نگاهی به آلبوم «کنسرت تصویری کاوه یغمایی» که نخستین کنسرتش بعد از بیش از یک دهه در ایران بود
تنها صدای گیتار الکتریک است که میماند!
موسیقی ما - «بالأخره انجام شد!» موسیقی آغاز میشود و دیوارِ سخت بزرگ ترک بر میدارد و فرو میریزد. «اولین حرف»، اولین حرفِ او روی صحنه است بعد از گذشت قریب به یک دهه و نیم و چه شروع دیوانهواری.
یک نام خانوادگی بزرگ دارد و تا چشم باز کرده ردیف انواع و اقسام گیتارها را دیده و در خانه پدری از «بیتلز» و «رولینگ استونز» شنیده تا «رِی چارلز» و به گفته خودش «اِی سی دی سی» یکی از محبوبترینها برای او بوده است. پانزده سال پیش مجله محبوب یک هفتم و یکی از کمیابترین مجلات تخصصی موسیقی در آن روزها، در یکی از اولین مصاحبههای کاوه یغمایی، او را غریبه راک نامید؛ مردی با لباسی با طرح شعلههای آتش و یک نام خانوادگی آشنا. حالا او نامی شناخته شده و یکی از معتبرترین چهرههای حاضر در موسیقی راک فارسی است؛ مردی سیاه پوش با همان گیتار فندر سفید رنگ همیشگیاش.
کاوه یغمایی در سه مقطع زمانی در ایران روی صحنه رفت؛ اولینبار در در دهه هفتاد، در اولین جشنواره موسیقی پاپ پس از انقلاب که کاوه یغمایی به همراهی بابک امینی در قالب گروهی به نام «بابک و کاوه» در این جشنواره حاضر و موفق به دریافت ستاره طلایی این فستیوال شدند. چند سال بعد یعنی پس از انتشار اولین آلبومش، دومین دوره حضور او روی صحنه بود؛ سال 1382 و کنسرت بزرگ «مترسک» در سالن میلاد نمایشگاه. بعد از آن قصه کاوه یغمایی به عنوان خواننده و حضور مجاز و رسمی در عرصه موسیقی داخل ایران به قصه یک «پلِ بیعبور» تبدیل شد. او چندینبار در جمعآوری آلبوم برای چند آرتیست تازه کار مشارکت داشت ولی «سکوت سرد» کاوه یغمایی و هجرتش به کانادا، کاسه صبر هوادارانش را به مرز لبریزی رسانده بود.
«سکوت سرد» دومین آلبوم رسمی کاوه یغمایی در کانادا و همراه با چند موزیک ویدئو، با رویکردی جدید در فضای راک فارسی ایران منتشر شد؛ با یکی از بهترین میکس و مسترینگ و صدابرداریهایی که برای یک آلبوم ایرانی انجام شده بود. «سکوت سرد» با حضور قطعاتی همچون «اولین حرف» (با آن ویدئوی خاطرهانگیز که از اولین ویدئوهای استاندارد و با کیفیت بالای فیلمبرداری در ژانر موسیقی راک فارسی محسوب میشد) و «نسل سوخته» و «تب صفر»، تم اعتراضی-اجتماعی به خود گرفته بود. این رویکرد خوشایندِ خیلی از طرفدارهای رادیکال کاوه یغمایی بود. صدای بیپروای گیتار الکتریک و سایر سازهای زنده و همکاری با نوازندگان غیرایرانی از جمله درامر گروه کانادایی «نیکلبک» از مهمترین ویژگیهای آلبوم دوم کاوه یغمایی بود.
