درباره دلایل کیفیت پایین و فضای بدون خلاقیت و تکراری کنسرتها - 4
کیوان هنرمند: در آن کنسرت، از شدت هیجان منفجر شدیم!
موسیقی ما – بهمن بابازاده: در ادامه پرونده آسیب شناسانه سایت «موسیقی ما» درباره دلایل کیفیت پایین و فضای بدون خلاقیت و تکراری کنسرتهای پاپ، سراغ «کیوان هنرمند» رفتیم تا با او درباره این اتفاق و بررسی ابعاد مختلفاش، سخن بگوییم. آهنگسازی که در آلبوم «بهرام رادان» توانست قابلیتهای متفاوت و خاص خود را به نمایش بگذارد و به مرور جایگاه خوبی را نیز در بین هنرمندان این عرصه به دست آورد. او دانش موسیقی بالایی دارد و همین باعث شد بحث به جاهای جالبی کشیده شود. این گفتگو را تا انتها بخوانید. خودتان بهتر می توانید در انتهای صحبت های این هنرمند، در این باره قضاوت کنید.
- * برای شروع بحث باید توضیح بدهم که ما در حال جمع آوری پرونده ای هستیم با موضوعیت «آسیب شناسی دلایل تکراری و خسته کننده شدن کنسرت ها در ایران». برخی دلایل از جمله تجربه حضور در اجراهای ستاره های بینالمللی باعث شد سراغ شما بیاییم.
- * چطور؟
- *یعنی می خواهید به این اشاره کنید که این تکرار و تعدد باعث حاکم شدن این روزمرگی بر فضای کنسرت های داخلی شده است؟
- *یک پرانتز باز کنم؟ در مورد سال 74 حرف می زنی. یعنی سالی که هنوز آن عصر طلایی پاپ شکل نگرفته بود. نه «خشایار اعتمادی» بود و نه «علیرضا عصار» بود و نه شادمهر... درست است؟
- *در این جریان مخاطب را چقدر گناهکار می دانید؟
- * فکر می کنید اگر مخاطب داخل کشور آن حس جاه طلبی را در بحث کنسرت های داخلی داشته باشد، بازار موسیقی پیشرفتی خواهد کرد؟
- *خیلی عادی شده!
- * به نظرت چه تعاریف و تعابیری احتیاج داریم که بتوانیم یک مقدار پیشرفت را بتوانیم در روند اجراهای زنده و کلیت موسیقی کشور تجربه نمائیم؟
- *آیا این قابلیت را دارند؟
- * شما دارید چنین ادعایی را می کنید که اهالی موسیقی و علی الخصوص خواننده ها و موزیسین های داخلی آن استعداد را برای خلق اتفاقات بزرگتر حتی در مقیاس جهانی را دارند. اما محدود شدن و در واقع قانع بودن به اتفاقات اخیر و تکرار و تعدد داخلی، باعث شده که آن استعداد از بین برود.
- *کلا هیچ چیز ما با ادبیات جهانی همخوانی ندارد!
- * تفکر« جهانی شدن» به قول شما، بزرگترین انگیزه ای می تواند باشد که چهره های داخلی بتوانند این رخوت و سکون حاکم بر بازار را عوض کنند.
- *یعنی شما اعتقاد دارید که این جو سکون و رخوتی که در داخلی ها افتاده را می شود در وسعت بزرگتری به لس آنجلسی ها هم بسط داد؟
- *شما موزیسین هستید و جزئیات کنسرت را کاملا متوجه می شوید. من یک آدمی هستم که به چشم یک مخاطب نگاه می کنم و یک مقدار ریزبین می شوم. شاید بالای شصت درصد اجراهای زنده ما پلی بک و در واقع پلی می شود. شاید این اتفاق برای شما افتاده باشد و آن لحظه را دیده باشی. حس تحقیر و توهین به شما در آن لحظه دست نمی دهد؟
- *اسمش را می توانیم کم فروشی بگذاریم؟
- *من اعتقاد دارم کم بودن سواد موسیقی مخاطبان کنسرت رو، دلیل این مساله است.
- *نمی خواهم از کسی اسم بیاوری اما واقعا به نظرت این اتفاق در کنسرت های داخلی رخ می دهد؟
- * من این اعتقاد را راستش ندارم و شاید در خوشبینانه ترین حالت ممکن بتوانم پنجاه پنجاه درصد بندی کنم. یک چیزهایی را آدم می بیند که باورکردنی نیست که مثلا چند درصد نوازنده در اجرا بیکار هستند. اینها ناراحت کننده است .
