«صبا کامکار» از دلایلِ تعویق انتشار آلبوم «فروغ» با آهنگسازی استاد «هوشنگ کامکار» میگوید
انگشتانی بر پوستِ کشیدهی شب
موسیقی ما- بیست و چهارم بهمنماه، سالروزِ مرگ زنی است که صاحب شناسنامهی شماره ۶۷۸ صادره از بخش ۵ تهران بود. «فروغالزمانِ فرخزاد» بیش از پنجاه سالِ قبل درگذشت، اما همچنان حضوری چشمگیر در حافظهی جمعی چندین نسل از فارسیزبانان دارد و نامش در ادبیاتِ ایران، پررنگ و جاری است. دانش، روشنبینی، استعداد ادبی و ویژگیهای شخصیتی او را به شخصیتی منحصر به فرد در ادبیات فارسی تبدیل کرده که گاه سخنان در مورد او جنبهای «اسطورهای» پیدا میکند؛ با این وجود، اشعار او در موسیقی ایران همواره با بیمهری مواجه شده است و باوجودی که سه شعرش بارها به ترانه درآمده؛ اما بخش اعظم آثارش از موسیقی دور مانده است.
حالا اما «هوشنگ کامکار» (استاد بزرگِ آهنگساز)، مدتی است مشغول کار بر روی اشعار اوست تا آن را به صورتِ آلبومی منتشر کند. ایدهی شکلگیری این اثر به مدتی قبل باز میگردد. پیش از هر چیز، مثلِ همیشه مساله را با یار دیرینِ خود «احمدرضا احمدی» (شاعر پیشکسوت) مطرح میکند. او که پیش از این خود، اشعارش توسط آهنگساز برجسته، به موسیقی درآمده، از این ماجرا استقبال و یارِ غار خود را تشویق میکند تا هر چه سریعتر این کار را انجام دهد تا شاید دِینِ موسیقی ایران به شاعر بزرگ ادا شود.
«هوشنگ کامکار»، چند شعر از مجموعهی گرانبهای فروغ را انتخاب میکند. «فتح باغ» با مطلع: «آن کلاغی که پرید از فراز سر ما و رفت در اندیشهی آشفتهی ابری ولگرد... » از جملهی این آثار است. انتخابِ دیگر او «پرنده مردنی است» بوده، آنجا که فروغ گفته است: «دلم گرفته است/ دلم گرفته است/ به ایوان میروم و انگشتانم را بر پوستِ کشیدهی شب میمیکشم» و همچنین «پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است» و البته شعرِ «بعدها» که شاعر نوشته است: «مرگ من روزی فرار خواهد رسید/ در بهاری روشن از امواج نور». بعد از انتخاب اشعار، استاد آهنگساز آن را برای ارکستر زهی، سازهای ایرانی، آواز و گروه کر تنظیم میکند و مراحلِ ضبط آغاز میشود تا مگر این اثر همزمان با مرگِ شاعر در سال جاری منتشر شود؛ اما این روزها همه چیز، زیرِ سایهی شومِ ویروسی به نام کروناست و همین انتشار اثر را به تعویق میاندازد.
خانم «صبا کامکار» (خواننده و فرزند هوشنگ کامکار) دربارهی این تاخیر به موسیقی ما میگوید: «لازم است قبل از هر چیز این توضیح را بدهم که اشعارِ فروغ، گذشته از زیبایی ذاتیشان، به دلیل اتفاقات و وقایعی که طی چند دهه رخ داد معناها و ارزش عاطفی افزودهای به خود گرفته است و طی این مدت که تمام بشریت با ویروسِ کرونا احاظه شده بود، این اشعار نیز چون هر اثرِ هنری بزرگِ دیگری بازمعنایی متفاوت در ذهنِ مخاطبان ایجاد کرد. «فروغ» همواره جزو شاعرانِ مورد ستایش پدرم بوده است؛ اما از حدود یک سالِ قبل، تصمیم گرفتند تا اثری بر اساس اشعارِ ایشان منتشر کنند.»
استاد «هوشنگ کامکار» همواره قرابتی بسیار با شعر نو داشته است و میتوان او را جزو نخستین آهنگسازانی دانست که از این اشعار در آثارش بهره برد با تاکید بر این ماجرا که: «شعر نو بهخاطر وزنهای نامنظم ملودی تازهای میطلبد.»
