جشن خانهی موسیقی، آییننامهای که نوشته نشد، اثر مهمی که فراموش شد
نشستهای محفلی به جای جلسات صنفی!
[ سید ابوالحسن مختاباد]
روزنامهنگار و منتقد موسیقی
آغاز: 50 روز بعد از برگزاری جشن خانهی موسیقی و اعلام اسامی برگزیدگان، داوران بخشِ آلبومِ این جشن، در خانهی موسیقی گرد هم آمدند تا به ارزیابی آنچه که درباره آن داوری کردهاند بپردازند. همین که نزدیک به 2 ماه از زمان جشن گذشته و تازه دستاندرکاران جشن خانه موسیقی به صِرافت برگزاری چنین نشستی افتادهاند، خود از میزان جدی بودن تصمیمات خبر می دهد!
این که میگویم این جماعت جدی نیستند، خدای نکرده قصد توهین به بزرگان موسیقی را ندارم. استادان «حسین علیزاده» و «هوشنگ کامکار » و جناب «فریدون شهبازیان» که در این جمع حضور دارند، به ارادت قلبی نگارنده به خود آگاهاند. اما انتقاد من به آنها نیست، به مدیریت «خانه موسیقی» است که آنها را گرد هم آورده است. در حالی که در هر کاری، بهخصوص کار صنفی، جدیت و صداقت دو عامل مهم در توسعهی آن کار است. فقدان هر کدام از این دو، کارها را با فترت و رخوت و سستی روبرو میکند. درباره صداقتِ برخی از اعضای هئیتمدیرهی خانهی موسیقی باید خداوند داوری کند و وجدان آنها و البته گذشت زمان، که اسناد خانه موسیقی در دسترس مورخان قرار گیرد تا رفتارهای آنها را مورد مُداقّه قرار دهند. اما درباره جدیت آنها میتوان از برخی رفتارها و مصوبات آنان به جمعبندی رسید که آنها یا با مدیریت کار صنفی آشنا نیستند و یا این که در کار خود جدی نیستند. نوشتهی زیر نمونهای است از هر دوی این فاکتورها و البته نمونهها و مثالهای دیگری هم دارم که در نوشتههای قبلی هم به آنها اشاره کردهام. از جمله نوشتهای که چند روز بعد از جشن امسال خانه موسیقی در روزنامه مرحوم «بهار» منتشر شد و تا به امروز پاسخی نیافته است. اکنون هم شاهد مثال دیگری میآورم تا بر غیرجدی و ناآشنایی آنان در کار صنفی تأکید بیشتری کنم.
***
میانه: بیش از 2 سال قبل نشست هیئت مدیره خانه موسیقی در مهرماه سال 1390:
هیئت مدیره خانه موسیقی در نشست یکشنبه 23 مهرماه سال 1390 خود (درست 2 روز بعد از برگزاری جشن خانه موسیقی) مصوب کردند که «در این جلسه به پيشنهاد داريوش پيرنياكان اهداء نشان «فارابي» در سالگرد جشن خانه موسيقي به شخصيت برجسته موسيقيدان توسط هيئت مديره تصويب گردید و قرار شد جهت هر چه بهتر برگزار شدن بزرگداشتها و تجليلها، آئيننامههاي جداگانه تدوين گردد. همچنين مقرر گردید آئيننامه جداگانهاي در بخش رقابتها از جمله كتاب، آلبوم و... تدوين شده و بر اساس آن عمل شود.» (به نقل از سایت خانه موسیقی)
دو سال بعد در روز 12 آذرماه سال 1392 و در نشست ارزیابی جشن خانه موسیقی سال 1392 که با حضور اعضای هیئت داوران برگزار شد، خبری روی خروجی سایت خانه موسیقی قرار گرفت که در آن آمده بود: «همچنین در این جلسه هر یک از نمایندگان هیئت داوران نقطهنظرات پیشنهادی خود را برای هر چه بهتر برگزار شدن بخشهای رقابتی در دورههای آتی بیان و بر لزوم وجود آئیننامه مدون داوری جشن خانه موسیقی تأکید کردند.»
نگارنده در همان روزهای بعد از جشن خانه موسیقی در سال 90 یادداشتی نوشت و در بخشی از آن یادداشت آورد: «این حدس نگارنده است، با توجه به تجربه چهار سال بازرسی در خانه موسیقی، که امیدوار است درست نباشد و آن اینکه اصولاً دستاندرکاران بخش موسیقی (آلبوم) هیچ آییننامهای برای ارزیابی کارها نداشتند و جا دارد برای سالهای بعد آییننامهای برای ارزیابی کارها نوشته شود و فراخوانی که جشنواره نشود آییننامه همان جشنواره.»
تا اینجا مشخص شده که حدس نگارنده درست بوده که آییننامهای در کار نبود و حتی مصوبه هیئت مدیره را که شخص مدیرعامل بنا بر نص صریح شرح وظایف مدیرعامل در اساسنامهی خانه موسیقی، موظف به اجرایش است، اصولاً وقعی ننهاد (بخوانید جدی نبودن در کار) و بازرسِ خانه موسیقی هم هیچگونه پیگیری نکرد (باز هم جدی نبودن در کار) که چرا این مصوبه و یا مصوبات دیگر اجرا نشده است؟ و البته که رئیس و سایر اعضای هیئت مدیره خانه موسیقی هم به تبع بقیه، هیچگونه توضیحی از مدیرعامل نخواستند که چرا این مصوبه اجرا نشده است؟ (باز هم جدی نبودن اعضای هیئت مدیره).
