پنجره هفتم - 11 مرداد 94
از ثبت در «گینس» و تهاجم فرهنگی تا علیرضا قربانی، رضا یزدانی، مرتضی پاشایی و کمی هم اخلاق!
[ علی بحرینی - روزنامهنگار ]
جریانی که میخواهد فضای «پس از نقد» را در رسانههای اجتماعی ترمیم کند، چند هفتهای است سخت به تکاپو افتاده و پنجشنبه گذشته افشین یداللهی در برنامه تلویزیونی «ساعت25» قید زمانی که میتوانست به بررسی آثار خودش و «منم منم» گفتنهای یک ترانهسرای بزرگ سپری شود را زد و ترجیح داد به آسیبشناسی این پدیده بپردازد. یداللهی از این گفت که نقد یعنی رسمیت بخشیدن به یک اثر هنری و اهمیت دادن به آن. از این گفت که انتشار هر اثری یعنی فرستادن آن به آغوش نقد و نمیتوان انتظار داشت که تمام نقدها مثبت باشند. از این گفت که هیچ هنرمند و هیچ اثری را نمیتوان در هیچ کشوری «نقدناپذیر» دانست. از این گفت که هنرمندها باید مراقب رفتار و نوشتار هوادارانشان باشند و از آنها بخواهند تا در مواجهه با نقد، بردبار و منطقی و مودب باشند؛ نه اینکه خودشان اسباب تحریک طرفدارانشان را علیه منتقدین فراهم کنند و از این گفت که قرار است تلاشهایی صورت بگیرد تا «نقد» به عنوان یک نیاز در امن و امان بماند و به موسیقی کمک کند.
«پنجره» را با این خوشبینی که فرضیههای افشین یداللهی و همکارانش به نتیجه برسد، به روی اتفاقات موسیقی باز میکنیم.
- تیتراژهای پایانی در امتداد موسیقی متن
- آی جماعت، من بسیار پرکارم!
- وقتی مرتضی پاشایی حرف آخر را نمیزند
«عشق یعنی این، لحظههای خیلی خاص، که خدا هم فکر ماس
همه دنیا اینجاس، یه شروع یه نگاه، دل من تو رو خواست
عشق یعنی این، دو تا احساس بیتاب، به قشنگی یه خواب
دو نفر توی یه قاب...»
و الی آخر!
مرتضی ترانه و آهنگ را پسندید و کار را خواند و «عشق یعنی» وارد آلبوم «یکی هست» شد. یک ماه بعد میلاد ترابی تماس گرفت و گفت: «مرتضی میگوید باید ترجیعبند را عوض کنیم». خواستم از پشت تلفن آهنگ را برایم پخش کند. او هم پذیرفت. گفتم: «از نظر من همه چیزش خوب است و اصلاً نیازی به تغییر نمیبینم». چند هفته با هم کلنجار رفتیم و در نهایت قسمت ترجیعبند ترانه را مهرزاد امیرخانی نوشت و «عشق یعنی» تنها کار مرتضی شد که دو ترانهسرا داشت!
این خاطره را گفتم تا یادمان نرود که خوانندهها، حتی پس از انتخاب یک اثر و خواندن آن نیز این حق را برای خودشان قائلاند تا محتوا و فرم آن را تغییر دهند. اصلاً شاید تغییراتی که بعد از دقیقه 90 ایجاد میکنند، «اشتباه» باشد؛ اما به هر حال این حق را دارند تا همهچیز را آنطور که خودشان دوست دارند جلو ببرند.
پاشایی هم مثل بسیاری خوانندههای دیگر دنبال رعایت یکسری «ریزهکاری» و حتی تغییرات اساسی در آثارش بود و به راحتی هیچ اثری را «نهایی» نمیکرد. این حق حالا برای آلبومی که قرار است با صدای او منتشر شود، از مرتضی سلب شده است. حرف نهایی را در آلبوم آیندهاش «دیگران» زدهاند، نه خودش. حالا که انتشار آلبوم «اسمش عشقه» قطعی شده، امیدوارم آنهایی که به جای مرتضی حرف نهایی را در این آلبوم زدهاند، اشتباه نکرده باشند.
