در گفتوگوی «موسیقی ما» با پوررنگ پورشیرازی، شهرام رکوعی و فرشاد شیخی بررسی شد؛
روزهای آرام ارکستر سمفونیک
موسیقی ما - ارکستر سمفونیک تهران روزهای آرامی را میگذراند. آرامشی که میتوان با خیال راحت شاهدش بود و پیشرفت گامبهگام ارکستر را مشاهده کرد و البته استقبال مخاطبانی که حالا به یکی از اصلیترین حامیان این ارکستر تبدیل شدهاند. خب تا همینجا هم معادلهها به هم خورده است. در حالی که همواره این بحث مطرح میشود که موسیقی کلاسیک در ایران مخاطب چندانی ندارد، برنامههای اخیر این ارکستر با استقبال مخاطبان روبهرو شده است؛ طوری که شاهد تمدید آن هستیم. ماجرا را میتوان از ابعاد متفاوتی بررسی کرد. اما اتفاق خوب در این میان، شکلگیری مخاطبان جدیدی برای موسیقی کلاسیک ایران است که میتواند به عنوان سرمایهای جدی تا سالها موسیقی ایران از آن منتفع شود. این بار برای بررسی وضعیت ارکستر به جای آنکه سراغ «شهرداد روحانی» رهبر برجسته آن برویم با تعدادی از سرگروههای نوازندگان صحبت کردهایم. گفتوگوی «موسیقی ما» با فرشاد شیخی (شف هورن)، شهرام رکوعی (شف فلوت) و پوررنگ پورشیرازی را بخوانید.
شیخی: مسالهی دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که پیش از این تمام کنسرتها معطوف به تهران بود. اما ما سال گذشته به جنوب ایران رفتیم و حدود 4000 نفر مخاطب مشتاق از این برنامهها دیدن کردند؛ آنهم در حالی که نه شرایط جوی خوبی وجود داشت و نه سالن کنسرت مجهزی بود؛ چون اجرای ما در یک سوله بود.
فرشاد شیخی: این پیشرفت زیادی است. در سالهای قبل بارها بودجهی خرید ساز دریافت کردند، اما سازی خریداری نشد و حالا خرید همین سه سااز خیلی خوب است. با تمام اینها، نوازندهها مجبورند سازهای گرانقیمت خودشان را بیاورند.
شهرام رکوعی: بچهها سازهای خودشان را میآورند و با آن مینوازند. در حالی که در هیچ سازمانی، کسی از لوازم شخصیاش استفاده نمیکند و آن سازمانها موظف هستند تا لوازم را تهیه کنند. اما بچههای ما، با وجود حقوق کمی که دریافت میکنند، سازهای گرانقیمت خود را که بهایشان گاه تا 50 میلیون تومان است با خودشان میآورند و از آن استفاده میکنند و به هیچوجه هم تضمینی وجود ندارد که سازشان آسیب نبیند یا دزدیده نشود. با این حال، باید فکری هم در این زمینه شود تا نوازندهها خیالشان راحت باشد.
پورشیرازی: من سالها در ارکستر کار کردم، اما آرامشی که در این یک سال در ارکستر وجود داشته، هیچوقت نبوده است؛ هم از بابت پرداخت حقوق و سطح کار و هم برخورد با اعضا.
شیخی: ممکن است بخشی از این آرامش از طریق تزریق بودجه ایجاد شود، اما هیچوقت آرامش معنوی تا این اندازه وجود نداشته است. ممکن است حتی من حقوقم را بگیرم، اما وقتی 90 نفر داریم ساز میزنیم و فقط 10 نفر در سالن زمان کنسرت حضور دارد برای یک نوازنده فاجعه است. ضمن آنکه نظمی که هماکنون ایجاد شده، نظمی عاری از ارعاب و تهدید است. انجام مصاحبههای مطبوعاتی و مطرح کردن زندگی خصوصی نوازندهها که در دورهای در ارکستر انجام میشد اصلاً کار درستی نیست.
پورشیرازی: میتوان گفت حالا همه در ارکستر خوشحال هستند. در حالیکه انگار در دورههای قبل بادیها و زهیها دو گروه مختلف بودند.
رکوعی: به نظر من این تصور نادرستی است که تعداد مخاطبان موسیقی کلاسیک در ایران اندک هستند. اتفاقاً تعدادشان خیلی زیاد است، منتها باید برنامهریزی منظمی وجود داشته باشد که آنان را به سمت ارکسترهای خصوصی و دولتی جذب کرد. باید تلاش کنیم که شنوندگان بیشتری به فعالیتهای ارکستر ترغیب شوند.
