صحبتهای یک زوج موسیقایی از یک اجرای بزرگ کلاسیک مدرن
کاوه یغمایی: همهچیز را مردم مشخص میکنند/ نیلوفر فرزندشاد: شاید بتهوون هم بدش نمیآمد اجرای ما را بشنود
موسیقی ما - میتوان گفت یکی از مهمترین خانوادههای موسیقایی تاریخ معاصر ایران «یغماییها» بودهاند. در کنار «کوروش»، دو برادر موسیقیدان دیگر حضور داشتند و از سوی دیگر، «کاوه» و «کامیل» و خواهرشان «ساتگین» هم هنرمندانی حرفهای هستند. ولی این خانواده به اینجا ختم نمیشود؛ «نیلوفر فرزندشاد» همسر کاوه هم نوازنده و مدرس حرفهای پیانو است. شاید طرفداران موسیقی راک، نیلوفر را با خاطره نواختن کیبورد در کنسرت کاوه یغمایی (سالهای اول دهه هشتاد) به یاد داشته باشند.
او بار دیگر و این بار در نقش مؤلفِ یک اجرای بزرگ، به عرصه موسیقی باز میگردد و نقشههایی رنگین برای اجرای آثاری از دوره کلاسیک -به خصوص آثار بتهوون- کشیده و میخواهد با تفسیر شخصی خود که متمایل به موسیقی راک و مدرن است، این آثار را با حضور نوازندگان مطرح بینالمللی و با همراهی کاوه یغمایی اجرا کند.
فرزندشاد علاوه بر فعالیت در موسیقی راک و مدرن امروزی، در فضای موسیقی کلاسیک رشد کرده است. او از نُهسالگی پیانو نواخته و سالها به عنوان مدرس در هنرستان موسیقی تدریس کرده اما قرار است سال آینده این دو نوع موسیقی را کنار هم و طی یک کنسرت بزرگ روی صحنه ببرد.
هنرستان موسیقی در چند سال اول انقلاب منحل بود و با تلاش برخی از مسئولین و اساتید بازگشایی شد. نیلوفر فرزندشاد از اولین نوجوانانی بود که بعد از انقلاب به هنرستان موسیقی رفت؛ گرچه او از سن ۹ سالگی نزد «فرمان بهبود» فراگیری پیانو را آغاز کرده بود، پس از ورود به هنرستان، آموزش پیانو را نزد «لیلیان سرکسیان» ادامه داد.
او برای ما روایت کرد که در آن سالها با چه مشکلات و مصائبی برای آموختن موسیقی مواجه بود و از تعصب برخی از مدرسان موسیقی کلاسیک به عنوان یکی از تلخترین این مشکلات یاد کرد: «با همه شرایط دشواری که در حوزه آموزش آکادمیک موسیقی وجود داشت، به هنرستان رفتم و خوشبختانه آن چهار سال یک تجربه و تمرین تعیینکننده برای من بود. آن زمان با وجود هنرمندان ارزشمندی همچون استاد عزیزم خانم لیلیان سرکیسیان و اساتید دیگری همچون خانوم مینا افتاده، خانم بهناز ذاکری، آقای کامبیز روشنروان و آقای محمد لقا، تازه فهمیدم معنی تخصصی کار کردن یعنی چه! در همان سالها بود که از طریق نزدیکترین دوست و همکلاسام «ساتگین یغمایی» -یکی از استعدادهای خوب موسیقی کشور است- با خانواده «یغمایی» هم آشنا شدم. به عقیده من، در آن زمان تعصبی که روی موسیقی کلاسیک از طرف تعدادی از اساتید وجود داشت، در هیچ جای دنیا نبود، حتی در شهر وین! این تعصب و دخالتها در حدی بود که تعداد زیادی از هنرجوها نمیتوانستند ساز مورد علاقه خود را انتخاب کنند؛ یعنی ساز و استایل برای شما از طرف اساتید بنا بر مصلحت شرایط هنرستان یا کاملاً سلیقهای انتخاب میشد. یا مثلاً تعدادی از معلمهای ما تأکید داشتند که تا کلاسیک نزنید، به هیچ عنوان نمیتوانید سراغ سبک دیگری بروید. قطعاً تکنیک و پایه مهم است، اما اینکه شما را به زور و بدون آگاهی به سمت ساز یا سبک خاصی ببرند، منصفانه نبود.»
