دومین ارکستر مایستر هم از ارکستر سمفونیک تهران کناره گرفت؛
پدرام فریوسفی: امیدوارم سرنوشت ارکستر سمفونیک تهران مثل ارکستر قطر نشود
موسیقی ما - دومین ارکستر مایستر هم از ارکستر سمفونیک تهران جدا شد. حالا ارکستری که قرار بود سه ارکستر مایستر -ارسلان کامکار، پدرام فریوسفی و بردیا کیارس- داشته باشد، تنها کیارس را همچنان دارد. «ارسلان کامکار» پنجشنبهی گذشته، آخرین کنسرتش را با این ارکستر داد و فریوسفی هم استعفا کرده است. او دلایلِ خودش را برای این ماجرا دارد، میگوید که شرایط کافی برای این حضور وجود نداشته است. او نوازنده ویولن و آهنگساز است؛ موسیقی را از هنرستان موسیقی با ساز ویلن شروع کرد. اولین استاد او مرحوم زرینبال بود و سپس با سیاوش ظهیرالدینی و بعد با سهیل دهبستی و مازیار ظهیرالدینی و والود تارخانیان ادامه داد. بعدها به دانشگاه موسیقی رفت؛ اما به دلیل پایین بودن سطح آن ادامهاش نداد. او با وجود اینکه هنوز به دهه چهارم زندگی خویشتن نرسیده، جایگاه مناسبی در میان اهالی موسیقی مخصوصاً در نوازندگی ساز ویولن دارد.
- * آقای فریوسفی شما دومین ارکستر مایسترِ ارکستر سمفونیک تهران هستید که در فاصلهی کوتاهی از فعالیت در این ارکستر استعفا دادهاید؛ این در حالی است که شما اوایلِ فعالیت مجدد ارکستر، امید بسیاری به آن داشتید؛ آقای رهبری هم شما و آقای کیارس را به عنوانِ ارکستر مایستر انتخاب کردند تا کنار آقای کامکار فعالیت داشته باشید؟
- * در واقع دلیل اصلی شما برای کنارهگیری از فعالیت در ارکستر، مسایل مالی است؟
- * اما شما در یکی از گفتوگوهایتان به این مساله اشاره کرده بودید که برای یک رهبر ارکستر که مثل فرمانده است، یک سرباز خواهید بود.
- * این را همه میدانند که حقوقی که برای نوازندگان در نظر گرفته شده است -چیزی حدود دو میلیون تومان- رقم اندکی است؛ اما به هر حال این را هم میدانند که منابع مالی ارکستر و اصلاً وزارت ارشاد محدود است و از آن طرف شاید این وزارتخانه نخواهد -یا نتواند- بیش از این برای ارکستر هزینه کند و هزینهی بیشتر را برای حضور افرادی چون دانیل بارن بویم انجام دهد.
- * با این اوصاف فکر میکنید سرنوشت ارکستر چه خواهد شد؟
- * اما ایشان انگیزهی بسیاری برای تقویت ارکستر دارند.
- * به نظر میرسد بخشی از مشکلاتِ نوازندگان به ادبیاتِ گفتاری آقای رهبری برمیگردد؛ اما به هر حال ایشان سالهاست که در ایران نبودهاند و شاید با برخی از ملاحظاتِ ما آشنا نباشند.
- * مثلاً؟
- * خب خود ایشان هم تمامِ فعالیتهای هنریشان را هماکنون متوقف کرده و صرفِ ارکستر کردهاند.
- * دوباره مجبورم سوالم را تکرار کنم؛ با همهی اینها شما چه سرنوشتی برای ارکستر متصورید؟
- * چرا؟
- * و بعد از این فعالیت های خودتان چه خواهد شد؟
- * و حرف آخر؟
منبع:
اختصاصی موسيقی ما
تاریخ انتشار : جمعه 11 اردیبهشت 1394 - 22:45
دیدگاهها
خیلی بد شد که.. ایشون وزنه بودن برای ارکستر
فکر می کنم آقای رهبری باید تجدید نظر کنن تو رفتارشون
این که تعیین تکلیف مکنن به نوازنده های ارکستر که جای دیگه نباید ساز بزنن که زندگیشون نمیگذره
باسلام به همه دوستان
به نظر من اصل مسئله ارکستر سمفونیک خیلی پیچیده و حاد نیست بلکه بیشتر مربوط میشه به 2 دیدگاه و طرز فکر در ایران و خارج از ایران.
همانطور که میدونیم آقای رهبری در خارج از کشور با سیستم بزرگ شده اند که اساسا رهبر محور یا رهبر سالار است و طبیعتا چون تمام مسئولیت بر دوش آن فرد است تصمیماتش مهم تلقی میشود.