فواصل طولانی بین انتشار آلبومهایش را باید دیگر یک ویژگی عادی قلمداد میکردیم. دو سال انتظاری که برای هواداران افراطی و همیشگی او با دوباره گوش کردنهای «سکوت سرد» همراه بود. کاوه یغمایی به ایران بازگشت و در سال 95 از «منشور» خود رونمایی کرد؛ آلبوم، کمی از فضای اعتراضی-اجتماعی آلبوم قبلی فاصله گرفته بود. ولی بحث کیفیت صدابرداری و صدایی که از سازها به گوش میرسید این آلبوم را در ردیف یکی از بهترین نوازندگیهای موجود در قالب یک آلبوم منتشر شده در فضای ایران قرار میداد. در همان سال و بعد از گذشت پانزده سال کاوه برای سومین مقطع زمانی در ایران روی صحنه رفت که همین چند هفته پیش و در این روزهای سخت و پر کنایه خبر خوب میتوانست همین باشد؛ انتشار دیویدی کنسرت سال 1395 کاوه یغمایی. بله، بالأخره انجام شد! موسیقی آغاز میشود و دیوارِ سخت بزرگ ترک بر میدارد و فرو میریزد. «اولین حرف»، اولین حرفِ او روی صحنه است بعد از گذشت قریب به یک دهه و نیم و چه شروع دیوانهواری. مرد سیاه پوش و محبوب برای طرفداران موسیقی راک ایران زیر نور آبی صحنه ظاهر میشود و گروهی از بهترینها او را همراهی میکنند.
کاوه یغمایی در مصاحبه پانزده سال پیش خود در مورد اینکه خانوادگی روی صحنه میروند گفته بود: «یک دلیلش عادتی است که به همدیگر داریم. ما اصلاً با هم صحبت نمیکنیم و هر کس کار خودش را میداند و انجام میدهد. دیگر اینکه متأسفانه در زمینه سبک خودم کسی وجود ندارد که با او کار کنم. مسلم است که اگر تعداد احساسهایی که در کار است بیشتر باشد، کار قویتر میشود؛ اما نیست!» حالا این بار اما خبری از کامیل یغمایی نیست و مسعود همایونی در کنار کاوه یغمایی گیتار الکتریک مینوازد. دست راست کاوه هم روی صحنه یکی از بهترین نوازندههای بیس ایران یعنی بابک ریاحی پور ایستاده است. این وظیفه را در آخرین کنسرت کاوه یغمایی در ایران، فرشاد رمضانی بر عهده داشت. درامر گروه نیما حمیدی است و ساتگین یغمایی و همچنین نیلوفر فرزندشاد نیز یار وفادار و همیشگی کاوه یغمایی به عنوان کیبوردیست روی صحنه هستند. نگین پارسا هم تنها گیتاریست بانوی این گروه است که با کاوه یغمایی همخوانی هم میکند.
اگر میخواهید یک موسیقی درجه یک راک فارسی گوش دهید، موسیقیای که نوازندگان چیرهدست در آن حرف اول را میزنند، موسیقی کاوه یغمایی یکی از درستترین انتخابها است. در روزهایی که جست و خیز اعداد و ارقام همه دنیای ما را احاطه کرده است، او حرف تردید یک نسل را روی صحنه فریاد زد؛ یک تردید به درازای یک پرسش چند ده ساله! همنوازیهای دو نفره کاوه یغمایی و بابک ریاحیپور که بعضاً با حضور مسعود همایونی به یک مثلث تبدیل میشود، از نقاط عطف و هیجانانگیز آن صحنه پرهیاهو است.
کاوه یغمایی پس از اجرای قطعه سرِ آلبومیِ «سکوت سرد» یعنی «اولین حرف» به سراغ اجرای قطعه ابتدایی آلبوم اخیرش میرود. شروع قطعه خاطرهانگیز «منشور» که با نوازندگی کیبورد نیلوفر فرزندشاد همراه است، موجی از تشویق را در سالن به راه میاندازد. در این قطعه ساتگین یغمایی و نگین پارسا نقش بکوکال کاوه یغمایی را در قسمتهایی از ترانه ایفا میکنند. پس از اجرای منشورِ عاشقانه کاوه یغمایی، میرسیم به یک عصر بارانی، به «خاطره بازی»؛ «خاطره بازی» از قطعات پر طرفدار آلبوم «منشور» به شمار میرود. کاوه در خاطره بازی به طور مرتب میپرسد که این ترانه چه چیزی را به ما یادآوری میکند؟ و در آخر با یک راهنمایی مواجه میشویم: «گل یخ که گوش میدی، بگو یاد چی میفتی؟!» در این لحظه سالن منفجر میشود و تشویقها به اوج میرسد. پایانبندی جالب «خاطره بازی» با نوازندگی کمنظیر کاوه یغمایی همراه است.
