![تشویش و اضطراب](https://musicema.ir/sites/default/files/styles/300/public/news/05/0.328734012.jpg?itok=J44CAmiJ)
یادداشتی در بررسی شب دوم کنسرت گروههای سه گانه شیدا؛
تشویش و اضطراب
موسیقی ما - محسن عظیمی: روزهای اولیّه اردیبهشت ماه 1389 بود که چشمم به تبلیغ کنسرت محمدرضا لطفی افتاد . پس از مدت ها دیدن چهره یکی از اساتید بنام موسیقی رسمی در بیلبورد های تبلیغاتی شهر باعث خوشحالی من شد ، چیزی که سال هاست از خاطره اهالی موسیقی پاک شده است . موضوع تبلیغات در حوزه فرهنگ و هنر به خصوص موسیقی ، آن هم از نوع جدّی آن ، امری است که متاسفانه به آن بهای چندانی داده نشده است اما خوشبختانه در این کنسرت با صرف هزینههای فراوان به خوبی به دوستداران هنر موسیقی اطلاع رسانی شد . همان روز به یکی از مراکز فروش بلیت رفتم و بلیت شب دوم کنسرت را تهیه کردم . این نکته برایم جالب بود که از آن مرکز حتی یک بلیت هم فروخته نشده بود .
با ذهنیتی که در هنگام خرید بلیت برایم پیش آمده بود وقتی ساعت 50 : 8 جلوی سالن مرکز همایشهای میلاد رسیدم و با جمعیتی انبوه از مشتاقان موسیقی جدی ایرانی روبرو شدم براستی تعجب نمودم . باری پس از ورود با راهنمایی مسوولان اجرایی سالن که برخورد مناسبی هم داشتند بر روی صندلی خود نشستم .
ساعت 30 : 9 بود که محمدرضا لطفی ، هنرمند برجسته به همراه جوان تنبک نوازی به نام احمد مستنبط ، بر روی سن آمدند و به اجرای قطعانی در آواز ابوعطا پرداختند . اجرای کمانچه نوازی استاد به گمان من یکی از برجسته ترین تک نوازی های ایشان پس از بازگشت به ایران بود . در ساز استاد لطفی تاثیر عمیق موسیقی قدیمی ایرانی ، آرشه کشی های استاد علی اصغر بهاری و جمله بندی های خلاقانه خود استاد به وضوح مشهود بود .
آقای مستنبط تنبک نواز همراه استاد را از کنسرت قبلی گروه های سه گانه به یاد داشتم . نواختن ایشان در گروه باز سازی شیدا با آنکه حال و هوای دوره قاجار را نداشت اما از لطف و شعور بالای ریتمیک بر خوردار بود . اما در این اجرا گویا استرس ایشان باعث شده بود تا نتوانند توانمندی های خود را به نمایش بگذارند .
پس از حدود 25 دقیقه اجرای موسیقی توسط استاد ، اعضای گروه بازسازی شیدا بر روی صحنه آمدند . در این گروه به غیر از امیر شریفی نوازنده تار ، ماهیار تمسکنی نوازنده سنتور ، رضا پرویززاده نوازنده کمانچه و خواننده جوان و خوش صدای گروه آقای امیر اثنیعشری ، بقیه اعضای گروه تازه به این جمع اضافه شده بودند . کار گروه بازسازی بر اجرای مجدد آوازهای استاد بی بدیل آواز سید حسین طاهرزاده بنا شده بود. در این اجرا نوازندگی کمانچة آقای رضا پرویززاده و خوانندگی هنرمند گرامی امیر اثنی عشری بسیار جالب توجه بود . در این بخش نکتهای که باعث تعجب اینجانب شد عدم حضور استاد محمدرضا لطفی بود . زیرا سرپرستی هر سه گروه بر عهده ایشان بود .
