پس از دو ماه سکوت، شامگاه 11 آذرماه با رهبری «شهرداد روحانی» و ارکستر مایستری «مازیار ظهیرالدینی» در تالار وحدتِ تهران روی صحنه رفت
ارکستر سمفونیک تولدت مبارک!
موسیقی ما ـ ارکستر سمفونیک تهران پس از دو ماه سکوت، شامگاه 11 آذرماه با رهبری «شهرداد روحانی» و ارکستر مایستری «مازیار ظهیرالدینی» در تالار وحدتِ تهران روی صحنه رفت و نوازندگان این ارکستر، سازهایشان را برای اجرای قطعاتی متفاوت از آهنگسازان فرانسوی و روس به صدا درآوردند.
اجرا با قطعهای از «باخ» آغاز شد. کنسرتو در «ر» مینور که برای دو ساز ویلن نوشته بود؛ «روحانی» در این اجرا نیز به سنتِ همیشهاش از نوازندگانِ ايراني به عنوانِ سوليست بهره برد و براي اجراي قطعهي «باخ» نيز مونیکا لران و علیرضا چهرهقانی به عنوان سولیست حاضر شدند و توانستند اجراي موفقي نيز داشته باشند. دومین قطعهای که شهرداد روحانی برای این اجرا در نظر گرفته بود، اثر مشهور آنتونین دورژاک بود. قطعه «آواهای اسلوانی» که دورژاک بخش زیادی از شهرت خود را مدیون همین قطعه است. تعداد زیادی از مخاطبان پس از اجرای این قطعه، اعضای ارکستر را به صورت ایستاده تشویق کردند، سپس آرشهها برای اجرای قطعه آهنگساز مشهور روس یعنی چایکوفسکی با یکدیگر همنوا شدند تا «مارش اسلوانی» را بنوازند. بعد از تنفس 15 دقیقهای هم اعضای ارکستر، اورتور«خفاش» را نواختند و بعد از آن اثري از آهنگساز فرانسوی «گابریل فوره» که قطعهاش فضایی آرام را در سالن طنینانداز کند. «پاوان» قطعهای بر گرفته از رقص عاشقانه و آهسته اسپانیایی در صفوف منظم به همین نام و جزر و مدی از دنبالههای هارمونیک و ملودیک است. قطعه بعدی هم به یک آهنگساز فرانسوی یعنی «کامیل سنسانس» اختصاص داشت که شهرداد روحانی قطعه «سمفونی مردگان» را از او برای اجرا انتخاب کرده بود. این قطعه اشاره به تمثیل و خرافهای دارد که در قرون وسطا میان مردم فرانسه رایج بود. بخشهایی از این قطعه تداعیکننده رقص مردگان و صدای استخوان هایشان است
.
اجرا با قطعه «شبی بر فراز کوههای سنگی» ادامه پیدا کرد که از آثار مودست موسورگسکی بزرگترین درامپرداز موسیقی روسیه محسوب میشود. این قطعه از موسیقی فولکلور و محلی الهام گرفته شده است. این قطعه پر قدرت اجرا شد تا ارکستر سمفونیک تهران یکی از شبهای خوبش را پشت سر بگذارد
.
غلامحسین مینباشیان و 40 نوازندهاش از آذرماه سال 1312 تمرینات پیوسته و مداومشان را شروع کردند و توانستند، مهرماه 1313 ارکستر سمفونیک تهران که آن زمان نامش را ارکستر «بلدیه» گذاشته بودند به مناسبت جشن هزاره فردوسی در یک سالن سینما روی صحنه ببرند. 10 نوازنده هم از چکسلوالی در کنار ارکستر تهران قرار گرفتند و اجراهای منسجمی به نمایش گذاشتند. این شرایط تا سال 1320 ادامه داشت تا اینکه به دلیل تبعات جنگ جهانی دوم مینباشیان را از سمتش برکنار کردند و نوازندههای خارجی نیز مجبور شدند به کشور خودشان بازگردند.
در سال 1324 پرویز محمود که آن زمان رییس هنرستان عالی موسیقی بود، دست به کار شد و دوباره ارکستر را سازماندهی کرد اما پرویز محمود در سال 1329 به آمریکا مهاجرت کرد و چوب رهبری ارکستر سمفونیک به روبیک گریگوریان رسید اما حضور گریگوریان در ارکستر سمفونیک به یک سال هم نکشید و او هم برای همیشه به آمریکا مهاجرت کرد. اینجا بود که ارکستر سمفونیک تهران تا حد زیادی ثبات خود را از دست داد.