اما از طرفی در ایران خودمون قضیه کاملا برعکسه موفقیت یه ارکستر ربطی به رهبرش نداره بلکه به نوازنده ها مربوطه چرا؟؟؟ چون باید این واقعیت رو قبول کنیم که نوازنده خوب خیلی خیلی کم داریم!
مگر چندتا عین آقای فریوسفی عزیز وجود دارند؟ خوب طبیعیه که پدیده ای رفته رفته تحت عنوان نوازنده سالاری شکل میگیری ، یعنی اینکه من هستم که حق انتخاب دارم.
این مسئله همیشه بوده که رهبران ارکستر در ایران التماس نوازنده های خوب را کرده اند و درواقع آنها بودند که انتخاب کردند بزنند یا نه! این هیبت و دک و پز دارد به سادگی از طرف آقای رهبری نادیده گرفته میشود!
مشکل امروز ارکستر ما کاملا به این موارد بر میگرده که عادت کردیم پارتهای ساده بزنیم و پول خوب بگیریم ، مسلما وقتی برای ضبط یه اثر خیلی ساده فیلم و سریال مبالغ خوب دریافت میکنید دیگه حاضر نخواید شد غرغر های آقای رهبری رو با پارتهای مشکل هفته ها و ماه ها تحمل کنید! این میشود که امروز میبینید!
جالب اینجاست آقای صهبایی میفرمایند که تهران باید 30 ارکستر داشته باشد ، فدای سرت شوم پولش به کنار نوازنده از کجا میخوای بیاری!!!
این ارکستر در حال پوست اندازی ایست و مطمئنم که خیلی بیشتر از این حرفا موفقیت کسب میکنه ، بدا به حال رفقایی که از این قطار جا میمونن!
با عرض ادب خدمت دوستان باید عرض دیدگاه اقای رهبری خیلی ایدال هست و توقشون این است اکستر تو مدت زمان خیلی کوتاه مثل اکسترهای اروپایی باشه مثل تفکری که حاکمیت پیش از انقلاب در سر داشت ولی درک یه نکاتی زمان میخواد.
دوستان توجه داشته باشید ، همین آقای فریوسفی که امروز از ارکستر خداحافظی می کند همان فردیست که دچار صانحه آتشسوزی شد و همه چیزش را به یکباره از دست داد و کمکی از سمت هیچ کسی دریافت نکرد و با تمام سختی ها و هزینه هایش درمانش به تنهایی کنار آمد ... قابل توجه دوستانی که صحبت از نوازنده سالاری می کنند .... سالار کجا ؟ سالار چه کسی ؟ این موسیقی در ریشه مشروعیت پیش مسوولین ندارد . اینکه حداقل دستمزد را به نوازنده می دهند و او نمی تواند با داشتن این مخارج سنگین و در جایی که تمام دارایی اش را از دست داده با ماهی نزدیک به دو میلیون هزینه های جاری خود و خانواده اش را تمام و کمال تامین کند ، کجایش نشان از نوازنده سالاریست ؟ ! این ها مشکلات شما که نیست ... به شما هم ربطی ندارد ... به شما چه که دیگران اوضاشان چطور است ؟ به رهبر چه ؟ به مسوولین چه ؟ به کسی چه ؟
واقعا فضای آشفته و مسمومی دارد این موسیقی . خدا به داد برسد
من فکر می کنم حق با آقای محمدرضا باشه....چون ایشون فقط به خاطر قضیه مالی ترک کردند ارکستر رو در ضمن این مساله ای که آقای سعید فرمودند در مورد بعضی نوازنده ها مثل آقای جعفری پویان صادقه ولی آقای فریوسفی بار و بارها عشقشون به موسیقی جدی رو ثابت کردند نمونش هم فیلارمونیک تهران و یا فیلارمونیک ایرانیان و ارکستر مجلسی ...اگر ایشون به موسیقی کلاسیک و ارکستر نوازی علاقه ای نداشتند اصلا از اول نمی اومدن و تو استودیو ها برای کارهای پاپ می زدند و موسیقی فیلم که بسیار راحت تر هستش رو اجرا می کردند (که اینکار به هیچ وجه کار اشتباهی نیست و برای تامین هزینه ها واقعا لازمه) ایشون تمام حرفشون اینه که آقای رهبری در ایران باید اجازه بده نوازنده ها علاوه بر کارهای ارکستر کارهای متفرقه از قبیل پاپ و... رو برای تامین هزینه هاشون انجام بدن و این کاملا درسته
و مساله مالی جدی ترین مساله هستش
اقای فریوسفی در مصاحبه گفتند من دوره ای در اتریش با ایشان همکاری داشتم.
این جمله نیاز به تصحیح داره: من در منزل ایشان برای کنکور هنر اماده می شدم و ایشان با جان و دل با من کار کردند اما دستمزد ایشان را با شعر بهرام که گور می گرفتی همه عمر دادم.
افزودن یک دیدگاه جدید