خالی بودن جای ایشان هنگامی که نوازنده با استعداد تار آقای امیر شریفی - که سمت معاون سرپرست و منشی گروه را نیز بر عهده داشت – شروع به نواختن کردند و به ناگاه سازشان از کوک افتاد بیشتر احساس شد . در این هنگام تشویش و اضطراب در سیمای ایشان به وضوح مشاهده شد . متاسفانه این التهاب را ایشان شاید به دلیل کم تجربگی به خواننده گروه نیز انتقال دادند . ناهماهنگی صدای تار و کمانچه در کوک هنگامی که کمانچه قصد ادامة جواب آواز را داشت بیشتر خود را نشان داد .
به زعم من تجربه و گوش تربیت شده استاد قطعا میتوانست گروه را در ارایه هر چه بهتر کار یاری کند . اما باید این نکته را نیز اضافه کنم که الحق کیفیت و سطح اجرایی گروه با بقیه گروه های موسیقی اصیل ایرانی که در چند سال اخیر به هنر نمایی می پردازند قابل قیاس نبود و اجرا های این گروه به اجراهای گروه شیدایی که چندین دهه قبل به باز سازی برخی از آثار گذشتگان می پرداختند پهلو می زد و این نشان از درک و دریافت بالای محمدرضا لطفی از موسیقی دوره قاجار دارد . مدیریت و سرپرستی او در گروههای مختلف با نوازندگان و خوانندگان گوناگون سبب ارتقای سطح کیفی آن ها شده است .
همچنین ایشان توانسته اند با همکاری ، آموزش و تربیت خوانندگانی چون محمدرضا شجریان ، شهرام ناظری ، صدیق تعریف ، محمد معتمدی ، امیر اثنی عشری و ... که هر یک در برهه های زمانی متفاوت لحنی جدید از آواز خوانی را ارایه کردهاند نقش مهمی ایفا کنند . هنرمند گرامی آقای اثنی عشری توانسته است خود را از جریان تقلید از استادان مطرح روز – به خصوص شیوه آواز خوانیِ استاد مسلّم محمدرضا شجریان – خارج نموده و به شیوه ای که استاد لطفی به او آموزش داده است به ادامه فعالیت های هنری بپردازد .
پس از سی دقیقه تنفس گروه بانوان شیدا به خوانندگی محمد معتمدی بر روی سن آمدند . استاد لطفی در این بخش به نواختن تار پرداختند . ایشان در حدود 20 دقیقه کوک سازهای نوازندگان گروه را مورد ارزیابی قرار دادند . سپس گروه شروع به اجرای قطعه پرواز خیال کردند . دقایقی نگذشته بود که آقای معتمدی شعری از حافظ را با مطلع :
بود آیا که در میکده ها بگشایند گره از کار فرو بسته ما بگشایند
آغاز نمودند که با کمال تاسف علی رغم توانایی های ایشان در خوانندگی ، به ناگاه صدایشان گرفت و برای لحظاتی صدای ایشان خارج شد . این پیشآمد که احتمالا از خستگی صدای او ناشی شده بود اضطراب و استرس فراوانی را به گروه منتقل کرد . اما دیگر اینجا حضور فیزیکی آقای لطفی باعث شد گروه انسجام و آرامش خود را حفظ نمایند . به هر حال برای ما که آثار هنری آقای لطفی را دنبال می کنیم باز سازی و اجرای قطعات مشهور ایشان که در ذهن علاقه مندان با صدای خوانندگانی چون محمدرضا شجریان ، زویا ثابت و شهرام ناظری ثبت و ضبط شده است و حالتی خاطره انگیز و نوستالژیک یافته است ، به اندازه اجرا های چند سال اخیرگروه بانوان و همنوازان شیدا به خوانندگی علیرضا شاه محمدی و محمد معتمدی جاذبه و کشش چندانی ندارد .
به نظر اینجانب جالب ترین و زیباترین بخش قسمت دوم اجرای سه تار به نوازندگی خانم سپیده مِشکی بود . تکنیک بالا ، ریتم قوی ، راست چپ های تمیز و پر قدرت و احساس سرشار از ویژگی های این نوازندة خوش ذوق بود .