او از موسیقی ملی برای این کار بهره گرفته و بر این اعتقاد است که هیجانات موجود در شعر نو را نمیتوان تنها با گوشهها و ردیفهای موسیقی سنتی اجرا كرد. شاید بسیاری این نقلِ قول او را به یاد داشته باشند که گفته است: «شعر نو موسیقی نو و ویژگیهای نویی می طلبد.»
او با روشنی بر این اعتقاد است که شعر ما جلوتر از موسیقیمان است؛ چرا که کسی چون «نیما» شعر را متحول کرد و بعد از او نیز شاعران بزرگی متولد شدند؛ اما این اتفاق آنچنان که باید در موسیقی ایران رخ نداده است. آنوقت که او تصمیم به استفاده از اشعار فروغ کرد، با این اشعار بیش از هر زمانِ دیگری مانوس شد؛ آنهم در شرایطی که سایهی مرگ (بر اثر کرونا) در تمامی جهان گسترده شده بود. برای همین است که «صبا» میگوید: «از میانِ اشعارِ خانم فرخزاد، پدر آنانی را انتخاب کردند که با حال و هوای خودشان و علاوه بر آن اوضاعِ فعلی جهان قرابتِ نزدیکتری داشت و البته این هنر شاعری است که بیش از نیم قرن پیش اشعاری را میسُراید که همچنان میتواند زبانِ حالِ مردمان باشد.»
خوانندهی گروه موسیقی کامکارها البته به مشاورههای «احمدرضا احمدی» در این مدت نیز اشاره دارد و این موضوع که با توجه به اینکه آقای «احمدی» از دوستانِ «فروغ» بودند، مدام پدر را به انجام این کار پاسخ دهد: «نمیدانم، گاهی فکر میکنم صرفنظر از انسِ خود پدر با ادبیات و علاقهشان به خانمِ فروغ، انتشارِ این اثر نوعی ادای احترام به آقای احمدی هم هست.»
این همان مسالهای است که زمانِ رونمایی آلبوم «محاق» استاد «هوشنگ کامکار» به آن اشاره داشت: «من همواره در سالهای جوانیم دو شعر را میخواندم. یکی از این اشعار«میتراود مهتاب» بود و دیگری شعر «محاق» اثراحمد شاملوکه هر دوی اینها را من به صورت وصف ناپذیری دوست داشتم. این دو شعر انگیزههایی شدند تا من دو اثر را بسازم که طی دو سال اخیر منتشر شد. در این بین از اشعار شعرای دیگری نیز مانند سهراب و احمدرضا احمدی استفاده کردهام. البته احمدی از دوستان بسیار نزدیک و گرانقدر من محسوب می شود که در این رابطه با او نیز مشورت کردم. این نکته را نیز باید بگویم که در بین مکالمات روزانه من و احمدی، این دوست عزیز مدام سراغ کاری را میگیرد که قرار است بر روی اشعار فروغ انجام دهم. با اینکه برادرم ارسلان در این زمینه اثری را منتشر کرده اما من نیز دوست دارم به نوبه خود اثری را با بهره گیری از اشعار فروغ بسازم.»
کار برای ارکستر زهی، سازهای ایرانی، آواز و گروه کر تنظیم میشود و قرار میشود علاوه بر «صبا کامکار» که خوانندهی چند اثرِ پدرش بوده، مریم ابراهیم پور و هانا کامکار و البته «ارسلان کامکار»(آهنگساز و نوازندهی برجستهی موسیقی ایران) نیز قطعات را به اجرا درآورند. «صبا» میگوید: «ما تمریناتمان را انجام دادیم و مراحلِ اولیهی ضبط انجام شد؛ اما متاسفانه پیکِ ششم کرونا (اینبار با بیماری امیکرون) آمد و متاسفانه استاد ارسلان و همچنین من و هانا درگیرِ آن شدیم و علاوه بر آن، پدر ترجیح دادند که در این شرایط، فعلا ضبط را متوقف کنند؛ با وجود آنکه تمامِ تلاششان را کرده بودند تا کار همزمان با سالروز خاموشی فروغ منتشر شود.»