کاوه یغمایی در بازگشت به آلبوم دوم خود، ترانه تماماً اعتراضی «تب صفر» را اجرا میکند که با هنرنمایی کیبورد نیلوفر فرزندشاد همراه است. همخوانی نگین پارسا به عنوان بک وکال با کاوه یغمایی در ادای ترجیعبند ترانه یعنی بسوزو از بخشهای قابل توجه اجرای «تب صفر» است. تب صفر را میتوان به نوعی مکمل ترانه اعتراضی نسل سوخته در همین آلبوم «سکوت سرد» دانست.
نوبت به اجرای آهنگی دیگر از آلبوم آخر کاوه میرسد. «شب سرد» را شاید بتوان اعتراضیترین ترانه آلبوم آخر او دانست. «شب سرد» قصه هویت گمشده یا تعلیق همیشگی بین دیروز، گذشته و آینده نسل ما است. «ریشهها زیر زمینن، لونهها روی درختن، جای پاها زیر برفه...» در اجرای این قطعه نوبت به هنرنمایی گیتاریست گروه یعنی مسعود همایونی میرسد و اینبار کاوه یغمایی با او همنوازی میکند. با اجرای جانانه و بیپروای مسعود همایونی، درجه راک کنسرت به 110 میرسد، بابک ریاحیپور هم به آن دو نفر اضافه میشود و این مثلث سالن را به آسمان میبرند.
خوش و بشهای شیرین کاوه یغمایی با مزدا شاهانی (یار قدیمی کاوه یغمایی و ترانهسرای آلبوم موفق مترسک) و آن بُریده بُریده صحبت کردن همیشگی کاوه که با هیجان خاصی همراه است و یادآوری خاطرهای دور با مزدا از لحظات سرگرمکننده این اجرا به شمار میرود که تقریباً در بخش میانی کنسرت رخ میدهد.
«کوچه» با آن شروع سرد، آرام و جذابش آهنگ دیگری از آلبوم منشور است که اجرا و آن شروع آرام به یک هارد راک تمام عیار تبدیل میشود. سرعت درام زد نیما حمیدی و کیفیت بالای نوازندگی او در اجرای این آهنگ به خوبی مشهود است. وقتی صحبت از بهترین نوازندگان زنده یک گروه راک فارسی میکنیم، دقیقاً از چه صحبت کردهایم؟ این قطعه از معدود آثار کارنامه هنری کاوه یغمایی است که موضوع وکال در آن به اندازه کیفیت نوازندگی مهم و پر رنگ است. در اجرای طولانی هفت دقیقهای «کوچه»، بارها ملودی وکال اوج میگیرد و دوباره پایین میآید که کاوه به خوبی از پس اجرای سخت آن برمیآید.
نوبتی هم که باشد، نوبت به جاودانه «جاده» میرسد. ملودی ابتدایی جاده که نواخته میشود، تشویقها دوباره اوج میگیرد. جاده برای نگارنده، محبوبترین قطعه سکوت سرد است و شاید برای طرفداران افراطی کاوه یغمایی نیز. همخوانی کل جمعیت حاضر در سالن میلاد با کاوه یغمایی درحالیکه همه نورپردازی صحنه روی او متمرکز شده به گونهای است که گویی او فریز و بی حرکت مانده است و فقط میشنود و سوار بر این همخوانی عمومی گویی به معراج میرود و یکی دیگر از نقاط به یاد ماندنی این کنسرت خلق میشود.
کمکم سر و کله کیبورد جدیدی روی صحنه پیدا میشود. چیدمان صحنه در حال تغییر اندکی است. تماشاگران با تشویق خود نام سیروان را به زبان میآورند. سیروان خسروی خواننده و تنظیمکننده و شاگرد قدیمی کاوه یغمایی روی صحنه حاضر میشود و او هم شوخی صمیمانهای با کاوه در مورد سن و سال خودش و او انجام میدهد و در ادامه در ستایش کامیل یغمایی از او اسم میآورد که با تشویق حاضرین مواجه میشود. سیروان با همان تحریرهای ویژه و غیرایرانی خود یکی از قطعاتش به اسم «بهار نزدیکه» را به همراه گروه کاوه اجرا میکند. موسیقی سیروان در سالهای اخیر بیشتر از هر زمانی تحت تأثیر حال و هوای موسیقی «کولدپلی» است.
