در حاشیه جنجالی که سخنان یوسف اباذری به بار آورد
تهاجم به خِرد
امیر بهاری
[ روزنامهنگار ]
یک: در موسیقی پاپ ایران چه میگذرد؟ به نظر میآید پاسخ این سوال ما را به چرایی ادبیات استاد جامعه شناس در مذمت حواشی درگذشت مرتضی پاشایی میرساند. آیا موسیقی پاپ امروز که به روایت بسیاری محصول عملکرد دولت نهم و دهم در حوزه فرهنگ است، آوردی قابل اتکا دارد؟ آیا عمده موسیقی پاپی که امروز میشنویم و از پی حذف بسیاری از نامهای قابل اعتنا به وجود آمده، چند نمونه (آلبوم) اعلا دارد که امروز به احترام همین چند اثر کل این جریان را به رسمیت بشناسیم؟ آیا به جز بارقههایی اندک اتفاق درخشانی در موسیقی پاپ ایرانی رخ داده است؟ آیا مثلا دقت نظر اردوان کامکار در موسیقی فیلم سنتوری که منجر به خلق اثری قابل تامل شد، قابل تعمیم به جریان کلی موسیقی پاپ امروز هست؟ آیا این عجیب نیست که یک ستاره پاپ به هر شکلی، نوازندگان سطح بالا را در نشست خبریاش بیاورد و او را تایید کنند و در صفحههای اینیستاگرامشان، آلبومی که در آن نواختند را ستایش کنند؟ چه جیزی این نوازندگان را واداشته تا در هر اثر سخیفی نوازندگی کنند؟ از فقر به این روز افتادند یا پول زیاد و رفتن کنسرتهای بزرگ در دوبی و ترکیه و «هالیدی در اروپا بودن» و یادشان برود که به مرور زمان همان چیزی خواهند شد که مینوازند؟
دو: میگویند مرتضی پاشایی بسیار با اخلاق و محبوب بود و خلق و منشی حرفهای و دور از حاشیه داشت. همه ما از فقدان چنین انسان شریفی رنجیده خاطر میشویم اما با در هم آمیختن مسائل فنی و اخلاق، حقیقت را به تعویق نیاندازیم. این دو مسئله جدا از هم هستند. ادبیات یوسف اباذری به کنار اما محتوای بیان این استاد جامعه شناس، درد و اندوه درونی بسیاری از آهنگسازان و نوازندگان است که شاید خودشان برای یک لقمه نان از خیر سخن گفتن گذشتهاند. اوضاع موسیقی ایران خراب است. در حوزه موسیقی سنتیاش هم دارند قورباغه را رنگ میکنند و جای قناری میفروشند. یک کنسرت سنتی-کلاسیک که نواها سرتاسر دیزونانساند، طوری که شما با سردرد از سالن بیرون میآیید، برگزار میشود ولی با این همه مورد تحسین قرار میگیرد؛ هنرمند، مخاطب و نوازنده از اهمیت این تجربه بزرگ حرف میزنند. معلوم نیست چه اتفاقی افتاده که ما از کنار چنین فجایعای به سادگی، به شرط رفاقت و به خاطر منافع اندک مادی میگذریم.کسی هم اگر نقدی جدی مطرح کند، او را به فاشیسم و بیسوادی متهم میکنند. یوسف اباذری دست روی این نقطه گذاشته است. پاشایی و همه آن بحثها روی ماجرا هستند. در پس ماجرا سقوط ذائقه نسلی است که صاحبنظرانش در ستایش موسیقی پاشایی و مذمت یوسف اباذری مینویسند.
سه: با اتکا به این استدلال که در جامعه دموکراتیک کسی به کسی تندی نمیکند نمیتوان اباذری را فاشیست، لمپن و ... خواند. یک جامعهای که معطوف به پیشرفت و آیندهنگری است، به حرف متفکرانش گوش میکند و به آنها تا حد انفجار بیاعتنایی نمیکند. جریانی که لمپن بودن را به اباذری نسبت میدهد، یک نحله شبه روشنفکری است که در پشت نقاب ساختگی ادب و دموکراسی میخواهد خوانندگانی که نت خواندن بلد نیستند را جایگزین فرهاد و فریدون فروغی و امثالهم کند که با ایده و تفکر اجتماعی- موسیقایی در همین سرزمین کار کردند و ماندگار شدند. این جریان به هر دلیلی در پی کنار آمدن با حداقلهاست.
چهار: بتهوون و موتسارت نمایندگان موسیقی ناب هستند. به سخره گرفتن یوسف اباذری از این باب که موسیقی کلاسیک را نمیشناسد و تنها کلیشه بتهوون و موتسارت را مثال میزند، برای من بسیار عجیب است. موتسارت بر جایگاهی نشسته که اشتباهاتش بعد از او تبدیل به اصول شدند، امثال او در هر دورانی مثالهایی درست از موسیقی ناب محسوب میشوند و فکر نمیکنم یاد کردن از آنها به عنوان نمایندهای از جریان موسیقی جدی در هر ساحتی از بحث و گفتوگو نادرست باشد.