با تمام این اوصاف، نیلوفر تا آنجا که شرایط به او اجازه میداده، راه خودش را میرود و تلاش میکند تا آموزش موسیقی کلاسیک را به بهترین نحو به اتمام برساند. در ادامه، طی سفری به شهر وین، با اتفاقی روبهرو میشود که تمام ذهنیتاش را نسبت به موسیقی تغییر میدهد: «پس از گرفتن دیپلمِ هنرستان، در نوزده سالگی برای دو ماه به وین رفتم و با اتفاق جالبی روبهرو شدم؛ روزی یکی از دوستان بسیار هنرمندم، خانم مریم صدر سالک گفت آن روز به میدان شهر بروم تا اجرای جالبی که «ارکستر فیلارمونیک وین» برای مردم دارد را ببینم. وقتی به آنجا رفتم، با صحنه عجیبی روبهرو شدم و دیدم که یک «آنسامبل مدرن»، ارکستر فیلارمونیک را همراهی میکند. گویی یکسری اتفاقات برخلاف تعصباتی که ما با آنها درگیر بودیم، در جریان است! حالا شما تصور کنید من در دورهای آموزش دیدهام که وقتی یکبار خواستم برای استادم، قطعهای از «ریچارد کلایدرمن» بنوازم، ممانعت کرد و گفت جز «باخ» و هنرمندان کلاسیک برای من چیزی اجرا نکن! خلاصه آن روز توجهام حسابی جلب شد و فهمیدم ماجرا در مهد موسیقی کلاسیک، شکل دیگری هم دارد و متوجه شدم که چقدر گروههای معاصر مدرن -فارغ از سبک و سیاق- را دوست دارم و چقدر این نوع موسیقی در این سن و سال، تأثیرگذار و به من نزدیک است.»
نیلوفر میگوید بعد از این جریان، با این دید از وین برمیگردد که دیگر نگذارد کسی عقیده و سلیقه خودش را به او تحمیل کند تا بتواند کمی آزادانهتر فکر کند و تصمیم بگیرد: «با تمام این شرایط، هدفم این بود که دانش و تکنیک خودم را تقویت کنم. بعد از دو ماهی که در وین بودم، به ایران برگشتم و شروع به تدریس پیانو در هنرستان کردم و به موازات آن، توانستم در امتحانی که توسط «ترینیتی کالج لندن» برگزار میشد، شرکت کنم و از آنجا لیسانس بگیرم. در طول تدریسم -چه در هنرستان و چه به صورت خصوصی- سعی کردم هنرجویانم را از اتفاقاتی که برایم افتاده آگاه کنم و به آنها بگویم اگر ساز یا سبکی را دوست ندارند، مجبور به یاد گرفتن آن نیستند. به این ترتیب، از سن نوزده سالگی به مدت 13 سال در هنرستان با این شرایط تدریس کردم و خوشبختانه شاگردان بسیار خوبی هم داشتم. اما موضوع غمانگیز برای من این است که تعداد زیادی از هنرآموزان موفق هنرستان از ایران رفتند. من همیشه از این بابت غصه میخورم و دلم برای اتفاقاتی که افتاده، میسوزد. آن همه هیجان و عشقی که وجود داشت، باید همینجا میماند؛ اما به نظر من، شاید تعصبهای بیش از حد، یکی از دلایل این اتفاق ناگوار بود. به نظر میرسد بهتر است همانگونه که موسیقی اصیل و کلاسیک را در سه دهه گذشته حمایت کردهایم، بتوانیم از این طریق به گونهای مؤثرتر با جامعه جهانی ارتباط برقرار کنیم که برقراری این ارتباط فرهنگی، نیاز به تقویت موسیقی مدرن ما نیز دارد.»