- حرفهای حساب از سهراب پورناظری
سهراب درست میگوید، اما مشکل اینجاست: این حرفها را فقط کسانی درک میکنند که خودشان هم با سهراب همراه هستند و زورشان به جایی نمیرسد! ای کاش مسئولان پرقدرتی که باید این گفتهها را به پای دلسوزی یک هنرمند میگذاشتند و نسبت به آن حساسیتی نشان میدادند، خودشان را به نخواندن و نفهمیدن نمیزدند. هنوز هم هستند مدیرانی که تلاش میکنند تا موسیقی را از زندگی مردم حذف کنند. این مدیران قطعاً «هیچچیز» از مشخصات انسان معاصر نمیدانند و همین ندانستن باعث شده که بسیاری از جوانان ایرانی، حالا بین خوانندههای غربی و یا خوانندههای داخلی که بَدَلهای دست و پا شکستهای از غربیها هستند، به دنبال الگو بگردند.
«تهاجم فرهنگی» یک واقعیت غیرقابل انکار است که با هیچ نگاه سیاسی و غیرسیاسی منصفانهای نمیتوان آن را کتمان کرد؛ اما مسأله این است که بسیاری از مدیران و افراد بانفوذ جامعه ترجیح میدهند فقط تا جایی که خودشان دوست دارند «تهاجم فرهنگی» را جدی بگیرند و از آنجا به بعد، طرح چنین مسألهای را به «توهم» نسبت بدهند.
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 11 مرداد 1394 - 17:52
دیدگاهها
اقای بحرینی عزیز
یک چیزی می خوام بگم مدیونید ناراحت بشید فقط روش فکر کنین.
شما یه سری هفتگی می نویسید که همه زرده.به ظاهر استدلال می کنید امانهایتا هدف خودتون رو به کورسی می نشونید. .همه قهرمانهای شما نیز مهره هایی هستند که مافیا در حال باد کردنشون هست.ضد قهرمان هاتون اما ،افراد بدون پارتی هستند،افرادی که راحت بهشون ظلم کرد چون دستشون جایی نمی رسه.
اقا والا گناه داره.
نقد های آقای بحریی :
به نام خدا
همه خواننده ها بد هستند و فقط محسن یگانه خوب است .
پایان.
بخشی که مربوط به گفته سهراب پور ناظری بود و تحلیلی که پس از آن شد بسیار عالی بود ، گرچه این اتفاق باعث تاسف است ، اما حقیقت امروز جامعه ما شده ....
***کاش گوش شنوایی هم بود و دست اصلاحگری که به این گفته های افرادی چو افشین یداللهی بها دهد
***مدتهاست هیچ موسیقی تیتراژی عین گذشته ها خیلی موندنی و شنیدنی نشده ، جای آثاری مثل وضعیت سفید یا شب دهم یا مرگ تدریجی یک رویا خیلی خالی بازم ...
***کاش میشد به صورت آلبوم منسجم و به نام مرتضی پاشایی بیرون نیاد ... کاش یه نظرسنجی قبلش میذاشتن و بعدش اقدام به همچین کار نهایی میکردن
امیدوارم تجربه ما اون چیزی رو که در یاد داره دوباره تکرار نشه در مورد مرتضی پاشایی
*** متاسفانه مسئولان با نسل های جدید بزرگ نمیشوند و بر سنت خودشون میخوان باقی بمونن... کاش کنار هر سیاستگذاری یک نماینده از هر نسل می بود تا براشون آمار سلایق افراد اون نسل رو کارشناسی شده در اختیارشون بذاره تا یادشون نره که دنیا و نسل ها و انتخابها با تفکر لاکپشتی اونها به جلو نمیره بلکه سرعتی برابر نور داره گاهی بخصوص در خصوص موسیقی که این روزها دیگه منتظر آلبومها نیست و هر کسی با کمترین امکانات میتونه یه قطعه تولید کنه و در همان خانه اون رو به روی شبکه های اجتماعی و موبایلی بذاره و هوادار کسب کنه
با تمام آنچه در این پنجره گفته شد موافقم و در آخر باید بگم که این "تهاجم فرهنگی" امروزه بیشتر از سمت همین مسئولینی که درموردشون صحبت شد صورت می گیره.
ممنون موسیقی ما لطفا تایید کنید
ای کاش مرتضی خودش بالاسر کاراش بود ای کاااااااااااش.......
علی بحرینی سال 93:
سوال خبرنگار:فکر کنم سال گذشته یکی از پرکارترین ترانه سراها بودید.