خواندنِ این اشعار البته برای فرزندی که پدر روی آن کار کرده است: «به هر حال زمانِ کرونا، مقولهی مرگ ذهنِ همهی ما را درگیر خود کرده است؛ اما احساس میکنم پدر این روزها حال و هوایی مخصوص داشت و حالاتِ درونیاش روی شعر و ملودی نشست و این من را بسیار غمگین میکرد، راستش باید اعتراف کنم که گاهی زمانِ تمرین برای خواندنشان میگریستم.»
حالا اما «هوشنگ کامکار» (استاد بزرگِ آهنگساز)، مدتی است مشغول کار بر روی اشعار اوست تا آن را به صورتِ آلبومی منتشر کند. ایدهی شکلگیری این اثر به مدتی قبل باز میگردد. پیش از هر چیز، مثلِ همیشه مساله را با یار دیرینِ خود «احمدرضا احمدی» (شاعر پیشکسوت) مطرح میکند. او که پیش از این خود، اشعارش توسط آهنگساز برجسته، به موسیقی درآمده، از این ماجرا استقبال و یارِ غار خود را تشویق میکند تا هر چه سریعتر این کار را انجام دهد تا شاید دِینِ موسیقی ایران به شاعر بزرگ ادا شود.
«هوشنگ کامکار»، چند شعر از مجموعهی گرانبهای فروغ را انتخاب میکند. «فتح باغ» با مطلع: «آن کلاغی که پرید از فراز سر ما و رفت در اندیشهی آشفتهی ابری ولگرد... » از جملهی این آثار است. انتخابِ دیگر او «پرنده مردنی است» بوده، آنجا که فروغ گفته است: «دلم گرفته است/ دلم گرفته است/ به ایوان میروم و انگشتانم را بر پوستِ کشیدهی شب میمیکشم» و همچنین «پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است» و البته شعرِ «بعدها» که شاعر نوشته است: «مرگ من روزی فرار خواهد رسید/ در بهاری روشن از امواج نور». بعد از انتخاب اشعار، استاد آهنگساز آن را برای ارکستر زهی، سازهای ایرانی، آواز و گروه کر تنظیم میکند و مراحلِ ضبط آغاز میشود تا مگر این اثر همزمان با مرگِ شاعر در سال جاری منتشر شود؛ اما این روزها همه چیز، زیرِ سایهی شومِ ویروسی به نام کروناست و همین انتشار اثر را به تعویق میاندازد.
خانم «صبا کامکار» (خواننده و فرزند هوشنگ کامکار) دربارهی این تاخیر به موسیقی ما میگوید: «لازم است قبل از هر چیز این توضیح را بدهم که اشعارِ فروغ، گذشته از زیبایی ذاتیشان، به دلیل اتفاقات و وقایعی که طی چند دهه رخ داد معناها و ارزش عاطفی افزودهای به خود گرفته است و طی این مدت که تمام بشریت با ویروسِ کرونا احاظه شده بود، این اشعار نیز چون هر اثرِ هنری بزرگِ دیگری بازمعنایی متفاوت در ذهنِ مخاطبان ایجاد کرد. «فروغ» همواره جزو شاعرانِ مورد ستایش پدرم بوده است؛ اما از حدود یک سالِ قبل، تصمیم گرفتند تا اثری بر اساس اشعارِ ایشان منتشر کنند.»
استاد «هوشنگ کامکار» همواره قرابتی بسیار با شعر نو داشته است و میتوان او را جزو نخستین آهنگسازانی دانست که از این اشعار در آثارش بهره برد با تاکید بر این ماجرا که: «شعر نو بهخاطر وزنهای نامنظم ملودی تازهای میطلبد.»
او از موسیقی ملی برای این کار بهره گرفته و بر این اعتقاد است که هیجانات موجود در شعر نو را نمیتوان تنها با گوشهها و ردیفهای موسیقی سنتی اجرا كرد. شاید بسیاری این نقلِ قول او را به یاد داشته باشند که گفته است: «شعر نو موسیقی نو و ویژگیهای نویی می طلبد.»