او درباره خوانندههایی که قرار است ارکستر را در این کنسرت همراهی کنند میگوید: «در این مدت کاوه با تعدادی خواننده همکاری کرده که هنرمندان خیلی خوبی هستند و نزدیک به 25 آلبوم در حال تولید دارد که نزدیک به 10 تا از این آلبومها آماده انتشار هستند. ما هم در نظر داریم از تعدادی از این هنرمندان که کارهایشان هم فوقالعاده است، کمک بگیریم تا بتوانیم به بهترین نحو این کنسرت را ارائه کنیم.»
در حال حاضر سالهاست در ایران، علاقهمندان جدیتر موسیقی دوست دارند کاری از کاوه و کوروش یغمایی بشنوند؛ چراکه خانواده یغمایی حداقل برای اهلاش سبقه روشنی در موسیقی دارند. مطمئناً این خبر که کاوه یغمایی در به سرانجام رسیدن 25 آلبوم همکاری داشته، میتواند خوشحالکننده باشد و اما اینکه چه زمانی قرار است آنها به گوش مخاطب برسد، موضوعی است که سوال خیلی از مخاطبان موسیقی است. نیلوفر میگوید: «فکر میکنم گفتن این جمله که یک هنرمند ممنوعالکار است، برای مردم هر جامعهای بسیار برخورنده است. اما خوشبختانه این اتفاق به مراحل پایانی خود رسیده و به زودی قرار است ما جواب نهایی که چه زمانی قرار است این آثار منتشر شوند را بگیریم. در حال حاضر، هم آثار کوروش یغمایی آماده است و هم کارهای خود کاوه و منتظریم تا هر چه سریعتر آنها را به گوش هنردوستان و مخاطبان بسیار عزیزی که همواره حامی و پیگیر بودهاند، برسانیم. میتوانم بگویم یکی از افرادی که خیلی حسرت این اتفاق را میخورد، خود من هستم؛ چراکه من لذت این آثار را میبرم و به آنها گوش میکنم. ولی از اینکه این کارها به گوش مردم و دوستداران هنر و فرهنگ نمیرسد، ناراحتام. من فکر میکنم پیامد انتشار این آثار، جز منفعت فرهنگی و هنری برای مردم ایران، هیچ چیز دیگری نخواهد بود. زندگی همه ما به هم متصل است و همه باید با یکدیگر حرکت کنیم. امیدوارم که تمام این اتفاقات خیلی زود به پایان برسد.»
در این سالها هرچند که خانمها توانستهاند تا حدودی مسیر خود را در دنیای موسیقی باز کنند، اما همچنان در موسیقی پاپ این حضور کمرنگ است. نیلوفر که جزو نوازندههای خانم کیبورد در اجرای زنده، آن هم بیش از ده سال پیش بوده، از تجربیاتاش روی صحنه میگوید: «میدانید چیست؟ وقتی تعداد زیادی خانم بعد از یک اجرای مدرن صحنهای پیش تو میآیند و میگویند: پس اینگونه هم میتوان به عنوان یک خانم هنرمند فعالیت کرد، خودش بهترین اتفاق است. جای خانمها در موسیقی ما خالی است. قطعاً باید طبق قانون پیش رفت و روی صحنه رفتن بانوان با قوانین موجود، نقضکننده هیچ قانونی نیست. بنابراین از ارکسترهای پاپ امروز با وجود برخی مشکلات انتظار میرود بیش از پیش از حضور بانوان هنرمند بهره بگیرند.»
نیلوفر فرزندشاد این بار به ایران آمده تا فعالیتهای خود را اینجا دنبال کند و میگوید اگر کارها موفقیتآمیز پیش بروند و به هدفاش نزدیک شود، قطعاً فعالیتش را همینجا ادامه خواهد داد و کاوه یغمایی در انتها تأکید میکند که «همهچیز را مردم تعیین خواهند کرد.»
او بار دیگر و این بار در نقش مؤلفِ یک اجرای بزرگ، به عرصه موسیقی باز میگردد و نقشههایی رنگین برای اجرای آثاری از دوره کلاسیک -به خصوص آثار بتهوون- کشیده و میخواهد با تفسیر شخصی خود که متمایل به موسیقی راک و مدرن است، این آثار را با حضور نوازندگان مطرح بینالمللی و با همراهی کاوه یغمایی اجرا کند.