- *من اعتقاد دارم که نوازنده ها هم دچار این روزمرگی شده اند. چون ما تعداد نوازنده ای نداریم که به آن صورت بتوانیم بگوییم ده ارکستر داریم که حرفی برای گفتن دارند. ما ده نوازنده داریم که ده ارکستر را می چرخانند! این اصل قضیه است و این ماجرای خواننده ها و تکرار و خسته کننده شدن کنسرتها در حال بسط پیدا کردن به جامعه موسیقی است. رهبران ارکستر ، ترانه سراها ، ملودی سازها و تنظیم کننده ها و... که از یک جایی شروع می شود و بین همه اهالی موسیقی پخش شده است.
- *این ها را یک مقدار باید بیاوریم در بحث های فرهنگی آدم ها و اینکه ما شاید هنوز به آن درجه پیشرفت فرهنگی نرسیده ایم که بتوانیم چنین کارهایی را انجام بدهیم. الان می توانم ده ها مثال بزنم که فلانی قرار بوده با فلانی بخواند و اگر دلیل نخواندن آنها را بگویم، آن تاسف سراغ آدم می آید که سر چه چیزهای جزئی با هم مشکل پیدا کرده اند.
- * مثال ات شگفت انگیز بود...
- *البته یک سری اتفاقات در حال رخ دادن است و من در جریان آنها هستم که مثلا یکی در حال خواندن یک کار مشترک با «استینک» برای آلبوم جدید است یا یکی دیگر مشغول همکاری با «خولیو» است.
- *این کارها تا نود درصد جلو رفته است و شاید این طرز فکری که جنابعالی اشاره کردید، آدم ها به سراغشان رفته اند. به نظرم به هدف هایشان رسیدند و خودشان هم خسته شدند و حالا وارد بحث های جهانی شده اند.
- *سرتیترهای ایده آل خودتان از کنسرت های داخل کشور را می گویید؟با توجه به چیزهایی که از اجراهای خارج از کشور دیده اید و تجربه اش را دارید ؟
- * و غافلگیرت کند و حس تکراری بودن به تو دست ندهد....
- * و در پنجاه جای مختلف....
- *نوع بیان جدیدی را آنها انتخاب کرده بودند
- * من فکر می کنم بهتر است به جای سوال های من، درباره تجربه اخیرت در این برنامه «راجر واترز» حرف بزنی. فکر می کنم همین پرداختن به این ماجرا و کیفیت اش، بهتر از هر سوال دیگری بتواند کمی ادبیات و جغرافیای خواست های مخاطب کنسرت بروی داخلی را تغییر دهد.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 شهریور 1392 - 08:20
دیدگاهها
سلام ..بله این جمله شما که تو تیتر با رنگ قرمز نوشته شده حرف دل منه سالیان ساله که دارم بهش فکر میکنم ..
چرا خوانندگان داخل ایران با این همه قابلیت نباید جهانی و بین الملی بشن و تو دنیا شناخته بشن و مخاطبهای غیر ایرانی هم داشته باشن ؟؟
اون اهنگساز ترکیه ای محمد اصفهانی میگفت ما تو رستوران ترکیه بودیم چند نفر از جوننهای ترکیه ای اومدن پیش دکتر اصفهانی و ازش امضا گرفتند و گفتند ما تموم البومهات رو داریم ..
حال این اتفاق در حالی که شاید مدیر برنامه های دکتر کوچکترین تلاشی برا بینامللی ایشون نکردند ..
نه فقط دکتار خیلی های دیگه محسن چاووشی.. احسان خواجه امیری ..یگانه.. فرزین و..اینها حقشونه که بینامللی بشند نه اینکه تو چاردیواری موسیقی ایران فقط منحصر بمونن
ممنون بابت گزارش
همه این استقبال ها به خاطر نداشتن تجربه کنسرت رفتن مخاطبینه !
وگرنه دست و جیغ و هورا 1 کنسرت 2 کنسرت برای افراد خوشاینده !
خواننده ها یه ترک جدید قبل اجرا میدهند بیرون تا با همون 1 قطعه مخاطب جذب کنند !
یا در تبلیغات می نویسند با اجرای قطعات جدبد بعد فقط 1 قطعه جدید یا اصلا قطعه جدیدی اجرا نمی کنند...
این ها همش یعنی سو استفاده از مخاطب کم تجربه و قانع به کم !
همایون شجریان تنها خواننده پر مخاطبیه که سعی می کنه همیشه یه چیز جدید در اجرا ها داشته باشه و مخاطب رو تشنه اجرای خودش میذاره سالی یکبار کنسرت می ذاره و هرچقدر که تمدید شد
افزودن یک دیدگاه جدید