پایانبندی کنسرت کاوه یغمایی همچون پانزده سال پیش، اجرای آهنگ «فریب» است، فقط با یک تفاوت! پانزده سال پیش اجرای «فریب» یک سورپرایز برای هواداران محسوب میشد. فریب، قطعه جدیدی بود که هنوز کسی آن را نشنیده بود و بعدها در آلبوم «سکوت سرد» قرار گرفت. فریب اینبار اما با همخوانی حاضرین همراه میشود.
نکتهای که جا دارد در مورد این دیویدی گفته شود این است که روزهای بعد از اجرای کنسرت کاوه یغمایی، ما با ویدئوهای ضبط شده از اجرا از سوی حاضرین مواجه بودیم که خبر از حضور بیشتر سیروان خسروی در کنسرت داشت. یا خیلی از صحنههای مربوط به نوازندگی گیتار نگین پارسا که در این دیویدی موجود نبود. قطعاً ما با یک نسخه تعدیل شده از کنسرت مواجه هستیم و به همین دلیل نویسنده مطمئن نیست که «زخمی» با آن ملودی دیوانهوارش که اثر یغمایی بزرگ است در این کنسرت اجرا شده یا نه ولی قطعاً جایش در این دیویدی به طرز آشکاری خالی است.
با یک حساب دو دو تا چهار تا میتوان نتیجه گرفت که به طور میانگین، کاوه یغمایی هر 9 سال از یک آلبوم خود رونمایی میکند. پس در این قحطی آلبوم از او، انتشار این دیویدی غنیمتی محسوب میشود. آخرین خبرها در مورد کاوه یغمایی اینکه او در کانادا تصویربرداری یکی از ویدئوهای آلبوم جدید خود که فعلاً نام «مرد عنکبوتی» بر آن نهاده شده را آغاز کرده است. پس برای چند ماه آینده که احتمالاً به سال هم بکشد، منتظر «مرد عنکبوتی» کاوه یغمایی باشید.
یک نام خانوادگی بزرگ دارد و تا چشم باز کرده ردیف انواع و اقسام گیتارها را دیده و در خانه پدری از «بیتلز» و «رولینگ استونز» شنیده تا «رِی چارلز» و به گفته خودش «اِی سی دی سی» یکی از محبوبترینها برای او بوده است. پانزده سال پیش مجله محبوب یک هفتم و یکی از کمیابترین مجلات تخصصی موسیقی در آن روزها، در یکی از اولین مصاحبههای کاوه یغمایی، او را غریبه راک نامید؛ مردی با لباسی با طرح شعلههای آتش و یک نام خانوادگی آشنا. حالا او نامی شناخته شده و یکی از معتبرترین چهرههای حاضر در موسیقی راک فارسی است؛ مردی سیاه پوش با همان گیتار فندر سفید رنگ همیشگیاش.
کاوه یغمایی در سه مقطع زمانی در ایران روی صحنه رفت؛ اولینبار در در دهه هفتاد، در اولین جشنواره موسیقی پاپ پس از انقلاب که کاوه یغمایی به همراهی بابک امینی در قالب گروهی به نام «بابک و کاوه» در این جشنواره حاضر و موفق به دریافت ستاره طلایی این فستیوال شدند. چند سال بعد یعنی پس از انتشار اولین آلبومش، دومین دوره حضور او روی صحنه بود؛ سال 1382 و کنسرت بزرگ «مترسک» در سالن میلاد نمایشگاه. بعد از آن قصه کاوه یغمایی به عنوان خواننده و حضور مجاز و رسمی در عرصه موسیقی داخل ایران به قصه یک «پلِ بیعبور» تبدیل شد. او چندینبار در جمعآوری آلبوم برای چند آرتیست تازه کار مشارکت داشت ولی «سکوت سرد» کاوه یغمایی و هجرتش به کانادا، کاسه صبر هوادارانش را به مرز لبریزی رسانده بود.