در این مدت افرادی چون روبن صفاریان، مرتضی حنانه و سرژ خوتسیف هر یک در زمانی کوتاه رهبری ارکستر را تقبل کردند که در این میان طولانیترین آنها رهبری زندهیاد حنانه است که تقریبا به یک سال رسید. پس از حنانه، حشمت سنجری به مدت دو سال سکاندار ارکستر شد. ارکستر در این سالها با کمکهای محدود دولتی ارتزاق میکرد و افول و نزول زیادی را تجربه کرد.
اما پس از انقلاب اسلامی، حشمت سنجری دوباره رهبری ارکستر را به عهده گرفت و 10 سال در این سمت به کارش ادامه داد. اگر چه ارکستر بنا بر دلایلی مثل شرایط جامعه پس از انقلاب و درگیر بودن با جنگ، در طول این سالها فعالیت و برنامه چندانی نداشت اما سنجری در حفظ و تداوم کار آن کوشید. مثلا علیرغم اینکه شمار زیادی از نوازندگان ارکستر پس از انقلاب به خارج از کشور مهاجرت کرده بودند او ارکستر را حفظ کرد و برنامههایی با نوازندگان باقیمانده و چند نوازنده جایگزین ادامه داد.
او سرانجام، پاییز ۱۳۶۸ پس از اجرای کنسرتی به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرتضی حنانه با ارکستر سمفونیک تهران برای همیشه خداحافظی کرد.
در سال ۱۳۶۹ فریدون ناصری رهبر ارکستر سمفونیک تهران شد و و پس از او، نادر مشایخی، ایرج صهبایی و علی رهبری هر یک به مدت تقریبا یک سال رهبری ارکستر را بر عهده گرفتند.
ارکستر در همه این سالها افول و صعود زیادی را تجربه کرد و چوب رهبری در دست رهبران میهمان و ثابت متعددی مثل نادر مرتضیپور، شهرداد روحانی، منوچهر صهبایی، ماتیاس کروگر و... دست به دست شد. تا اینکه در اسفند ۱۳۹۳ علی رهبری به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران و مدیر هنری آن منصوب شد و ارکسترسمفونیک تهران با رهبر جدیدش در روز ۲۴ اسفندماه در تالار وحدت و با اجرای سمفونی شماره ۹ بتهوون رسما بازگشایی شد و اعلام موجودیت کرد. رهبری با وجود طرح برنامههای سالانه و مدون در اردیبهشت ۱۳۹۵ پس از حدود یک سال و نیم استعفا و دلیل کنارهگیریاش از این ارکستر را رفتار بنیاد رودکی با نوازندگان آن اعلام کرد.
پس از علی رهبری، شهرداد روحانی به عنوان رهبر دائم ارکستر سمفونیک تهران معرفی شد و فعالیتهایش را با این ارکستر 83 ساله از سر گرفت. چوب رهبری فعلا در دست اوست شامگاه 11 آذرماه امسال نیز اجرایی را روی صحنه برد...
شاهین فرهت (آهنگساز پیشکسوت) به مناسبت 83 سالگی ارکستر سمفونیک تهران در گفتگو با خبرنگار «موسیقی ما» اظهار کرد: «ارکستر سمفونیک تهران در این 83 سال، فراز و نشیبهای عجیب و غریبی از سر گذرانده است و تا آمده راهش را پیدا کند، یکباره مسیرش عوض شده است. از نظر من دوران طلایی ارکستر سمفونیک در زمان رهبری «فرهاد مشکات» شکل گرفت. آن زمان ارکستر نظم زیادی داشت. ارکستر در فصول هنری چهارشنبه هر هفته به طور منظم اجرا داشت و شرایط خوبی حاکم بود. البته شرایط ارکستر در زمان رهبری «حشمت سنجری» هم بد نبود؛ اما در این سه، چهار سال اخیر ارکستر نتوانسته است به جایگاه ثابتی دست پیدا کند. در این سالها بسیار از ارکستر ناامید شده ام. ارکستر باید همانطور که قطعات آهنگسازان خارجی را روی صحنه میبرد از آهنگسازان ایرانی نیز کار اجرا و ضبط کند. آثار آهنگسازان ایرانی پس از مرگشان از بین میرود؛ تراژدی از این بزرگتر؟»
این آهنگساز و استاد دانشگاه ادامه میدهد: «ضبط آثار آهنگسازان که انقدر پر خرج نیست. الان آثار حنانه و وزیری کجا هستند؟ همین آقای پورتراب که به تازگی هم درگذشت، چند کار نوشته بود. آثار ایشان چه شدند؟ من امیدوارم فکری در این زمینه بشود.»