پنج: چند روز پیش در اتوبانی گرفتار شده بودم و تاکسی گیرم نمیآمد. ماشین پرایدی که جوانی حدودا 20 سال رانندهاش بود نگه داشت تا مرا از آن تنگنا نجات بدهد. مسافر کش نبود. داخل ماشین آلبوم «کایند آو بلو» مایلز دیویس را گوش میکرد. حیرت من از این اتفاق موجب آغاز بحث شد و ... موسیقی جَز دوست داشت و مشخص بود که عاشقانه این جریان را دنبال میکند. امثال این جوان کم نیستند و صدای موسیقی پاپ امروز را به هیچ وجه صدای نسل خودشان نمیدانند. آنها مخاطب جدی موسیقی هستند و با موسیقی امروز ایران نسبتی ندارند. حتی اجراهای ارزشمند را هم کمتر میروند چون اصلا خبر ندارند در فضای رسمی چه اتفاقاتی رخ میدهد. این بی خبری ضعف جدی آنها محسوب میشود ولی بیاید این را در نظر بگیریم یک مخاطب که موسیقی می فهمد چقدر باید خودش را پایین بیاورد تا با بخش عمده موسیقی پاپ و حتی موسیقی سنتی ایران ارتباط برقرار کند؟
شش: دو سال پیش اسلاوی ژیژک با ادبیات بسیار تندی (خیلی شدیدتر از یوسف اباذری) جاستین بیبر و سای(خوانند گنگام استایل) را نقد کرد (حتی به جای اسم آنها صفتهای غریبی به کار برد). ظاهرا هیچ رسانه طراز اولی او را نقد نکرد بلکه کنش او به این ستارههای پوشالی موسیقی پاپ را ستایش کردند و ویدئوی سخنرانی او دست به دست شد و کسی از موضع اخلاقیات با بحثهای ژیژک مواجه نشد. هرچند که شرایطی که ما در آن قرار گرفتیم به دلیل مرگ این ستاره محبوب، کمی متفاوت بود ولی میشد حداقل به عنوان یک صدای صاحب تفکر جانِ کلام اباذری را شنید و در بند حواشی نشد.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 11 دی 1393 - 10:32
دیدگاهها
نکته ششم عجیب بیربط و خنده دار است. مقایسه مرتضی پاشایی با جاستین بیبر و سای خنده دار است و مقایسه اباذری با اسلاوی ژیژاک از آن خنده دارتر. جدای از نوع بیان دکتر اباذری که واقعا برای یک استاد دانشگاه تاسف آور است؛ مطالب ایشان از جنبه جامعه شناختی هم تحلیل ضعیفی است. چه طور حضور بالای مردم را در مراسم ختم پاشایی صرفا به سیاست زدایی از جامعه به وسیله موسیقی پاپ و ابتذال سلیقه مردم ارتباط دادند؟ بحث این نیست که آیا موتزارت مثال موسیقی عالی است یا خیر؛ بحث این است که آیا فردی که خودش موسیقی دان نیست و سطح استدلالش این است که میگوید من خودم موسیقی این خواننده را دادم به کارشناس موسیقی و آن کارشناس (که معلوم نیست خودش کیست) تشخیص داد که این موسیقی مبتذل است؛ در جایگاهی است که نسبت به موسیقی نظر کارشناسی بدهد؟ بنده به عنوان شخصی که پاشایی را نمیشناختم و علاقه اصلیم در موسیقی؛ موسیقی سنتی است؛ واقعا از نوع بیان و سطح پایین تحمل این استاد دانشگاه و استدلال های ضعیف ایشان متاسف شدم. متاسفانه متن شما و مثال های شما هم با مصداق دکتر اباذری و پاشایی به هیچ وجه نمیخواند و کاملا بیربط هستند.
مرسی آقای بهاری.واقعا نقد پر مغزی بود.مرسی از درک بالاتون نسبت به جامعه و تحلیل جامع شناختیتیون.
دوست عزیز میشه یه لطبی کنی مرتظی پاشایی رو ول کنید اقا ما سخیف ومبتزل تو خوبی ول کن برادر بابا مرد راحتش بزارین اون موقع.که زنده بود یجور عذابش میدادین بعد مرگ هم رهاش نمیکنید بایا دیگه از رم خانوادش خجالت بکشید بسه دیگه واقعا از حد گذروندید
جناب آقای بهاری، تا زمانی که شما و امثال شما از مرکب " ما می فهمیم و دیگران نمی فهمند" ، پیاده نشوید ، درک محبوبیت امثال مرحوم پاشایی برایتان غیر ممکن و همزمان ، این محبوبیت بسیار برای شما رنج آور خواهد بود. مردم عادی موسیقی را با قلب خود گوش می دهند نه با گوش یکی از کارشناسان موسیقی!
