از 17 اسفند و توسط موسسه «آواخورشید»
مبایل بداههنوازیهای کیاوش صاحبنسق منتشر شد
موسیقی ما - «گفتم اگه قراره بداهه باشه، بذار همهش بداهه باشه. خودت رو به اولین پیانوی دور و ورت برسون و همینطور که از دریچهی دوربین به تلفن هوشمند که بالا یا پهلوی پیانوت میذاریش نگاه میکنی، شروع کن به بداههنوازی. طوری که انگار قراره همهچیز توی همون قاب دوربین اتفاق بیفته. بداههای که کنشاش رو نهتنها از لحظهی خلق شدنش میگیره و به اون واکنش نشون میده، بلکه تصویری که از کلیدهای پیانوی قاب شده با دوربین با هر شکل و شمایل و هر تغییری که دوربین و نرمافزار بهش میده رو دستمایهی بداههنوازی و بداههاندیشی میکنه. مبایل بدههنوازیهای من برای پیانو در سال 1389 اینگونه خلق شدهاند.»
اینها را «کیاوش صاحبنسق» دربارهی آلبوم «پیانوی همراه» میگوید که مبایل-بداههنوازیهای او برای پیانو است و توسط انتشارات «آواخورشید» منتشر شده است. او پیش از این تعدادی از این قطعات را در فضاهای مجازی به انتشار درآورده بود؛ قطعاتی که جدی و معاصر بودند و با استقبال کاربران نیز مواجه شدند. صاحبنسق البته پیش از این نیز تجربهی انتشار اثری در این فضا را داشت و «لحظهها» را با انتشارات «هرمس» منتشر کرده بود. «نالههای زیر آوار» و «اینجا در سکوت» نیز از دیگر آثاری بودند که او ارائه کرده بود.
صاحبنسق خودش دربارهی اولین تجربههایش در بداههنوازی میگوید: «تجربهی نواختن در فضایی که موسیقی هدف نهایی آن نبود، باعث شد تا من به خلوت خودم راه پیدا کنم و دیگر خیلی برایم مهم نباشد که چه کسی در آن فضا حاضر میشود. یادم میآید یکبار، ساعت 11 شب به خانه آمدم و تا 5 صبح بداهه نواختم و ضبط کردم و همانها مایهی اولین کار من با نام «اینجا در سکوت» شد و بعد از آن آلبوم «لحظهها» شکل گرفت. خیلی جالب است که به تدریج این گویش شکل گرفت و وابستگی به قالب و فرم برایم از بین رفت؛ یعنی بدون اینکه چیزی از پیش، تعیین شده باشد، مینواختم.»
این آهنگساز و نوازندهی پیانو اعتقاد دارد که در آخرین تجربهاش تعصب را کنار گذاشته و در هر لحظه به فراخور حسی که در آن زمان داشته، نواخته و برای همین است که گاهی کارها ایرانی شده و گاهی لایههای جَز و مدرن در آنها دیده میشود: «این بداههها هیچوقت قطع نشد؛ یعنی همواره بداهه مینواختم. اما ضرورت و نیاز به انتشارش را احساس نمیکردم تا اینکه همین آذرماه باز یک میل و انرژیای در من ایجاد شد تا این قطعات را ضبط و منتشرشان کنم. شاید هم به این خاطر که تو یک گوشی تلفن دستت است که میتوانی آن را بغل سازت بگذاری و بنوازی و همین یک حس بانشاط و جوانانهای دارد.»
صاحبنسق همچنین توضیح میدهد: «در این شکل کار برخوردم با یک تکنولوژی -گوشی تلفن- است و افکتهایی که به صورت زنده اعمال میشود و همین مسأله، فضایی را برایم ایجاد میکرد که تا آخرین لحظه همراهم بود. چون این کیفیت به اندازهای باطراوات است که به من اجازه نمیداد تا خارج از آن به قضیه نگاه کنم. به همین دلیل است که هر چیزی که اتفاق میافتد، نتیجه تأثیری است که از پشت کادرها به آن نگاه میکنم. به همین خاطر اکثر کادرها به خاطر محدودیت اندازهی لنز در محدودهی یک اکتاو گرفته میشود و من تلاش کردم که در این محدوده یک اکتاو باقی بماند.»
این آلبوم که شامل 21 قطعه است، اسمهای خاصی دارد مثل «هفت دقیقه و چهلوشش ثانیه برای هیچ»، «اینجا همیشه بیآنکه خبری تازه از تو»، «عسل گس با اسانس کیوی»، «ماه آن شب که هوا ابری بود» و... این آهنگساز و نوازندهی پیانو میگوید که در آثار قبلیاش میخواسته اسمها به گونهای باشد که ذهن شنونده به هیچ سمتی نرود؛ اما حالا اسمهای قطعات این آلبوم تلنگری است که خودش هم فینفسه به شکل بداهه اتفاق افتاده است. اما این بداههها را میتوان آهنگسازی قلمداد کرد:
«من موقعی که آهنگسازی را شروع کردم به استادم گفتم درگیر یک دوگانگی میان بداههنوازی و آهنگسازی هستم. یعنی گاهی بداههنوازی پیانو نمیگذارد، آهنگسازی کنم. او به من گفت به تدریج این مسأله درست میشود، وقتی پایاننامهام را ارائه میدادم، گفتم که این مسأله هنوز برای من تمام نشده و دوگانگی به قوت خودش باقی است. او گفت این اتفاق خوبی است و خوش به حالت، این مسأله برای همه نمیتواند اتفاق بیفتد. خیلیها وقتی موسیقی من را گوش میکنند، انتظار معاصر بودن و هیبت جدی دارند؛ اما بخش آزاد من میتواند به هر جا سر بکشد و معنای خودش را پیدا کند.»