نادر مشایخی نیز که سالها پیش برای مدتی کوتاه رهبر ارکستر سمفونیک تهران بوده است به «موسیقی ما» میگوید: «به نظر من مشکل اساسی ارکستر در حال حاضر این است که با جنبهها و ابعاد مختلف آن به طور جدی برخورد نمیشود. به نظر من قطعاتی که در حال حاضر در ارکستر اجرا میشود، اصلا کلاسیک نیست. ارکستر یک ابزار عاطفی است که قرار است چیزی را انتقال دهد که هیچ رسانهای توانایی آن را ندارد. این یک مسئله فرهنگی است و فقط نباید به جنبه سرگرمی آن فکر کرد. شما قرار است یک موضوع عاطفی را به مخاطبتان انتقال دهید و باید اثری که اجرا میکنید در جامعه الهامبخش باشد. ایران دارد یک مسیر صعودی را طی میکند و باید این موضوع را در نظر گرفت. از نظر بنده دوره طلایی ارکستر سمفونیک تهران در زمان زندهیاد «فرهاد مشکات» شکل گرفت.»
مشایخی همچنین گفت: «من شهرداد روحانی را که هماکنون ارکستر را رهبری میکند، خیلی دوست دارم ام معتقدم آنچه ارکستر میزند، کلاسیک نیست. آن هم در زمانی که بیشتر آهنگسازان نمیدانند، ارکستر سمفونیک چیست؟»
اجرا با قطعهای از «باخ» آغاز شد. کنسرتو در «ر» مینور که برای دو ساز ویلن نوشته بود؛ «روحانی» در این اجرا نیز به سنتِ همیشهاش از نوازندگانِ ايراني به عنوانِ سوليست بهره برد و براي اجراي قطعهي «باخ» نيز مونیکا لران و علیرضا چهرهقانی به عنوان سولیست حاضر شدند و توانستند اجراي موفقي نيز داشته باشند. دومین قطعهای که شهرداد روحانی برای این اجرا در نظر گرفته بود، اثر مشهور آنتونین دورژاک بود. قطعه «آواهای اسلوانی» که دورژاک بخش زیادی از شهرت خود را مدیون همین قطعه است. تعداد زیادی از مخاطبان پس از اجرای این قطعه، اعضای ارکستر را به صورت ایستاده تشویق کردند، سپس آرشهها برای اجرای قطعه آهنگساز مشهور روس یعنی چایکوفسکی با یکدیگر همنوا شدند تا «مارش اسلوانی» را بنوازند. بعد از تنفس 15 دقیقهای هم اعضای ارکستر، اورتور«خفاش» را نواختند و بعد از آن اثري از آهنگساز فرانسوی «گابریل فوره» که قطعهاش فضایی آرام را در سالن طنینانداز کند. «پاوان» قطعهای بر گرفته از رقص عاشقانه و آهسته اسپانیایی در صفوف منظم به همین نام و جزر و مدی از دنبالههای هارمونیک و ملودیک است. قطعه بعدی هم به یک آهنگساز فرانسوی یعنی «کامیل سنسانس» اختصاص داشت که شهرداد روحانی قطعه «سمفونی مردگان» را از او برای اجرا انتخاب کرده بود. این قطعه اشاره به تمثیل و خرافهای دارد که در قرون وسطا میان مردم فرانسه رایج بود. بخشهایی از این قطعه تداعیکننده رقص مردگان و صدای استخوان هایشان است
.
اجرا با قطعه «شبی بر فراز کوههای سنگی» ادامه پیدا کرد که از آثار مودست موسورگسکی بزرگترین درامپرداز موسیقی روسیه محسوب میشود. این قطعه از موسیقی فولکلور و محلی الهام گرفته شده است. این قطعه پر قدرت اجرا شد تا ارکستر سمفونیک تهران یکی از شبهای خوبش را پشت سر بگذارد
.