بسیار عالی
آقاى بهاری حرفای شماهيچ جای تامل نداردچراکه فوق العاده. جست وگريخته وباسوالهای بی ربط. آميخته. شده معلوم نيست درتاکيدياتکذيب اباذری بوديدياعنوان ديگری؟؟؟؟!!!!!
چرا هر کاری که غربی ها انجام میدن رو ارزش قرار میدین و اصالت ایرانی بودنمون رو زیر سوال میبرین؟؟؟هر کاری که غربی ها انجام میدن ماها هم باید انجام بدیم؟؟چون فلانی به فلانی یه انتقاد تند کرده پس ماها باید وقتی با همچین موضوعات به ظاهر مشابه روبه رو میشیم باید بگیم آره دیگه ندیدی اونجا با فلانی این کار کردن پس لابد کار درستیه.إإإواقعا یعنی کار به جایی رسیده که دارین همچین مقایسه ای میکنین؟؟؟
دوسش داشتیم دوسش داریم و همچنان ادامه خواهد یافت...
امیر جان دوست عزیزم بتهوون قطعا نماد موسیقی پاپ نیست. ما درباره موسیقی پاپ خرف می زنیم دیگر اینجا. موسیقی پاپ در مفهوم فراگیر بودنش بی شک به فریدون فروغی و فرهاد خلاصه نمی شود؛ چه آنها هیچ وقت و الان هم پاپیلار نبودند. کسی که مایلز دیویس دوست دارد، مایلز دیویس دوست دارد. همین. من پاشایی دوست ندارم. خب ندارم. دلیلی بر بد بودن کار او نیست. موسیقی پاپ سلیقه ای است. خودت می دانی که خیلی پارامترها باعث می شود یک مخاطب از یک جنس صدا، یک نوع ملودی و یک جور تنظیم خوشش بیاید یا نه. به همین راحتی است موسیقی پاپ.
درباره حرف های عصبی آقای اباذری هم همین بس که می گوید دادم موزیکش را یک موزیسینی تحلیل کند. و موسیقی یعنی بتهوون. الان کجای دنیا همه بتهوون گوش می کنند. خود تو جز بتهوون چی گوش می کنی؟ اباذری معتقد است آنهای دیگر که تو گوش می کنی، مبتذل است و وای به ذائقه ات.ضمنا آقای اباذری تحلیل دوست موزیسینش را بدهد من حودم چاپش می کنم. خداقل اسمش را بگوید. هان؟
من واقعا نمی فهمم چرا این بحث انقد داره ادامه پیدا میکنه؟ چرا دست از سر پاشایی و طرفداراش برنمیدارین؟آقا شما برو بتهوون گوش کن، مگه ما جلوتون رو گرفتیم؟ الان تو کشورهایی که زادگاه باخ و بتهوون بودن همه مردم موسیقی کلاسیک گوش میکنن؟موسیقی پاپ ندارن؟ خواننده هایی مثل جاستین و مایلی و... (که من اصلا دلم نمیخواد مرتضی رو با اونها مقایسه کنم) دور دنیا میگردن و همه جا کنسرت میزارن و همیشه هم کنسرتاشون شلوغه، این آداما از کجا میان؟ از مریخ؟ تلویزیون ایران سازهای موسیقی رو نشون نمیده، تو خیلی از شهرها کنسرت برگزار نمیشه ، ارکستر مدتهاست بلاتکلیفه ودهها مشکل دیگه، اما رسانه ها در این موارد سکوت میکنن، اما وقتی مردم میرن تو مراسم تشیع جنازه خواننده محبوبشون باید این همه جواب پس بدن. چرا؟ به خاطر این نیست که گرفتن یقه مردم راحت ترین کاره؟ به خدا یه کار میکنین آدم از بتهوون و موتزارتم متنفر بشه.
اقای محترم شما یا اقای اباذری به هیچ وجه صلاحیت اظهار نظر تخصصی درباره ی موسیقی رو ندارید چون اگه داشتین میتونستین تشخیص بدین ک پاشایی هم نوت بلد یود هم فالش نمیخوند هر کسی ک اندازه نوک سوزن تشخیص موسیقی داشته باشه میدونه فالش ینی چی و میتونه بفمه اهنگای پاشایی کاملا رو نت بود و حتی اجرا های زنده اش هم ک همه ی خواننده ها درصدی خطا توش دارن ب خاطر استرس و شرایط با کمترین اشتباه ها بود درضمن موسیقی پاپ یه نوعی از موسیقی ک حرف واسه گفتن هم داره همون جوامع غربی ک انقد براتون محترم و درست اند هم مردمشون هم جامعه شناساشون اون همه به مایکل جکسون احترام میذاشتن و میذارن وقبولش دارن لابد با این همه ادعا در مورد موسیقی خبر دارین ک سبکش پاپ بود اینجوری کم ارزش دونستن یه نوع موسیقی صرفا از بی سوادی موسیقی نشات میگیره بعدم میتونم بپرسم چرا انقد برای شما و جامعه شناستون سخت و عذاب اوره ک ببینین مردم پاشایی رو دوست دارن اگرم مشکلی نیس واستون ممنون میشیم دست از سر اون خدابیامرز وردارید !