فرزندشاد علاوه بر فعالیت در موسیقی راک و مدرن امروزی، در فضای موسیقی کلاسیک رشد کرده است. او از نُهسالگی پیانو نواخته و سالها به عنوان مدرس در هنرستان موسیقی تدریس کرده اما قرار است سال آینده این دو نوع موسیقی را کنار هم و طی یک کنسرت بزرگ روی صحنه ببرد.
هنرستان موسیقی در چند سال اول انقلاب منحل بود و با تلاش برخی از مسئولین و اساتید بازگشایی شد. نیلوفر فرزندشاد از اولین نوجوانانی بود که بعد از انقلاب به هنرستان موسیقی رفت؛ گرچه او از سن ۹ سالگی نزد «فرمان بهبود» فراگیری پیانو را آغاز کرده بود، پس از ورود به هنرستان، آموزش پیانو را نزد «لیلیان سرکسیان» ادامه داد.
او برای ما روایت کرد که در آن سالها با چه مشکلات و مصائبی برای آموختن موسیقی مواجه بود و از تعصب برخی از مدرسان موسیقی کلاسیک به عنوان یکی از تلخترین این مشکلات یاد کرد: «با همه شرایط دشواری که در حوزه آموزش آکادمیک موسیقی وجود داشت، به هنرستان رفتم و خوشبختانه آن چهار سال یک تجربه و تمرین تعیینکننده برای من بود. آن زمان با وجود هنرمندان ارزشمندی همچون استاد عزیزم خانم لیلیان سرکیسیان و اساتید دیگری همچون خانوم مینا افتاده، خانم بهناز ذاکری، آقای کامبیز روشنروان و آقای محمد لقا، تازه فهمیدم معنی تخصصی کار کردن یعنی چه! در همان سالها بود که از طریق نزدیکترین دوست و همکلاسام «ساتگین یغمایی» -یکی از استعدادهای خوب موسیقی کشور است- با خانواده «یغمایی» هم آشنا شدم. به عقیده من، در آن زمان تعصبی که روی موسیقی کلاسیک از طرف تعدادی از اساتید وجود داشت، در هیچ جای دنیا نبود، حتی در شهر وین! این تعصب و دخالتها در حدی بود که تعداد زیادی از هنرجوها نمیتوانستند ساز مورد علاقه خود را انتخاب کنند؛ یعنی ساز و استایل برای شما از طرف اساتید بنا بر مصلحت شرایط هنرستان یا کاملاً سلیقهای انتخاب میشد. یا مثلاً تعدادی از معلمهای ما تأکید داشتند که تا کلاسیک نزنید، به هیچ عنوان نمیتوانید سراغ سبک دیگری بروید. قطعاً تکنیک و پایه مهم است، اما اینکه شما را به زور و بدون آگاهی به سمت ساز یا سبک خاصی ببرند، منصفانه نبود.»
با تمام این اوصاف، نیلوفر تا آنجا که شرایط به او اجازه میداده، راه خودش را میرود و تلاش میکند تا آموزش موسیقی کلاسیک را به بهترین نحو به اتمام برساند. در ادامه، طی سفری به شهر وین، با اتفاقی روبهرو میشود که تمام ذهنیتاش را نسبت به موسیقی تغییر میدهد: «پس از گرفتن دیپلمِ هنرستان، در نوزده سالگی برای دو ماه به وین رفتم و با اتفاق جالبی روبهرو شدم؛ روزی یکی از دوستان بسیار هنرمندم، خانم مریم صدر سالک گفت آن روز به میدان شهر بروم تا اجرای جالبی که «ارکستر فیلارمونیک وین» برای مردم دارد را ببینم. وقتی به آنجا رفتم، با صحنه عجیبی روبهرو شدم و دیدم که یک «آنسامبل مدرن»، ارکستر فیلارمونیک را همراهی میکند. گویی یکسری اتفاقات برخلاف تعصباتی که ما با آنها درگیر بودیم، در جریان است! حالا شما تصور کنید من در دورهای آموزش دیدهام که وقتی یکبار خواستم برای استادم، قطعهای از «ریچارد کلایدرمن» بنوازم، ممانعت کرد و گفت جز «باخ» و هنرمندان کلاسیک برای من چیزی اجرا نکن! خلاصه آن روز توجهام حسابی جلب شد و فهمیدم ماجرا در مهد موسیقی کلاسیک، شکل دیگری هم دارد و متوجه شدم که چقدر گروههای معاصر مدرن -فارغ از سبک و سیاق- را دوست دارم و چقدر این نوع موسیقی در این سن و سال، تأثیرگذار و به من نزدیک است.»
