیم و با آقای نصیر حیدریان که بخش سمفونیک را کار میکنند و با من که بخش موسیقی ملی را کار میکنم هماهنگ بکنیم و قرار است روز دوشنبه به طرف چین حرکت کنیم. در برگشت امیدوار هستم که این مشکلات با حسن نیتی که آقای مرادخانی در کار من همیشه داشته، حل شود. یعنی من با همکاران خودم آنقدر مسئلهای ندارم و هیچوقت رو در روی هم نبودیم و در زندگی دوستان صمیمی من هستند، به هرحال طرحی بود که بنیاد پیشنهاد کرد و دیگر اگر قرار باشد این کار ادامه پیدا کند راهی جز اینکه من مدیر هنری و رهبر دائم این ارکستر باشم و شورا هم در کنارم باشد نه در مقابل من، از نظرم وجود ندارد. اگر اینها محقق شد که به کار خودم ادامه میدهم و باز هم حاضر به همکاری و خدمت خواهم بود.
- نوازنده یک حقوق ماهیانه لازم دارد
- باید رهبر دائمی و مدیر هنری ارکستر باشم
- هشت میلیارد تومان برای بودجه سال ۹۵ ارکستر در نظر گرفته شده است
این وکیل در ادامه افزود: به نظرم بحثهایی که شما میکنید به یک دلیل ابتر است. ما حقوقیها میگویم اول پدر و فرزندی را ثابت کنید بعد بر سر میزان ارثتان دعوا کنید. ما در نظامی زندگی میکنیم که عمدتا مسئله موسیقی رد میشود. سابقه تشکیلاتی و ساختاری ارکسترها همیشه به جاهایی مانند شهرداری و نظام ارتباط داشته است؛ ولی هرگز به این توجه نشده است که جزو وظایف ذاتی ارشاد نیست که ارکستر داشته باشد. ایراد حقوقی و مهمی که به وزارت ارشاد وارد میشود این است که به همان دلیلی که وزارت ارشاد در بستههای اجرایی بودجه بندیاش رقم را برای موسیقی و به ویژه برای ارکستر نمیگذارد به طور طبیعی تمام زیر مجموعههایی که در معاونتهای زیر مجموعه این وزارتخانه به سر میبرند نمیتوانند چنین چارت و باکسی داشته باشند.
وی ادامه داد: تنها مجموعه صاحب مصوبه مجلس در وزارتخانه بنیاد رودکی است؛ بنیاد رودکی ۱۲ مورد شرح وظیفه دارد که هیچ کدامشان موسیقی نیست؛ میتواند آرشیو موسیقی داشته باشد و کمک کند اما حق و وظیفه داشتن ارکستر ندارد. من این موضوع را روز دوم حکم گرفتن آقای مرادخانی به ایشان گفتهام. مسئله دیگر این است که وقتی شما بر روی بنیاد خرابی چیزی را وضع میکنید همه اتفاقات بعدی آن هم خراب پیش میرود. وقتی ما بودجه نداریم و ساختار تشکیلاتی ارکستر نداریم مسلم است که چنین مسائلی نیز رخ میدهد. تا زمانی که ساختار نظاممند ارکستر در نظام جمهوری اسلامی ایران تعریف نشود و مشخص نشود که بودجه از کجا باید بیاید چگونه خرج شود و خروجیاش چه باشد همین آش است و همین کاسه.
یحیی شریعت نیا گفت: واقعیت این است که هشت میلیارد تومان برای بودجه سال ۹۵ ارکستر در نظر گرفته شده است. اگر فرض را بر این بگذاریم که این بودجه اعتباری نباشد احتمالا خروجی سرریز هزینههای وزارت ارشاد است؛ یعنی هیچگاه این رقم در مجموعه نمیآید. نه خانواده موسیقی این دغدغه جدی را دارد که این ماجرا را حل کند و نه زعمای قوم.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 اردیبهشت 1395 - 11:24
دیدگاهها
کمی در بیان عرایض بنده اشتباه وجود دارد که بهتر است تصحیح شود. ممنون میشم تماسی داشته باشید.
اقاى بيات، شما فقط دو نفر رااسم برديد و گفتيد كه به چه دليلى انها اركستر را ترك كرده اند. هشتاد نفر ديگر به چه دليلى از اركستر رفتند؟ شما نماينده ى اركستر نيستيد بلكه نماينده ى على رهبرى هستيد. لطفا واضح اينرا بيان كنيد چون حرفهايى كه ميزنيد بسيار دور از واقعيت است.
اینطور که از حاضران در مجلس شنیدیم حرفهای مهمتری هم زده بودند اساتید پس چرا بخشی از گفتمان منعکس شده ؟! در ضمن باید به شهامت استاد کامکار تبریک گفت که نشون داد با دوستان همکارش که در پستوها مینشینند و فقط حرف میزنند فرق اساسی دارد ...
افزودن یک دیدگاه جدید