نمایی از تماشاگری علاقه مندان سازهای نوین
سه تاری با صفحه ای نیمه پوستی و نیمه چوبی که البته سیم های باس بر آن بسته اند.
آن هایی که سربازی رفته اند، با واژه ژ3 یا کلاشینکف تاشو بیگانه نیستند. سلاح هایی که برای عملیات چریکی به صورت تاشونده ساخته می شوند. اینک می توانید قدر این سه تار تاشونده را بدانید. هر جا لازم بود، قسمت دسته را به کاسه وصل می کنید و سیم ها را از سیم گیر به سمت گوشی ها عبور می دهید. هر وقت هم که نیازی ندارید، آن را در کیف قرار می دهید و مثل یک بچه دانشجوی با حال در پیاده رو قدم می زنید، بی آن که کسی متوجه بشود، شما یک مطربید! در ضمن یک دستگاه ضبط صوت قوی هم در جعبه اش گذاشته اند.
این هم یک سه تار مینیاتوری فقط برای زینت بخشیدن به دکور یا احیاناً نواختن به شکلی که می بینید.
غریبه نیست. فامیل همان بالایی است.
نه تاره و نه گیتار، اما از هر دوی این ها نشانی با خود داره. زیاد جدی نگیرید. چون این هم دکوریه.
اگر فکر می کنید این دو هم دکوری محض اند، اشتباه می کنید. چون صدا هم دارند. فقط کسی نیست باهاشون سونات های بتهوون را بزنه!
این هم جمال سه تار الکتریک! یعنی نمی خواد در جاهای شلوغ ریاد زور بزنید. کافیه کمی ولوم بدید تا همه سر تعظیم فرود بیارند. ما که امتحان کردیم بد نبود.
فکر نکنیم برای اسم این ساز حتماً لازم باشه از سازنده اش رخصت بگیریم. در نگاه اول به ذهن من چنگ-عود رسید تا نظر شما چی باشه. اما اون طوری که سازنده اش آقای باقری نژاد می گفت در زمان صفی الدین ارموی رایج بوده و اسم ویژه ای هم داشته است. الان یادم نیست چی بود.
لابد شما هم سال گذشته شنیدید که جناب شجریان فرمودند صدای تار فقط به پوست بستگی داره و نیازی به کاسه آن چنانی نیست و پیرو این فرمایش یک عدد تار تک کاسه یعنی بدون نقاره نشان دادند که به گفته علمای طرب صدایش فرقی با تارهای دیگه نداشت. بگذریم، اینک یک جوان خوش ذوق تر و جسورتر از شجریان پیدا شده که خود کاسه را هم به مرخصی فرستاده و فقط با پوست صدا در می آره. البته برای حفظ ظاهر کار، یه مقدار از الگوی کاسه تار بهره برده تا کسی ساز جدید را با نی یا کمانچه اشتباه نگیره!
سازنده اش می گفت اسمش کوبانه و قادر است هر صدای کوبه ای که تا کنون شنیده اید را تولید بکند. یکی از دوستان مقیم اروپا با دیدن آن، می گفت اگه در نمایشگاه های ساز اورپا به نمایش در بیاد، گل می کنه. ما هم گفتیم خدا کنه!
تمبک کوکی که حتماً شنیده اید. حالا ببینید.
این دو تا هم کوبیدنی اند. حالا چه جوری می کوبند، من نمی دونم.
چیزی شبیه به دیوان با چند سیم واخوان.
این هم کمانچه اون ورش پیدا! کاسه طنین که نداره. فکر کنم برقی باشه.
نمی دونم سازنده اش چه اسمی رو این گذاشته ولی من می گم تارتارباس. یعنی تار + تارباس، بیخود هم نمی گم. یه طرفش شش سیم مثل تار داره و درست مثل تار صدا می ده و طرف دیگه سه سیم کلفت داره که صدای تارباس تولید می کنه.
این هم جناب شجریان که محو تماشای تارتارباس شده اند.
مجموعه ای از کمانچه های جور واجور که فکر نکنم تا کنون دیده باشید. با این عکس ناچارم پرونده گزارش تصویری را ببندم. چون باطری دوربین تمام شد و همکار سر به هوای من هم یادش رفته بود دستگاه شارژر را بیاورد. دعا کنید خداوند همه دختران دم بخت را خوشبخت کند!
دیدگاهها
مایه تآسف است که این نمایشگاه با این نوع گزارش به مسخره گرفته شود.
افزودن یک دیدگاه جدید