پورشیرازی: در دوران آقای روحانی، مخاطبان ما جوان شدهاند و خوشبختانه قشر جدیدی از مخاطبان به ما اضافه شده است.
رکوعی: خود آقای روحانی خیلی پیگیری کردند تا مشکل بیمه حل شود که خوشبختانه تا حدود زیادی این اتفاق رخ داده است. اما فکر میکنم همچنان دستمزدها اندک است. هر کدام از این نوازندهها هماکنون حدود 20 تا 25 سال است که ساز میزنند و همچنان باید روزی سه ساعت تمرین کنند. هیچ کارمندی چنین وقتی را برای کارش نمیگذارد.
پورشیرازی: مدیران باید توجیه شوند. من خودم هر دو ماه باید یک سیم برای سازم عوض کنم که 700 دلار قیمت دارد. بنابراین هر 6 ماه این کار را انجام دهم.
شیخی: همین مسأله باعث شده تا نوازندگان ناچار به فعالیت در ارکسترهای مختلف شوند و حتی گاهی در گروههای پاپ بنوازند. طبیعی است که همین اتفاق در کیفیت ارکستر تاثیر میگذارد. در حالیکه اگر این مشکلات حل شود، میتوان امیدوار بود که سطح کیفی ارکستر با پیشرفت بسیار زیادی مواجه شود.
شیخی: با همه اینها مسیرمان رو به جلو است و نوازندهها با انگیزه کار میکنند.
پورشیرازی: ما هر روز امیدوارتریم.
- * شما از چه سالی با ارکستر همکاری دارید؟
- * این مسأله برای نوازندگان اهمیت دارد؟ به هر حال شما ملزم به انجام کار و اجرای قطعات هستید.
- * شما وضعیت کنونی ارکستر را چطور ارزیابی میکنید؟
- * حالا به نظرتان شرایط نسبت به گذشته تغییری کرده است؟
- * فکر میکنید دلیل این استقبال چیست؟
شیخی: مسالهی دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که پیش از این تمام کنسرتها معطوف به تهران بود. اما ما سال گذشته به جنوب ایران رفتیم و حدود 4000 نفر مخاطب مشتاق از این برنامهها دیدن کردند؛ آنهم در حالی که نه شرایط جوی خوبی وجود داشت و نه سالن کنسرت مجهزی بود؛ چون اجرای ما در یک سوله بود.
- * تجربه هیجانانگیزی به نظر میرسد؟
- * با همه اینها، شما چشمانداز خوبی برای ارکستر متصور هستید؟
- * آقای پورشیرازی شما که از قدیمیترین نوازندگان ارکستر هستید هم ارزیابیتان از ارکستر را بیان کنید.
- * شما از سال ۷۰ در ارکستر حضور دارید. همواره یکی از مهمترین چالشهای ارکستر، مسأله سازها بوده است. این مسأله هماکنون به کجا رسیده است؟
فرشاد شیخی: این پیشرفت زیادی است. در سالهای قبل بارها بودجهی خرید ساز دریافت کردند، اما سازی خریداری نشد و حالا خرید همین سه سااز خیلی خوب است. با تمام اینها، نوازندهها مجبورند سازهای گرانقیمت خودشان را بیاورند.
شهرام رکوعی: بچهها سازهای خودشان را میآورند و با آن مینوازند. در حالی که در هیچ سازمانی، کسی از لوازم شخصیاش استفاده نمیکند و آن سازمانها موظف هستند تا لوازم را تهیه کنند. اما بچههای ما، با وجود حقوق کمی که دریافت میکنند، سازهای گرانقیمت خود را که بهایشان گاه تا 50 میلیون تومان است با خودشان میآورند و از آن استفاده میکنند و به هیچوجه هم تضمینی وجود ندارد که سازشان آسیب نبیند یا دزدیده نشود. با این حال، باید فکری هم در این زمینه شود تا نوازندهها خیالشان راحت باشد.
پورشیرازی: من سالها در ارکستر کار کردم، اما آرامشی که در این یک سال در ارکستر وجود داشته، هیچوقت نبوده است؛ هم از بابت پرداخت حقوق و سطح کار و هم برخورد با اعضا.