در پایان برنامه هم به مرکز فروش محصولات آوای شیدا سری زدم و سیدی گروه بازسازی شیدا با عنوان(( پاسداشت از شیوة طاهرزاده)) و سیدی گروه همنوازان شیدا را تهیه نمودم تا از فعالیتهای جدّی در حفظ و ترویج موسیقی سنتی - هر چند ناچیز - حمایت کرده باشم .
با ذهنیتی که در هنگام خرید بلیت برایم پیش آمده بود وقتی ساعت 50 : 8 جلوی سالن مرکز همایشهای میلاد رسیدم و با جمعیتی انبوه از مشتاقان موسیقی جدی ایرانی روبرو شدم براستی تعجب نمودم . باری پس از ورود با راهنمایی مسوولان اجرایی سالن که برخورد مناسبی هم داشتند بر روی صندلی خود نشستم .
ساعت 30 : 9 بود که محمدرضا لطفی ، هنرمند برجسته به همراه جوان تنبک نوازی به نام احمد مستنبط ، بر روی سن آمدند و به اجرای قطعانی در آواز ابوعطا پرداختند . اجرای کمانچه نوازی استاد به گمان من یکی از برجسته ترین تک نوازی های ایشان پس از بازگشت به ایران بود . در ساز استاد لطفی تاثیر عمیق موسیقی قدیمی ایرانی ، آرشه کشی های استاد علی اصغر بهاری و جمله بندی های خلاقانه خود استاد به وضوح مشهود بود .
آقای مستنبط تنبک نواز همراه استاد را از کنسرت قبلی گروه های سه گانه به یاد داشتم . نواختن ایشان در گروه باز سازی شیدا با آنکه حال و هوای دوره قاجار را نداشت اما از لطف و شعور بالای ریتمیک بر خوردار بود . اما در این اجرا گویا استرس ایشان باعث شده بود تا نتوانند توانمندی های خود را به نمایش بگذارند .
پس از حدود 25 دقیقه اجرای موسیقی توسط استاد ، اعضای گروه بازسازی شیدا بر روی صحنه آمدند . در این گروه به غیر از امیر شریفی نوازنده تار ، ماهیار تمسکنی نوازنده سنتور ، رضا پرویززاده نوازنده کمانچه و خواننده جوان و خوش صدای گروه آقای امیر اثنیعشری ، بقیه اعضای گروه تازه به این جمع اضافه شده بودند . کار گروه بازسازی بر اجرای مجدد آوازهای استاد بی بدیل آواز سید حسین طاهرزاده بنا شده بود. در این اجرا نوازندگی کمانچة آقای رضا پرویززاده و خوانندگی هنرمند گرامی امیر اثنی عشری بسیار جالب توجه بود . در این بخش نکتهای که باعث تعجب اینجانب شد عدم حضور استاد محمدرضا لطفی بود . زیرا سرپرستی هر سه گروه بر عهده ایشان بود .
خالی بودن جای ایشان هنگامی که نوازنده با استعداد تار آقای امیر شریفی - که سمت معاون سرپرست و منشی گروه را نیز بر عهده داشت – شروع به نواختن کردند و به ناگاه سازشان از کوک افتاد بیشتر احساس شد . در این هنگام تشویش و اضطراب در سیمای ایشان به وضوح مشاهده شد . متاسفانه این التهاب را ایشان شاید به دلیل کم تجربگی به خواننده گروه نیز انتقال دادند . ناهماهنگی صدای تار و کمانچه در کوک هنگامی که کمانچه قصد ادامة جواب آواز را داشت بیشتر خود را نشان داد .
به زعم من تجربه و گوش تربیت شده استاد قطعا میتوانست گروه را در ارایه هر چه بهتر کار یاری کند . اما باید این نکته را نیز اضافه کنم که الحق کیفیت و سطح اجرایی گروه با بقیه گروه های موسیقی اصیل ایرانی که در چند سال اخیر به هنر نمایی می پردازند قابل قیاس نبود و اجرا های این گروه به اجراهای گروه شیدایی که چندین دهه قبل به باز سازی برخی از آثار گذشتگان می پرداختند پهلو می زد و این نشان از درک و دریافت بالای محمدرضا لطفی از موسیقی دوره قاجار دارد . مدیریت و سرپرستی او در گروههای مختلف با نوازندگان و خوانندگان گوناگون سبب ارتقای سطح کیفی آن ها شده است .