اما عدم تدوین این آییننامه چه زیانهایی دارد؟ علاوه بر آنکه داوری کارها را از چارچوبهای مدون خارج میکند، سبب میشود تا برخی آثار ارزشمند که تعین تکلیف نشدند نیز به بوتهی فراموشی سپرده شود. از جمله این آثار، مجموعه کتاب-آلبومی است که توسط محمدرضا فیاض -پژوهشگر و آهنگساز- تألیف و انتشارات «ماهور» آن را به بازار موسیقی عرضه کرد.
این اثر چه از منظر آموزشی و چه از جهت نحوه تنظیم و تبویب مطالب و نیز ارائه نمونههای صوتی، روانی و سادگی و همهفهم بودن نثر کتاب و البته گفتار روی آلبومها و جنس کار، اثری متفاوت و در خور تحسین است و به گمان من در میان تمامی کتابهایی که در زمینهی معرفی دستگاههای موسیقی ایرانی منتشر شدهاند، سر و گردنی بالاتر میایستد. این اثر نهتنها برای مبتدیان، بلکه برای آهنگسازان و نوازندگان موسیقی، اثری کاربردی و مفید است و درکی کلی و تا حدودی کارشناسانه از موسیقی ایرانی را با سادهترین زبان در اختیار مخاطب قرار میدهد. شخصِ نگارنده ضمن آنکه تمامی آلبومهای آن را چندین بار گوش داد و کتابش را هم به تناوب و برای تدقیق برخی نوشتهها، محل رجوع قرار داده و میدهد، کاربردی بودن این کتاب را در چند جا مشاهده کرده و حتی به یاد دارم در سفری که به تهران داشتم، از یکی از دوستان که کتاب را در دست داشت، خواستم نظرش را بپرسم که گفت: «آقای مختاباد! من دنبال این هستم که از نویسنده این کتاب تشکر کنم. شما او را میشناسی؟» و من تلفن آقای فیاض را گرفتم و دادم به این دوستم که اتفاقاً پیانونواز قهاری است تا تشکر خود را مستقیماً اعلام کند. ایشان که در کتابخانهاش انواع کتابهای تئوریک و نتهای موسیقی وجود دارد، در صحبت با آقای فیاض از تجربههایش در خواندن این کتاب گفت که در نوع خود جالبتوجه بود.
این کتاب نه در دورهی گذشته مورد داوری قرار گرفت (شاید به دلیل این که دوستان گفتند کتاب نیست و آلبوم صوتی است) و نه در دورهی تازه که دوستان احتمالاً گفتند این کتاب است و نه آلبوم! واقعاً سالها باید بگذرد تا کتابی از این دست تألیف شده و انتشار یابد.
اما نکته جالبتر ماجرا، در ادامهی همین نشست هیأت ارزیابی و داوران جشنواره موسیقی رخ نمود، آنجا که استاد حسین علیزاده دبیر و سخنگوی شورای عالی خانه موسیقی با اشاره به لزوم ارائه تعاریف مشخص و معین برای گونههای مختلف موسیقی گفت: «این وظیفه شورای عالی خانه است و قبلاً هم پیشنهاد دادهام که این امر صورت پذیرد و قرار هم هست که در جلسات آتی این اتفاق بیفتد و بعد از آن بهتر میتوانیم برای تدوین آئیننامه داوری به نتیجه بهتری برسیم.»
هم استاد «علیزاده» و هم دیگر اعضای شورای عالی خانه موسیقی میدانند که این شورا عملاً کارکرد خود برای خانه موسیقی را از دست داده است. این شورا هنوز دبیرخانهای ندارد که بتواند کارهایش را بدون اتکاء به هیئت مدیره و مدیرعامل سامان دهد و علاوه بر آن، با توجه به نص اساسنامه که شورای عالی خانه موسیقی را موظف به برگزاری نشست ماهانه (حداقل ماهی یکبار) کرده است، باید پرسید که این بند از اساسنامه تا کنون چهقدر درست اجرا شده است؟ گاه شده که شورای عالی خانه موسیقی تا چند ماه جلسهای برگزار نمیکند، بنابراین احاله این وظیفه به شورای عالی اصولاً کاری است عبث و بیهوده که اصولاً جزو وظایف شورا نیست.
***
انجام: پیشنهاد نگارنده این است که آییننامه را باید یکی از کانونها و یا منتخبی از نمایندگان کانونهای 9گانه یا 10گانهی خانه موسیقی بنویسند و یا پیشنویس آن در کانون پژوهشگران تهیه و سپس در کمیته مشترک حک و اصلاح شده و صیقل بخورد و در نهایت به تصویب هیئت مدیره برسد. در این مرحله، اگر شورای عالی نظری دارد، اعمال کند. البته همه این موارد در صورتی محقق خواهد شد که آن اصل جدیت در امور خانه موسیقی جاری شود، وگرنه سعی باطلی است برای کاری که ارادهای برای اجرای آن وجود ندارد و تنها نشستی صمیمی بود برای جمع شدن دور هم چند موزیسین بزرگ که فینفسه کار پسندیدهای است. اما اینگونه نشستها محفلی است و نه صنفی! همانند همان نشستهای آخر ماه خانه موسیقی که بیشتر نشستی محفلی است و از دل آن هیچ کار و دستورالعمل صنفی بیرون نمیآید.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 آذر 1392 - 13:50
دیدگاهها
وقتی بزرگانی چون ایرج و گلپا هستن نظر دادن شماها واسه چیه آخه؟؟؟!!!
آفرین امیر حرف حق رو زدی. معلوم نیست کی به کیه! هر کی از راه میرسه استاد آواز میشه!
جدا عجب ظلمی به استاد ایرج شده. الان جایگاه این هنرمند بی نظیر آواز ایران کجا قرار داره؟!!
افزودن یک دیدگاه جدید