نیلوفر میگوید بعد از این جریان، با این دید از وین برمیگردد که دیگر نگذارد کسی عقیده و سلیقه خودش را به او تحمیل کند تا بتواند کمی آزادانهتر فکر کند و تصمیم بگیرد: «با تمام این شرایط، هدفم این بود که دانش و تکنیک خودم را تقویت کنم. بعد از دو ماهی که در وین بودم، به ایران برگشتم و شروع به تدریس پیانو در هنرستان کردم و به موازات آن، توانستم در امتحانی که توسط «ترینیتی کالج لندن» برگزار میشد، شرکت کنم و از آنجا لیسانس بگیرم. در طول تدریسم -چه در هنرستان و چه به صورت خصوصی- سعی کردم هنرجویانم را از اتفاقاتی که برایم افتاده آگاه کنم و به آنها بگویم اگر ساز یا سبکی را دوست ندارند، مجبور به یاد گرفتن آن نیستند. به این ترتیب، از سن نوزده سالگی به مدت 13 سال در هنرستان با این شرایط تدریس کردم و خوشبختانه شاگردان بسیار خوبی هم داشتم. اما موضوع غمانگیز برای من این است که تعداد زیادی از هنرآموزان موفق هنرستان از ایران رفتند. من همیشه از این بابت غصه میخورم و دلم برای اتفاقاتی که افتاده، میسوزد. آن همه هیجان و عشقی که وجود داشت، باید همینجا میماند؛ اما به نظر من، شاید تعصبهای بیش از حد، یکی از دلایل این اتفاق ناگوار بود. به نظر میرسد بهتر است همانگونه که موسیقی اصیل و کلاسیک را در سه دهه گذشته حمایت کردهایم، بتوانیم از این طریق به گونهای مؤثرتر با جامعه جهانی ارتباط برقرار کنیم که برقراری این ارتباط فرهنگی، نیاز به تقویت موسیقی مدرن ما نیز دارد.»
- «ارکستر فیلارمونیک وین» و «کاوه» برای این اجرا به من انگیزه دادند
- نقش کاوه یغمایی در به سرانجام رساندن 25 آلبوم موسیقی
او درباره خوانندههایی که قرار است ارکستر را در این کنسرت همراهی کنند میگوید: «در این مدت کاوه با تعدادی خواننده همکاری کرده که هنرمندان خیلی خوبی هستند و نزدیک به 25 آلبوم در حال تولید دارد که نزدیک به 10 تا از این آلبومها آماده انتشار هستند. ما هم در نظر داریم از تعدادی از این هنرمندان که کارهایشان هم فوقالعاده است، کمک بگیریم تا بتوانیم به بهترین نحو این کنسرت را ارائه کنیم.»