اقای امیر بهاری عزیز
بسیار متشکرم که بدون در نظرگرفتن حواشی ای که ممکنه پیش بیاد اومدید و حرفتون رو زدید
متنی ننوشتید که حتی مدلینگ لباس پاشایی هم توش تایید بشه!!که از روی قلب و احساسش بوده و قص علی هذا!
متن هایی که این روزها بر علیه اباذری نوشته میشن کاملا پوپولیستی هستن
عده ای اهلِ موسیقی که قراره با قلمشون سلیقه موسیقایی جامعه رو هدایت کنن جای اینکه موسیقی فاخر و ارزشمند رو به مردم معرفی کنن، سینه چاکان یک موسیقی سطح پایین و بازاری رو بصورت همه جانبه دفاع میکنن...
باز هم متشکرم از شما بابت این متنِ حساب شده و دلسوزانه
برادر من نقد کردن بلدنیستی خوب نقد نکن زورت که نکردن.
خطاب به علايی زاده
بنده ليسانس جامعه شناسی. ازدانشگاه تهران رودارم. تواين 4سال من يک واحدم بااباذری پاس نکردم چون استادايی مثل جلايی پور .فکوهی.رفيع پور.صديق.محسنی تبريزی ..رو ترجيح دادم. ظاهراشماازايشون برای خودت بت ساختی اميدوارم به هدفت برسی وروزی بيادکه شمادانشجوی کلاس ايشون باشيد درضمن اصلاجالب نيست ازواژه عوام الناس اينقدرسطحی استفاده کنيد شماتازه مدرک گرفتيد
lمتاسفانه از سایت موسیقی ما استفاده ابزاری میشه ...بهتره همینطور که مخالفان روشنفکری و اباذری رو در صف انتقاد برای صدور بیانیه میزارید از سمت موافقان هم بیانیه ای منتشر بشه ...
در ضمن ، اظهار تاسف های کلیشه ای و کتره ای (مانند تاسف خوردن به سلیقه موسیقی دیگران) که نتیجه قضاوت کردن در مورد خصوصیات آدم هاست ، احتمالا حاصل بیکاری و وقت اضافه داشتن است! در یکی از قسمت های سریال مرد 2000 چهره، مسعود شصت چی در برنامه زنده تلویزیونی خطاب به نفر مناظره کننده ، گفت :" ببخشید ، این منتقدی شغله؟؟!"
حرفشون درسته,آقای اباذری به مرحوم پاشایی هیچ توهینی نکردن فقط جریان موسیقی پاپ رو نقد کردن
موسیقی که هرروز مبتذل تر از دیروز میشه و مردمی که خیلی راحت این موسیقیو قبول کردن و هیچ نقدی به تولید کنندگانش نمیکنن و موزیسین هایی که هیچ زحمتی برای ساخت ی موزیک که حداقل استاندارهارو داشته باشه به خودشون نمیدن
حق اقای پاشایی نبود که توی این سن و به این دردناکی از دنیا برن ولی باید قبول کرد موسیقی ایشون حرفی برای گفتن نداشت و این حق اقای اباذری نیست که اینطور مورد حمله قرار بگیرن
ایشون فقط آقای پاشاییو مثال زدن که باوجود یک موسیقی سطحی چرا این همه طرفدار دارن و چرا اینقدر سطح سلیقه شنیداری مردم پایین اومده
بهتره یکم جنبه خودمون رو بالا ببریم چون این نقد هست که باعث رشد جامعه میشه ولی متاسفانه هیچ کس توی این مملکت تحمل نقد رونداره
نرم افزار؟؟؟ مگه بده؟؟؟؟ دارین مثل زمانی که با دوش حمام مخالفت شد حرف میزنین.دوست عزیز سلیقه ها مدام در حال تغییره.نوآوری همیشه ابتذال نیست.نرم افزار به کار تنظیم سرعت بخشیده. بحث چرا؟؟؟ ابتذال الآن یعنی چی؟؟؟ قوه تشخیص ابتذال یه آهنگ در ایران ارشاد هستش.نه افراد دیگه. ما در ایران انواع موسیقی را داریم و هر کدوم مخاطب خودشو داره. سلیقه ها در آینده بازم عوض میشه. و این طبیعیه.چرا تحمیل میخواین کنین سلیقتونو؟؟؟؟؟
مرتضی پاشایی یک رگبار تند بهاری در هنر موسیقی جهان بود،
صدای دلنشین بیگناهانه، ملودی های دلنواز و متفاوت عاشقانه و امروزی، ظاهر برازنده و شیک، رفتار مودبانه و مهربان و گرم، روحیه مقاوم و توانای مرتضی برای اکثریت مردم جذاب و دوست داشتن مرتضی پاشایی را آسون کرد. چه در داخل و چه در خارج از ایران .