- تولد يك اركستر
غلامحسین مینباشیان و 40 نوازندهاش از آذرماه سال 1312 تمرینات پیوسته و مداومشان را شروع کردند و توانستند، مهرماه 1313 ارکستر سمفونیک تهران که آن زمان نامش را ارکستر «بلدیه» گذاشته بودند به مناسبت جشن هزاره فردوسی در یک سالن سینما روی صحنه ببرند. 10 نوازنده هم از چکسلوالی در کنار ارکستر تهران قرار گرفتند و اجراهای منسجمی به نمایش گذاشتند. این شرایط تا سال 1320 ادامه داشت تا اینکه به دلیل تبعات جنگ جهانی دوم مینباشیان را از سمتش برکنار کردند و نوازندههای خارجی نیز مجبور شدند به کشور خودشان بازگردند.
در سال 1324 پرویز محمود که آن زمان رییس هنرستان عالی موسیقی بود، دست به کار شد و دوباره ارکستر را سازماندهی کرد اما پرویز محمود در سال 1329 به آمریکا مهاجرت کرد و چوب رهبری ارکستر سمفونیک به روبیک گریگوریان رسید اما حضور گریگوریان در ارکستر سمفونیک به یک سال هم نکشید و او هم برای همیشه به آمریکا مهاجرت کرد. اینجا بود که ارکستر سمفونیک تهران تا حد زیادی ثبات خود را از دست داد.
در این مدت افرادی چون روبن صفاریان، مرتضی حنانه و سرژ خوتسیف هر یک در زمانی کوتاه رهبری ارکستر را تقبل کردند که در این میان طولانیترین آنها رهبری زندهیاد حنانه است که تقریبا به یک سال رسید. پس از حنانه، حشمت سنجری به مدت دو سال سکاندار ارکستر شد. ارکستر در این سالها با کمکهای محدود دولتی ارتزاق میکرد و افول و نزول زیادی را تجربه کرد.
اما پس از انقلاب اسلامی، حشمت سنجری دوباره رهبری ارکستر را به عهده گرفت و 10 سال در این سمت به کارش ادامه داد. اگر چه ارکستر بنا بر دلایلی مثل شرایط جامعه پس از انقلاب و درگیر بودن با جنگ، در طول این سالها فعالیت و برنامه چندانی نداشت اما سنجری در حفظ و تداوم کار آن کوشید. مثلا علیرغم اینکه شمار زیادی از نوازندگان ارکستر پس از انقلاب به خارج از کشور مهاجرت کرده بودند او ارکستر را حفظ کرد و برنامههایی با نوازندگان باقیمانده و چند نوازنده جایگزین ادامه داد.
او سرانجام، پاییز ۱۳۶۸ پس از اجرای کنسرتی به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرتضی حنانه با ارکستر سمفونیک تهران برای همیشه خداحافظی کرد.
در سال ۱۳۶۹ فریدون ناصری رهبر ارکستر سمفونیک تهران شد و و پس از او، نادر مشایخی، ایرج صهبایی و علی رهبری هر یک به مدت تقریبا یک سال رهبری ارکستر را بر عهده گرفتند.
ارکستر در همه این سالها افول و صعود زیادی را تجربه کرد و چوب رهبری در دست رهبران میهمان و ثابت متعددی مثل نادر مرتضیپور، شهرداد روحانی، منوچهر صهبایی، ماتیاس کروگر و... دست به دست شد. تا اینکه در اسفند ۱۳۹۳ علی رهبری به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران و مدیر هنری آن منصوب شد و ارکسترسمفونیک تهران با رهبر جدیدش در روز ۲۴ اسفندماه در تالار وحدت و با اجرای سمفونی شماره ۹ بتهوون رسما بازگشایی شد و اعلام موجودیت کرد. رهبری با وجود طرح برنامههای سالانه و مدون در اردیبهشت ۱۳۹۵ پس از حدود یک سال و نیم استعفا و دلیل کنارهگیریاش از این ارکستر را رفتار بنیاد رودکی با نوازندگان آن اعلام کرد.