بحرینی:به عنوان یک روزنامه نگار اساسا با عبارت «یکی از» خیلی مشکل دارم! سال گذشته من پرکارترین ترانه سرای مجاز بودم. فکر می کنم سومین یا چهارمین سالی بود که هم در بخش تعداد قطعه ها و هم در بخش تعداد آلبوم ها پرکارترین بودم.
و اکنون سال94:
نمیدانم چرا برخی ترانهسراها به جای آنکه بابت ماندگار نشدن سرودههایشان سکوت کنند، ترجیح میدهند با صدای بلند فریاد بزنند که «آی جماعت من صدها ترانه اجرا شده دارم و بسیار پرکارم»! !!!!!!
آقای بحرینی مخاطب امروز دیگه مخاطب سال های پیش مجلات زرد نیست!
یه کم حرفه ای تر باش
اگر نه نقد ننویس
لطفا انتشار
ممنون
کارت درسته اقای بحرینی
آقای بحرینی عزیز ناراحت نشیا!!! ولی اون مورد دومی که بهش اشاره کردید دقیقا مصداق بارزش خودتونید!! سندشم کاملا قابل دسترس! که تو همون مصاحبه با موسیقی ما که دوستمون آقا احسان هم بهش اشاره کردن خیلی واضح فریاد زدید!!(به قول خودتون!) من پرکارترینم!!
کاش اینقدر که به حرف زدن علاقه داشتین قدری عمل داشتید تا الآن با انبوهی ترانه ونبود حتی یه کار ماندگار جز بازنده های ترانه نویسی نباشید!!
صحبت های افشین یداللهی خیلی خوبه ولی الحق والانصاف بعضی از نقدا توهینه بعضی هم مغرضانه ست،
جلوی چنین نقدهایی باید ایستاد و نباید سکوت کرد
مثلا بی واژه ی اصفهانی که تو همین سایت کوبیده شد،
آیا سکوت درسته؟؟؟؟؟؟
#حرفهای حساب از سهراب پورناظری#!
درست زدی د توی خال!!
داستان اینه که این اقایون مسوولین(!!)کارهای پاپ سطحی رو حمایت میکنن مجوز کنسرت/آلبوم/تلویزیون و... ولی هنرمندان ملی و خصوصا سنتیمون رو تخطعه میکنن!!!!!
امثال استاد شجریان/کلهر یا همای که تفکر و حرف برای گفتن دارند تعطیل میشن اما کم ارزشها حمایت!این معنی همون جایی که به صرفه نباشه غرب زدگی رو قبول ندارن!!!
هر چند ارزش موسیقی غرب هزار برابر این موزیک شتر گاو پلنگ امروز موسیی ماست بحرینی عزیز!!
لوگوی پنجره هم زرده
طراحش میدونسته این لوگو قراره واسه چه مطالبی استفاده شه.
سلام .
نقد بسیار معقوله ی زیباییست و کسی که نقد پذیر است به شدت آدمی معقولی میباشد.
اما اگر نقد آرام و با استدلال و فکری باشد، واقعن باید پایش نشست، حرف زد، نقد کرد، نقد شد، و به نتیجه رسید. نقدی که از سر تنفر ، لجبازی، بد بینی ، و به ویژه حسادت، باشد، حتی اگر هم درست باشد از پایه رد است !
دکتر افشین، حرفهایش زیبا بوده... و به امید نقدهای خوب و سازنده ، نه مخرب.
بی شک ، موسیقی یک فیلم، چه تیتراژ ، چه موسیقی متن، تاثیر بسیار زیادی در یک اثر تصویری دارد که تحت هیچ شرایطی نمیشود کتمانش کرد.
متاسفانه مدتهاست دیگر رضا یزدانی گوش نمیدم، فقط در حد گذری چون به شدت افت کرده. اما این تیتراژ این سریال را حتمن گوش خاهم داد. هیچ وقت یادم نخاهد رفت، رضا یزدانی خالقی اثری چون " مرگ تدریجی یک رویا " بوده است. البته با اسطوره ای به نام " هماین فر "
و اما علی رضا قربانی... صد در صد همینطوری است که شما میگویید.
یک نمومنه بارز " بنیامین بهادری " است. بنیامین بهادری باید بین هر آلبومش دو سه سالی به طول انجامد، و طی این سالها با تک آهنگها، طرفدارانش را مجذوب کنند. مثل " اصلن صداش کردی " " عشق احساسه "و و و... آلبومش ضعیف بود. و دلیلش پرکاری اش است .