دوستداران وی اکثرا افراد تحصیلکرده و دنیا دیده و با خبر از دنیا و زمان خود هستند .
وقتی جامعه شناسی فقط مقلد یک مکتب انتقادی خارجی باشد نتیجه آن میشود : نمک شیرین است، ماست سیاه است، ایشان برای یادگیری بهتر است انتقاد را از خود شروع کند. درسی که خوانده کهنه و قدیمی شده و با تحولات سریع دنیا همخوانی نداره و جواب نمیده.
سلام. با سر و صداهای بوجود آمده کنجکاو شدم و کارهای مرحوم پاشایی را گوش کردم. نحوه خواندن ایشان همانند دهها نفر دیگری بود که موسیقی پاپ می خوانند. هم از نظر “شیوه خواندن”، هم از نظر “نوع شعر” و هم از نظر “موسیقی”. به عبار ت ساده تر، دارای “تشخص هنری” در کارهایشان نبودند، که بخواهیم بگوییم:این شیوه خواندن(مرحوم)پاشایی است یا این نوع اشعار را او می خواند. برای مثال شیوه خواندن “ویگن” خاص ویگن بود. یا نوع اشعار و شیوه خواندن “فرهاد” خاص فرهاد بود. یا شیوه “سیاوش قمیشی” خاص خودش است. اما اینگونه تمایزها در کارهای مرحوم پاشایی وجود نداشت. این متن کوتاه فقط در باره کارهای ایشان بود. اینکه چرا جوانان پس از فوت اشان چنین کردند و چنان کردند، حرف دیگری است. و یا اینکه بگوییم موسیقی پاپ بی ارزش است و … اصلا حرف مناسبی نیست، بلکه باید هر نوع از موسیقی، در حوزه خودش و باآثار پدید آمده از همان نوع موسیقی مقایسه و بررسی شود(مقایسه موسیقی کلاسیک با موسیقی پاپ از اساس اشتباه است).
“سخت گیری و تعصب خامی است / تا جنینی، کار خون آشامی است”
امیر بهاری عالی بود و واقعا ازت ممنونم.
البته این پدیده پاشاییم به صورت نرم و مخملی داره همه جا رخنه میکنه و چیزی نمونده سایت های ورزشی هم بیان دکتر اباذری رو نفی کنن.به نظر بهترین راه اینه که حتی جهت دفاع از دکتر اباذری هم دیگه مطلبی نوشته نشه چون همین باعث بزرگ شدن این پدیده میشه.
با خوندن کامنت دوستان میشه نتیجه گیری کرد که همه فقط احساسی نظر دادن و حرف دلشون رو زدن!
۱ روز در میون داره ۱ مطلب جدید در مورد پاشایی نوشته میشه .
بس کنید دیگه بابا
پاشایی یه خواننده تجاری بود که متاسفانه به صورت خیلی بد و واقعا جگرسوز فوت کرد اما حقیقت امر اینه که از نظر هنر اونقدر بزرگ نبود که انقدر شلوغ کنید براش.
یه بنده خدایی چند روز پیش تو سایت... نوشته بود که میخواد آنالیز و مقایسه موسیقی پاشایی و جان لنون رو منتشر کنه.چطور ۱ نفر میتونه به خودش اجازه بده این حرف رو بزنه؟
چرا عادت کردیم کورکورانه هوادار باشیم.
چند درصد از همین جماعت که دارن یقه خودشون رو پاره میکنن برای پاشایی و امکان قتل و سنگسار برای مخالفاشون وجود داره آلبوم های پاشایی رو اورجینال میخریدن؟
حمایت دعوا کردن و یقه پاره کردن و توهین به مخالفامون نیست اما درکش برای یه عده سخته.
تو سایت خبر آنلاین چند روز پیش دعوا بود بین یه عده که یه سری میگفتن پاشایی لنگی بوده یه سری میگفتن کیسه کش بوده.
گیریم پاشایی یه موزیسین و خواننده حرفه ای ، آیا کلاس کار هنرمند محبوبمون رو با این الفاظ سخیف باید پایین بیاریم؟
یه ذره به خودمون بیایم بد نمیشه
به نظر من اباذری مثل اون پدریه که میبینه بچه ش داره به بیراهه میره و حرف و نصیحت هم تو گوشش نمیره، دو تا میزنه زیر گوش بچه ش...