او با روشنی بر این اعتقاد است که شعر ما جلوتر از موسیقیمان است؛ چرا که کسی چون «نیما» شعر را متحول کرد و بعد از او نیز شاعران بزرگی متولد شدند؛ اما این اتفاق آنچنان که باید در موسیقی ایران رخ نداده است. آنوقت که او تصمیم به استفاده از اشعار فروغ کرد، با این اشعار بیش از هر زمانِ دیگری مانوس شد؛ آنهم در شرایطی که سایهی مرگ (بر اثر کرونا) در تمامی جهان گسترده شده بود. برای همین است که «صبا» میگوید: «از میانِ اشعارِ خانم فرخزاد، پدر آنانی را انتخاب کردند که با حال و هوای خودشان و علاوه بر آن اوضاعِ فعلی جهان قرابتِ نزدیکتری داشت و البته این هنر شاعری است که بیش از نیم قرن پیش اشعاری را میسُراید که همچنان میتواند زبانِ حالِ مردمان باشد.»
خوانندهی گروه موسیقی کامکارها البته به مشاورههای «احمدرضا احمدی» در این مدت نیز اشاره دارد و این موضوع که با توجه به اینکه آقای «احمدی» از دوستانِ «فروغ» بودند، مدام پدر را به انجام این کار پاسخ دهد: «نمیدانم، گاهی فکر میکنم صرفنظر از انسِ خود پدر با ادبیات و علاقهشان به خانمِ فروغ، انتشارِ این اثر نوعی ادای احترام به آقای احمدی هم هست.»
این همان مسالهای است که زمانِ رونمایی آلبوم «محاق» استاد «هوشنگ کامکار» به آن اشاره داشت: «من همواره در سالهای جوانیم دو شعر را میخواندم. یکی از این اشعار«میتراود مهتاب» بود و دیگری شعر «محاق» اثراحمد شاملوکه هر دوی اینها را من به صورت وصف ناپذیری دوست داشتم. این دو شعر انگیزههایی شدند تا من دو اثر را بسازم که طی دو سال اخیر منتشر شد. در این بین از اشعار شعرای دیگری نیز مانند سهراب و احمدرضا احمدی استفاده کردهام. البته احمدی از دوستان بسیار نزدیک و گرانقدر من محسوب می شود که در این رابطه با او نیز مشورت کردم. این نکته را نیز باید بگویم که در بین مکالمات روزانه من و احمدی، این دوست عزیز مدام سراغ کاری را میگیرد که قرار است بر روی اشعار فروغ انجام دهم. با اینکه برادرم ارسلان در این زمینه اثری را منتشر کرده اما من نیز دوست دارم به نوبه خود اثری را با بهره گیری از اشعار فروغ بسازم.»
کار برای ارکستر زهی، سازهای ایرانی، آواز و گروه کر تنظیم میشود و قرار میشود علاوه بر «صبا کامکار» که خوانندهی چند اثرِ پدرش بوده، مریم ابراهیم پور و هانا کامکار و البته «ارسلان کامکار»(آهنگساز و نوازندهی برجستهی موسیقی ایران) نیز قطعات را به اجرا درآورند. «صبا» میگوید: «ما تمریناتمان را انجام دادیم و مراحلِ اولیهی ضبط انجام شد؛ اما متاسفانه پیکِ ششم کرونا (اینبار با بیماری امیکرون) آمد و متاسفانه استاد ارسلان و همچنین من و هانا درگیرِ آن شدیم و علاوه بر آن، پدر ترجیح دادند که در این شرایط، فعلا ضبط را متوقف کنند؛ با وجود آنکه تمامِ تلاششان را کرده بودند تا کار همزمان با سالروز خاموشی فروغ منتشر شود.»
خواندنِ این اشعار البته برای فرزندی که پدر روی آن کار کرده است: «به هر حال زمانِ کرونا، مقولهی مرگ ذهنِ همهی ما را درگیر خود کرده است؛ اما احساس میکنم پدر این روزها حال و هوایی مخصوص داشت و حالاتِ درونیاش روی شعر و ملودی نشست و این من را بسیار غمگین میکرد، راستش باید اعتراف کنم که گاهی زمانِ تمرین برای خواندنشان میگریستم.»
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1400 - 23:06
افزودن یک دیدگاه جدید