«سکوت سرد» دومین آلبوم رسمی کاوه یغمایی در کانادا و همراه با چند موزیک ویدئو، با رویکردی جدید در فضای راک فارسی ایران منتشر شد؛ با یکی از بهترین میکس و مسترینگ و صدابرداریهایی که برای یک آلبوم ایرانی انجام شده بود. «سکوت سرد» با حضور قطعاتی همچون «اولین حرف» (با آن ویدئوی خاطرهانگیز که از اولین ویدئوهای استاندارد و با کیفیت بالای فیلمبرداری در ژانر موسیقی راک فارسی محسوب میشد) و «نسل سوخته» و «تب صفر»، تم اعتراضی-اجتماعی به خود گرفته بود. این رویکرد خوشایندِ خیلی از طرفدارهای رادیکال کاوه یغمایی بود. صدای بیپروای گیتار الکتریک و سایر سازهای زنده و همکاری با نوازندگان غیرایرانی از جمله درامر گروه کانادایی «نیکلبک» از مهمترین ویژگیهای آلبوم دوم کاوه یغمایی بود.
فواصل طولانی بین انتشار آلبومهایش را باید دیگر یک ویژگی عادی قلمداد میکردیم. دو سال انتظاری که برای هواداران افراطی و همیشگی او با دوباره گوش کردنهای «سکوت سرد» همراه بود. کاوه یغمایی به ایران بازگشت و در سال 95 از «منشور» خود رونمایی کرد؛ آلبوم، کمی از فضای اعتراضی-اجتماعی آلبوم قبلی فاصله گرفته بود. ولی بحث کیفیت صدابرداری و صدایی که از سازها به گوش میرسید این آلبوم را در ردیف یکی از بهترین نوازندگیهای موجود در قالب یک آلبوم منتشر شده در فضای ایران قرار میداد. در همان سال و بعد از گذشت پانزده سال کاوه برای سومین مقطع زمانی در ایران روی صحنه رفت که همین چند هفته پیش و در این روزهای سخت و پر کنایه خبر خوب میتوانست همین باشد؛ انتشار دیویدی کنسرت سال 1395 کاوه یغمایی. بله، بالأخره انجام شد! موسیقی آغاز میشود و دیوارِ سخت بزرگ ترک بر میدارد و فرو میریزد. «اولین حرف»، اولین حرفِ او روی صحنه است بعد از گذشت قریب به یک دهه و نیم و چه شروع دیوانهواری. مرد سیاه پوش و محبوب برای طرفداران موسیقی راک ایران زیر نور آبی صحنه ظاهر میشود و گروهی از بهترینها او را همراهی میکنند.
کاوه یغمایی در مصاحبه پانزده سال پیش خود در مورد اینکه خانوادگی روی صحنه میروند گفته بود: «یک دلیلش عادتی است که به همدیگر داریم. ما اصلاً با هم صحبت نمیکنیم و هر کس کار خودش را میداند و انجام میدهد. دیگر اینکه متأسفانه در زمینه سبک خودم کسی وجود ندارد که با او کار کنم. مسلم است که اگر تعداد احساسهایی که در کار است بیشتر باشد، کار قویتر میشود؛ اما نیست!» حالا این بار اما خبری از کامیل یغمایی نیست و مسعود همایونی در کنار کاوه یغمایی گیتار الکتریک مینوازد. دست راست کاوه هم روی صحنه یکی از بهترین نوازندههای بیس ایران یعنی بابک ریاحی پور ایستاده است. این وظیفه را در آخرین کنسرت کاوه یغمایی در ایران، فرشاد رمضانی بر عهده داشت. درامر گروه نیما حمیدی است و ساتگین یغمایی و همچنین نیلوفر فرزندشاد نیز یار وفادار و همیشگی کاوه یغمایی به عنوان کیبوردیست روی صحنه هستند. نگین پارسا هم تنها گیتاریست بانوی این گروه است که با کاوه یغمایی همخوانی هم میکند.
اگر میخواهید یک موسیقی درجه یک راک فارسی گوش دهید، موسیقیای که نوازندگان چیرهدست در آن حرف اول را میزنند، موسیقی کاوه یغمایی یکی از درستترین انتخابها است. در روزهایی که جست و خیز اعداد و ارقام همه دنیای ما را احاطه کرده است، او حرف تردید یک نسل را روی صحنه فریاد زد؛ یک تردید به درازای یک پرسش چند ده ساله! همنوازیهای دو نفره کاوه یغمایی و بابک ریاحیپور که بعضاً با حضور مسعود همایونی به یک مثلث تبدیل میشود، از نقاط عطف و هیجانانگیز آن صحنه پرهیاهو است.