ولی متاسفانه اون بچه به جای اینکه دلسوزیه پدر رو ببینه، به همه میگه پدرم تا اومدم کاری که دوست دارمو بکنم زد تو گوشم.
دقیقا مثل ماهایی که کامنت میذاریم، و اگه به این کامنت منم کسی پاسخ بده، میگه اباذری رو به پدر تشبیه میکتی؟ خنده داره.
در زمان گذشته موسیقی باخ و بتهون و بطور کلی هنر در اختیار ثروتمندان جامعه بود و لی به تدریج با پیشرفت های اقتصادی و تکنولوژی٬ هنر در دسترس عموم قرار گرفت. اکنون با یک کلیک یا دگمه همه مردم جهان میتوانند موسیقی دلخواه خود را خود انتخاب کنند و لذت برند. اما ما چگونه انتخاب میکنیم؟
حالات مختلف روحی و روان ما در ساعات مختلف شبانه روز ٬ سن٬ محل تولد٬ زبان٬ جنسیت٬ و .... موسیقی خاص خود را طلب میکنه . موسیقی بنز یا پراید نیست که هر چه گرانتر باشه راحت تر و ایمن تر است.
موسیقی کلاسیک چون گذشته مخصوص طبقات حاکم ثروتمند نیست٬ دیگر فاخر و مایه پز دادن نیست٬ اکنون حتی در ایستگاههای مترو٬ پارک ها هم بطور زنده و مجانی اجرا میشه. همانطور انواع موسیقی دیگر با زبان الکن فارسی ام سعی خودم را میکنم. زیبایی شناسی در همه هنر ها مربوط به ترکیب درست و توازن است که هماهنگی اش را بوجود میاره. هر سبک هم مخصوص خودش را طلب میکنه. هر چه هنرمند بیشتر بهش اشنا باشه اثر زیباتری بوجود خواهد آورد. همانطور که یک صورت زیبا هم دارای این خصوصیات است.
آنهایی که صدای پاشایی را دوست دارند به احتمال قوی شنوایی حساس تری دارند که زیر و بم ها وکوناه بلندی موج صدا و مکث های حساب شده را میتوانند حس کنند. همینطور جنس صدا بسیارمعصومانه است سوزی طبیعی دارد که با ترانه عاشقانه به خوبی ارتباط ،و احساس را به شنونده منتقل میکنه. صدایش یکنواخت نیست مانند سازیست که با دیگر آلات موسیقی تلفیق شده است .و تکمیل کننده است. دیگرانی که من شنیدم موزیک شان را شاید یک لحظه مانند وی شوند ولی قادر نیستند که ادامه دهنند.
خلق کار هنری ساده سخترین کار است. هر چه کار به نظر شلوغ و پر کار باشه کار آرتیست راحت تر است. آهنگ های پاشایی هم مارک خودش را داره و تازگی داره و زیبا و با احساس هست. کامپوزیشن درست و به جا و بلانس داره . پاشایی متوانست در دنیا موفق شود چرا که هول پکیج بود.
او اگر زنده میماند و انگلیسی میخواند به راحتی جای بولتن را میگرفت. بهتر است ما ایرانیان بخود کمی اعتماد بیشتر داشته باشیم .و بدانیم اگر با استعداد و کوشا باشیم ما هم میتوانیم در دنیا جزو خوبان باشیم .هنر میتواند جامعه را تلطیف کنه و مولانا میگه از عشق خارها گل میشن.
در ضمن هنر گونه های خود را داره که حتما لازم نیست زیبا و خوشایند باشه مثل هنر اغتراضی که قواعد شکسته میشه و فقط موفق زمانی است که به اهدافش برسه.
منظور از تکیه کلام شما ّ خداییش ّ را متوجه نمیشم. ولی جواب شما اینست. تیپ و شخصییت ظاهری و درونی مایکل بولتون نزدیک به مرتضی پاشایی است. بخصوص در دوران جوانیش. اکنون میانسال است. او هم مانند پاشایی از ۱۴ سالگی گیتار را شروع کرده و آهنگ های بسیار زیبا و عاشقانه به یاد ماندنی ساخته که خود یا دیگر خوانندگان خوانده اند. مثل ( ون إ من لاوز وومن ) . صدایش متفاوت است ولی همان سوز و هیجان عاشقانه را دارد. هنرمندیست بسیار با شخصیت و موفق با ۳ فرزند.
در ضمن من به پاس لذت که از موسیقی مرتضی نصیبم شد وظیفه خود دانستم در نبودش پاسخ کسانی که عادت به تحقیر انسان های برتر را دارند داده باشم. اهل چت در سایت ها نیستم و وقت من بسیار کم و با ارزش است. اکنون در تعطیلات خود هستم . هموطن برایتان هر که باشید آرزو سلامتی و شادمانی دارم
من نوعی متاسفانه حتی یکبار هم فرصت حضور در کنسراتهای آقای پاشایی را نداشتم ولی همیشه حسرت می خورم کاش یکبار هم شده بود می تونستم برم حیف ..
