با سلام و سپاس ..... بسیار زیباااااااااااااا ، درود بر همایون شجریان
بازی خانم کرامتی و کارگردانی هم شگفت انگیز بازز

شعر حضرت مولانا با آواز همایون شجریان همراه با موسیقی و کلیپ بسیار تماشایی بود ممنون
تلفیق بسیار زیبا از موسیقی غرب و عرفان آواز شرق شاهد بودیم

طبق عادتهای همیشه و تعارفات معمول باید بگم که بسیار زیبا بود و......
اما
استفاده از هنرپیشه و هنرمند صاحب نام و شکستن ظرف و ظروف و استفاده مکرر از جلوه های نخ نما شده ی باد و شمع و عکسهای قدیمی و ظاهر شدن و غیب شدن اجسام که در فیلمهای عروسی دهه شصت بیشتر میدیدیم به مانند ویروسی گریبان تمام کلیپ های اینور آبی و اونور آبی رو گرفته که هر وقت بخواهیم ادای روشنفکران را به خود بگیریم از آنها استفاده میکنیم تا شاید بتوان بوسیله انتشار همچین تصاویر نا مربوطی بر اقبال هنرمان بیافزاییم و مخلص کلام بیشتر دیده شویم .
حال برای نگارنده که خود از ارادتمندان موسیقی ایرانی و علی الخصوص همایون شجریان عزیز است و شکی ندارم که صدای بی مثال و شاید تکرار نشدنی این پدر و پسر تا نسلها گوش ما وبعد از ما رو نوازش خواهد داد پرسش هایی مطرح است ، که استدعا دارم شما عزیزان دست اندرکار از این جنس اثر تصویری و یا شما مخاطبان عزیزی که هر چه را برایتان به تماشا میگذارند صدای به به سر میدهید و چه عالی چه عالی میگویید ، با جواب خود پرده ای از اسرار نهفته در این کلیپ را برای من نگارنده کنار بزنید تا تمام عمر سپاسگزار شما باشم.

حال ،ارتباط تصویری بین عرفان شرق از جنس اشعار ناب حضرت مولانا با شکستن ظرف و ظروف چیست؟
و یا استفاده از وسایل قدیمی مثل میز و ساعت و کمد و تابلو و لاله چقدر توانسته به رساندن معنای عرفانی مستتر در این اثر به مخاطب کمک کند؟

با سلام و عرض ادب.
بنده به شخصه با تحلیلی که آقای زمانی عزیز کردن کاملا موافقم.. هرچند که به قول دوست گرامی مان آقای شایان برای رساندن این مفاهیم مینوانستند از ساختار و یا حتی کلا سوژه دیگری استفاده کنند.. منظور بنده حقیر این است که هرچند که این ویدیو در نوع خودش قابل قبول است ولی جای ابتکار و خلاقیت خالی احساس میشود.
ضمنا با نظر دوست خوبم شایان نسبت به جایگاه و روند پیشروی کنونی موسیقی زیاد موافق نیستم.. هرچند که به عقیده بنده کلا سطح انتظار و سلیقه جمعی مخاطبین موسیقی بسیار سخیف شده ولی خدا رو شکر هنوز کسانی دارند متولد میشوند که الحق فانوس راه هستند. من به شخصه از نو آوری در هنر استقبال میکنم البته اگر اثر هنری باشد و نه هر خلاقیت بی توازن و بی شکلی. برای هنر مرزی نیست.. امروزه تعریف هنر با تعریفی که از هنر در گذشته میشده متفاوت است. بطور مثال میتوانید موزیک عنوان بندی انتهای فیلم آرایش غلیظ با صدای همایون شجریان رو گوش بدهید تا منظور بنده حقیر از بی مرز بودن و تلفیق پذیر بودن هنر و نو آوری در اثر هنری را بهتر درک کنید. همچنین مبتوانید موزیک "ناماندگان" اثری متفاوت از حافظ و شهرام ناظری رو گوش کنید و ببینید که چقدر بی مرز بودن در این مقوله میتواند دلنشین و اصولی باشد.
در کل به نظر من کلیپ قابل قبولی بود.

سلام
ممنونم از آقای زمانی عزیز به خاطر تحلیل زیباشون و همینطور از آقای ایمان عزیز
آقای زمانی
منظور از نخ نما شدن مفاهیم همین است که باید سالها این تصاویر را در کلیپهای مختلف ببینیم و همین برداشت ها رو بکنیم .