اینها را «کیاوش صاحبنسق» دربارهی آلبوم «پیانوی همراه» میگوید که مبایل-بداههنوازیهای او برای پیانو است و توسط انتشارات «آواخورشید» منتشر شده است. او پیش از این تعدادی از این قطعات را در فضاهای مجازی به انتشار درآورده بود؛ قطعاتی که جدی و معاصر بودند و با استقبال کاربران نیز مواجه شدند. صاحبنسق البته پیش از این نیز تجربهی انتشار اثری در این فضا را داشت و «لحظهها» را با انتشارات «هرمس» منتشر کرده بود. «نالههای زیر آوار» و «اینجا در سکوت» نیز از دیگر آثاری بودند که او ارائه کرده بود.
صاحبنسق خودش دربارهی اولین تجربههایش در بداههنوازی میگوید: «تجربهی نواختن در فضایی که موسیقی هدف نهایی آن نبود، باعث شد تا من به خلوت خودم راه پیدا کنم و دیگر خیلی برایم مهم نباشد که چه کسی در آن فضا حاضر میشود. یادم میآید یکبار، ساعت 11 شب به خانه آمدم و تا 5 صبح بداهه نواختم و ضبط کردم و همانها مایهی اولین کار من با نام «اینجا در سکوت» شد و بعد از آن آلبوم «لحظهها» شکل گرفت. خیلی جالب است که به تدریج این گویش شکل گرفت و وابستگی به قالب و فرم برایم از بین رفت؛ یعنی بدون اینکه چیزی از پیش، تعیین شده باشد، مینواختم.»
این آهنگساز و نوازندهی پیانو اعتقاد دارد که در آخرین تجربهاش تعصب را کنار گذاشته و در هر لحظه به فراخور حسی که در آن زمان داشته، نواخته و برای همین است که گاهی کارها ایرانی شده و گاهی لایههای جَز و مدرن در آنها دیده میشود: «این بداههها هیچوقت قطع نشد؛ یعنی همواره بداهه مینواختم. اما ضرورت و نیاز به انتشارش را احساس نمیکردم تا اینکه همین آذرماه باز یک میل و انرژیای در من ایجاد شد تا این قطعات را ضبط و منتشرشان کنم. شاید هم به این خاطر که تو یک گوشی تلفن دستت است که میتوانی آن را بغل سازت بگذاری و بنوازی و همین یک حس بانشاط و جوانانهای دارد.»
صاحبنسق همچنین توضیح میدهد: «در این شکل کار برخوردم با یک تکنولوژی -گوشی تلفن- است و افکتهایی که به صورت زنده اعمال میشود و همین مسأله، فضایی را برایم ایجاد میکرد که تا آخرین لحظه همراهم بود. چون این کیفیت به اندازهای باطراوات است که به من اجازه نمیداد تا خارج از آن به قضیه نگاه کنم. به همین دلیل است که هر چیزی که اتفاق میافتد، نتیجه تأثیری است که از پشت کادرها به آن نگاه میکنم. به همین خاطر اکثر کادرها به خاطر محدودیت اندازهی لنز در محدودهی یک اکتاو گرفته میشود و من تلاش کردم که در این محدوده یک اکتاو باقی بماند.»
این آلبوم که شامل 21 قطعه است، اسمهای خاصی دارد مثل «هفت دقیقه و چهلوشش ثانیه برای هیچ»، «اینجا همیشه بیآنکه خبری تازه از تو»، «عسل گس با اسانس کیوی»، «ماه آن شب که هوا ابری بود» و... این آهنگساز و نوازندهی پیانو میگوید که در آثار قبلیاش میخواسته اسمها به گونهای باشد که ذهن شنونده به هیچ سمتی نرود؛ اما حالا اسمهای قطعات این آلبوم تلنگری است که خودش هم فینفسه به شکل بداهه اتفاق افتاده است. اما این بداههها را میتوان آهنگسازی قلمداد کرد:
«من موقعی که آهنگسازی را شروع کردم به استادم گفتم درگیر یک دوگانگی میان بداههنوازی و آهنگسازی هستم. یعنی گاهی بداههنوازی پیانو نمیگذارد، آهنگسازی کنم. او به من گفت به تدریج این مسأله درست میشود، وقتی پایاننامهام را ارائه میدادم، گفتم که این مسأله هنوز برای من تمام نشده و دوگانگی به قوت خودش باقی است. او گفت این اتفاق خوبی است و خوش به حالت، این مسأله برای همه نمیتواند اتفاق بیفتد. خیلیها وقتی موسیقی من را گوش میکنند، انتظار معاصر بودن و هیبت جدی دارند؛ اما بخش آزاد من میتواند به هر جا سر بکشد و معنای خودش را پیدا کند.»
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 اسفند 1393 - 16:31
دیدگاهها
عاشق مراسم رونمایی البوم هستم امیدوارم همیشه موسیقی ما خبر رو پوشش بده
افزودن یک دیدگاه جدید