به نظر من ، این که ایشان مورد توجه و استقبال قرار گرفته اند ترکیب بعد شخصیتی ، افتادگی ، ایمان و البته هنر است اینو واقعا بدون تعصب می گم . ایشان بسیار با اخلاق و با ایمان بود تو همه حرفهاشون اسم خدا بود اینکه آدم دراین شرایط چنین ایمانی داشته باشه خیلی سخته خیلی.
اینکه برخی خرده می گیرند که چرا یک مطرب مورد توجه مردم قرار گرفته و عده زیادی در مراسم ختم ایشان شرکت کرده اند به نظرم حرفی بسیار سطحی است همه ما آنقدر مشغله داریم که حتی وقت برای دیدن عزیزانمان نداریم چطور می شه این همه آدم الکی و فقط برای فیلم برداری و عکس از هنرمندان و ... در مراسم ختم شرکت کنند .
با در نظر گرفتن کلیه جوانب ، آقای پاشایی نشان داد که ما می تونیم اگه خودمون را دریابیم کشور ما هنرمندان زیادی دارد چرا ما باید هنرمندان و جوانان با استعداد کشور خودمون را رها کنیم و بچسبیم به موسیقی کشورهای دیگر .
کسی که اینقدر با استعداده که ظرف دو سال شایدم کمتر اینچنین با احساس مردم عجین شده مخصوصا قشر جوان مسلما اگه زنده می موند، چه ها می کرد حیف ...
ممنون جناب بهاری.
ادم وقتی چنین نوشته هایی رو می خونه امیدوار میشه که هنوز هم هستند کسانی که همرنگ جماعت نشدند و تن به ابتذال از ترس شاخ گربه هه ندادند و انقدر خوب مسائل رو انالیز می کنند.
ادم خنده اش می گیره که این جماعت از چی دارند دفاع می کنند. از صدایی که ناله بود و موسیقی که موسیقی نبود اصلا.
مرتضی پاشایی باعث شد حس لطیف و زیبای نزدیکی به خدا رو درک کنم.خوش به حالش کاش بتونم مثل اون خوب و اثر گذار باشم .
متاسفانه باز هم اظهارات بی ربط و غرض آمیز!
1 . دوست عزیز چطور به این نتیجه رسیدید که موسیقی پاپ امروز ما حاصل تفکر فرهنگی دولت نهم و دهمه؟! اتفاقا اون دولت کمترین پشتیبانی ممکن رو از این سبک موسیقی کرد و این جوونهای بااستعداد خودمون بودند که با انواع و اقسام سختی ها و محدودیت ها ساختند تا ستاره بشن . کدوم اسمهای قابل اعتنا حذف شدند؟؟ تنها چهره شاخصی که از ایران مهاجرت کرد شادمهر عقیلی بود که اون هم سال 81 از ایران مهاجرت کرد.
2 . چرا انقدر سیاه و بدبینانه به موسیقی داخلیمون نگاه میکنید؟ در همین موسیقی پاپ که مطمئنم امثال شما اصلا زیاد هم گوش نمیکنند ( بنا بر سلیقه شخصی ) سالی حداقل 20 تا آهنگ خوب تولید میشه . کنایه عجیبی هم به همایون شجریان زدید که واقعا جای تامل و تاسف داره و نشون دهنده ضعف اطلاعات موسیقایی شما هست.
3 . این شخصی که شما ازش دفاع میکنید علنا و با بیشرمی تمام به مردم توهین کرده و گفته خوشحالم که دارم توهین میکنم!!! این ادبیات شنیع دیگه هیچ جایی برای دفاع پشت ژستهای دموکراتیک باقی نمیذاره
و در آخر کاش شماها بدونید که هنر موزیسینهای پاپ جاری کردن احساس در موسیقی هست. کاری که خیلی از باسوادهای موسیقی از انجامش عاجز هستند!!
1.اصولا دعوا بر سر پاشایی یا اباذری نیست و ریان به یک رقابت حرفه ای میان آرش نصیری و امیر بهاری بر میگردد.
2.متنهای نصیری به گواه همین سایت بسیار حرفه ای و پخته و با صغری و کبری منطقی توامند و مخاطب پسند و متنهای آقای بهاری را بخوانید و خودتان داوری کنید.