در حال حاضر سالهاست در ایران، علاقهمندان جدیتر موسیقی دوست دارند کاری از کاوه و کوروش یغمایی بشنوند؛ چراکه خانواده یغمایی حداقل برای اهلاش سبقه روشنی در موسیقی دارند. مطمئناً این خبر که کاوه یغمایی در به سرانجام رسیدن 25 آلبوم همکاری داشته، میتواند خوشحالکننده باشد و اما اینکه چه زمانی قرار است آنها به گوش مخاطب برسد، موضوعی است که سوال خیلی از مخاطبان موسیقی است. نیلوفر میگوید: «فکر میکنم گفتن این جمله که یک هنرمند ممنوعالکار است، برای مردم هر جامعهای بسیار برخورنده است. اما خوشبختانه این اتفاق به مراحل پایانی خود رسیده و به زودی قرار است ما جواب نهایی که چه زمانی قرار است این آثار منتشر شوند را بگیریم. در حال حاضر، هم آثار کوروش یغمایی آماده است و هم کارهای خود کاوه و منتظریم تا هر چه سریعتر آنها را به گوش هنردوستان و مخاطبان بسیار عزیزی که همواره حامی و پیگیر بودهاند، برسانیم. میتوانم بگویم یکی از افرادی که خیلی حسرت این اتفاق را میخورد، خود من هستم؛ چراکه من لذت این آثار را میبرم و به آنها گوش میکنم. ولی از اینکه این کارها به گوش مردم و دوستداران هنر و فرهنگ نمیرسد، ناراحتام. من فکر میکنم پیامد انتشار این آثار، جز منفعت فرهنگی و هنری برای مردم ایران، هیچ چیز دیگری نخواهد بود. زندگی همه ما به هم متصل است و همه باید با یکدیگر حرکت کنیم. امیدوارم که تمام این اتفاقات خیلی زود به پایان برسد.»
- تخصص «کاوه» موسیقی کلاسیک است و با حضورش اتفاقات عجیبی روی قطعات خواهد افتاد
- از «ارکسترهای پاپ» انتظار میرود که بیشتر از حضور بانوان هنرمند بهره بگیرند
در این سالها هرچند که خانمها توانستهاند تا حدودی مسیر خود را در دنیای موسیقی باز کنند، اما همچنان در موسیقی پاپ این حضور کمرنگ است. نیلوفر که جزو نوازندههای خانم کیبورد در اجرای زنده، آن هم بیش از ده سال پیش بوده، از تجربیاتاش روی صحنه میگوید: «میدانید چیست؟ وقتی تعداد زیادی خانم بعد از یک اجرای مدرن صحنهای پیش تو میآیند و میگویند: پس اینگونه هم میتوان به عنوان یک خانم هنرمند فعالیت کرد، خودش بهترین اتفاق است. جای خانمها در موسیقی ما خالی است. قطعاً باید طبق قانون پیش رفت و روی صحنه رفتن بانوان با قوانین موجود، نقضکننده هیچ قانونی نیست. بنابراین از ارکسترهای پاپ امروز با وجود برخی مشکلات انتظار میرود بیش از پیش از حضور بانوان هنرمند بهره بگیرند.»
- کاوه یغمایی: موزیسینهای معتبر جهانی به عنوان اعضای ارکستر نیلوفر به ایران میآیند
- کاوه یغمایی: اینجا دخالت در کار یکدیگر معمول شده است
نیلوفر فرزندشاد این بار به ایران آمده تا فعالیتهای خود را اینجا دنبال کند و میگوید اگر کارها موفقیتآمیز پیش بروند و به هدفاش نزدیک شود، قطعاً فعالیتش را همینجا ادامه خواهد داد و کاوه یغمایی در انتها تأکید میکند که «همهچیز را مردم تعیین خواهند کرد.»
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 9 آذر 1394 - 14:22
دیدگاهها
باید خیلی جالب باشه.
منتظر آلبوم شخصی کاوه هم هستیم...
زنده باد خانواده یغمایی
منتظر اعلام تاریخ این کنسرت هستیم
درود بر کاوه عزیز و پدر هنرمندش❤❤❤❤
کاوه عالیه
♥♥ دو استاد بی نظیر ♥♥
❤️❤️❤️
کاوه بی نظیره...
Ey jan.in 2nafar aliyan.heyf ke gesmat nashod agha kave mano be shagerdi bepazire...salamt bashid
عشقه این مرد
این زوج موزیسین واقعا کارشونو بلدن
وااااییی استاااد یغمااااییییی
کنسرتاشون بیرون از ایران عالی بود خداکنه تو ایران هم همینطور باشه
چه عکس قشنگی
درود به کاوه یغمایی عزیز
دمتون گرم عجب عکسی بود
البوم پاییز تنهایی
از فول البوم ایشون حرفه ای تر بود
من نمیدونم چطور انقدر خودشون رو بالا فرض میکنن
زنده باد ابروی موسیقی ایران احسان خواجه امیری
استاد رو دوست دارم
افزودن یک دیدگاه جدید