آقای ایمان
به نظر من در هنر امروز داشتن و لزوم وجود مرز بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود و رعایت آن توسط هنرمندان فانوس بدست از اوجب واجبات . که اگر اینطور نباشد به بیراهه ای میرویم که عاقبت آن
نا کجا آبادیست که در آنیم.
داشتن مرز و به قول فرنگیها کتگوری اصلا و ابدا چیز بدی نیست
با درهم آمیختن عناصر نا هم جنس و نا همگون نمیتوان انتظار داشت که به بیانی متفاوت رسید.
همانطور که نمیتوان پیتزای قرمه سبزی را به عنوان یک غذای قابل قبول به حساب آورد که محصول تلفیق و بی مرزی است و البته کمی هم با چاشنی نوآوری ،
به نظر بنده بیشتر از سر ندانم کاری و جویای نام بودن و شاید بفروشد است تا ...

لازم به ذکر میدانم یادآور شوم که :
کار ما آنجا خراب شد که اخوین اثری را خلق نمودند بسیار زیبا با حنجره فوق استثنایی و طلایی که با استقبال بی نظیر تمامی اقشار جامعه ( مدیونید خدای ناکرده فکر کنید به این نوع کارها میگند پاپ) روبرو شد که میگفتند اصلا ما تا حالا اینهمه موسیقی سنتی دوست ، نداشتیم و دیگر هم نخواهیم داشت ، و از ترس نقد ، سعی بر توجیه آن داشتند که چون نام موسقی سنتی با وقارتر از دیگر سبکهای موسیقی است البته از ظن بعضیها نامش را موسیقی سنتی گذاشتند و با چند درجه تخفیف موسیقی تلفیقی . که تا حتی مرشدان فانوس بدست که سنشان از دیگر فانوس بدستان جدید بیشتر بود و البته چند سالی است عقب قافله را روشن نگاه میدارند و چند پیراهن بیشتر پاره کرده بودند دادشان درآمد که لطفا با نام موسیقی سنتی انقدر بازی نکنید خراب میشه ، بشین بچه انقدر تند نرو و ...
از آنجا به بعد همه میخواهند اثری بسازند نوآوری شده و خاص ، که چه ایرادی دارد یک کار میسازیم
راک اند رول میدیم ... هم میخونه و یک کلیپ روش میسازیم با حضور ... و کلا میترکونیم

مشکل و شاید هم حسن کار اینجاست که این آثار مزین به حنجره ای است بسیار توانا و خوش لحن البته (حس نوستالژی صدای پدر رو هم نمیشه نادیده گرفت )که هر کسی آن را میشنود جادوی آن می شود
و امکان تمیز دادن اثر خوب و خدای ناکرده اثر بد رو پیدا نمیکند نمیکنیم نمیکنند و پیدا نخواهیم کرد و زبانمان به جز فتبارک الله چیز دیگری بر خود نمیبیند.
نباید اشتباه فرض کرد حتما کار خوبی است که کیخسرو آن را خوانده و یا هر چه که میسازند محشره که او میخواند
نه ، صدا و آواز کیخسرو بسیار بسیار زیبا و توانمند است و هر کاری که من و یا هر آهنگساز دیگری هم که بسازم و بسازند به نحو احسن میخواند و چه بسا که خودمان هم غافلگیر شویم که چه آهنگی ساختیم دممون گرم
***البته امیدوارم جسارت بنده رو آهنگساز های عزیز بپذیرند اصلا قصد بی احترامی و بی ارزش کردن آثارشون رو ندارم و تنها سعی و اصرار بر ایجاد فضای نقد دارم ****
سوال اینجاست که اگر این کارها را کیخسرو آواز ایران نمیخواند و یا دیگر کسان میخواندند باز هم نظرات همین بود که چه اشکالی دارد تحریر آواز ایرانی بر روی لیدگیتار راک؟؟
به گمانم بیشتر خوشمان آمده تا اینکه بدانیم چیست
ایجاد فضای نقد و کنکاش و بحث و کمی هم شوخی این مجال را به ما میدهد که نسبت به آن چیزی که میبینیم یا درست میکنند که ببینیم یا میسازند که بشنویم بی تفاوت رد نشویم حداقل مانند نگارنده بپرسید
تا آقای زمانی پاسخ دهند و روشن شوید

بیایید هنرمندانمان را به خاطر هنر نابشان تحسین کنیم نه به خاطر جادویشان و یا دوستان سینماییشان
بدرود