3.روی سخنم با آقای بهاریست،جناب بهاری چگونه یک روزنامه نگار که وظیفه اش واکنش به پدیده هاست و ثبت و ...حق لمپن نامیدن اباذری را ندارد و اباذری حق لمپن و بی سواد و ... نامیدن عموم مردم را ؟
4.چرا می خواهید بقبولانید به خواننده مطلب که نفی اباذری به معنی پذیرش پاشایی ست؟
5.چرا کسی نمیتواند به انواع موسیقی گوش بسپارد و لمپن نباشد به زعم شما و آقای اباذری؟مثلا من که هم شیر محمد اسپندار گو میدهم هم حاج قربان هم سونات مهتاب هم کمل و پینک و انور ابراهیم و محسن چاوشی و بعضا مرتضی پاشایی؟
6.شما که با حداقل ها کنار نمی آیید حداکثریهایتان را رو کنید دوست خوب من.به نظر شما پرداختن به موضوعی تمام شده مثل نقد یک ماه پیش همکارتان آرش نصیری استفاده ی حداقلی نیست از میدان وسیع جامعه و موسیقی؟
شما هم انگار دست پرورده ی همین آقای ابذری هستید. کسی که میاد و به مردم و به شعور و احساسات مردم و به کسی که بسیاری از مردم دوسش دارن توهین می کنه جایگاه شهروند بودن هم نداره حالا چه برسه به استاد دانشگاه بودن اونم استاد دانشگاه تهران. کسی هم که میاد از این آقا و امثال این آقا (که رفتن جای دیگه دنیا که تقریبن مشکلات خاصی هم نداره زندگی کردن و نمیدونن مردم کشورش دارن با چه سختی زندگی می کنن و تنها امیدشون به همین هنرها و صداها هستش) دفاع می کنه مطمئنن جایگاهی نداره و صحبتاش هم هیچ ارزشی برای انسان به معنی واقعی و عاشق و با احساس نداره. به طور کلی کسایی که فکر می کنن خودشون خوبن و همه چی می دونن و بقیه نادونن و هیچی نمی فهمن هیچ جایگاهی رو زمین ندارن و باید سرزمینمون از اینجور انسان ها پاک بشه. در ضمن نوشته های شما انقدر درهم و برهم و همینجوری بود که کاملن نشونه از قصد و غرض شخصی داشت.
ممنون موسیقی ما لطفا تایید کنید.
آقای اباذری خیلی تند نقد کرد و نباید اینکار رو میکرد!
اما امان از مردم زنده کش مرده پرست!!!
متاسفانه در اوضاع نابسامان کل موسیقی کشور،،، بدتر از همه اینها، طرفداران کاسه داغ تر از آش شامل اکثر خواننده ها و موزیسین های بنام البته لایکی در شبکه های اجتماعی است.
این آقا،بزرگ ترین جامعه شناس ایران که هیچ،حتی اگه بزرگ ترین جامعه شناس دنیا هم باشه،جایگاهش ابدا حقی برای اهانت به دیگران رو براش ایجاد نمی کنه.
سطح علمی و درکی ایشون کاملا پیداست...!
کافیه یه نگاه به حرف هایی که زدن بندازیم!
فکر کنم حداقل انتظار از ایشون به عنوان یک جامعه شناس یا یه فرد فرهیخته و یا حد اقل تحصیل کرده،از سوی مردم،این باشه که بدونن کجا و در چه موقعیتی،هر چیزی رو که می خوان بیان کنن،درست یا نادرست،باید با چه لحن و گفتاری بیان کنن!
فکر می کنید توقع زیادیه اینکه حداقل ادب و احترام رو هم به مردم و هم به خانواده ی مرحوم در بیاناتشون لحاظ کنن؟!
اینم یه جانبداریه هیجانی از سمت طرفدارای ایشونه.
آقای پوریا جلیلی در جریان هستید که اگه یه آهنگ با سازهای لایو ساخته بشه چقدر هزینه بر میشه؟ اونوقت تولید آهنگ پایین میااد داخل کشور موسیقی از این مظلومتر میشه. ما نوازنده زیاد تربیت نمیکنیم و این یه سیاست کلی هست.و کاریش نمیشه کرد و اگه همین موسیقی به اصلاح مبتذل در ایران از بین بره باور کنین سنتی جاشو نمیگیره بلکه مردم به موسیقی اونور آبی و غرب رو میارن که از وضع حاضر خیلی بدتر میشه. وی اس تی جای ساز زنده را نمیگیره اما هزینه ها را کاهش میده.و اگه به کاور آلبومها دقت بفرمایید متوجه میشید با وجود این هزینه ها از ساز زنده بسیار استفاده میشه. و خیلی خواننده ها بودن هزینه آلبوم را نتونستن کسب کنن و برگشت هزینه نبوده. ضمنا نرم افزار فقط سمپل و وی اس تی نیست در کل به کارها سرعت بخشیده. شده جریان چرتکه و ماشین حساب.
ممنونم. یادداشت بسیار خوبی بود و اگر کسی بدون غرض ورزی این مطلب رو مطالعه کنه متوجه جان کلام خواهد شد
افزودن یک دیدگاه جدید