پس از علی رهبری، شهرداد روحانی به عنوان رهبر دائم ارکستر سمفونیک تهران معرفی شد و فعالیتهایش را با این ارکستر 83 ساله از سر گرفت. چوب رهبری فعلا در دست اوست شامگاه 11 آذرماه امسال نیز اجرایی را روی صحنه برد...
شاهین فرهت (آهنگساز پیشکسوت) به مناسبت 83 سالگی ارکستر سمفونیک تهران در گفتگو با خبرنگار «موسیقی ما» اظهار کرد: «ارکستر سمفونیک تهران در این 83 سال، فراز و نشیبهای عجیب و غریبی از سر گذرانده است و تا آمده راهش را پیدا کند، یکباره مسیرش عوض شده است. از نظر من دوران طلایی ارکستر سمفونیک در زمان رهبری «فرهاد مشکات» شکل گرفت. آن زمان ارکستر نظم زیادی داشت. ارکستر در فصول هنری چهارشنبه هر هفته به طور منظم اجرا داشت و شرایط خوبی حاکم بود. البته شرایط ارکستر در زمان رهبری «حشمت سنجری» هم بد نبود؛ اما در این سه، چهار سال اخیر ارکستر نتوانسته است به جایگاه ثابتی دست پیدا کند. در این سالها بسیار از ارکستر ناامید شده ام. ارکستر باید همانطور که قطعات آهنگسازان خارجی را روی صحنه میبرد از آهنگسازان ایرانی نیز کار اجرا و ضبط کند. آثار آهنگسازان ایرانی پس از مرگشان از بین میرود؛ تراژدی از این بزرگتر؟»
این آهنگساز و استاد دانشگاه ادامه میدهد: «ضبط آثار آهنگسازان که انقدر پر خرج نیست. الان آثار حنانه و وزیری کجا هستند؟ همین آقای پورتراب که به تازگی هم درگذشت، چند کار نوشته بود. آثار ایشان چه شدند؟ من امیدوارم فکری در این زمینه بشود.»
نادر مشایخی نیز که سالها پیش برای مدتی کوتاه رهبر ارکستر سمفونیک تهران بوده است به «موسیقی ما» میگوید: «به نظر من مشکل اساسی ارکستر در حال حاضر این است که با جنبهها و ابعاد مختلف آن به طور جدی برخورد نمیشود. به نظر من قطعاتی که در حال حاضر در ارکستر اجرا میشود، اصلا کلاسیک نیست. ارکستر یک ابزار عاطفی است که قرار است چیزی را انتقال دهد که هیچ رسانهای توانایی آن را ندارد. این یک مسئله فرهنگی است و فقط نباید به جنبه سرگرمی آن فکر کرد. شما قرار است یک موضوع عاطفی را به مخاطبتان انتقال دهید و باید اثری که اجرا میکنید در جامعه الهامبخش باشد. ایران دارد یک مسیر صعودی را طی میکند و باید این موضوع را در نظر گرفت. از نظر بنده دوره طلایی ارکستر سمفونیک تهران در زمان زندهیاد «فرهاد مشکات» شکل گرفت.»
مشایخی همچنین گفت: «من شهرداد روحانی را که هماکنون ارکستر را رهبری میکند، خیلی دوست دارم ام معتقدم آنچه ارکستر میزند، کلاسیک نیست. آن هم در زمانی که بیشتر آهنگسازان نمیدانند، ارکستر سمفونیک چیست؟»
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 13 آذر 1395 - 09:42
دیدگاهها
قای شاهین فرهت از هر فرصتی استفاده می کند و بیان می دارند که چرا کارهای آهنگسازان ایرانی اجرا نمی شود؟
استاد عزیز! مگر ارکستر سمفونیک چقدر برنامه در سال دارد که بخواهد تمام و کمال در اختیار آهنگسازان ایرانی باشد؟ آنهم عزیزانی که فقط ایرانی هستند و در کارشان کمتر رنگ و بوی ایرانی به چشم می خورد.
کارهای آهنگسازان ایرانی در حال حاضر در رپرتوار کدام ارکسترهای بین المللی قرار دارد که ارکستر تهران بخواهد آنها را اجرا کند؟ گلایه بنده از ایشان و سایر آهنگسازان محترم اینست که شما عزیزان چرا کارهایی را آماده نمی کنید که در سطح جهانی و بین المللی مطرح شود؟!!!
افزودن یک دیدگاه جدید