همچنین ایشان توانسته اند با همکاری ، آموزش و تربیت خوانندگانی چون محمدرضا شجریان ، شهرام ناظری ، صدیق تعریف ، محمد معتمدی ، امیر اثنی عشری و ... که هر یک در برهه های زمانی متفاوت لحنی جدید از آواز خوانی را ارایه کردهاند نقش مهمی ایفا کنند . هنرمند گرامی آقای اثنی عشری توانسته است خود را از جریان تقلید از استادان مطرح روز – به خصوص شیوه آواز خوانیِ استاد مسلّم محمدرضا شجریان – خارج نموده و به شیوه ای که استاد لطفی به او آموزش داده است به ادامه فعالیت های هنری بپردازد .
پس از سی دقیقه تنفس گروه بانوان شیدا به خوانندگی محمد معتمدی بر روی سن آمدند . استاد لطفی در این بخش به نواختن تار پرداختند . ایشان در حدود 20 دقیقه کوک سازهای نوازندگان گروه را مورد ارزیابی قرار دادند . سپس گروه شروع به اجرای قطعه پرواز خیال کردند . دقایقی نگذشته بود که آقای معتمدی شعری از حافظ را با مطلع :
بود آیا که در میکده ها بگشایند گره از کار فرو بسته ما بگشایند
آغاز نمودند که با کمال تاسف علی رغم توانایی های ایشان در خوانندگی ، به ناگاه صدایشان گرفت و برای لحظاتی صدای ایشان خارج شد . این پیشآمد که احتمالا از خستگی صدای او ناشی شده بود اضطراب و استرس فراوانی را به گروه منتقل کرد . اما دیگر اینجا حضور فیزیکی آقای لطفی باعث شد گروه انسجام و آرامش خود را حفظ نمایند . به هر حال برای ما که آثار هنری آقای لطفی را دنبال می کنیم باز سازی و اجرای قطعات مشهور ایشان که در ذهن علاقه مندان با صدای خوانندگانی چون محمدرضا شجریان ، زویا ثابت و شهرام ناظری ثبت و ضبط شده است و حالتی خاطره انگیز و نوستالژیک یافته است ، به اندازه اجرا های چند سال اخیرگروه بانوان و همنوازان شیدا به خوانندگی علیرضا شاه محمدی و محمد معتمدی جاذبه و کشش چندانی ندارد .
به نظر اینجانب جالب ترین و زیباترین بخش قسمت دوم اجرای سه تار به نوازندگی خانم سپیده مِشکی بود . تکنیک بالا ، ریتم قوی ، راست چپ های تمیز و پر قدرت و احساس سرشار از ویژگی های این نوازندة خوش ذوق بود .
در پایان برنامه هم به مرکز فروش محصولات آوای شیدا سری زدم و سیدی گروه بازسازی شیدا با عنوان(( پاسداشت از شیوة طاهرزاده)) و سیدی گروه همنوازان شیدا را تهیه نمودم تا از فعالیتهای جدّی در حفظ و ترویج موسیقی سنتی - هر چند ناچیز - حمایت کرده باشم .
منبع:
تاریخ انتشار : چهارشنبه 5 خرداد 1389 - 00:00
دیدگاهها
سلام . من این خبر را در سایت موسیقی نامه خواندم
http://mosighiname.blogfa.com/
سلام . من هم در آن شب در سالن حضور داشتم . گروه بازسازی شیدا را بیشتر پسندیدم و تک نوازی استاد فوق العاده بود .
من که از تکنوازی کمانچه آقای لطفی خوشم نیومد
من که نتوستم برم کنسرت را از نزدیک ببینم . اونقدر که قیمت بلیت ها گران بود .
حتما اقبال و طاهرزاده و ظلی را هم آقای لطفی در برهه های زمانی مختلف تربیت کردند!
افزودن یک دیدگاه جدید