کاوه یغمایی پس از اجرای قطعه سرِ آلبومیِ «سکوت سرد» یعنی «اولین حرف» به سراغ اجرای قطعه ابتدایی آلبوم اخیرش میرود. شروع قطعه خاطرهانگیز «منشور» که با نوازندگی کیبورد نیلوفر فرزندشاد همراه است، موجی از تشویق را در سالن به راه میاندازد. در این قطعه ساتگین یغمایی و نگین پارسا نقش بکوکال کاوه یغمایی را در قسمتهایی از ترانه ایفا میکنند. پس از اجرای منشورِ عاشقانه کاوه یغمایی، میرسیم به یک عصر بارانی، به «خاطره بازی»؛ «خاطره بازی» از قطعات پر طرفدار آلبوم «منشور» به شمار میرود. کاوه در خاطره بازی به طور مرتب میپرسد که این ترانه چه چیزی را به ما یادآوری میکند؟ و در آخر با یک راهنمایی مواجه میشویم: «گل یخ که گوش میدی، بگو یاد چی میفتی؟!» در این لحظه سالن منفجر میشود و تشویقها به اوج میرسد. پایانبندی جالب «خاطره بازی» با نوازندگی کمنظیر کاوه یغمایی همراه است.
کاوه یغمایی در بازگشت به آلبوم دوم خود، ترانه تماماً اعتراضی «تب صفر» را اجرا میکند که با هنرنمایی کیبورد نیلوفر فرزندشاد همراه است. همخوانی نگین پارسا به عنوان بک وکال با کاوه یغمایی در ادای ترجیعبند ترانه یعنی بسوزو از بخشهای قابل توجه اجرای «تب صفر» است. تب صفر را میتوان به نوعی مکمل ترانه اعتراضی نسل سوخته در همین آلبوم «سکوت سرد» دانست.
نوبت به اجرای آهنگی دیگر از آلبوم آخر کاوه میرسد. «شب سرد» را شاید بتوان اعتراضیترین ترانه آلبوم آخر او دانست. «شب سرد» قصه هویت گمشده یا تعلیق همیشگی بین دیروز، گذشته و آینده نسل ما است. «ریشهها زیر زمینن، لونهها روی درختن، جای پاها زیر برفه...» در اجرای این قطعه نوبت به هنرنمایی گیتاریست گروه یعنی مسعود همایونی میرسد و اینبار کاوه یغمایی با او همنوازی میکند. با اجرای جانانه و بیپروای مسعود همایونی، درجه راک کنسرت به 110 میرسد، بابک ریاحیپور هم به آن دو نفر اضافه میشود و این مثلث سالن را به آسمان میبرند.
خوش و بشهای شیرین کاوه یغمایی با مزدا شاهانی (یار قدیمی کاوه یغمایی و ترانهسرای آلبوم موفق مترسک) و آن بُریده بُریده صحبت کردن همیشگی کاوه که با هیجان خاصی همراه است و یادآوری خاطرهای دور با مزدا از لحظات سرگرمکننده این اجرا به شمار میرود که تقریباً در بخش میانی کنسرت رخ میدهد.
«کوچه» با آن شروع سرد، آرام و جذابش آهنگ دیگری از آلبوم منشور است که اجرا و آن شروع آرام به یک هارد راک تمام عیار تبدیل میشود. سرعت درام زد نیما حمیدی و کیفیت بالای نوازندگی او در اجرای این آهنگ به خوبی مشهود است. وقتی صحبت از بهترین نوازندگان زنده یک گروه راک فارسی میکنیم، دقیقاً از چه صحبت کردهایم؟ این قطعه از معدود آثار کارنامه هنری کاوه یغمایی است که موضوع وکال در آن به اندازه کیفیت نوازندگی مهم و پر رنگ است. در اجرای طولانی هفت دقیقهای «کوچه»، بارها ملودی وکال اوج میگیرد و دوباره پایین میآید که کاوه به خوبی از پس اجرای سخت آن برمیآید.