به قول شما، پرکاری معیار خوبی نیست اصلن !
ترانه میتواند در عین استفاده از کلامت ساده، زیبا باشد. اما مهم چیدن کنار هم است و درست چیدن. مدتهای زیادی است، آلبوم های مجازی که گوش میدهم، ترانه هایشان کم جذب میکند آدم را، مثلن آلبوم حمید عسگری، همان تراک ، من که طرفدار تو ام ، تا جایی که یادم هست، ترانه اش فرق داشت.
آلبوم محسن یگانه که جاهای زیادی راجب ترانه هایش بحث شد، تراک دیوار ، تراک نگاه ، تراکهای حاوی ترانه ی فوق العاده ای هستند و و و
بگذار در بوق و کرنا کنند که پرکارند و نقد نپذیرند و جیبشان پر پول شود، مهم ماندگاریست، که خیلی سخت نصیب کسی خاهد شد .
از این قضیه خوشحالم. شما دغده ای زیبا دارید . حفظ آبروی یک هنرمند بی شک مردمی.که یکی از بدرودهای بزرگ تاریخ را رقم زد. بنده، برای اولین اعلام خاهم کرد، برای اولین بار، این آلبوم را دانلود خاهم کرد از سایتهای آزاد و کوچکترین هزینه ای بابت این آلبوم نخاهم داد ! چون مرتضی پاشایی فقط و فقط ماکت این آلبوم را ساخته و هیچ وقت تمام این آلبوم تاییدش نخاهد بوده باشد !!!
حیف... این ها آقای بحرینی، وای اگر غم نان بگذارد، نیست... اینها... حیف...
دو سال پیش، در برنامه ی آکادمی موسیقی گوگوش، بزرگی رو دعوت کرده بودند، که متاسفم برای خودم که اسم این بزرگ یادم نیست، از شرکت کننده ها، فکر کنم " امیر حسین " بود، که گریه اش گرفت. از او پرسیدند چرا ؟! گفت اگر الان به تمام جوانان بگویید گیتار فلان آهنگ مایکل جکسون را کی زده، میدادند... اما اگر بگوییم این بزرگ چه کسی است، معدود کسانی هستند که ایشون رو به جا بیارند...
متاسفانه همین است که آقای پور ناظری فرموده اند.
و تنها راهش، آموزش است... اما اگر کسی دلش میسوزد، آموزش و فرهنگ سازی کم هزینه انجام دهد ! نه برای آموزش بخاهد راست ِ تمام فرهنگ پول بگیرد !
مجدد سپاس و معذرت.
در باره صحبت های سهراب پورناظری:
به قول سالار عقیلی :«موسیقی سنتی در گذشته هم مخاطب خاص داشت و فقط کاخ نشینان به این موسیقی گوش میگردند و حالا هم نباید انتظار داشت مثل موسیقی پاپ فراگیر بشه »ولی اینکه ساز های ایرانی فراموش بشن واقعا بد و خطر ناکه به نظرم اگه نتظیم کننده های پاپ از ساز های ایرانی برای ساز بندی استفاده کنند ارتباط مخاطب با موسیقی اصیل ایرانی حفظ میشه
درود بر علی بحرینی عزیز که جز به جز نوشته هاشون انقد خواندنی هستن که وقتی تموم میشن چشمام رو از رو مانیتور بر میدارم . علی بحرینی حرف دوگانه ای نزدن درباره ی پرکاری اونا که نقد کردن دوباره برگردن با دقت بخونن .
پرکار هستن ولی کاراشون تاثیر گذار نمونه ی بارزش
محمد علیزاده با جز تو علی بحرینی به اوج رسید و حالا با ترانه های مهرزاد امیرخانی داره خودشو پایین میکشه
غیر معمولی محسن چاوشی یکی از بهترین انتخابهای محسن چاوشی بوده .
تازگیا بابک جهانبخش
و حتی همکاری مشترک با مرحوم مرتضی پاشایی که به نظر من ترانه ی علی بحرینی یک سر و گردن بالاتر از مهرزاد امیرخانیه
خوشبختی حمید عسکری
و...... این کارا هیچکدوم از ذهنمون پاک نمیشه .
این یعنی پرکار باشی و موندگارم باشی.
افزودن یک دیدگاه جدید