شیخی: ممکن است بخشی از این آرامش از طریق تزریق بودجه ایجاد شود، اما هیچوقت آرامش معنوی تا این اندازه وجود نداشته است. ممکن است حتی من حقوقم را بگیرم، اما وقتی 90 نفر داریم ساز میزنیم و فقط 10 نفر در سالن زمان کنسرت حضور دارد برای یک نوازنده فاجعه است. ضمن آنکه نظمی که هماکنون ایجاد شده، نظمی عاری از ارعاب و تهدید است. انجام مصاحبههای مطبوعاتی و مطرح کردن زندگی خصوصی نوازندهها که در دورهای در ارکستر انجام میشد اصلاً کار درستی نیست.
پورشیرازی: میتوان گفت حالا همه در ارکستر خوشحال هستند. در حالیکه انگار در دورههای قبل بادیها و زهیها دو گروه مختلف بودند.
- * شما روی مسالهی مخاطب تاکید زیادی دارید. در حالی که خواهناخواه مخاطب موسیقی کلاسیک در ایران محدود است، اصلاً این روزها در تمام دنیا محدود است.
رکوعی: به نظر من این تصور نادرستی است که تعداد مخاطبان موسیقی کلاسیک در ایران اندک هستند. اتفاقاً تعدادشان خیلی زیاد است، منتها باید برنامهریزی منظمی وجود داشته باشد که آنان را به سمت ارکسترهای خصوصی و دولتی جذب کرد. باید تلاش کنیم که شنوندگان بیشتری به فعالیتهای ارکستر ترغیب شوند.
پورشیرازی: در دوران آقای روحانی، مخاطبان ما جوان شدهاند و خوشبختانه قشر جدیدی از مخاطبان به ما اضافه شده است.
- * یکی از چالشهای ارکسترهای دولتی، تغییر مدیران است که مدام میتواند حیات ارکستر را تهدید کند.
- * مسأله بیمه و قراردادها حل شد؟
رکوعی: خود آقای روحانی خیلی پیگیری کردند تا مشکل بیمه حل شود که خوشبختانه تا حدود زیادی این اتفاق رخ داده است. اما فکر میکنم همچنان دستمزدها اندک است. هر کدام از این نوازندهها هماکنون حدود 20 تا 25 سال است که ساز میزنند و همچنان باید روزی سه ساعت تمرین کنند. هیچ کارمندی چنین وقتی را برای کارش نمیگذارد.
پورشیرازی: مدیران باید توجیه شوند. من خودم هر دو ماه باید یک سیم برای سازم عوض کنم که 700 دلار قیمت دارد. بنابراین هر 6 ماه این کار را انجام دهم.
شیخی: همین مسأله باعث شده تا نوازندگان ناچار به فعالیت در ارکسترهای مختلف شوند و حتی گاهی در گروههای پاپ بنوازند. طبیعی است که همین اتفاق در کیفیت ارکستر تاثیر میگذارد. در حالیکه اگر این مشکلات حل شود، میتوان امیدوار بود که سطح کیفی ارکستر با پیشرفت بسیار زیادی مواجه شود.
شیخی: با همه اینها مسیرمان رو به جلو است و نوازندهها با انگیزه کار میکنند.
پورشیرازی: ما هر روز امیدوارتریم.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 خرداد 1396 - 16:32
دیدگاهها
معلومه که همه الان راضین ٬ چون هر کسی هر کاری دلش میخواد میکنه و هر جوری دلش میخواد ساز میزنه ٬ کسی هم نیست که بفهمه. هیچ کی به هیچ کی کاری نداره همه راضی.
رهبر به نوازنده ها کاری نداره ٬ نوازنده ها هم به رهبر. همه خوشحال.
مثلا اون نوازنده که در زمان علی رهبری نیومد سر تمرین و گفت تو امبولانسم و بعد معلوم شد تو خونه خواب بوده و اخراج شد ٬ الان برگشته به ارکستر و خوشحال و راضیه. یا اون نوازنده که همیشه خمار میومد سر تمرین ٬ الان برگشته به ارکستر و خوشحاله.
شهرداد روحانی در توانش نیست که به نوازنده ها چیزی بگه. همه خوشحالن.
این رپرتواریم که داریم میزنیم آقای رهبری با ارکستر تمرین و اجرا کرده. مثلا شهرزاد و سمفونی ۵ بتهوون
افزودن یک دیدگاه جدید