نوبتی هم که باشد، نوبت به جاودانه «جاده» میرسد. ملودی ابتدایی جاده که نواخته میشود، تشویقها دوباره اوج میگیرد. جاده برای نگارنده، محبوبترین قطعه سکوت سرد است و شاید برای طرفداران افراطی کاوه یغمایی نیز. همخوانی کل جمعیت حاضر در سالن میلاد با کاوه یغمایی درحالیکه همه نورپردازی صحنه روی او متمرکز شده به گونهای است که گویی او فریز و بی حرکت مانده است و فقط میشنود و سوار بر این همخوانی عمومی گویی به معراج میرود و یکی دیگر از نقاط به یاد ماندنی این کنسرت خلق میشود.
کمکم سر و کله کیبورد جدیدی روی صحنه پیدا میشود. چیدمان صحنه در حال تغییر اندکی است. تماشاگران با تشویق خود نام سیروان را به زبان میآورند. سیروان خسروی خواننده و تنظیمکننده و شاگرد قدیمی کاوه یغمایی روی صحنه حاضر میشود و او هم شوخی صمیمانهای با کاوه در مورد سن و سال خودش و او انجام میدهد و در ادامه در ستایش کامیل یغمایی از او اسم میآورد که با تشویق حاضرین مواجه میشود. سیروان با همان تحریرهای ویژه و غیرایرانی خود یکی از قطعاتش به اسم «بهار نزدیکه» را به همراه گروه کاوه اجرا میکند. موسیقی سیروان در سالهای اخیر بیشتر از هر زمانی تحت تأثیر حال و هوای موسیقی «کولدپلی» است.
پایانبندی کنسرت کاوه یغمایی همچون پانزده سال پیش، اجرای آهنگ «فریب» است، فقط با یک تفاوت! پانزده سال پیش اجرای «فریب» یک سورپرایز برای هواداران محسوب میشد. فریب، قطعه جدیدی بود که هنوز کسی آن را نشنیده بود و بعدها در آلبوم «سکوت سرد» قرار گرفت. فریب اینبار اما با همخوانی حاضرین همراه میشود.
نکتهای که جا دارد در مورد این دیویدی گفته شود این است که روزهای بعد از اجرای کنسرت کاوه یغمایی، ما با ویدئوهای ضبط شده از اجرا از سوی حاضرین مواجه بودیم که خبر از حضور بیشتر سیروان خسروی در کنسرت داشت. یا خیلی از صحنههای مربوط به نوازندگی گیتار نگین پارسا که در این دیویدی موجود نبود. قطعاً ما با یک نسخه تعدیل شده از کنسرت مواجه هستیم و به همین دلیل نویسنده مطمئن نیست که «زخمی» با آن ملودی دیوانهوارش که اثر یغمایی بزرگ است در این کنسرت اجرا شده یا نه ولی قطعاً جایش در این دیویدی به طرز آشکاری خالی است.
با یک حساب دو دو تا چهار تا میتوان نتیجه گرفت که به طور میانگین، کاوه یغمایی هر 9 سال از یک آلبوم خود رونمایی میکند. پس در این قحطی آلبوم از او، انتشار این دیویدی غنیمتی محسوب میشود. آخرین خبرها در مورد کاوه یغمایی اینکه او در کانادا تصویربرداری یکی از ویدئوهای آلبوم جدید خود که فعلاً نام «مرد عنکبوتی» بر آن نهاده شده را آغاز کرده است. پس برای چند ماه آینده که احتمالاً به سال هم بکشد، منتظر «مرد عنکبوتی» کاوه یغمایی باشید.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 6 شهریور 1397 - 13:38
دیدگاهها
سلام، من توی این کنسرت حضور داشتم، یه سری نکته های تکمیلی میگم که شاید جالب باشه،
آهنگایی که توی کنسرت اجرا شد و توی دی وی دی نبود، تا جایی که یادمه:
زخمی
پنجه های آواز
مترسک (بعد از خوش و بش کاوه و مزدا شاهانی اجرا شد)
و پل بی عبور (با حضور سیروان) آهنگ آخر کنسرت بود.
بسیار عالی و با کیفیت
درسته . قطعه زخمی در این کنسرت و کنسرت های بعدی اجرا شد و ای کاش در دی وی می بود.
افزودن یک دیدگاه جدید