با تشکر از دوست خوش سخن و گرامیمان..
جناب آقای شایان بنده به هیچ وجه سطح و میزان دانش خویش را در حدی نمیبینم که به خود اجازه نقد بر کاری داده و اثر هنرمندان بزرگی چون همایون و حافظ و یا پدرانشان را به چالش بکشم. اما از دنبال کردن و یا گاهی اظهار نظر کردن نسبت به بعضی مواضع نیز لذت میبرم چرا که دوستانی مثل شما و یا جناب زمانی هستند که میشود از دانش و مصاحبت با ایشان بهره برد.
لذا در خصوص امر موسیقی متاسفانه و یا خوشبختانه باید بگویم که در کشور ما دو قطب به وجود آمده که بخشی سنتی و بخشی کلاسیک کار هستند (البته گذشته از بقیه سبکهای شاید غیر قابل بحث) و در این بین جدال نا محسوس و حتی گاهی محسوس بین این دو سبک بوجود آمده و حداقل به نظر بنده به عنوان عضوی از قشر بی طرف، تعصب و شاید گاهی غرور سایه ای بزرگ بر سر اینان انداخته.
این حقیر به عنوان بخش کوچکی از جامعه میتوانم به وضوح ببینم که موسیقی سنتی ایران به شدت در نسلهای جدید و نیمه جدید از محبوبیت رنگ باخته که شاید و فقط شاید یکی از دلایلش ساختار گرایی بیش از اندازه باشد که چه بسی به وضوح میبینم که اینگونه حرکات نو آورانه به شدت قابل قبول جامعه بوده و امیدوارم بتوانیم گوش شنوندگانمان را ولو با چیزی که حتی شاید به مزاج عده ای خوش نیاید کوک کنیم.
البته فرمایشات شما بسیار متین و بجا است اما بنده به شخصه از شنیدن و پیگیری این سبک نو آوری که نتیجه آن خوب از آب درآمده باشد (که البته نتیجه خیلی مهم است) لذت میبرم و استقبال میکنم حتی اگر در البوم چندتا کار با این تم در کنار دیگر کارهای سنتی قرار بگیرد به نظرم میتواند نتیجه بخش باشد حتی در سطح جهانی.
با تشکر از اوقاتی که با ما به اشتراک گذاشتید.
بدرود

کار بسیار جالبی که آقای صاحب زمانی انجام داده اند این است که ایشان نخواستند سناریو را از متن کلام بگیریند، بلکه یک سناریو و یک فیلم کوتاه 4 دقیقه ای ساختند و موزیک را بر آن نشاندند که فکر میکنم در ساخت موزیک ویدیو هم تحولی به شمار آید. ضمن اینکه تک تک صحنه ها محتوای کلام را در خود دارد. در این موزیک ویدیو نیز مانند خود کار هر چه بیشتر دیده و شنیده میشود، نکته های بیشتری دریافت میشود.

کلن همه چیز این کار عجیب و سنت شکن است، از خواننده و آهنگسازش بگیرید تا موزیک ویدیو و هنرپیشه اش و به نظر من همه چیز حرفه ایست، و چون سطح بالاست، موج انتقادی آن نیز بالاست. و چه خوب که این خمودی از هنر ما برداشته شود. سپاس از همه ی کسانی که هستند، میشنوند، میبینند و نقد میکنند...

ايكاش عزيزاني كه از ويدئو كليپ تعريف و تمجيد كردن ، استدلال موجهي هم ارائه ميكردن. نه اينكه به اظهار نظر هاي احساسي و عاطفي بسنده كنن

آقای شایان !
شما که اینهمه درفشانی میکنی و در مقام یک صاحبنظر بلند مرتبه! و البته پرگو نشستی،به قول حضرت سعدی: گر تو بهتر میزنی بستان بزن!
در کل فضای شعری و موسیقایی این اثر همه ی موارد و البته فهوا و جان مایه ی شعر جوری هست که اینگونه نمادپردازی ها را به ذهن کارگردان متبادر کند و کارگردان برای انتقال احساس موسیقی و شعر سراغ آن نمادهایی برود که مورد نقد! شما بزرگوار قرار بگیرد،قدری منصفانه تر و البته با سواد و اطلاعات بیشتری در مقام نقد این کار و کارهای مشابه قرار بگیرید!

درود بر همایون شجریان ، جمله به جلمه کارهایش را دوست دارم